برچسب: غربگداها
گفتم: یارو میگفت وقتی دیدم سربازان دشمن در حال پیشروی هستند گلولههایم تمام شده بود، با سرنیزه به آنها حمله کردم. حالا نزن، کِی بزن...ولی یکدفعه از خواب پریدم! هیچی دیگه چند جای لحافم سوراخ شده بود!
کد خبر: ۲۲۶۱۸۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۱۱