شهدای ایران shohadayeiran.com

شاهدان عینی و مجروح شدگان توسط اغتشاشگران ماجرای یکشنبه سیاه در تویسرکان؛ همه یک حرف را می زنند، وجود تعداد بسیاری افراد غریبه در شهر، نقاب بر چهره و استفاده آشوب طلبان از سلاح های گرم و سرد که همگی نشان می دهد، آنان می خواستند این شهرستان آرام، را ناامن جلوه دهند و در دل مردم رعب و وحشت ایجاد کنند.
به گزارش  شهدای ایران ، بعدازظهر روز یکشنبه، دهم دی ماه بود که در میان تجمع گران غیرقانونی در تویسرکان، به گفته برخی بیش از 50 نفر افراد غیربومی نقاب بر چهره حضور داشتند، در دستان برخی از آنان نه تنها سلاح های سردی چون تونفا باتوم، قمه و چوب بود، بلکه دیده شده که چندین نوع اسلحه متفاوت نیز در دستان اغتشاشگران بوده است.

مردمی که تنها می خواستند مطالباتشان را بیان کنند، به یک باره با جمعیتی از اراذل و اوباش و به ویژه اغتشاشگران روبرو شدند، اغتشاشگران حتی به مردم عادی حمله ور شدند، آتش زدن اموال عمومی توسط آشوب طلبان که به گفته عده ای با لیدرهای غیربومی هدایت می شدند، مردم تویسرکان را در شُکی بسیار غیرمنتظره فرو برد، آنان حرفی از اوضاع اقتصادی نمی زدند، تنها به گفته امام جمعه تویسرکان می خواستند با خون و خونریزی، حمام خون راه بیاندازند و در دل مردم که صفشان از آنان جدا بود، رعب و وحشت ایجاد کنند.


به سراغ یکی از افرادی می رویم که توسط اغتشاشگران مصدوم شده است، او گفت: اغتشاشگران از ما نبودند، آنان به هر کسی که محاسن داشت حمله می کردند.

این فرد مجروح شده توسط اغتشاشگران اظهار کرد: با توجه به سلاح هایی که در دستشان بود برای دوری از این جمعیت آشوب طلب می خواستم از پل هوایی خودم را به سمت دیگر خیابان برسانم، اما از آن سو نیز اغتشاشگران جلوی مرا گرفتند و با باتوم به من زدند، لباس هایم را گرفته تا از سر پل هوایی به پایین پرتاب کنند، در آن زمان فردی به سمت اغتشاشگران آمد و خودش را پرتاب کرد تا مرا نجات دهد، آشوب طلبان من و آن فرد را کشان کشان از پله های پل پایین آوردند، در ابتدا با باتوم به پهلوی هایم زدند، گفتم ما بچه هیئتی هستیم آخر این کارها برای چیست؟ لااقل به خاطر امام حسین(ع) این گونه رفتار نکنید، اغتشاشگران با شنیدن نام امام حسین(ع) شروع کردند به فحاشی به این امام بزرگوار و حتی حضرت زهراء(س) و بعد دوباره مرا زدند، همین که سرم به پایین خم شد، ضربه ای هم با قمه بر سرم فرود آوردند.

علی العباس واویلا،حسین تنهاست واویلا

وی تصریح کرد: دیگر ندیدم بر سر آن فرد که مرا نجات داد و او را هم با قمه زدند، چه آمد، تا آن که یکی از میان جمعیت مرا شناخت و به خانه ای در آن حوالی برد، نیم ساعتی گذشت تا خودرویی آمد و مرا به بیمارستان رساندند، در بیمارستان آن نوجوانی را که مرا نجات داده بود و به شدت جراحت داشت، دیدم و تنها ذکر لبش "علی العباس واویلا،حسین تنهاست واویلا" بود.

گریه برای مظلومیت اسلام

به اینجا که به رسد، اشک، همچون ابر بهاری گونه هایشان را خیس می کند و مادر هم یا زهراء می گوید، تا دقایقی سکوت اتاق را فرا می گیرد، گریه ها در سکوت است، تا کم کم هق هق های مادر بالا می گیرد و پسر برای اینکه مادر به گریه ادامه ندهد، می گوید، من که نجات پیدا کردم، گریه ات برای چیست؟! اگر می بینی اینک گریه امانم را بریده نه برای دردی است که به واسطه قمه اغتشاشگران خورده ام، بلکه برای مظلومیت اسلام است و بس.

به عمل نشان می دهیم پا در رکاب رهبر هستیم و مدافع انقلاب

این جوان ادامه می دهد که خدا را شکر می کنم در این قضایا اسم من به عنوان یکی از مدافعان انقلاب ثبت شده، شاید در روزگاری که مردم انقلاب کردند ما نبودیم و نتوانستیم کاری انجام دهیم، اما به یاری خدا این روزها بعد از گفتن ذکرها و شعارهایی که عنوان می کنیم که خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست،  به عمل نشان دادیم که پا در رکاب رهبر هستیم.

اغتشاشگران و لیدرهایشان تویسرکانی نبودند/مردم تویسرکان فهیم هستند

با پرس و جوی های فراوان یکی دیگر از مصدومان حادثه تلخ بعدازظهر سیاه در تویسرکان را می یابیم، او نیز بر سرش قمه زده بودند، می گوید: قرار نبود از مسیری که می گفتند تجمع است عبور کنم، اصلاً باورم نمی شد تویسرکانی ها بخواهند تجمعی این چنینی داشته باشند.

سلاح های گرم و سرد در دست اغتشاشگران + عکس

او افزود: البته هم با دیدن آن دسته افراد غریبه که با وسایلی صورت خودشان را پوشیده بودند متوجه شدم، لیدرهایشان به طور عمده تویسرکانی نیستند، چون کمی هم لهجه داشتند، آنان به نظر تعدادی اراذل و اوباش را هم با خود همراه کرده بودند، به هیچ چیزی رحم نمی کردند، با سنگ به بانک ها حمله می کردند و وسایلی دیگری هم برای تخریب بانک داشتند و حتی از مواد اشتعالزا برای آتش زدن دو بانک در تویسرکان استفاده کردند.

اغتشاشگران از مردم نبودند

او ادامه می دهد: با توجه به اینکه هیچ گاه حتی در تصورم وقوع چنین رویدادی را در تویسرکان محال می دیدیم، با تعجب خیره خیره نگاه می کردم، که به یک باره، اغتشاشگران مرا دوره کردند، شاید به خاطر محاسنی که داشتم! آن وقت با قمه بر سر من زدند، دو نفر مرا از زیر دستشان نجات دادند، متوجه نشدم چه کسانی بودند، به خیابان دیگری رفتم، آن جا هم کمی شلوغ بود، به خودروها التماس می کردم مرا به بیمارستان برسانند، اما به نظر به دلیل شلوغ بودن چندان تمایل به بردن من به بیمارستان نداشتند، تا اینکه خودرویی جلوی من ایستاد و مرا سوار کرد و به بیمارستان انتقال داد و دیگر چیزی نفهمیدم.

به گزارش خبرنگار رودآور؛ شاهدان عینی ماجرا همه یک حرف را می زنند، وجود تعداد بسیاری افراد غریبه در شهر، نقاب بر چهره و استفاده اغتشاشگران از سلاح های گرم و سرد که همگی نشان می دهد، آنان به گفته مسئولان ارشد تویسرکان تنها می خواستند این شهرستان آرام، را ناامن جلوه دهند و در دل مردم رعب و وحشت ایجاد کنند، صف آنان از صف مردم فهیم تویسرکان که هیچ گاه موافق ضربه دیدن جان و مال همسایگان و دوستان خود و به ویژه اموال عمومی و بیت المال نیستند، جداست.

به زودی گزارش های دیگری برای نشان دادن ابعاد مختلف از یکشنبه سیاه تویسرکان که به گفته مسئولان استانی توسط مزدوران امریکایی و صهیونیستی هدایت می شد، در سایت خبری رودآور منتشر می شود.
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار