شهدای ایران shohadayeiran.com

شاه بنا به تجربه فرار پیشین خود در مرداد 1332که خود را بی پول یافته بود با حرص و ولع سیری ناپذیری سعی در جمع آوری ثروت کرده بود و توانست ثروت زیادی را هنگام خروج از ایران از کشور خارج کند. این ثروت بنا به اظهارات برخی مقامات رسمی ‌تا 56 میلیارد دلار گزارش شده است.
به گزارش شهدای ایران، 26 دی ماه سال 1357 سالروز فرار شاه از ایران است؛ فراری که دفتر سلطنت پهلوی ها و زندگی مردم ایران زیر سلطه قدرت های استکباری جهان را برای همیشه فرو بست.

آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

این نخستین باری نبود که شاه فرار را بر قرار ترجیح می‌ داد اما اگر در سال 1332 با کودتایی سیاه، امریکا مهره دست نشانده خود را به کرسی حکومت بازگرداند در سال 57 دیگر نه جامعه پذیرای سلطنت بود و نه شاه توان رویارویی با موج خروشان انقلابیونی را داشت که به رهبری حضرت امام خمینی (ره) خواستار برپایی نظام سیاسی نوینی بر مبنای احکام و قوانین اسلامی بودند. فرار شاه آغاز فصلی جدید در حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی جامعه ایرانی بود.
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

محمد رضا پهلوی: ای کاش بعداز کودتای 28 مرداد به ایران بازنگشته بودم و درامریکا به بازرگانی می‌پرداختم.
شاه بنا به تجربه فرار پیشین خود در مرداد 1332که خود را بی پول یافته بود با حرص و ولع سیری ناپذیری سعی در جمع آوری ثروت کرده بود و توانست ثروت زیادی را هنگام خروج از ایران از کشور خارج کند. این ثروت بنا به اظهارات برخی مقامات رسمی ‌تا 56 میلیارد دلار گزارش شده است.
پاسخ شاه به ثریا اسفندیاری همسر دوم خود در مورد حرص به جمع اوری ثروت بسیار جالب است:
من نمی‌خواهم پس از رفتن از ایران مانند ملک فاروق (شاه سابق مصر) در لاس وگاس مدیر قمار خانه و یا مانند کارول پادشاه سابق رومانی در امریکا دلال اتومبیل شوم.
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

محاکمات
آوارگی و مرگ تدریجی شاه از 26 دی ماه 1357 رقم خورد. شاه و فرح با هلیکوپتر به فرود گاه مهر آباد منتقل شدند و پس از 2 ساعت انتظار بالاخره  بختیار پس از گرفتن رای اعتماد  از مجلس به مهر آباد آمد. پس از ان شاه با اشک با مشایعین خداحافظی کردو همراه فرح سوار هواپیما شد.
مصر:
مقصد نهایی شاه در این سفر امریکا بود اما او  توقفی  5 روزه در مصر داشت که  گرفتاری‌های بعدی را برایش پیش آورد نخستین استقبال محمد رضا شاید شیرین ترین استقبال دوره دربه دری او بود. شرح یکی از این شبها را از زبان فریده دیبا مادرفرح نقل می‌کنیم:
"با آنکه پزشکان محمد رضا را از مصرف مشروبات الکلی منع کرده بودند یک  گیلاس کنیاک نوشید وگیلاس او چند بار دیگر هم پر و خالی شد. محمدرضا که آشکارا تحت تاثیرالکل قرارگرفته بود زار و زار مانند طفل معصومی ‌می‌گریست محمد رضا عمدا اطرافیانش را تشویق می‌کرد او را ترک کنند و سراغ زندگی خود  بروند  و به این ترتیب طی چند روز تعداد اطرافیان محمد رضا و ما به چند نفر تقلیل یافت. آنچه محمد رضا را نگران می‌ساخت ولخرجی‌ها و عیاشی‌های این همراهان بود. آنها هر غلطی که می‌خواستند می‌کردند و پول آن  را به حساب محمد رضا می‌گذاشتند. صورت حساب‌های هتل مجلل  مامونیه برای مخارج اطرافیان محمد رضا طی چند روز به رقم تکان دهنده 200 هزار دلار رسید......واضح بود که همه می‌خواهند محمد رضا را بدوشند. شاه آب پاکی را روی دست همه آنها ریخت وگفت "ما فعلا در تبعید هستیم و پولی نداریم به شما بدهیم اگر کسی می‌تواند مخارج خود را تامین کند می‌تواند همراه ما بماند در غیر این صورت می‌تواند به ایران برگردد"
 
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر
 
مراکش:
پس از اقامت چند روزه دراسوان مصر، شاه دعوت نامه ای از ملک حسن دوم پادشاه مراکش دریافت کرد. شاه به گمان این که این دعوت هم جزئی از توصیه‌های امریکا برای ارام کردن اوضاع است به این دعوت پاسخ مثبت داد اما با ورود به  مراکش شرایط تغییر کرد. ملک حسن که به اذعان بسیاری از تاریخ نویسان به طمع ثروت 50 میلیاردی شاه او را به مراکش   دعوت کرده بود با این پاسخ شاه روبه رو شد که تمام ثروت او به صد میلیون هم نمی‌رسد. ملک حسن از دعوت خود پشیمان شد  و بعد از انقلاب در ایران محترمانه عذر او را خواست. مقامات مراکشی هم از شاه به عنوان "مردی که برای شام آمده بوده" (و پس از صرف شام نمی‌رفت) یاد می‌کردند.
ملک حسن هم بنا به اقتضائات برای او روشن ساخت که باید قبل از کنفرانس سران اسلامی‌که قرار بود ماه آوریل در مراکش تشکیل شود آنجا را ترک کند.
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

