اوباما مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
جان کری مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
ملک سلمان مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
عادل الجبیر مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
نتانیاهو مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
اردوغان مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
داوداوغلو مسئول پیدایش داعش و جنگ داخلی در سوریه وعراق ولنبان است!
عربستان سعودی حامی دو انفجار تروریستی دربیروت است/ داعش مسئولیت انفجارها را برعهده گرفت.
کمک های مالی و رشوه عربستان سعودی علت حامی اصلی دونفجار تروریستی دربیروت است.
آمریکا وعربستان سعودی وترکیه واسرائیل عامل اصلی دو انفجارتروریستی دربیروت هستند.
داعش جنایتکارجنگی است / آمریکا ومتحدانش بی شرمانه به داعش دربیروت کمک می کنند.
آمریکا پدرمعنوی داعش است.
القاعده پدرمعنوی داعش است.
داعش فرزند غرب است.
مدعیان حقوق بشراصلی ترین کمک های وتسلیحاتی و... فعالیت های تروریستی درسوریه وعراق ولنبان ویمن ولیبی و... هستند.
داعش درترکیه واردن ازسوی مدعیان حقوق بشرآموزش دیده.
مدعیان حقوق بشرمسئول کشته های خاورمیانه هستند.
مدعیان حقوق بشرعامل ناآرامی درخاورمیانه هستند.
ارتش آمریکا ، نیروهای داعش را آموزش می دهد.
نوکرهای آمریکا سرنوشت بهترازصدام ندارند.
داعش به پایان عمرخود نزدیک شده است. جنایات تروریست ها وآمریکا ومتحدانش نسل کشی است.
که چرا جامعه بین المللی با این اقدامات برخورد نمی کند. آمریکا جنایتکار حتی به بیمارستانها نیز رحم نمی کند
که چرا جامعه بین المللی با این اقدامات برخورد نمی کند. اسرائیل جنایتکار حتی به بیمارستانها نیز رحم نمی کند
که چرا جامعه بین المللی با این اقدامات برخورد نمی کند. عربستان سعودی نجس وحشی حتی به بیمارستانها نیز رحم نمی کند
طوریکه چند هفته پیش شاهد حمله نیروهای آمریکایی به یک بیمارستان در افغانستان بودیم که به کشته و زخمی شدن دهها نفر منجر شد. آمریکا نیز حرمت بیمارستان ها را نگاه نمی دارد و وقتی آمریکا این کار را انجام می دهد، اسرائیل نیز این اجازه را می یابد که هرکاری که می خواهد انجام بدهد.
دشمن واقعی اسلام مدعیان حقوق بشرهستند.
دشمن واقعی مسلمانان مدعیان حقوق بشرهستند.
داعش پیاده نظام مدعیان حقوق بشرهستند.
مدعیان حقوق بشر، فرقی با داعش ندارد.
مدعیان حقوق بشرمرتکب جنایات جنگی شده است.
مدعیان حقوق بشر با داعش و القاعده و جبهه النصره و مخالفان سوری و ارتش آزاد و شورشیان سوریه درمدت پنج سال است همکاری می کنند.
با تروریسم داعش ومدعیان حقوق بشر و متحدانش مبارزه می کنیم.
تروریست های منطقه با حمایت های مدعیان حقوق بشر و متحدانش آتش افروزی می کنند.
مدعیان حقوق بشرومتحدانش اطلاعات می دهند ، تروریست ها موشک می زنند.
تمام سازمان های بین المللی شریک جرم با همدستی آمریکا ومتحدانش عامل شروع ناآرامی ها درسوریه وعراق ولنبان هستند.
اقدامات زشت آمریکایی ها علیه سوریه وعراق و...!
آموزش داعش و یا دیگر گروه های تروریستی توسط آمریکا ومتحدانش خلاف ازقوانین بین المللی است ولی آمریکا وپیمانانش نمی فهمند.داعش ساخته سرویسی های اطلاعاتی مدعیان حقوق بشراست.
هیچ چیز با شعار محکوم کردند حل نمی شود.
