شهدای ایران shohadayeiran.com

این مستند بعد از چهار قسمت توسط «جریان نفوذ» از آنتن سیما پایین کشیده شد. یا خود سیما باید چنین آثاری را تولید کند و یا اگر خودش در ساخت مستندهای انقلاب نقش ندارد و دیگران تولید می‌کنند باید در پخش آنها حمایت کند. اما متأسفانه در هر دو مورد ضعیف عمل می‌شود.
شهدای ایران:«خارج از دید» مجموعه مستند جدیدی است که به ریشه‌ها و منشأهای بسیاری از فعل‌و‌انفعالات سیاسی کشور در سال 88 می‌پردازد. اما  این مستند به کارگردانی مهدی نقویان در میانه راه از پخش بازماند. این درحالی است که امروز در شرایطی قرار داریم که ساخت آثار و برنامه‌های روشنگر درباره مسائل سیاسی بیش از پیش احساس می‌شود. به همین دلیل با مهدی نقویان درباره تحلیل عملکرد رسانه‌های غربی در مواجهه با آشوب‌های اخیر ایران و رسالت امروز رسانه‌های داخلی گفت‌و‌گو کردیم. نقویان را می‌توان پرکارترین مستندساز درباره حوادث سیاسی در ایران دانست. او همچنین جایزه ویژه هشتمین جشنواره عمار را از دست مادر یک شهید دریافت کرد.


جریان نفوذ،

* آشوب‌های اخیر کشورمان باز هم رسانه‌های غربی را به تلاطم انداخت. نظر شما درباره بازتاب وقایع اخیر در شبکه‌های تلویزیونی ضدایرانی چیست؟
مشخص است که این رسانه‌ها بسیار با برنامه و سیاست به چنین مسائلی می‌پردازند. حتی ادبیاتی که درباره حوادث مختلف به‌کار می‌برند هم حساب شده است. یادم هست که چند سال قبل وقتی ناآرامی‌های مشابهی در انگلیس رخ داد، بی‌بی سی از عبارت «آشوبگران» درباره آنها استفاده می‌کرد. اما وقتی در ایران چنین مسئله‌ای پیش می‌آید از ادبیات متفاوتی استفاده می‌کنند و عباراتی چون معترضین و تظاهرکنندگان و مردم را به‌کار می‌برند. این موضوع بسیار ساده به نظر می‌رسد اما روی افکار عمومی به شدت تأثیر می‌گذارد.
* ترفندهای اصلی این رسانه‌ها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی داخل کشور چیست؟
مستند، ابزار اصلی رسانه‌های معارض برای شبهه افکنی در ذهن مردم است. هیچ گاه نشده که با یک فیلم سینمایی یا سریال داستانی، این کار را کنند، اما همیشه فیلم‌های مستندی که می‌سازند و پخش می‌کنند، عامل ایجاد شبهه است.
* برخی می‌گویند این بی‌بی سی و صدای آمریکا هستند که راست می‌گویند. واقعا راست می‌گویند؟
کاملا ‌آشکار است که رسانه‌هایی چون بی‌بی‌سی و صدای آمریکا، رسانه‌هایی دولتی هستند و طبق تکالیفی که دولت‌های انگلیس و آمریکا برای آنها تعیین کرده‌اند عمل می‌کنند. ما وقتی برای حفظ امنیت کشور خودمان در عراق و سوریه با تکفیری‌ها و داعش مبارزه می‌کنیم، رسانه‌هایی مثل بی‌بی سی فارسی می‌گویند چرا شما پول مردم خود را خرج جنگ در سوریه و عراق می‌کنید! اما هیچ کس نمی‌پرسد که آقای بی‌بی سی! شما چرا با پول مردم کشور خودتان علیه ملت ایران کار می‌کنید؟ یک نفر باید یقه خودتان را بگیرد. اتفاقا طبق تکالیفی که برای آنها تعیین شده، این رسانه‌ها راست می‌گویند. به طور مثال طبق تکالیف آنها محمدرضا پهلوی دیکتاتور نبود، کودتا نکرد و اگر هم کودتا کرد برای منافع مردم بود. اما اینکه حقیقت چیست، این است که آنها هیچ گاه حقیقت جمهوری اسلامی را درک نمی‌کنند و به همین دلیل هم همیشه ‌اشتباه می‌روند، مثل همین اغتشاشات اخیر که دم خروس آنها بیرون زد و با شادی و خوشحالی فکر کردند که کار جمهوری اسلامی تمام شده. برای این است که حقیقت مردم ایران و جمهوری اسلامی را نمی‌دانند و هر بار که چنین مسائلی پیش می‌آید، دچار این توهم می‌شوند که به آرزوی خود می‌رسند و این نظام آسیب می‌بیند، اما این آرزو را به گور خواهند برد.
* یکی از خطوط آشکار و مشخص این رسانه‌ها، به ویژه رسانه‌هایی که از انگلیس پخش می‌شوند، تطهیر رژیم پهلوی و تحریف تاریخ به سود سلطنت است. آنها معمولا چه تکنیک‌هایی را برای این منظور به کار می‌برند؟
تصاویری که از دوران قبل از انقلاب نشان می‌دهند با تصاویری که بعد از 40 سال از انقلاب نمایش می‌دهند کاملا متفاوت است. یعنی 40 - 50 سال قبل را بسیار مدرن و درخشان معرفی می‌کنند اما هر چه از جامعه امروز ایران نمایش می‌دهند تصاویر زشت و بد است. در صورتی که قبل از انقلاب به غیر از مناطق محدودی در تهران، هیچ نشانی از پیشرفت و آبادانی در ایران نبود. فقر، فساد، بیسوادی و گرفتار بودن اکثریت مردم به نان شب فضای غالب بر ایران قبل از انقلاب بود. کدام یک از روستاها در ایران قبل از انقلاب برق داشت؟ اما این رسانه‌ها فقط همان چند نقطه محدود را به عنوان کل ایران در دوران پهلوی نمایش می‌دهند. طبیعی است که یک جوانی که از وضعیت کشور در آن دوره بی‌خبر بود با دیدن این تصاویر شیفته آن دوران شود.
* یکی از ترفندهایی هم که به کار می‌برند، القای این مسئله است که قبل از انقلاب مردم در رفاه اقتصادی زندگی می‌کردند و همه چیز ارزان بوده!
صددرصد غیرواقعی است. چون به درآمد و حقوق مردم هیچ‌اشاره‌ای نمی‌کنند. مثلا ممکن است بگویند قبل از انقلاب قیمت گوشت فلان مقدار بود وامروز به فلان میزان رسیده است. اما‌اشاره نمی‌کنند که حقوق اقشار متوسط به پایین جامعه در آن زمان چقدر بود و با آن میزان درآمد چقدر می‌توانستند گوشت بخرند. روش شبکه‌های ماهواره‌ای در پرداختن به این مسائل کاملا عوام فریبانه است. به همین دلیل هم در حال ساخت یک مجموعه درباره دوران پهلوی هستم که در 10 قسمت به این گونه مسائل می‌پردازد. اقتصاد هم یکی از قسمت‌های این مجموعه است. به نظرم اگر درباره این گونه مسائل کار رسانه‌ای شود، بسیاری از این ترفندهای عوام فریبانه رسانه‌های معاند برطرف می‌شود. این تصوراتی که بین برخی وجود دارد به خاطر ضعف ما در بیان حقایق است نه واقعی بودن حرف‌های رسانه‌های معاند. اما رسانه‌های ما در برخورد با این گونه مسائل هیچ راهبردی ندارند. به نظر من نیروهای تلویزیون ما و به ویژه بخش‌های خبری باید آموزش ببینند که وقتی در سطح شهر و بین مردم می‌روند تا گزارش و مصاحبه مردمی تهیه کنند، به زیبایی شناسی توجه کنند. چون گاهی می‌بینیم که در پس زمینه تصاویر گزارش‌های مردمی تلویزیون، زباله و آلودگی به تصویر کشیده می‌شود! این تصاویر روی ذهن مردم تأثیر می‌گذارد.
* مهم‌ترین مشکل ما در جنگ رسانه‌ای به نظر شما چیست؟
نکته مهم این است که در داخل، نیروهای توانمندی حضور دارند. اما رسانه‌های ما از این ظرفیت به خوبی استفاده نمی‌کنند.