نویسنده کتاب من و  فرح پهلوی دلیل دیگری را از قول فرح پهلوی  برای  اخراج از مراکش بر می‌شمرد. فرح می‌گوید که الکساندر دومارانش (رئیس سازمان امنیت فرانسه) در ملاقاتی با ملک حسن او را متقاعد می‌کند که اقامت شاه در مراکش ممکن است عواقب وخیمی‌ در پی داشته باشد و حتی با شمردن وظایف مهمتری مثل حفظ و نگهداری تنگه جبل الطارق او را تحریک به اخراج شاه می‌کند. تصمیمی‌که بعد به صورت غیر رسمی ‌به او ابلاغ شد.
روز22 فوریه (سوم اسفند 1357) نماینده ای از طرف شاه ریچارد پارکر، سفیر امریکا، را  در مراکش ملاقات کرده و تمایل شاه را برای عزیمت به امریکا به آنان انتقال داد، اما امریکا که از سویی طمع در ارتباط با جمهوری نوپا را داشت و از سویی با حمله به سفارت خود مواجه شده بود به این تقاضا پاسخ منفی داد.  آنچنان که بعد از این که برژینسکی این تقاضا را با کارتر مطرح کرد کارتر هم برخلاف معمول با عصبانیت و تندی گفت "من نمی‌توانم ببینم که شاه در امریکا مشغول بازی تنیس است در حالی که جان اتباع امریکایی به خاطراو به خطر افتاده است" در طول ماه مارس 1979 (دهم اسفند تا دهم فروردین) شاه در تکاپوی یافتن مامنی تازه بود. انتخاب نخست او کشورهای اروپایی مانند سوئیس و انگلستان بود که در این کشورها ملکهای شخصی داشت اما حتی کشور فرانسه هم که به امام خمینی (ره) اجازه اقامت داده بود به شاه روی خوش نشان نداد. شاه از بودن در افریقا هم نگران بود و احساس ناخوشایندی داشت زیرا تجربه تلخ تبعید پدر را به یاد می‌آورد. سرانجام دوستان امریکایی اش راکفلر و کیسینجر توانستند جزایر باهاما واقع درغرب اقیانوس اطلس درفاصله ای نه چندان دور از سواحل فلوریدا را برای اقامت شاه پیدا کنند. کشوری دارای 700 جزیره، مستقل اما عضو جامعه مشترک المنافع انگلستان.
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر
 
باهاما:
پس ازآن که موافقت مقامات باهاما، به واسطه پرداخت مبلغ قابل توجهی ازحساب شاه نزد بانک راکفلر، جلب شد، همراهانش و 368 چمدان وسائل شخصی با هواپیمای شخصی ملک حسن به سوی باهاما به راه افتادند. چون وضعیت امنیتی در جزایر توریستی باهاما زیاد مناسب نبود بنا به توصیه راکفلر، شاه ارمائو یک کارشناس روابط عمومی‌جوان و چند گارد محافظ هم استخدام کرد.
اما این نوشته فریده دیبا (مادر فرح) پس از ترک مراکش به روشنی بیانگر میزان وحشت و حالات روحی آنها است:
"جزایر باهاما درنزدیکی ایالت فلوریدای امریکا قرار دارند  واین نزدیکی به اندازه ای است که ما احساس می‌کردیم در امریکا هستیم. احساس نزدیک بودن به امریکا به ما اعتماد به نغس واطمینان می‌داد! در مصر و مراکش احساس می‌کردیم در کشور‌های قرون وسطایی هستیم وقتی موقع نماز ظهر و عصر صدای الله اکبر از بلند گوهای مساجد بلند می‌شد محمد رضا و همه ما به وحشت می‌افتادیم زیرا در تهران آشوب زده ماه‌ها بانگ الله اکبر را که انقلابیون سر می‌دادند شنیده و لرزیده بودیم "اقامت شاه در باها ما اقامتی پر خرج و پر نکبت بود.
وحشت زائد الوصف شاه یکی از وسائل غارت ثروتش شده بود. شاه از نخست وزیر باهاما برای حفظ جان خود تقاضای کمک کرد. نخست وزیر هم 30 پلیس زبده را به فوریت به همراه  یک پیام فرستاد "نمی‌توانید با یک شام مجانی این ماموران را راضی به حفاظت از خود کنید. باید هزینه آنها را سخاوتمندانه بپردازید" و یا این که هر چند روز یک بار رئیس پلیس باهاما به بهانه این که خبری از ورود تروریست‌های فلسطینی یا ماموران اعزامی‌حکومت تهران دارد صورتحسابی به ارمائو می‌داد و یا اینکه شاه بابت اقامت ده هفته ای در یک ویلای کوچک سه اتاقه و نمور 2/1 میلیون دلاررا پرداخت  می‌کرد.
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

همچنین دولت باهاما که در ازای دریافت پول‌های کلان متعهد به محافظت ازشاه شده بود مامورانی را درجلوی راه ورودی ویلای شاه مستقر کرده بود که با دریافت حق ورودیه نفری 15 دلار اجازه می‌دادند تورهای توریستی وارد محل شده و در اطراف ویلای شاه پرسه بزنند و عکس بگیرند.
با پیروزی محافظه کاران در انتخابات پارلمانی انگلستان و روی کارآمدن خانم تاچر بارقه‌های امید در دل شاه زنده شد زیرا خانم تاچر قبل از پیروزی قول مساعد برای پناهندگی به شاه داده بود و شاه هم به دلیل این که املاکی در آن جا داشت بسیار متمایل به اقامت در آنجا بود و تقاضای خود را با مقامات انگلیسی در میان گذاشت. اما انگلستان برای پیشگیری از جنجال مامور خود  به نام دنیس رایت را  با نام مستعار ادوارد ویلسون روانه باهاما کرد. این مامورهم نظر منفی دولت را  به شاه منتقل کرد.
در اوایل ژوئن (اواسط خرداد 1358) دولت باهاما از تمدید ویزای اقامت شاه درآن کشور خودداری کرد و شاه باز هم به دوستان امریکایی اش متوسل شد.
مکزیک:
راکفلر و کیسینجر توانستند موافقت رئیس جمهور مکزیک را برای اقامت شاه در آن کشور جلب کنند. رابرت ارمائو (که دقیقا پست و مقام او مشخص نیست و همه کاره شاه درآن روزها بوده)  قبل از شاه برای پیدا کردن محل مناسب اقامت به مکزیک سفر کرد و جایی در شهر توریستی کورناواکا (کوئرناواکا) در مجاورت مکزیکوسیتی برای اقامت در نظر گرفت.
شاه و فرح و سایر همراهان روز دهم ژوئن (بیستم خرداد 1358 ) عازم مکزیک شدند و از جای وسیع و تازه خود در مقایسه با ویلای کوچک و نارا حت باهاما راضی به نظر می‌رسیدند.
 
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

در مورد اقامت در مکزیک فریده دیبا این گونه می‌نویسد:
"اقامت در مکزیک برای محمد رضا زجرآور بود زیرا او باید هر هفته شیمی‌درمانی می‌شد اما ما در ویلای گل سرخ روز‌های دلچسبی داشتیم. در کوئر ناواکا چند تن از دوستان امریکایی شاه به ملاقاتش می‌آمدند: هنری کیسینجر، جرالد فورد، ریچارد نیکسون، فرانک سیناترا، دیوید رکفلر، الیزابت تیلور..........."
در کتاب پدر و پسر، آقای محمود طلوعی هم به ملاقات چند تن از مقامات سابق ایران اشاره کرده که از یکی از آنان به نام هوشنگ نهاوندی رئیس سابق دانشگاه تهران در نوشتن کتابی که شاه در نظر داشت برای دفاع ازخود بنویسد به او کمک می‌ کرد. این کتاب تحت عنوان "پاسخ به تاریخ" به زبان فرانسه در پاریس منتشر شد. این نوشته‌ها درتاریخ 16 سپتامبر 1979 (25 شهریور 1358) در محل اقامتش در مکزیک امضاء شده است.
چهار هفته از اقامت در مکزیک گذشته بود که حال شاه رو به وخامت نهاد. ارمائو، دکتر بنجامین کین یکی از پزشکان معروف نیویورک را برای معالجه شاه به مکزیک آورد. این پزشک بنا به گفته فریده دیبا پس از معاینه و مطالعه پرونده پزشکی شاه علاوه بر سرطان پیشرفته و مالاریا، یرقان شدید شاه را تشخیص داده  و داروهای تجویز شده را نه تنها مفید ندانسته که حتی بعضی از آنان مثل کورتیزن را بسیار مضر دانسته است.
این بار نه به توصیه امریکایی‌ها که به توصیه پزشکان، شاه بار دیگر باید به بیمارستانی مجهز برای مداوا منتقل می‌شد.
 
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر
 

امریکا :
سرانجام کارتر تحت فشار اطرافیانش مجبور شد روز21 اکتبر (29 مهر 1358) اجازه مسافرت شاه و همسرش را به امریکا با ویزای توریستی صادرکند. با اجازه اقامت کوتاه مدتی که برای درمان به شاه داده شده بود شاه با یک هواپیمای کرایه ای شرکت گلف استریم به سمت نیویورک حرکت کرد. شاه مکزیک را درحالی ترک می‌کرد که رئیس جمهور مکزیک خود در دو نوبت به او گفته بود "مکزیک را خانه خود بدانید ما در اینجا به شما خوش آمد می‌گوییم"
فریده دیبا در مورد ورود به نیویورک این گونه می‌گوید:
"موقعی که در یک فرود گاه ناشناس در فورت لادردیل فرود آمدیم هیچ کس را منتظر خود نیافتیم. در فرود گاه فقط یک کارشناس امریکایی از اداره بازرسی مواد کشاورزی امریکا منتظرمان بود که همه وسائل ما را بازرسی کرد تا مطمئن شود از مکزیک گل و گیاه یا تخم سبزیجات و میوه همراه خود نیاورده ایم. محمد رضا در آن حال نزار و رنگ پریده که تب شدید هم آزارش می‌داد گفت: ببینید روزگار با ما چه کرد؟ در همین امریکا ترومن، اف کندی و کارتر به استقبال من می‌آمدند و فرش قرمز زیر پایم پهن می‌کردند "شاه در بیمارستان نیویورک وابسته به دانشگاه کورنل با نام مستعار دیوید نیوسام بستری شد. فرح هم در اتاقی در مجاورت همان اتاق اسکان یافت که با یک در به هم وصل می‌شد. با تمام تلاش‌هایی که برای سری نگاه داشتن این مطلب می‌شد سریعا این مطلب به رسانه‌ها کشیده شد.
در لحظات اولیه ورود شاه و بستری شدنش رئیس بیمارستان به ملاقات او می‌آید و از شاه برای کمک به تجهیزات بخش سرطان شناسی بیمارستان و به عنوان شرکت در یک کار خیر تقاضای یک میلیون دلار می‌کند. شاه نیز که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد چاره ای جز جواب مثبت به این باج خواهی نداشت. شاه در این بیمارستان به زیر تیغ جراحان رفت و جراحی شد اما حتی جراحی او هم روندی طبیعی در پیش نگرفت. علی رغم انکه همه آزمایش‌ها و عکس‌ها حاکی از وضع بد طحال او داشت و اصرار دکتر کولمن، سرطان شناس و مامور رسیدگی به وضع شاه، بر خارج ساختن طحال او جراحان کیسه صفرا ی او را در آوردند؛ این مسئله بعدا مشکل ساز شد، چنانچه مسائل مربوط به طحال موجب مرگ او شد.
 
