برچسب: آ،تابه
همین که سمت راستم را نگاه کردم سرهنگ عراقی را دیدم که پشت به من درحال بستن فانسقهاش بود. اول ترسیدم که اینجا چه میکند؟ ولی خیلی زود به خودم آمدم و با آفتابهای که در دست داشتم به پشتش گرفتم. و گفتم: یدان فوق!
کد خبر: ۱۰۰۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۰۵