شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۲۱۵۵۴۳
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۲۰
نگاهی به نقش اسرائیل در مذاکرات وین:
بسیاری از افسران ارشد اطلاعاتی و ارتشی و دیگر مقامات و احزاب اسرائیل ضمن موافقت با برجام آن را ناکافی و دارای خلا معرفی کردند و وجود توافق بد را بهتر از عدم توافق می دانستند.
سرویس بین الملل شهدای ایران: طی روزهای گذشته رژیم صهیونیستی برای نشان دادن مخالفت چندین باره خود از بازگشت امریکا به برجام اقدامات مختلفی انجام داده است. از جمله آنها اظهارات مختلف مقامات این رژیم پیرامون مذاکرات وین و سفر هیئت این رژیم به واشنگتن است. هر چند که مخالفت با بازگشت به برجام در راس تمام این اظهارات قرار دارد اما  با بررسی فحوای آنها می توان فهمید که "مخالفت" پوششی خدعه آمیز است که رژیم بتواند با هم افزایی امریکا مذاکره را به توافق دلخواه خود برساند. برجام در ادبیات سران اسرائیل چه موافقین و چه مخالفین به "توافق ناقص" مشهور است و شرایط مذاکرات جدید وین با انفعال تیم ایرانی در مقابل طرحهای طرف غربی این زمینه ذهنی را برای اسرائیل فراهم کرده که این توافق پتانسیل تبدیل شدن به "توافق مطلوب" را با همکاری امریکا دارد. چنانچه پیشتر و در زمان رقابت انتخاباتی، بایدن به این موضوع اشاره کرد و بیان داشت که به همکاری با شرکا و متحدان امریکا -که بی شک اسرائیل یکی از آنهاست- برای طولانی تر و قوی تر کردن برجام با موضوعات ثبات زدای ایران خواهیم پرداخت. در همین راستا نیز بایدن در دیدار چند روز گذشته در پاسخ به کوهن رییس موساد که به اصلاح توافق هسته ای تاکید داشت، تلویحا اطمینان خاطر داد که فرایند زمانبر و فرسایشی بازگشت به برجام، امکان اصلاح توافق را امکان پذیر خواهد کرد.


علت مخالفت رژیم صهیونیستی با احیای برجام چیست؟/ توافق مطلوبی که بایدن و نتانیاهو به دنبال آن هستند
 
در سفر هییت اسرائیلی به واشنگتن که با شعار مخالفت با بازگشت به برجام بود دو طرف اسرائیلی و امریکایی ضمن تاکید بر خطر منطقه ای ایران، کارگروه مشترکی را برای مقابله با ساخت موشک ها و پهپادهای هدایت شونده تشکیل دادند. اما ایجاد چنین کارگروهی در خلال مذاکرات و با سابقه اظهارات مقامات امریکایی مبنی بر وارد کردن دو موضوع منطقه ای و موشکی در توافق نشان از آن دارد که یکی از کارکردهای این کارگروه می تواند در کنار گروه های کارشناسی توافق به مصرف برسد و اسرائیل هم از دور به عنوان یکی از طراحان توافق، موجودیت داشته باشد.
 
ضمنا آنها با توصیه به امریکا برای عدم لغو تحریم ها به صورت یکباره و لزوم تدریجی بودن آن، چهره متجاهل خود را بیشتر نمایان کردند. چرا که در زمان اوباما لغو تحریم صرفا روی کاغذ بود و در عمل نه تنها لغو نشد بلکه تحریم های دیگری نیز بر آن افزوده شد. حتی امریکا در روند مذاکرات کنونی نیز با شعار لغو تحریم ها، صراحتا به تقسیم بندی آن و به لغو حداقلی و یا حتی تعلیق روی آورده است. بنابراین کارنامه لغو تحریم های امریکا آنقدر مردود است که اسرائیل نیازی به بیان چنین اظهاراتی ندارد و آنچه بیان شده صرفا برای خودنمایی و پر کردن ظرف ادله مخالفت نمایشی خود است. آنها همچنین، خواستار نظارت بیشتر تاسیسات هسته ای ایران در هر مکان و زمان شدند که این هم عینا گواه بر اصرار به ادامه مذاکرات و دخالت در محتوای توافق پیشرو برای قوی‌تر کردن آن است.
 
در مقابل امریکا که همواره خود را متعهد به امنیت این رژیم می داند ذکر کرد که به حمایت از حق اسرائیل برای دفاع از خود در برابر رفتار خصمانه و تهدید آمیز منطقه ای ایران خواهد پرداخت. از این رو بطور صریحی ضمن تایید همکاری در تمام اقدامات خرابکارانه اسرائیل همچون ترورها و ماجراهای نطنز و کشتی ساویز، از استمرار آن در آینده خبر داد و هم سعی کرد با تحت فشار قرار دادن ایران درمذاکرات سیاست چماغ و هویج خود را غیر مستقیم پیاده کند.
 
وزیر اطلاعات و امنیت اسرائیل هم در چند روز گذشته اظهار کرد که در صورت بازگشت به "توافق بد" جنگ در منطقه رخ خواهد داد و ایران در هیچ جایی، مصونیت نخواهد داشت. همچنین خواستار ممانعت کشورهای قدرتمند جهان از بی ثباتی ایران در کشورهای دیگر شد. او نیز همانند دیگر مخالفان بازگشت به برجام، تلویحا به این موضوع اشاره کرد که بازگشت به برجام به شکل محدودیت هسته ای مانع بازدارندگی منطقه ای ایران می گردد و برای جلوگیری از جنگ باید محدودیت های بیشتری که بی شک شامل منطقه ای و موشکی می شود در توافق پیشرو اعمال گردد. از طرفی سعی کرد سناریو جنگ و ارعاب را که قبل تر اثرات آن در عقب نشینی تیم مذاکره کننده ایران نمایان شده بود کلید بزند. سناریویی که در طول چند ماه گذشته و بالاخص در روزهای اخیر توسط رسانه های غربی به شدت بولد شده و این بار امریکا با دادن میدان به اسرائیل جهت قدرتمند نشان دادن او و پنهان کردن چهره جنگ آفرین خود عملی کرده است. بر این اساس تیم مذاکره کننده ایران برای گریز از جنگ، باید رضایت طرف امریکایی را جلب کند و این تنها با وارد شدن به توافق جدید امکان پذیر است.
 
با بسنده کردن به همین اظهارات می توان پی برد که مذاکرات امروزه وین خیلی بدتر از زمان برجام و در پیچ خطرناکی قرار دارد و اگر به همین روال پیش رود نتایج مفتضح تری به بار خواهد آورد تا آنجا که طبق سخن جن ساکی عامل تشویق کننده ای در مذاکرات برای گزارش به اسرائیل موجود است. عراقچی نیز در خلال مذاکرات و در دیدار با رئیس انرژی اتمی به همیشگی بودن توافق پیشرو ابراز امیدواری کرد که این اظهارات مشکل موقتی بودن توافق هسته ای که از دلایل مخالفت اسرائیل است رفع می کند.
 
مخالفت اسرائیل با برجام از همان ابتدای شکل گیری آن موجود، ولی تنها مربوط به بخشی از بدنه سیاسی این رژیم بود. بسیاری از افسران ارشد اطلاعاتی و ارتشی و دیگر مقامات و احزاب اسرائیل ضمن موافقت با برجام آن را ناکافی و دارای خلا معرفی کردند و وجود توافق بد را بهتر از عدم توافق می دانستند. شگفتی حاصل از برجام برای آنها تا آنجایی بود که اعلام کردند هر کس حوادث ایران را ببیند هرگز باور نمیکرد که ایران با این مسائل موافقت کند و حتی طی اظهاراتی بیان کردند که ما 25 سال از دغدغه ایران آسوده گشتیم. جمله معروف رهبری که فرمودند اسرائیل 25 سال دیگر را نخواهد دید نیز در واکنش به همین سخن بود.
 
جالب آنجاست که نتانیاهو هم علت مخالفت خود را موقتی بودن توافق و ناقص بودن آن می داند. یعنی مخرج مشترک موضع هر دو گروه موافق و مخالف به ناکافی بودن توافق ختم می شود و تفاوت تنها در ابراز رویکرد آنهاست نه اینکه برجام برای ایران انتفاعی داشته باشد.
 
این رفتار دو پهلو در قامت مخالفت با برجام در زمان ترامپ هم وجود داشت. زمانی که زمزمه های خروج ترامپ از توافق شروع شد بلومبرگ اعلام کرد که نتانیاهو سعی دارد مانع ابطال توافق هسته ای شود. ولی او بعد از خروج ترامپ از برجام ابراز رضایت کرد و حتی با ادعای در اختیار دادن اطلاعات مراکز هسته ای ایران به ترامپ خود را از عاملان این حرکت معرفی کرد. اما دیری نپایید که بایدن در جریان رقابت انتخاباتی، با پرده برداشتن از واقعیت خروج ترامپ، اعلام کرد که ترامپ وعده داده بود توافق بهتری بدست بیاورد. بنابراین هر دو طرف امریکا و اسرائیل در تلاش بودند که با ایجاد فشار حداکثری، برجام را به محتوایی جدید تبدیل کنند و دلیل حضور اروپا در برجام هم حفظ این سکوی پرتاب بود. در ادامه‌ی این سبک زیگزاگ گونه، نتانیاهو در نطق سال گذشته اعتراف کرد که با توافق یا بدون توافق تلاش خود را برای جلوگیری از سلاح هسته ای ایران انجام خواهد داد و نهایتا نشان داد که از هر دو بازوی خرابکاری و مذاکره بر علیه ایران استفاده خواهد کرد.
 