آوارگی شاه از 26 دی 57 تا 5 مرداد 59 + تصاویر

قدام دانشجویان و دانش آموزان در تسخیر لانه جاسوسی در چهارم نوامبر (13 ابان 1358) این آرامش مقطعی را از شاه می‌گیرد و این بار دولتمردان امریکایی و علی الخصوص کارتر به تکاپوی خارج کردن شاه از امریکا می‌افتند تا به این وسیله برای آزادی گروگان‌های خود بتوانند گشایشی حاصل کنند.
شاه که چاره ای دیگر پیش رو نمی‌بیند اظهار تمایل می‌کند که به مکزیک بازگردد اما وزارت خارجه امریکا از دادن ویزا به شاه خودداری می‌کند و این آغازی برای تکاپوی دوباره امریکاییان بود برای یافتن پناهگاهی دیگر برای شاه.
از سفرای امریکا در کشورهای محل ماموریتشان خواسته شد که با دولت‌های محل ماموریت خود تماس گرفته ازآنان بپرسند آیا این لطف را در حق امریکا می‌کنند که با پذیرفتن شاه سابق ایران در کشورشان به آزادی گروگان‌های امریکایی کمک کنند"
بیشتر کشورها صریحا جواب رد دادند. تنها کشوری که حاضر شد از شاه میزبانی کند مصر بود که بنا به مصالح امریکا و شاید ترس خود شاه از نزدیک شدن به ممالک اسلامی ‌این پیشنهاد رد شد. شاه پس از مرخصی از بیمارستان نیویورک به طور موقت به پایگاه لک لند (تگزاس) منتقل شد و در بیمارستانی مخصوص به بیماران روانی ارتش بستری شد. در این پایگاه بنا به نوشته‌های فریده دیبا که از زبان فرح می‌نویسد (فریده دیبا پس از نیویورک از شاه جدا می‌شود): رفتار بسیار زننده ای با آنان می‌شود. در یک اتاق با وسایل مندرس اسکان داده می‌شوند و حتی فرمانده این پایگاه ژنرال آکر مرتب از فرح می‌خواهد که هم بازی تنیس او باشد.
سرانجام تنها کشوری که تحت فشارهای امریکا حاضر به پناه دادن شاه می‌شود پاناماست.
پاناما:
شاه علی رغم میل باطنی خود انتخابی جز پاناما را پیش رو نمی‌دید و دولتمردان امریکایی هم با فرستادن نمایندگانی شاه را مجاب به این سفر می‌کنند.شاه سرانجام صبح روز پانزدهم دسامبر (23 اذر 1358) با یک هواپیمای باری c9 نیروی هوایی امریکا پایگاه لک لند را به مقصد پاناما ترک کرد و در فرود گاه‌هاوارد واقع در یکی از پایگاه‌های نظامی‌امریکا فرود امد. میزبان شاه و صادر کننده ویزای او رهبر نظامی ‌پاناما عمر توریخوس بود. پس از آنکه شاه وارد کانتادورا در پاناما شد به محض این که چشم ژنرال توریخوس به محمد رضا افتاد از سرهنگ جهانبینی که همراه شاه بود آهسته پرسید: "ببینم این شاه که این همه می‌گویند فقط همین است" او بعدا ضمن تشریح سفر شاه به پاناما گفته بود که" افسانه عظمت شاهنشاهی 2500 ساله ایران و زرق و برق خاندان پهلوی به دوازده نفر، چند چمدان و دو سگ تقلیل یافته بود"
شاه پس از مراسم استقبالی که با استقبال‌های پیشین او بسیار فرق می‌کرد به وسیله یک هلی کوپتر نظامی‌امریکا به جزیره کونتادورا که برای اقامت او در نظر گرفته شده بود پرواز کرد.
قسمت‌هایی از نوشته‌های فرح دیبا در کتاب دخترم فرح را در این مورد می‌خوانیم:
"ژنرال عمرتوریخوس برای دیدن شاه آمد. عمرتوریخوس آدم بسیار بی ادبی بود و به هیچ وجه آداب گفت و گوی دیپلماتیک را رعایت نمی‌کرد. ملاقات او با شاه بسیار دلسرد کننده بود. دخترم تعریف می‌کرد که این مردک نیمه وحشی (توریخوس) به من نظر سوء پیدا کرده و مرتبا به دیدن شاه به کونتادورا می‌آمد او می‌گفت شما هر چه بخواهید برایتان تهیه خواهم کرد! بهتراست این مرد بیمار را رهاکنید"
درکنار تمام بیماری‌های جسمانی، شاه دچار وحشت شده بود. او از همسرش نیز می‌ترسید و به  محافظانش به عنوان قاتلان بالقوه خود می‌نگریست. شاه به تعبیر خود طعمه یی برای آزادی گروگان‌های امریکایی شده بود و از خود به عنوان "زندانی محبوب امریکا " یاد می‌کرد. او به صورت یک زندانی در جزیره کونتادورا در آمده بود. زندانی ای  که به طور وقیحانه پول ضبط صوتی که برای استراق سمع اتاق او نیاز داشتند را از خودش می‌گرفتند.
شاه مستاصل، در یکی از دیدار‌های سفیر اسراییل، تقاضای یک محافظ شخصی از موساد می‌کند. این محافظ 12 ساعت بعد در جزیره حاضر می‌شود. ژنرال اسراییلی مایک هراری انگلیسی الاصل تا روز مرگ شاه در کنار وی باقی ماند.
نوریه گا نیز شخصی بود که توریخوس برای محافظت شاه در زمان اقامت در پاناما در نظر گرفته بود. اوهم با سو استفاده از وحشت شخص شاه پی در پی به دنبال خالی کردن جیب‌های شاه بود. او 750هزار دلار حقوق ماهیانه برای گارد محافظ و صد هزار دلار ماهیانه برای مخارج تغذیه آنان می‌گرفت و هر از گاهی نیز با  دادن یک گزارش غلط مبنی بر ورود تروریست‌ها سعی در سر کیسه کردن شاه داشت.
فریده دیبا درباره زندگی درپاناما می‌نویسد: "تمام ناز و تنعم و نعمت دوران پهلوی برای خانواده ما به ایام کوتاه دربدری در پاناما نمی‌ارزید"
شاه وحشت زده در پی یافتن پناهگاهی می‌گشت و تنها گزینه‌های پیش رو برای او امریکا و مصر بود. دولت امریکا حاضر بود در قبال استعفای از سلطنت و به عنوان یک شهروند عادی شاه را بپذیرد. اما باد نخوتی که در طول چند دهه در سر شاه فرو رفته بود یک شبه خالی نمی‌شد. هر چند که ممانعت‌هایی از سوی امریکا برای سفر شاه به مصر صورت گرفت اما شاه آخرین مقصد خود را مشخص کرده بود.
 

فرح تقاضای اقامت در مصر را تلفنی با جهان سادات، همسر انور سادات در میان گذاشت. جهان سادات به گرمی‌از این تقضا استقبال کرد. انور سادات هم چند دقیقه بعد در تماس با پاناما به شاه می‌گوید که هواپیمای شخصی اش را روانه پاناما سیتی خواهد کرد. چون استراق سمع از تلفن‌های شاه به عمل می‌آمد مقامات پانامایی ممانعت‌هایی برای خروج شاه به وجود آورند که بر وحشت شاه افزود و باعث وخامت حال او شد. هنگامی‌که شاه و همراهانش منتظر هواپیمای سادات بودند  ناگاه وضع جسمی‌ شاه رو به وخامت می‌نهد  و شاه بر زمین می‌افتد.
شاه به بیمارستان منتقل می‌شود و با تماس ارمائو دکتر «دو یبکی» جراح معروف امریکایی به همراه یک تیم پزشکی روانه پاناما می‌شود اما به دلیل کمبود امکانات پزشکی پاناما عملی روی شاه انجام نمی‌شود و شاه تنها به مدت دو هفته تحت درمان قرار می‌گیرد تا آمادگی لازم برای پرواز به مصر را به دست آورد.

مصر:
بالاخره شاه با یک هواپیمای کرایه ای باری شرکت اورگرین که به زحمت جای نشستن شاه و 20 همراهش را دارد روز یک شنبه سوم فروردین ماه  پاناما را به مقصد مصر ترک می‌کند. شاه وضع جسمی‌خوبی ندارد و با آن که چند پتو روی او انداخته اند از سرما آشکارا می‌لرزد. هواپیما پس از یک توقف برای سوخت گیری در جزایر ازور پرتغال به سوی مصر راه می‌افتد. شاه با استقبال انور سادات و همسرش وارد مصر می‌شود.
شاه بلافاصله از فرودگاه با هلیکوپتر ازفرودگاه به بیمارستان نظامی‌معادی بر ساحل نیل منتقل می‌شود چند روز بود دکتر دو بیکی به همراه یک تیم پزشکی وارد قاهره می‌شود.
شاه روز 28 مارس (8 فروردین 1358 ) تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد و طحال شاه برداشته می‌ شود، البته طبق گفته فریده دیبا در این جرحی اشتباهات عمدی نیز صورت گرفت آنچنان که یکی از پزشکان مصری که در اتاق عمل حضور داشته به نشانه اعتراض اتاق عمل را ترک می‌کند و می‌گوید آنها دارند عملا شاه را می‌کشند.
شاه پس از مرخصی از بیمارستان در قصر قبه در نزدیکی قاهره مستقر شد اما بر خلاف معمول که با اشتیاق خبر نگاران خارجی را می‌پذیرفت در قاهره به انزوا گرایید و از پذیرفتن خبر نگاران و مصاحبه کردن پرهیز می‌کرد. بنا به قول محمود طلوعی نویسنده کتاب پدر و پسر پرهیز و انزوای شاه جنبه مراعات حال میزبانش انورسادات را هم داشت. تااین که در اوایل  خرداد 1359 خانم کاترین گراهام مدیر موسسه مطبوعاتی واشنگتن پست و یکی از خبر نگاران معروف امریکایی تقاضای مصاحبه با شاه را می‌کنند.شاه پس از مشورتی با انور سادات این پیشنهاد را می‌پذیرد و آخرین مصاحبه قبل از مرگش که حاکی شفافترین نظرات اوست را رقم می‌زند.
شاه در این مصاحبه به سیاست‌های دولت‌های غربی به خصوص امریکا و انگلیس حمله می‌کند که این حملات جنبه گلایه و التماس نیز دارد  و کارتر را عامل اصلی سقوط رژیم سلطنتی در ایران می‌داند. شاه از این که برای سرکوبی مخالفانش دست به خشونت نزده اظهار تاسف می‌کند  و می‌گوید اگر مثل امروز فکر می‌کرد در به کار بردن نیروی نظامی‌برای سرکوبی مخالفان تردیدی به خود راه نمی‌داد!!
او همچنین از سیاست نرمش و سازش در مقابل انقلابیون اظهار پشیمانی و ندامت می‌کند. این مصاحبه در حالی به پایان می‌رسد که شاه بر مواضع پیشین خود پا فشاری می‌کند و به قول مصاحبه گر واشنگتن پست مصاحبه ای پر از آرزو، افسوس و اه انجام می‌گیرد.
شاه از 28 تیر ماه کم کم به اغما فرو می‌رود و هر ساعت بی هوشی او عمیق تر می‌شود تا این که در  ساعت نه صبح 27 ژوییه 1980 (5مرداد 1359) مرد.
 در مراسم تشییع جنازه او تنها سادات، نیکسون رئیس جمهور سابق امریکا و کنستانتین پادشاه سابق مصر شرکت کردند. حتی ملک حسین دوست قدیمی ‌شاه که بسیار به او مدیون بود هم زحمت شرکت در این مراسم را به خود نداد و از میان هیئت‌های دیپلماتیک خارجی مقیم مصر تعداد کمی ‌در مراسم حضور یافتند. شاه بنا به وصیت خودش در مسجد الرفاعی در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد.
این پایان دیکتاتوری بود که هرگز به ایرانی بودن خود افتخار نکرد و همواره به آن پشت می‌کرد و بزرگترین آرزوی دوران تبعیدش این بود که کاش بعد از کودتای 28 مرداد به ایران باز نگشته بود و در امریکا به بازرگانی می‌پرداخت.
 


