شهدای ایران shohadayeiran.com

شهدای ایران: سال‌های سال پیش، کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان، مشتری برنامه های کودک و نوجوان سیما می شدند، در حالی که تعداد بسیار کمی برنامه در شبانه روز، به نمایش در می‌آمد. آن روزها با همان تعداد کم کارتون و فیلم کودکانه گذشت و خاطراتش هنوز هم با ماست...

اما، این روزها غیر از شبکه پویا که تقریباً تمام طول شبانه روز را- منظور، زمان بیدار بودن بچه‌هاست- برنامه پخش می کند، شبکه های دیگری نیز، مانند شبکه آموزش و شبکه اول و دوم، این شبکه را در "زحمتی" که می کشد، یاری می کنند. سوای از اینکه سلامت برنامه های ارائه شده از سوی رسانه ملی، چقدر تضمین شده است، باید به این اندیشید که نَفسِ این همه "عرضه بیش از تقاضا"، چقدر می تواند معقول باشد، یعنی واقعاً ساعت‌ها ارائه برنامه کودک از سوی تلویزیون، نیاز هست؟

آیا اگر این برنامه ها قرار است، بچه‌ها را سرگرم کنند، این سرگرم کردن، باید همه روز طول بکشد؟ آیا می شود، بچه‌ها را تا حد زیادی از رفتن به سمت تلویزیون منع کرد؟ جایگزینش در این زندگی آپارتمانی و بسته و ... چیست؟

در این محور، بررسی دو موضوع بسیار لزوم دارد، یکی همین اثرگذاری برنامه ها هست بر نسل کودک و نوجوان ما، که خود، وسعت بی‌نظیری دارد در گستردگی مبحث؛ دیگری، نسل بزرگسالی‌ هست، که پدر و مادری نمی کند!!!،‌ و چنان به فکر تأمین اقتصاد خانواده و یا هر دغدغه‌ای دیگر، "(حتی) به فکر دین و مذهب!" خود است که، تربیت کردن فرزندش را حواله تلویزیونی کرده است که خود ذره‌ای تربیت نشده است، و اگر شده است، با نوع دوستی "خاله خرسه"، یا "گاو نه من شیر" همه چیزش به یک نتیجه ختم می شود، "تربیت کنندگی اشتباه !؟"

شاید برخی از دگراندیشان و منتقدان، این نوع بینش را منکوب کنند، اما واقعیت غیر از این نیست که، تربیت نسل‌های آینده ما، امروزه بیشتر بر همین محور پایدار است، که بچه درسش را بخواند و بعد لم بدهد و فقط برنامه کودک ببیند!(یا سراغ کامپیوتر یا اسباب‌بازی برود) و همین را رمز موفقیت می دانیم؛ ما هم به همین دلخوش هستیم که بچه دلبندمان، درسش را خوانده، رفیق ناباب هم که همراهش نیست، در خانه و کنار ما هم هست، پس دیگر چه نیازی هست به صحبت کردن و فعال کردن ذهن او، برای ارتباط گیری قدرتمند در آینده‌اش و یا دخالت دادن او در جریان زندگی و دنیای حقیقی اطرافش؟

البته یک کودک آرام و بی صدا در خانه، انگار خواسته خیلی از والدین پریشان از کارهای خسته کننده صبح تا شب نیز باشد، و اصولا در ادبیات این نوع والدین، "بچه آرامی داریم" یعنی، بچه ما بچگی نمی کند!

این کودکان، کودکانی هستند که زمان کودکی‌شان غیر از زمان ماست، غیر از زمان بازی‌های پر سر و صدا و خانه‌های شلوغ و خاک بازی و ...، بچه هایی که یاد می گیرند، چگونه مانند بره‌ای آرام و بیصدا گوشه ای کِز کنند و صدایشان هم شنیده نشود، و صدا و سیمای ما نیز مانند "بت‌من" و یک قهرمان بی نظیر، می‌آید و ما را در رسیدن به این هدف مهم، کمک می‌کند..

روند این چاله‌های سرگرم کننده کنده شده در راه تربیت مناسب کودکان و نوجوانان، به ترتیب پیش می آیند. کودکان ما، وقتی از شرِ برنامه‌های سالمِ مخرب!!! آزاد می شوند و بعد از آن بازی های کامپیوتری را رها می کنند،‌ در مرحله بعد به دام اسباب‌های پیچیده‌ای می‌افتند که آن هم برای خودش موضوعی‌ست جدا ...

با این نوشته‌ی شاید ناقص، باید مبحث مهم نحوه سرگرمی بچه‌هایمان را کمی بیشتر تحلیل کنیم و بسنجیم، این نسل تجربه‌ای را می‌آزماید، که قبلاً روی آن کار نشده است، و با شرح حالی که امروز از این نوع تربیت در جامعه برای ما مشهود است، انگار آینده خوبی نیز انتظار آنها را نمی کشد.

تلویزیون، اسباب بازی جذابیست، که بی‌صدا در حال تخریب پایه‌های تربیتی نسل آینده ماست. اسباب‌بازی قدرتمندی که تعدیل رجوع به آن، برای برخی غیرممکن شده است.

انتشار یافته: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
مانیا طرفدار ماهواره
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۳
0
0
واقعا که این شبکه پویا با این برنامه های فوق تکراری حوصله ادم رو سر میبره و مردم واقعا ناچارن که رو به ماهواره بیارن
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار