احمدرضا عابدزاده در فوتبال ایران چهره محبوبی است. او همیشه در نظرسنجی ها جزو پر طرفدارترین هاست.
به گزارش شهدای ایران به نقل از هفت صبح، عابدزاده با درخششی که در تیم ملی، پرسپولیس و حتی استقلال داشت بدجور در دل هواداران جا کرد. البته او در استقلال با وجود قهرمانی در آسیا، روزهای خوبی را سپری نکرد و به دلیل مصدومیت می رفت که خانه نشین شود.
امیر عابدینی مدیرعامل اسبق پرسپولیس کسی بود که باعث شد تا عابدزاده دوباره به فوتبال بازگردد. این دروازه بان پس از مصدومیت در استقلال، به گفته خودش با بی مهری تمام، مجبور به جدایی شد و سر از سپاهان در آورد. اما مصدومیت عابدزاده اینقدر شدید بود که حتی او را تا مرز خداحافظی از فوتبال پیش ببرد.
عابدینی خاطره ای از آن روزها تعریف می کند و می گوید: «پای عابدزاده خراب شده بود. حتی خانه نشین بود و کسی کمکش نمی کرد. عابدزاده باید پایش را عمل می کرد. دکترها گفته بود اگر عمل کند، یک پایش کوتاه تر می شود.
یادم هست یک روز در مراسم ختمی همدیگر را دیدیم. آمد خودش را معرفی کند، خنده ام گرفت و گفتم پسر من تو را می شناسم. کمی حرف زد ولی گفتم اینجا نمی شود زیاد حرف زد و به خانه ام بیا. آنموقع ما در خانه مان مبل نداشتیم و روی زمین می نشستیم. وقتی می خواست بنشیند، احساس کرد که حتی نشستن روی زمین برایش سخت است. دلم همان لحظه آتش گرفت و گفتم چرا قهرمان ملی را اینطور رها کرده اند. گفتم من به تو کمک می کنم و انشالله بعد از عمل جراحی برمی گردی که اتفاقا برگشت و ستاره شد.»
امیر عابدینی مدیرعامل اسبق پرسپولیس کسی بود که باعث شد تا عابدزاده دوباره به فوتبال بازگردد. این دروازه بان پس از مصدومیت در استقلال، به گفته خودش با بی مهری تمام، مجبور به جدایی شد و سر از سپاهان در آورد. اما مصدومیت عابدزاده اینقدر شدید بود که حتی او را تا مرز خداحافظی از فوتبال پیش ببرد.
عابدینی خاطره ای از آن روزها تعریف می کند و می گوید: «پای عابدزاده خراب شده بود. حتی خانه نشین بود و کسی کمکش نمی کرد. عابدزاده باید پایش را عمل می کرد. دکترها گفته بود اگر عمل کند، یک پایش کوتاه تر می شود.
یادم هست یک روز در مراسم ختمی همدیگر را دیدیم. آمد خودش را معرفی کند، خنده ام گرفت و گفتم پسر من تو را می شناسم. کمی حرف زد ولی گفتم اینجا نمی شود زیاد حرف زد و به خانه ام بیا. آنموقع ما در خانه مان مبل نداشتیم و روی زمین می نشستیم. وقتی می خواست بنشیند، احساس کرد که حتی نشستن روی زمین برایش سخت است. دلم همان لحظه آتش گرفت و گفتم چرا قهرمان ملی را اینطور رها کرده اند. گفتم من به تو کمک می کنم و انشالله بعد از عمل جراحی برمی گردی که اتفاقا برگشت و ستاره شد.»