 *شلمچه
انتشار یافته: ۱۷
غیر قابل انتشار: ۳
مهدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۸/۰۳
2
2
خود شما الان چه فکری میکنید بنظر شما شاه دزد بود؟
ساسان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
0
3
ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﮐﻨﻨﺪه
از ﺟﯿﻤﯽ ﮐﺎرﺗﺮ ﻣﯽﭘﺮﺳﺪ : ﻫﺮﭼﻘﺪر ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺎه اﯾﺮان
در ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ ﺑﺪ ﺑﻮده ﺑﺎﺷﺪ ، اﻣﺎ او ﻣﺘﺤﺪ آﻣﺮﯾﮑﺎ
ﺑﻮد و ﺑﻬﺘﺮ از رژﯾﻢ ﻓﻌﻠﯽ ، آﯾﺎ ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ از او ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﯿﮑﺮدﯾﻢ
و؟ ﺟﯿﻤﯽ ﮐﺎرﺗﺮ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪی ﻃﻌﻨﻪ آﻣﯿﺰ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯿﺪﻫﺪ
:" ﻣﺎ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺴﺘﯿﻢ ﺑﺎ او ﺑﻤﺎﻧﯿﻢ ، اﻣﺎ او ﺗﻮﺳﻂ آﻣﺮﯾﮑﺎ
ﺳﺮﻧﮕﻮن ﻧﺸﺪ ، ﺑﻠﮑﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺮدم ﺧﻮدش ﺳﺮﻧﮕﻮن
ﺷﺪ " اﻣﺎ دﮐﺘﺮ ﻣﺎﯾﮏ اﯾﻮاﻧﺰ ، در ﮐﺘﺎب :" ﺟﯿﻤﯽ ﮐﺎرﺗﺮ
، ﺣﺰب ﭼﭗ ﻟﯿﺒﺮال و ﻫﺮج و ﻣﺮج در ﺟﻬﺎن " ﻣﯿﻨﻮﯾﺴﺪ
: ﺟﯿﻤﯽ ﮐﺎرﺗﺮ ﺑﺮای ﺣﺴﺎب ﺧﻤﯿﻨﯽ در ﭘﺎرﯾﺲ ﭼﮑﻬﺎﯾﯽ
ﻣﺘﻨﻮع ۱۵۰ ﻣﯿﻠﯿﻮن دﻻری ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﺎد ﮐﻪ وﻇﯿﻔﻪ
اش ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ ﺷﺎه اﯾﺮان و از ﺑﯿﻦ ﺑﺮدن ﻣﻠﺖ وی ﺑﻮد
... او ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺒﻠﻎ ۵۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮن دﻻر ﺑﻪ ﺟﻨﮕﺠﻮﯾﺎن اﺧﻮان
اﻟﻤﺴﻠﻤﯿﻦ داد ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺎن ﭘﻮﻟﻬﺎ ﻃﺎﻟﺒﺎن و اﻟﻘﺎﻋﺪه را
ﺑﻨﯿﺎﻧﮕﺰاری ﮐﺮدﻧﺪ ... ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻣﺒﻠﻎ ۹/۷ ﺑﯿﻠﯿﻮن دﻻر ﺑﻪ دوﻟﺖ
اﯾﺮان ﺑﺮای ﭘﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎدن ﮔﺮوﮔﺎﻧﻬﺎی اﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﭘﺲ
از ۴۴۴ روزاﺳﺎرت ، ﺑﻪ ﺟﻤﻬﻮری اﺳﻼﻣﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪ ..
دﮐﺘﺮ ﻣﺎﯾﮏ اﯾﻮاﻧﺰ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﻣﻦ اﯾﻦ داﺳﺘﺎن » ﺷﻮک آور
« را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﮐﺎﻣﻞ در ﮐﺘﺎب " ﺟﯿﻤﯽ ﮐﺎرﺗﺮ ، ﺣﺰب ﭼﭗ ﻟﯿﺒﺮال
و ﻫﺮج و ﻣﺮج در ﺟﻬﺎن " ﺷﺮح داده ام . ﻣﻦ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﮐﻪ
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎت اﺗﺨﺎذ ﺷﺪه ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد اﻣﯿﺪواری ﮐﺎذب
ﺷﺪ و ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺟﻬﺎن اﺳﻼم را ﺗﻐﯿﯿﺮ داده و ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد
ﺟﻨﺒﺶ ﻫﺎی اﻓﺮاﻃﯽ ﻣﺘﻌﺼﺐ ﮐﻪ ﻣﺴﺌﻮل ﺗﺮورﯾﺴﻢ
در ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎن ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺷﺪ ! دﮐﺘﺮ ﻋﺒﺎس ﻣﯿﻼﻧﯽ
ﻧﯿﺰ در ﮐﺘﺎب » ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺷﺎه « ﻧﻮﺷﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ
ﺧﻤﯿﻨﯽ در ﻧﺎﻣﻪای ﮐﻪ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ً ﺑﺮای ﮐﺎرﺗﺮ ﻓﺮﺳﺘﺎد ﻧﻮﺷﺖ
:» ﺷﻤﺎ ارﺗﺶ را ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﯿﺪ ، دﻓﺎع از ﺑﺨﺘﯿﺎر را وا ﺑﮕﺬارﯾﺪ
، در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﺎ ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﻢ را ﻣﻬﺎر ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ و ﻧﻔﺖ را
ﻣﯽﻓﺮوﺷﯿﻢ !« ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ ﭘﻬﻠﻮی ﻧﯿﺰ در آﺧﺮﯾﻦ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ
ﺧﻮد در ﺟﺰﯾﺮه ﭘﺎﻧﺎﻣﺎ ﺑﺎ دوﯾﺪ ﻓﺮاﺳﺖ ﮐﻪ از ﺑﯿﻤﺎری
ﺳﺮﻃﺎن ﺧﻮن رﻧﺞ ﻣﯿﺒﺮد ﺑﺎ ﭼﻬﺮهای ﺧﺴﺘﻪ ﮔﻔﺖ
