برچسب: یکییکی
لحظه آخري که با پدر سوار موتور شد تا به جبهه برود براي همه ما دست تکان داد، نگاهش آنقدر خاص بود که همه گفتيم اين رضا ديگر برگشتني نيست. حتي مرخصي هم نيامد. فقط دوبار تلفن زد. براي اينکه دل ما را آرام کند توي نامه نوشته بود: «اينجا درياچه زيبايي دارد. پرندگان مهاجر آمده اند و کلي عکس زيبا برايتان گرفته ام. جايمان خيلي خوب است. مراقب مادر و بابا باشيد.»
کد خبر: ۶۵۲۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۶