در سكوت معناداري كه در بهترين حالت ناشي از يك جهالت خود خواسته است، فيلمي در گروه «هنر و تجربه» در حال اكران است كه در قالب يك داستان شبه فولكلور و فضايي سوررئال کلیت نظام و حاکمیت کشور را مورد تمسخر قرار داده است.
شهدای ایران:در سكوت معناداري كه در بهترين حالت ناشي از يك جهالت خود خواسته است، فيلمي در گروه «هنر و تجربه» در حال اكران است كه در قالب يك داستان شبه فولكلور و فضايي سوررئال کلیت نظام و حاکمیت کشور را مورد تمسخر قرار داده است.
فيلم سينمايي «باز هم سيب داري؟» ساخته بايرام فضلي در گروه هنر و تجربه در حال اكران است، فيلمي كه 10 سال در توقيف به سر ميبرده و اكنون با سياستهاي به اصطلاح درهای بازی كه سازمان سينمايي در پيش گرفته از توقيف درآمده و اكران شده است.
در وهله اول مواجهه با اين فيلم سوالي مطرح ميشود كه دليل توقيف اين فيلم چه بوده است؟!
فيلم همانطور كه از نامش نيز مشخص است برداشتي از داستان فولكلور «حسن كچل» است، اما داستان آن در محيط لامكاني و لازماني سير ميكند كه سراسر استعاره،كنايه و طعنه است. در اين فيلم با گروهي به اسم «داسداران» روبهرو هستيم، داسداران بر منطقهاي حكمفرمايي دارند، شخصيت اصلي داستان از بد حادثه به منطقه تحت كنترل داسداران وارد ميشود، در اين منطقه «داسدار»ها احكام خاصي را اجرا ميكنند، هر كس «بيدار» باشد زنداني ميشود و هر كس «خواب» باشد يا «خود را به خوابزده» باشد، كسي با او كار ندارد. «داسدار»ها با كساني كه گدايي ميكنند، كاري ندارند و همچنين با كساني كه به «گريه و زاري» ميپردازند، اما در مقابل هر كسي كه بخواهد جلوي آنها بايستد و به قول آنها «اختشاش کند» را سركوب ميكنند! شخصيت اصلي داستان تلاش ميكند شرايط را تغيير دهد، پيرمردها با وي همكاري نميكنند ولي «جوانها» به خاطر سخنان قهرمان داستان تصميم ميگيرند با «داسداران» مبارزه كنند، ولي در حمله داسداران همه مضروب شده و بازداشت ميشوند.
«داسداران» در نهايت قهرمان ظلمستيز فيلم را نيز تطميع و جذب ميكنند تا مهره آنها شود. بايرام فضلي، كارگردان «باز هم سيب داري؟» درباره فيلمش مينويسد: سعي كردهام در اين فيلمنامه دنيايي ابلهانه ترسيم كنم كه مردمانش به شكلي ويژه زندگي ميكنند. اين ويژگي از يك پسزمينه فولكلوريك سرچشمه ميگيرد ولي كاربرد خود را در دنياي امروز پيدا ميكند و خودبهخود فضاي نماديني به وجود ميآورد كه از واقعيتهاي امروزي جوامع پيشرفت نكرده، يا از سير تحول يك انقلاب در يك كشور جهان سومي – كه هرازچندي در يك چرخه سلسلهوار بهوقوع ميپيوندد – اخذ شده است.
فيلم در سال 85 ساخته شده، فضلي در گفتوگو با «مهر» در پاسخ به اين سؤال كه فيلم پيشگويي سياسي دارد، ميگويد: من آدم سياسي نيستم و هيچگاه پيشگويي نكردهام، اما فيلمساز جدا از جامعه و شرايطي كه در آن ميگذرد، نيست و آنچه در آثارش ديده ميشود برداشتي از جامعه و دنياي پيرامون اوست و طبيعي است كه از فيلمها مصاديق و تعابير سياسي ميشود. در واقع در چارچوب روايت هنري يا حتي غيرهنري ميتوان مصاديق سياسي را پيدا كرد.
وي در ادامه اين گفتوگو ميگويد: «طبيعي است با شرايطي كه ايران در خاورميانه يا در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي دارد، برداشتهاي سياسي از اين فيلم صاحب قوت و قدرت ميشود» و در جواب خبرنگار كه ميگويد: اما شرايط ترسيم شده تنها شامل ايران نميشود، تصريح ميكند: بله فقط ايران نيست. بلكه شرايطي كه در فيلم توصيف ميشود شامل مجموع كشورهاي جهان سومي نيز ميشود؛ كشورهايي كه به نوعي دچار عقبماندگي يا عقب نگه داشته شدن، شدهاند.
با مشاهده اين فيلم به خوبي ميتوان منظور «داسداران» را فهميد و كارگردان حتي تلاش كرده تا با استفاده از نامي همآوا منظور خود را به مخاطب القا كند. اين القا آنقدر صریح و روشن است كه سايت «شهر» متعلق به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، طي يادداشتي درباره «باز هم سيب داري؟» مينويسد: «نكته جالب درباره اين فيلم كه عليالظاهر از دايره نظارت سينماي ايران قسر در رفته و فعلاً جان سالم به در برده، اشارهها و كنايههاي سياسي آن است. فيلمي كه البته بيش از يك دهه پس از توليد روي پرده رفته و برخي گزارههاي طرح شده در آن را به نوعي پيشبيني يك فيلمساز از شرايط امروز ميدانند.» حال ميتوان به دلايل توقيف اين فيلم پي برد، اما هنوز دليل اكران آن مشخص نشده، سوالي كه مديران گروه هنر و تجربه و مدير سازمان سينمايي ميتوانند به آن پاسخ دهند.