: آﯾﺎ او ) ﺧﻤﯿﻨﯽ ( ﻣﯿﺘﻮاﻧﺴﺘﻪ ﺗﻤﺎم اﯾﻦ ﺳﯿﺴﺘﻢ را ﻃﺮاﺣﯽ
، ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی و اﺟﺮا ﮐﻨﺪ ؟ ﻣﻦ ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ
ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮاﻧﺪ ﮐﻪ ﮐﺎر ﭼﻨﯿﻦ ﻋﻈﯿﻤﯽ را اﺟﺮا
ﮐﻨﺪ و. ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﭘﻮلﻫﺎی ﻫﻨﮕﻔﺘﯽ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺷﺪ ، اﯾﻦ
را ﻫﻢ ﻣﯽداﻧﻢ ! اﯾﻦ را ﻫﻢ ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ از ﻓﻮق ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن
ﺗﺒﻠﯿﻐﺎت و ﭘﺮوﭘﺎﮔﺎﻧﺪا اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ
را ﻇﺎﻟﻤﺘﺮﯾﻦ ﻇﺎﻟﻤﻬﺎ و ﻫﯿﻮﻻ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪ و، ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﻃﺮف
ﻣﻘﺎﺑﻞ را ﻃﻮری ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪ ﮐﻪ اﻧﻘﻼﺑﯿﻮن ﻃﺮﻓﺪار ﻣﺮدم
ﺳﺎﻻری ، ﻟﯿﺒﺮال ... ، ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﻧﺠﺎت ﮐﺸﻮر را دارﻧﺪ ! ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ
ﻣﯽداﻧﻢ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺑﯽ ﺳﯽ ، ﺑﻨﮕﺎه ﺳﺨﻦ ﭘﺮاﮐﻨﯽ
ﺑﺮﯾﺘﺎﻧﯿﺎ ﭼﻪ رﻓﺘﺎر ﺧﺼﻤﺎﻧﻪای ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ﻣﺎ داﺷﺖ . ﺑﺮای
اﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺟﺮﯾﻤﻪ ﻣﯽ ﺷﺪﯾﻢ ! ﺳﺎﻟﻬﺎ ﭘﯿﺶ روﻧﺎﻟﺪ رﯾﮕﺎن
ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ آﻣﺮﯾﮑﺎ در ﺳﻘﻮط ﭘﺎدﺷﺎه اﯾﺮان اﻗﺮار ﮐﺮد
و ﮔﻔﺖ : اﯾﻦ ﻟﮑﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ در ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ
ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ ﺷﺎه ﺷﺪﯾﻢ ! ﺷﺎه اﯾﺮان ، راﻫﺶ از راه ﻣﺮدﻣﺶ
ﺟﺪا ﻧﺒﻮده اﺳﺖ . اﯾﻦ ﻟﮑﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ در ﺳﯿﺎﺳﺖ
ﻣﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﺳﺮﻧﮕﻮﻧﯽ ﺷﺎه ﺷﺪﯾﻢ . ﮐﺎری
ﮐﻪ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺷﺎه اﯾﺮان ﮐﺮدﯾﻢ ؛ ﺷﺮﻣﯽ ﺑﺮای ﺗﺎرﯾﺦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت
ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﺎﺳﺖ . ﺳﺨﻨﺎن روﻧﺎﻟﺪ رﯾﮕﺎن را :
ﻟﻄﻔﺎ در ﻟﯿﻨﮏ زﯾﺮ در ﮐﺎﻧﺎل ﯾﻮﺗﯿﻮب ﺳﭙﯿﺪه دم ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ https://www.youtube.com/watch?
اﻣﺎ
ﺧﻤﯿﻨﯽ در ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽ ﻫﺎﺋﯽ ﮐﻪ v=6Vs4d8_cElE ﺟﻬﺖ
ﻋﻮاﻣﻔﺮﯾﺒﯽ از ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮن اﯾﺮان ﭘﺨﺶ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻪ ﮐﺎرﺗﺮ ﺣﻤﻠﻪ
ﻣﯿﮑﺮد و او را ﻣﻮرد ﺗﻤﺴﺨﺮ ﻗﺮار ﻣﯿﺪاد . ﻻزم ﺑﻪ ذﮐﺮ اﺳﺖ
ﺑﺎ وﺟﻮد اﺗﺨﺎذ اﯾﻦ روﯾﮑﺮد ﺳﯿﺎﺳﯽ آﻣﺮﯾﮑﺎ در دوران رﯾﺎﺳﺖ
ﺟﻤﻬﻮری ﮐﺎرﺗﺮ ، ﮐﻪ ﺧﺎورﻣﯿﺎﻧﻪ آﺷﻮب و ﺟﻬﺎن دﭼﺎر
ﺗﻐﯿﯿﺮ و ﺗﺤﻮل و از ﺻﻠﺢ و آراﻣﺶ ﻓﺮﺳﻨﮓ ﻫﺎ دور ﺷﺪ ،
ناشناس
|
Netherlands
|
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۲۵
0
0
عزیز خوش باور پس نیرو تو طبس خالی کرد عمه جان شما رو فراری بده؟
شیدا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۷
0
0
بهترین سایت بود کمی جذابش کنید
سجاد احمدی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۵
0
1
من اسمو فامیل راستکیمو نوشتم و اگه بخوایید میگم کی هستم و کجا زندگی میکنم
