تا چندی پیش که خبرنگار فراری و بیبیسینگار پشت پرده، به همراه استادش یعنی همان ساواکی تودهای (که بالاخره معلوم شد نفوذی ساواک درحزب توده بود) در مجله مقبوره و ماموره گزارش فیلم، مسعود کیمیایی را مرتبط با سعید امامی میدانستند، شبهروشنفکران هم دهان بسته بوده و وی را در بایکوت خود قرار داده بودند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان،تا چندی پیش که خبرنگار فراری و بیبیسینگار پشت پرده، به همراه استادش یعنی همان ساواکی تودهای (که بالاخره معلوم شد نفوذی ساواک درحزب توده بود) در مجله مقبوره و ماموره گزارش فیلم، مسعود کیمیایی را مرتبط با سعید امامی میدانستند، شبهروشنفکران هم دهان بسته بوده و وی را در بایکوت خود قرار داده بودند.
اما اینک که دیگر خبری از آن به اصطلاح افشاگریهای فراریان گزارش فیلمی نیست و گویا قرار است حالا فیلمساز منفور پیشین، لیبرال و اصلاحطلب و روشنفکر نمایانده بشود، یکی از روزنامههای سینمایی تبدیل به کیمیایینامه شده و روزی نیست که خبری یا گزارشی یا گفتوگویی و یا بزرگداشتی از او نداشته باشد.
تیترها و عکسهای مختلف روی جلد از سوپر فیلمسازی که همواره مدعی است خودش را تکرار میکند و قهرمانهایش همان افراد 40- 50 سال پیش هستند! و اینک میشود بت و مراد جریان حاکم سینمایینویس!! تجلیل، جشن تولد، جشن ...و دهها بهانه دیگر برای تبلیغ و پروپاگاندای به اصطلاح کارگردانی که با عوامل تبلیغاتی شاه یعنی برادران اخوان، کار فیلمسازیاش را شروع کرد و با استودیوهای تحت پوشش اشرف پهلوی مانند آریانا فیلم (برای فیلم قیصر) و سازمان سینمایی پیام (برای فیلم رضا موتوری) کارش را ادامه داد. 3 فیلم «بلوچ» و «خاک» و «گوزنها» را برای تهیهکننده بهایی مهدی میثاقیه و با کمک دستگاههای امنیتی شاه ساخت و فیلم روشنفکرانهاش یعنی «غزل» را هم برای تل فیلم قطبی ساخت و «داش آکل» را برای برادران رشیدیان و سینما تئاتر رکس آنها که از پیشانی سفیدترین جاسوسان انگلیس بودند. در آخر هم برای فیلم به اصطلاح انقلابیاش از مهرداد پهلبد (شوهر شمس پهلوی) پول گرفت تا «سفر سنگ» را جلوی دوربین ببرد!
اما اینک که دیگر خبری از آن به اصطلاح افشاگریهای فراریان گزارش فیلمی نیست و گویا قرار است حالا فیلمساز منفور پیشین، لیبرال و اصلاحطلب و روشنفکر نمایانده بشود، یکی از روزنامههای سینمایی تبدیل به کیمیایینامه شده و روزی نیست که خبری یا گزارشی یا گفتوگویی و یا بزرگداشتی از او نداشته باشد.
تیترها و عکسهای مختلف روی جلد از سوپر فیلمسازی که همواره مدعی است خودش را تکرار میکند و قهرمانهایش همان افراد 40- 50 سال پیش هستند! و اینک میشود بت و مراد جریان حاکم سینمایینویس!! تجلیل، جشن تولد، جشن ...و دهها بهانه دیگر برای تبلیغ و پروپاگاندای به اصطلاح کارگردانی که با عوامل تبلیغاتی شاه یعنی برادران اخوان، کار فیلمسازیاش را شروع کرد و با استودیوهای تحت پوشش اشرف پهلوی مانند آریانا فیلم (برای فیلم قیصر) و سازمان سینمایی پیام (برای فیلم رضا موتوری) کارش را ادامه داد. 3 فیلم «بلوچ» و «خاک» و «گوزنها» را برای تهیهکننده بهایی مهدی میثاقیه و با کمک دستگاههای امنیتی شاه ساخت و فیلم روشنفکرانهاش یعنی «غزل» را هم برای تل فیلم قطبی ساخت و «داش آکل» را برای برادران رشیدیان و سینما تئاتر رکس آنها که از پیشانی سفیدترین جاسوسان انگلیس بودند. در آخر هم برای فیلم به اصطلاح انقلابیاش از مهرداد پهلبد (شوهر شمس پهلوی) پول گرفت تا «سفر سنگ» را جلوی دوربین ببرد!