برچسب: سراغ گرفتن
در همین بیمارستان ساسان داشتند مرا جا به جا میکردند ، در آن حال تمام رفقای شهیدم را می دیدم . می گفتند: ما را بیچاره کردی و چشم انتظار گذاشتی. چرا نمی آیی؟شروع کردم گریه کردن که مسلم بیا مرا از دست اینها بگیر.
کد خبر: ۱۴۱۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۴