برچسب: شهید علمدار
کد خبر: ۱۷۰۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۷
نمیدانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستادهام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا». بعد ادامه داد: «میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هرچه میگفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب میکرد.
کد خبر: ۱۴۱۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۳۰
کد خبر: ۱۳۸۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۰
آدم باید توجه کند. فردا این زبان گواهی میدهد. حیف نیست این زبانی که میتواند شهادت بدهد که اینها ده شب فاطمیه نشستند و گفتند: یا زهرا یا حسین (ع)، آن وقت گواهی بدهد که مثلاً ما شنیدیم فلان جا لهو و لعب گفت...
کد خبر: ۱۳۴۱۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۴
در عالم رؤیا دیدم در بیابانی ایستادهام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و گفت: «زهرا، بیا بیا میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هرچه میگفتم گوشش بدهکار نبود مرتب زهرا خطابم میکرد.
کد خبر: ۷۵۸۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۶
کد خبر: ۲۱۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۰
هرچه اصرار کردم بیفایده بود. سید حرف نمیزد. مرتب میخواست موضوع بحث را عوض کند. اما این موضوعی نبود که به سادگی بتوان از کنارش گذشت. راهش را بلد بودم. وقتی رسیدیم تهران و اطراف خلوت شد به او خیره شدم. بعد سید را به مادرش قسم دادم.
کد خبر: ۲۰۰۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۷