*جوان
فيلم سينمايي «باز هم سيب داري؟» ساخته بايرام فضلي در گروه هنر و تجربه در حال اكران است، فيلمي كه 10 سال در توقيف به سر ميبرده و اكنون با سياستهاي به اصطلاح درهای بازی كه سازمان سينمايي در پيش گرفته از توقيف درآمده و اكران شده است.
در وهله اول مواجهه با اين فيلم سوالي مطرح ميشود كه دليل توقيف اين فيلم چه بوده است؟!
فيلم همانطور كه از نامش نيز مشخص است برداشتي از داستان فولكلور «حسن كچل» است، اما داستان آن در محيط لامكاني و لازماني سير ميكند كه سراسر استعاره،كنايه و طعنه است. در اين فيلم با گروهي به اسم «داسداران» روبهرو هستيم، داسداران بر منطقهاي حكمفرمايي دارند، شخصيت اصلي داستان از بد حادثه به منطقه تحت كنترل داسداران وارد ميشود، در اين منطقه «داسدار»ها احكام خاصي را اجرا ميكنند، هر كس «بيدار» باشد زنداني ميشود و هر كس «خواب» باشد يا «خود را به خوابزده» باشد، كسي با او كار ندارد. «داسدار»ها با كساني كه گدايي ميكنند، كاري ندارند و همچنين با كساني كه به «گريه و زاري» ميپردازند، اما در مقابل هر كسي كه بخواهد جلوي آنها بايستد و به قول آنها «اختشاش کند» را سركوب ميكنند! شخصيت اصلي داستان تلاش ميكند شرايط را تغيير دهد، پيرمردها با وي همكاري نميكنند ولي «جوانها» به خاطر سخنان قهرمان داستان تصميم ميگيرند با «داسداران» مبارزه كنند، ولي در حمله داسداران همه مضروب شده و بازداشت ميشوند.
«داسداران» در نهايت قهرمان ظلمستيز فيلم را نيز تطميع و جذب ميكنند تا مهره آنها شود. بايرام فضلي، كارگردان «باز هم سيب داري؟» درباره فيلمش مينويسد: سعي كردهام در اين فيلمنامه دنيايي ابلهانه ترسيم كنم كه مردمانش به شكلي ويژه زندگي ميكنند. اين ويژگي از يك پسزمينه فولكلوريك سرچشمه ميگيرد ولي كاربرد خود را در دنياي امروز پيدا ميكند و خودبهخود فضاي نماديني به وجود ميآورد كه از واقعيتهاي امروزي جوامع پيشرفت نكرده، يا از سير تحول يك انقلاب در يك كشور جهان سومي – كه هرازچندي در يك چرخه سلسلهوار بهوقوع ميپيوندد – اخذ شده است.
فيلم در سال 85 ساخته شده، فضلي در گفتوگو با «مهر» در پاسخ به اين سؤال كه فيلم پيشگويي سياسي دارد، ميگويد: من آدم سياسي نيستم و هيچگاه پيشگويي نكردهام، اما فيلمساز جدا از جامعه و شرايطي كه در آن ميگذرد، نيست و آنچه در آثارش ديده ميشود برداشتي از جامعه و دنياي پيرامون اوست و طبيعي است كه از فيلمها مصاديق و تعابير سياسي ميشود. در واقع در چارچوب روايت هنري يا حتي غيرهنري ميتوان مصاديق سياسي را پيدا كرد.
وي در ادامه اين گفتوگو ميگويد: «طبيعي است با شرايطي كه ايران در خاورميانه يا در حوزه مسائل سياسي و اجتماعي دارد، برداشتهاي سياسي از اين فيلم صاحب قوت و قدرت ميشود» و در جواب خبرنگار كه ميگويد: اما شرايط ترسيم شده تنها شامل ايران نميشود، تصريح ميكند: بله فقط ايران نيست. بلكه شرايطي كه در فيلم توصيف ميشود شامل مجموع كشورهاي جهان سومي نيز ميشود؛ كشورهايي كه به نوعي دچار عقبماندگي يا عقب نگه داشته شدن، شدهاند.
با مشاهده اين فيلم به خوبي ميتوان منظور «داسداران» را فهميد و كارگردان حتي تلاش كرده تا با استفاده از نامي همآوا منظور خود را به مخاطب القا كند. اين القا آنقدر صریح و روشن است كه سايت «شهر» متعلق به سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران، طي يادداشتي درباره «باز هم سيب داري؟» مينويسد: «نكته جالب درباره اين فيلم كه عليالظاهر از دايره نظارت سينماي ايران قسر در رفته و فعلاً جان سالم به در برده، اشارهها و كنايههاي سياسي آن است. فيلمي كه البته بيش از يك دهه پس از توليد روي پرده رفته و برخي گزارههاي طرح شده در آن را به نوعي پيشبيني يك فيلمساز از شرايط امروز ميدانند.» حال ميتوان به دلايل توقيف اين فيلم پي برد، اما هنوز دليل اكران آن مشخص نشده، سوالي كه مديران گروه هنر و تجربه و مدير سازمان سينمايي ميتوانند به آن پاسخ دهند.
*جوان