شهدای ایران shohadayeiran.com

برچسب ها - مسعود دیانی
برچسب: مسعود دیانی
نماز که تمام شد روی فرش ولو شدم. حالم کمی بهتر بود. پدرم آمد روی صندلی بالای سرم نشست. دو روز بود به ایران برگشته بودند. از بس من جان نداشتم چندان حرف نزده بودیم. دیوان حافظ آورد. حمد خواند. صلوات فرستاد. و گفت نیتش این است که جناب حافظ در این شرایط با من حرف بزند. به مقتضای حالم. بسم‌الله.
کد خبر: ۲۳۱۱۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۴/۰۸

آخرین اخبار