تجاوزهای داعش به منزله جنایت جنگی است ولی تمام سازمان های بین المللی درمدت پنج سال است خفه ولال شده است و سکوت اختیارکرده است.هیچ چیز با شعار درست نمی شود.اقدامات مدعیان حقوق بشربی شرمانه است وهم شرم آوراست.
آمریکا مدعی دروغین مبارزه با تروریسم داعش است.آمریکا خطری برای جامعه جهانی است.
فقط ایران درجنگ ضد داعش به عراق کمک می کند. نه آمریکا ومتحدانش.حمایت غرب ازداعش والقاعده نشانه ترس ازانقلاب اسلامی است.
آمریکا ومتحدانش با سازمان های تروریستی اتباط مستقیم دارد.
که مدعیان حقوق بشردرسوریه ازتکفیری ها حمایت می کنند.
به زودی درعراق وسوریه اثری ازداعش باقی نمی ماند.
حامیان اصلی گروه های تروریستی حاضرمانند عربستان سعودی وقطر وترکیه درسوریه وعراق و... مسلمان نیستند.
آمریکا پدرمعنوی داعش است.
القاعده پدرمعنوی داعش است.
داعش فرزند غرب است.
مدعیان حقوق بشراصلی ترین کمک های وتسلیحاتی و... فعالیت های تروریستی درسوریه وعراق ولنبان ویمن ولیبی و... هستند.
داعش درترکیه واردن ازسوی مدعیان حقوق بشرآموزش دیده.
مدعیان حقوق بشرمسئول کشته های خاورمیانه هستند.
مدعیان حقوق بشرعامل ناآرامی درخاورمیانه هستند.
ارتش آمریکا ، نیروهای داعش را آموزش می دهد.
نوکرهای آمریکا سرنوشت بهترازصدام ندارند.
داعش به پایان عمرخود نزدیک شده است. جنایات تروریست ها وآمریکا ومتحدانش نسل کشی است.
حملات بیروت نتیجه شکست های مدعیان حقوق بشردر سوریه است.
حملات بیروت نتیجه شکست های حامیان تروریست ها در سوریه است.
بکارگیری سلاح شیمیایی توسط تروریست ها در عراق و سوریه با کمک های و حمایت های آمریکا ومتحدانش مورد حمایت همه جانبه قرارمی گیرد.
بکارگیری سلاح شیمیایی توسط تروریست ها در عراق و سوریه ازسوی مدعیان حقوق بشرمورد حمایت قرارمی گیرد.
داعش با دستورآمریکا ومتحدانش درسایه سکوت تمام سازمان های بین المللی بی توجهی وبی نظم و بی عدالت و خیانتکاراز گاز خردل استفاده می کند
ترکیه با کمک مدعیان حقوق بشر، سلاحهای شیمیایی دراختیارتمام تروریست ها قرارمی دهند.
عضوداعش: سازمان اطلاعات ترکیه ما را درارسال سلاح به سوریه همراهی می کرد. خاک برسرمسلمانان ترکیه که تروریست وسلاح به تمام تروریستها می دهند.
دو انفجار تروریستی در بیروت، توسط داعش با چراغ بسز آمریکا ومتحدانش صورت گرفته است.
باراک اوباما، داعش را به وجود آورد!
جان کری ، داعش را به جود آورد!
رجب طیب اردوغان، داعش را به وجود آورد!
ملک سلمان، داعش را به وجود آورد!
عادل الجبیر، داعش را به وجود آورد!
نتانیاهو، داعش را به وجود آورد!
مدعیان حقوق بشر، داعش را به وجود آورد!
تمام سازمان های بین المللی، داعش را به وجود آورد!!
دبیر کل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، مقصراصلی شروع ناآرامی سوریه وعراق ولنبان ویمن و... است.
دبیر کل سازمان ملل و رئیس شورای امنیت، داعش را به وجود آورد.
عامل شروع تاآرامی درسوریه وعراق ولنبان، آمریکا وهمپیمانانش هستند.
شکست تکفیری ها درشمال سوریه ضربه سنگینی به ترکیه است.