* این ظرفیت را چگونه می‌توان بالفعل کرد؟
اول صداوسیما، بعد هم نهادهای فرهنگی عریض و طویل باید این ظرفیت را به کار گیرند. من احساس می‌کنم این نهادها در زمینه بالفعل کردن این ظرفیت کم کاری می‌کنند. فکر می‌کنم برای صداوسیما استعدادیابی کار چندان دشواری نباشد. به طور مثال جشنواره عمار یکی از جاهایی است که می‌توان از دورن آن استعدادهایی را پیدا کرد و به کار گرفت؛ این کار پیچیده‌ای نیست. اما جای سؤال است که در این هشت دوره‌ای که از برگزاری جشنواره عمار می‌گذرد، کدام یک از مقامات عالی رتبه صداوسیما به این جشنواره رفته و آثار آن را دیده و استعدادیابی کرده است؟ وقتی با این مدیران صحبت می‌کنیم، اولین حرفی که می‌زنند این است که در زمینه نیروی انسانی دچار مشکل هستند و آدم توانمند کم دارند. این درحالی است که یکی از وظایف رسانه ملی این است که به طور جدی باید به تربیت نیروی انسانی بپردازد. همان طور که شهید آوینی هم در دهه 60 گفته بود که اگر نیروی انسانی تربیت نکنیم مجبور می‌شویم که کارهای مرتبط با انقلاب را به عهده افراد بی‌اعتقاد به انقلاب واگذار کنیم. متأسفانه به خاطر کم کاری‌های صورت گرفته در زمینه تربیت نیرو شاهد هستیم که عرصه رسانه در تسخیر جریان‌های غیرانقلابی یا ضدانقلابی است. این باید جدی گرفت شود. اینکه برخی از نهادها و سازمان‌ها که از بودجه حکومتی و دولتی برخوردار هستند اعلام می‌کنند که در طول سال فلان تعداد أثر تولید می‌کنند چندان مهم نیست، اینکه چه تعداد نیروی انقلابی و متعهد و توانمند تحویل جامعه می‌دهند مهم‌تر است. به لحاظ کمی، وقتی مدیریت رسانه‌های جهان دست جریانات معارض ماست، اگر تمام ظرفیت جبهه مقاومت و جریان انقلاب هم جمع شود، باز هم برای مقابله با جبهه مقابل کم است.
*پس ما چطور می‌توانیم تأثیر بگذاریم؟
ما از طریق بالابردن کیفیت آثار خودمان می‌توانیم تاثیرگذار باشیم. یعنی در مقابل حجم گسترده آثار آنها ما می‌توانیم با یک اثر باکیفیت، 100 اثر جبهه مقابل را خنثی کنیم. چون ذات حقیقت و اسلام طوری است که به راحتی در دل‌ها رسوخ می‌کند. اگر مدیران فرهنگی و رسانه‌ای ما به این حقیقت ساده توجه کنند، بسیاری از گره‌ها باز می‌شود.
* به نظر شما الان اولویت اصلی فعالان رسانه‌ای در کشور ما در مواجهه با حوادث اخیری که پیش آمد باید چه موضوعات یا مسائلی باشد؟
به نظر من اولویت اصلی رسانه‌های ما بزرگ‌ترین نقطه ضعف آنها هم هست. ضعف بزرگ رسانه‌های ما این است که شبهات رایج بین مردم را برطرف نمی‌کنند. به خیلی از شبهات اصلا پرداخته نمی‌شود و برخی از شبهات هم که هدف رسانه‌های ما قرار می‌گیرند، چون پرداختن به آنها به لحاظ کیفی ضعیف است باز هم در ذهن بعضی از مردم ادامه پیدا می‌کند و بلکه شبهات جدیدتری هم ایجاد می‌شود. وقتی سخنرانی‌های رهبر معظم انقلاب را بررسی می‌کنیم می‌بینیم که این سخنرانی‌ها تبیینی هستند. منبر هم یک رسانه محسوب می‌شود اما وقتی سایر منابر را با بیانات حضرت آقا مقایسه می‌کنیم می‌بینیم که قدرت تبیین ندارند. بحث تبیین در رسانه بسیار جدی است اما اتفاق نمی‌افتد.
*اما سیما همیشه به وقایع واکنش نشان می‌دهد و گزارش‌هایی کار می‌کند.
گزارش‌های سیما -که نمونه‌های خوب و قابل توجه هم در میان آنها وجود دارد- بیشتر جنبه تهییجی دارد تا تبیینی. به نظرم گزارش‌های تلویزیونی ما باید به سمت تبیینی شدن برود. یعنی باید بتوانند شبهاتی که در ذهن برخی از مردم به وجود می‌آید را پاسخ دهند. در این صورت، تأثیرگذاری صداوسیما از این رو به آن رو خواهد شد. شما وضعیت برنامه‌های خبری صداوسیما از سال 88 به بعد را با قبل از آن مقایسه کنید. تا قبل از آن زمان، فرم اخبار تلویزیون قدیمی بود. اما از سال 88 فرم و ساختار اخبار در سیما متحول شد که شکل امروزی پیدا کرد. این اتفاق، یک شوک به رسانه ملی بود و تأثیر گذاشت. انتظار می‌رفت که محتوای اخبار نیز دچار همین تحول شود. اما هنوز این تحول محتوایی اتفاق نیفتاده است و هنوز هم جنس اخبارگویی صداوسیما مثل دهه‌های 60 و 70 است. به یاددارم در یکی از دیدارهایی که جمعی از اهالی صداوسیما اوائل دهه 70 با رهبر انقلاب داشتند، حضرت آقا هم بر لزوم تغییر ادبیات و لحن اخبار صداوسیما تأکید کرده بودند. اگر این تحول محتوایی انجام شود، اتفاقات مثبتی رخ خواهد داد.
* در زمینه مستند چطور؟
به نظر من صداوسیما از جریان مستندسازی که در جبهه انقلاب مرسوم شده، عقب افتاده است. بسیاری از فیلم‌های مستند انقلابی خارج از مجموعه رسانه ملی ساخته می‌شود. مثل مستند «قائم‌مقام» و حتی مجموعه‌ای که خود من سال گذشته با عنوان «در برابر طوفان» ساختم و از سیما پخش شد، خارج از رسانه ملی تولید شد. وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که بعد از گذشت 40 سال هنوز هم صداوسیما یک مجموعه مستند درست و حسابی درباره رژیم پهلوی نساخته است. خیلی بعید است که به ذهن مدیران سیما نرسیده باشد که چنین اثری بسازند. چون ایده‌ای نیست که پنهانی باشد و بخش مهم تاریخ معاصر ماست. پس دلیل این خلأ چیست؟ چرا درباره شخصیت‌های برجسته تاریخ معاصر خودمان فیلم مستند نداریم؟ همین کم کاری‌ها باعث می‌شود که برخی از جریان‌ها، شخصیت‌های ما را مصادره کنند. اینکه جریان شبه روشنفکری شخصیت‌هایی چون شهید آوینی و حتی مطهری را به سود خودش مصادره می‌کند به خاطر این است که ما درباره آنها کار رسانه‌ای جدی انجام نداده‌ایم. این درحالی است که خارج از چارچوب صداوسیما، در جبهه انقلاب و در عرصه مستندسازی، اتفاقات بسیار مثبتی در حال وقوع است. همین امروز فیلم‌های مستند بسیار درخشانی داریم که نمی‌توان از آنها گذشت. فقط جای افسوس است که چرا این جریان هنوز به تلویزیون وصل نشده است و این آثار مستند کمتر در سیما بازتاب پیدا می‌کنند؟ برخی از آثار مستند بچه‌های انقلاب پیش می‌آید که دو سه ساعت قبل از پخش، از آنتن پایین کشیده می‌شود! چرا برخی از مدیران رسانه‌ای ما از اینکه آثار انقلابی را از آنتن سیما پخش کنند، می‌ترسند؟
* مثل اتفاقی که برای کار خود شما، یعنی «خارج از دید» پیش آمد؟
بله، این مستند بعد از چهار قسمت توسط «جریان نفوذ» از آنتن سیما پایین کشیده شد. یا خود سیما باید چنین آثاری را تولید کند و یا اگر خودش در ساخت مستندهای انقلاب نقش ندارد و دیگران تولید می‌کنند باید در پخش آنها حمایت کند. اما متأسفانه در هر دو مورد ضعیف عمل می‌شود.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار