برچسب: نوحههای تکراری
من و شهید «حسن مقدم» درون یک چادر کنار هم میخوابیدیم. شبها به شدت سرد بود و بیشتر زمانها هم باران میبارید. خوشبختانه حسن شبها، نماز شب میخواند و پتویش را روی من پهن میکرد بعد از آن تازه یک مقدار گرم میشدم و خوابم میبرد...
کد خبر: ۶۱۶۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