خدا شاهد با سلطنتشاه مخالف بودم اما حس وطن پرستی ، مردانگی و غرور انگیزی که نسبت به ایران داشت سینه ام را چاک میکند وقتی درمقابل یک سری عقده ی وطن فروش و اختلاصگر میبینم ....شاه رفت و آواره نشد ما مردم ایرانیم که بعد از ایشان آواره و سرخورده شدیم کفر نعمت ایران رو کردیم . کفر نعمتی که شاه برای آبادانی مملکتم خرج میکرد نه برای آبادانی تفکرات عقب گرایانه و کمک سیاسی به حلب و سوریه و... در راه اینکه سدی بسازند از این کمربند تا خودشان حکومت کنند حال هرچه از بودجه ایران که بخواهند نهایتش دسیسه ی برای یکی از آقازادهای کمتر آقازاده اختلاص گر جور میکنیم و میلیونها دلاری که میخواست ببره کاندا میاریم تو سوریه ....... جالبه میگن شاه 50 میلیون دلار برد بعد به عزیزان همراهش گفت اینجا جایی مفتخوری نیست اگر میتوانید کار کنید.... به پایان میرسانم چون یه لجن رو هر چی بیشتر بهم بزنی بیشتر گندش در میاد ... ننگ بر شما باد که اینهمه پشت پدری دلسوز که به دیار حق شتافت و طاقت دیدن نابودی ایران را نداشت حرف میزنید. گیرم دیکتاتور بود خوبش بود
پاسخ ها
امیر
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۱
انشائالله خدا تورا با او محشور کند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۹
0
0
ایوالله یک خبرجدید دراین سایت دیدم که سرم سوت کشید .
کامیار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۶
0
0
خدا هر چی حاکم ظالمه با طرفدارانش توی اتش محشور کنه ان شا الله خدا هر کسی که هدایت پذیره هدایت کنه و هر کسیکه چشم و گوششو به واقعیات بسته کر و کور محشورر کنه خدا رحمت کنه امام خمینی و مصدق رو. اه مصدق دامن اون ملعون کثیف رو گرفت هر وقت عکس مصدق رو که در تبعید نشسته میبینم زار میزنم خداوند دکتر مصدق رو با سرورمون حربن ریاحی محشور کنه ان شا الله. والسلام.
ناشناس
|
Netherlands
|
۰۵:۱۴ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
0
0
انقدر از بدی های شاه گفتن انگار پدر کشتگی دارن باهاش اوج پیشرفت ایرا در دوران شاه بود
آرش
|
United States of America
|
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۹/۲۵
0
1
شما که اینجا این همه بدگویی کردین نسبت به شاه، آیا شما جرم و جنایات جمهوری اسلامی را نمی بینید. اگر اون به ایرانی بودنش افتخار نکرد ، جمهوری اسلامی ب این همه اختلاسهای نجمومی و خروج طلا و پول از ایران داره افتخار می کنه. ننگ و نفرین و لعنت بر شما
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۶/۱۰/۲۷
0
1
ننگ بر کسانی که انقلاب کردند
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۴۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۱
0
1
از لحن نویسنده مشخصه که آخونده.شاه مردتر ازاین حرف هاست
محمدحسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
0
0
مردم چه کنندهر کس با سیاستی میدوشند ایران را
محمدحسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
0
0
مردم چه کنندهر کس با سیاستی میدوشند ایران را
محمدحسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
0
0
رضاشاه بد است قبول ولی نباید منکر خدماتش شد در دوران انقلاب بهداشت عمومی ارتقا یافت ولی خاوری درکانادا کیف کند مردم خون دل چه بدانم
محمدحسین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۴:۱۱ - ۱۳۹۷/۰۳/۲۰
0
0
رضاشاه بد است قبول ولی نباید منکر خدماتش شد در دوران انقلاب بهداشت عمومی ارتقا یافت ولی خاوری درکانادا کیف کند مردم خون دل چه بدانم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۳۷ - ۱۳۹۷/۱۰/۱۸
0
0
قطعا حمایت‌هایی از خمینی شده است، وگرنه بتنهایی و آن هم در تبعید محال است کسی به رهبری برسد، از او حمایت و محافظت شده وگرنه مثل خیلی های دیگه ترورش میکردن اینکه در تبعید یا در داخل کشور ترور نشده جای سوال دارد، اشخاصی باید طبق برنامه ترور میشدن که شدن و اشخاصی هم برای بقای حکومت باید میماندن، در کل هر نوع حکومت در ایران دقیقا و یا مطلقا متعلق به مردم نخواهد بود و کلیات حکومت‌ها در ایران بر اساس منافع و سیاستهای ابرقدرتها توسط ابرقدرتها برنامه ریزی و کنترل میشوند،در واقع نه تنها ایران بلکه حکومتهای حاکم در کشورهای موجود در خاورمیانه بطور کلی و نه جزییات آن توسط ابرقدرتها هدایت میشود
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار