برچسب: ماهیها
لحظه آخري که با پدر سوار موتور شد تا به جبهه برود براي همه ما دست تکان داد، نگاهش آنقدر خاص بود که همه گفتيم اين رضا ديگر برگشتني نيست. حتي مرخصي هم نيامد. فقط دوبار تلفن زد. براي اينکه دل ما را آرام کند توي نامه نوشته بود: «اينجا درياچه زيبايي دارد. پرندگان مهاجر آمده اند و کلي عکس زيبا برايتان گرفته ام. جايمان خيلي خوب است. مراقب مادر و بابا باشيد.»
کد خبر: ۶۵۲۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۶
«نِژمار»، ۲ فروردین ۶۷، ٨ و ۲۰ دقیقه صبح: گوسفندها دراز کشیدند و مردند. پرندهها راه آسمان را نیامده، یکییکی به زمین افتادند. ماهیها ردیف به ردیف، پشت هم را گرفتند و روی آب رودخانه، شناور، رفتند و آدمها؛ آدمها همینطور که دست هم را گرفته بودند تا از آن دود سبز و قرمز و نارنجی فرار کنند و برسند به بارگاه «شیخ محمد»، دست انداختند گردن هم و خداحافظی کردند؛ خاکِ خانه و کوچههای باریک و جویهای لاغر که آب را به باغهای انگور میرساند، قبرشان شد.
کد خبر: ۵۱۰۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۲