اما یک نکته که همواره وجود داشته این است که چرا نتانیاهو در کنار مخالفت های خود با بازگشت به برجام تنها به ممانعت از دست یافتن ایران به سلاح هسته ای تاکید دارد و به ذکر موارد مهم دیگر نمی پردازد. حتی مشاور اسرائیل میگوید که نباید مسئله هسته ای را با مسئله منطقه ای تراز کرد و اول باید به مسئله هسته ای پرداخت. این موضوع به این دلیل است که سلاح هسته ای از نظر نزم افزاری محتوایی از تهدید و ارعاب در منطقه و حتی جهان دارد و از نظر سخت افزاری شامل تجهیزات موشکی و هسته ای است. بنابراین موضوع موشکی به راحتی زیر مجموعه سلاح هسته ای قرار می گیرد و ایران نیز برای گریز از اتهام رعب آفرین و تهدید آمیز بودن باید در مسائل منطقه ای تلطیف مورد نظر امریکا را ایجاد کند. از این رو امکانپذیری وارد شدن این دو موضوع در مذاکرات وین در پوشش سلاح هسته ای وجود دارد.
 
بر خلاف ادعاهای دولت و رسانه های اصلاح طلب مخالفت رژیم صهیونیستی با برجام به دلیل انتفاع و حفظ منافع ملی ایران نیست، بلکه دلیل مخالفت، نبود توافقی کامل برای مهار همه جانبه ایران است. اما دولت در تلاش است که این روزها مانند گذشته مواضع مخالف اسرائیل را نمود اعتبار مذاکرات و برجام و حتی تهدیدی برای توافق قلمداد کند و با متهم کردن منتقدین، آنها را در جرگه همنوایی با این رژیم قرار داده تا نهایتا فضا را جهت کاتالیزه کردن تفاهم فراهم کند. همچنین با اکتفا به ظاهر قضیه و با دادن نشانی غلط در واکنش به ترورها و خرابکاریهای رژیم صهیونیستی با لفاظی همچون"تله تنش" به ساختن حفاظی برای این رژیم در مقابل منتقدان و مخالفان توافق پرداخته و اسباب پافشاری بر ادامه مذاکره را مهیا می کند. تفکیک رویکرد امریکا و اسرائیل توسط دولت، دقیقا همان تله ای است که نهایت بهره‌وری را در اختیار طرف غربی مذاکرات گذاشته و چه بسا یکی از ابعاد مخالفت این رژیم با توافق هم جهت خوراک سازی این رسانه‌های همسو باشد.
 
به طور کلی نتانیاهو به دلیل مشکلات فزاینده داخلی و نداشتن نقشی تعیین کننده در معادلات منطقه در تلاش است توازن قدرت در منطقه را به سمت خود بکشاند. بدین منظور با ارعاب کشورهای منطقه از سلاح هسته ای ایران، به یارگیری و عادی‌سازی روابط با کشورهای عرب پرداخته و اجماع با آنها را دلیلی بر قدرت خود می داند در صورتی که بطور معکوسی این عمل نشان دهنده ضعف درونی یک رژیمِ منفرد است. همچنین به استراتژی مخالفت با برجام پرداخته و با اظهار اینکه تنها ارتش مقابله کننده با ایران، ارتش اسرائیل است! جنگ و تحریم را آلترناتیوی برای برجام معرفی کرده و لزوم تسریع جنگ با ایران را نیز بیان می کند. در صورتی که مقامات این رژیم و امریکا جنگ با ایران را "ورطه خطرناک" و "ناموفق" می دانند چرا که آنها حتی توانایی پیروزی در جنگهای 33 روزه، نوار غزه و و غرب آسیا و سوریه را نداشته و خوب می دانند که وارد شدن به جنگی عینی تر با ایران به نابودی اسرائیل و معدوم شدن تمام نقشه راه منطقه ای امریکا ختم می شود. بنابراین آنچه نتانیاهو و همقطاران حزبی اش بیان می کنند صرفا یک بلوف سیاسی برای بزرگنمایی و اسبابی برای ابراز وجود در معادلات منطقه است.
بنابراین عملکرد نتانیاهو و دیگر مخالفانِ بازگشت به برجام نه تنها موضع واقعی و روشنی نیست بلکه بسیار نوسانی و ابهام آمیز است که نشان می دهد این رژیم فاقد قدرت تصمیم گیری و توانایی یافتن راه حل هست ولی شریک او امریکا در قامت حامی، هوشمندانه فرماندهی کرده و رفتار او در برابر این مواضع اسرائیل بر خلاف ادعاهای رسانه های حامی دولت تقابلی نیست بلکه آمرانه است.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار