برچسب: آشیخ اکبر
روز آخر برایشان صبحانه درست کردم. با هم صبحانه خوردیم. کمی با هم صحبت کردیم. از بچهها تا وضعیت کشور. جلسهای داشتند و رفتند. سهباری هم از محل کار به من زنگ زدند. مثل همیشه بود اما شب آن خبر همه ما را شوکه کرد؛ شوکی که بعد از یک سال هنوز برای من تمام نشده است.
کد خبر: ۱۵۹۵۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