شکست جبهه النصره درجنوب سوریه ضربه سنگینی با اسرائیل است.
1394/8/22 بیش از 400 هزار کودک آواره سوری در ترکیه از تحصیل و آموزش در این کشور محروم هستند. به گزارش خبرگزاری صدا وسیما از آنکارا ، بر اساس گزارش اخیر سازمان دیده بان حقوق بشر ، ناآشنایی با زبان ، مورد قبول واقع نشدن آوارگان سوری از سوی جامعه ترکیه و مشکلات مالی از دلایل حضور ضعیف کودکان آواره سوری در برنامه های آموزشی در ترکیه برشمرده شده و از جامعه بین المللی خواسته شده است برای سوق دادن این کودکان به سوی تعلیم تربیت و آموزش دست کمک دراز کند. در این گزارش آمده است : کوتاهی در فراهم آوردن زمینه آموزش کودکان آواره سوری، نسل این کودکان را در آینده به خطری جدی مواجه خواهد کرد. ًاوزتورک تورک دوغان رئیس انجمن حقوق بشر ترکیه در گفتگوی اختصاص با خبرنگار صدا و سیما با اشاره به اینکه در ترکیه هم اکنون دو میلیون و 250 هزار پناهنده سوری حضور دارند که فقط 260 هزار تن از آنان در اردوگاه های مختلف بسر می برند و بقیه در اقصی نقاط ترکیه به حال خود رها شده اند، شمار کودکان و زنان پناهنده سوری را بسیار بالا دانست و همین مساله را باعث بروز مشکلات زیاد خواند. وی در توضیح این مطلب با بیان این مثال که در اردوگاه پناهندگان می توان برای کودکان به زبان عربی، ترکی و یا حتی انگلیسی کلاس های درس تشکیل داد ، اما در اردوگاه سوروچ که میزبان پناهندگان کوبانی است زبان کردی تدریس نمی شود ، گفت: مهمتر از هر چیز این است که دو میلیون پناهنده در ترکیه در چه شرایطی هستند ؟ بخش عمده ای از این افراد قصد عزیمت به اروپا را دارند چون جنگ داخلی سوریه وارد پنجمین سال خود شده است ، این افراد برای چه به ترکیه آمده بودند ؟ به این امید که جنگ داخلی سوریه به پایان می رسد و پس از حصول ثبات به کشورشان برمی گردند . رییس انجمن حقوق بشر ترکیه افزود: آنکارا قبلا در قبال سوریه سیاستی را اتخاذ کرده بود که فکر می کرد موفق می شود و با اتکاء به این سیاست تمام مرزهایش را به روی آوارگان سوری باز کرد ولی با گذشت زمان متوجه شد که این سیاست شکست خورده و هم اکنون نمی داند با این همه آواره سوری چه کند. گزارش دارد
تصاویر(18+)/ انتحاریهای داعش در انفجار بیروت + تحلیل حادثه
22 آبان 1394 ساعت 1:53
دو عامل انتحاری ناشناس خود را در نزدیکی مسجد امام حسین (ع) منطقه برج البراجنه واقع در حومه جنوبی شهر بیروت منفجر کردند که به شهادت 45 و جراحت 180 شهرند غیر نظامی لبنانی منجر شده است.
دو عامل انتحاری ناشناس خود را در نزدیکی مسجد امام حسین (ع) منطقه برج البراجنه واقع در حومه جنوبی شهر بیروت منفجر کردند که به شهادت ۴۵ و جراحت ۱۸۰ شهرند غیر نظامی لبنانی منجر شده است.
حسب اطلاعات منتشر شده و بنقل از شاهدان عینی، عوامل انتحاری ۴ نفر بوده اند که بصورت پیاده با عبور از خط ساحلی بیروت وارد منطقه برج البراجنه در ضاحیه شده و دو نفر از آنها خود را در نزدیکی حسینیه (مسجد) امام الحسین (ع) این منطقه منفجر کرده اند.
دو عامل انتحاری به فاصله زمانی ۱ - ۲ دقیقه و در مسافت ۱۰۰ تا ۱۵۰ متر از یکدیگر دست به انتحار زده اند که این موضوع با هدف وارد آوردن حداکثر تلفات به غیرنظامیان صورت گرفته است. انتحاری دوم خود را در میان مردمی که برای امداد رسانی به قربانیان انتحاری نخست در محل جمع شده بودند منفجر کرده است.
گفته می شود که انتحاری سوم و چهارم نیز وجود داشته اند که یکی از آنها هر چه تلاش کرد، موفق به انهدام کمربند انفجاری همراه خود نشده و پس از شناسایی از سوی مردم خشمگین مورد اصابت گلوله نیروهای امنیتی لبنانی قرار گرفته و به هلاکت رسیده است.
از سرنوشت عامل انتحاری چهارم هیچ اطلاعاتی منتشر نشده اما منابع محلی از برج البراجنه گفته اند که مردم دو فرد را که مظنون به انتحاری بوده اند دستگیر و پس از ضرب و جرح شدید با تلاش نیروهای امنیتی نجات داده شده و به بازداشتگاه منتقل شده اند.
موقعیت محل انفجار در مقابل درب ورودی بازارچه ای بود که روزانه هزاران نفر از مردم منطقه برج البراجنه برای تامین و خرید مایحتاج خود به آن مراجعه کرده و در لحظه انفجار دهها تن از آنها در حالیکه بسته های مواد غذایی در دست داشته اند مورد اصابت ترکش و موج انفجار قرار گرفته اند.
پایگاههای اطلاع رسانی نزدیک به جریانهای تکفیری در لبنان با انتشار بیانیه هایی، ضمن ابراز خوشحالی از این حملات وحشیانه و تروریستی، آن را در انتقام از پیشروی های اخیر رزمندگان محور مقاومت در جبهه های مختلف سوریه عنوان کرده اند که طی آن صدها تروریست تکفیری مسلح القاعده، داعش و گروههای هم پیمان آنها به هلاکت رسیده و مناطق وسیعی از اراضی سوریه که از ۴ سال پیش در اشغال آنها بوده، بازپس گرفته شده و پاکسازی شده اند.
این رسانه ها با انتشار تصاویر عوامل انتحاری، آنها را دو فلسطینی ساکن لبنان و یک سوری معرفی کرده اند! برخی منابع میدانی تاکید کرده اند که عامل انتحاری سوم که در اثر اصابت گلوله نیروهای امنیتی لبنانی قرار گرفت، قصد داشت تا وارد مسجد امام حسین (ع) منطقه برح البراجنه شده و خود را در میان نمازگزاران بی گناه منفجر کند که از سوی مردم مورد شناسایی قرار گرفته و پس از درگیری با یکی از نمازگزاران بنام "حسین یاغی ملقب به حاج ابومرتضی" که از قضا مسئول امنیتی حزب الله در منطقه نیز بوده یکی از دو بمب همراه خود را منفجر کرده که به شهادت فرمانده امنیتی حزب الله نیز منجر شده است.
از نکات تاثر بر انگیز اینکه شهید یاغی در حالی با تروریست انتحاری داعشی در ورودی مسجد درگیر شد که دختر خردسالش را در آغوش داشته که انفجار منجر به شهادت پدر و دختر شده است. از شهید حسین یاغی دو فرزند خردسال پسر بیادگار مانده است. بدیهی است در صورتیکه این شهید با از خود گذشتگی از ورود انتحاری به داخل صحن مسجد جلوگیری نمیکرد، صدها تن از حاضران در مسجد که پس از اتمام نماز مغرب و عشاء در حال آماده شدن برای برگزاری مراسم دعای کمیل بودند قتل عام می شدند.
بنابر بر اعلام منابع بهداشتی لبنان، پیکر مظهر شهدا و مجروحان حادثه به بیمارستانهای "الساحل، بهمن و رسول الاعظم شهر بیروت منتقل شده اند. نیروهای امنیتی و ارتش لبنان با حضور در محل انفجار اقدام به ایجاد موانع امنیتی و دورساختن مردم تجمع کرده از آن هستند. صدای شلیک پی در پی تیرهای هوایی نیز مربوط به نیروهای امنیتی لبنانی است که قصد تخلیه فوری منطقه را دارند، حزب الله با انتشار پیامهایی از مردم منطقه خواسته است تا در منازل خود مانده و تا پایان بررسی های امنیتی تحت هیچ شرایطی در خیابان تجمع نکنند.
واحد امنیتی حزب الله بلافاصله صدها رزمنده خود را در کلیه خیابانها و کوچه های بیروت مستقر کرده و در حال بررسیهای امنیتی جهت اطمینان از امن بودن منطقه هستند. منطقه برج البراجنه شهر بیروت دارای ترکیب جمعیتی اکثریت شیعه نشین و اقلیتی از آواران فلسطینی است که عموما در اردوگاه معروف برج البراجنه در نزدیکی این محل ساکن هستند و گفته می شود که دو عامل از سه عامل انتحاری از فلسطینیهای این اردوگاه بوده اند!! عامل سوم نیز تبعه سوریه معرفی شده است. طی دو سال گذشته هزاران پناهنده سوری با عبور از مرزهای دو کشور وارد بیروت شده و در بخشهای مختلف ان ساکن شده اند.
حسب آخرین اخبارواصله، گروه تروریستی تکفیری "داعش - شاخه لبنان" مسئولیت این حمله تروریستی را بر عهده گرفته است. انفجار ساعتی پیش در برج البراجنه در ادامه حملات سازمان یافته از سوی تروریستهای تکفیری القاعده و داعش است که از دو سال پیش دهها شهروند غیرنظامی لبنانی را به کام مرگ کشیده است.
در تحقیقات نیروهای اطلاعاتی لبنان در مورد انفجارهای سال گذشته مشخص شد که فردی بنام "ماجد الماجد" افسر سازمان اطلاعات و جاسوسی عربستان سعودی فرماندهی این گروهها را بر عهده داشته که از جمله جنایات وی سازماندهی دو حمله انتحاری به سفارت و ساختمان رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در شهر بیروت نیز بوده است که عوامل آن نیز دو فلسطینی!! و یک لبنانی بوده اند.
در تحلیل چرایی وقوع این حملات باید به چند نکته اشاره داشت:
۱ - همزمانی این حملات با پیروزیهای گسترده و بسیار استراتژیک رزمندگان محور مقاومت در محورهای عملیاتی حلب، لاذقیه، دمشق سوریه بوده که طی آن مناطق بسیار وسیعی آزاد و پاکسازی شده و از آن مهمتر اینکه مناطق آزاد شده بزودی در مرحله دوم عملیات بزرگ "محرم - انتقام سخت" مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
۲ - وقوع این انفجار ها در حالی است که کشورهای حامی تروریسم تکفیری در منطقه مانند قطر، عربستان سعودی و ترکیه در آستانه تشکیل جلسات مشاوره ای در رابطه با حل و فصل سیاسی بحران سوریه در شهر وین، با دستان خالی و خفت و خواری ناشی از شکستهای پی در پی در سوریه و یمن و عراق حاضر خواهند شد و انفجارهای لبنان به نوعی تلاش آنها برای فعال کردن برگه "کشتار بی گناهان" ارزیابی می شود که طی آن در ازای توقف حملات انتحاری و ناامنی ها در لبنان، در پرونده سوریه امتیازاتی به کشورهای مذکور اختصاص داده شود.
در این میان وخیمترین وضعیت را ترکیه و عربستان دارند که علی رغم جنایات فراوان در سوریه، عراق و یمن، لحظه به لحظه در باتلاق حمایت از تروریسم و دخالت مستقیم نظامی در حال فرورفتن هستند و همزمان در عرصه سیاسی نیز هیچگونه قدرت و برگه ای برای تحقق حداقل خواسته های نامشروع و غیر قانونی خود نه در مذاکرات سیاسی و نه در عرصه های نبرد میدانی نداشته و ندارند و انشالله نخواهند داشت.
۳ - وقوع سلسله تحولات امنیتی در لبنان که موجب وارد آمدن ضربات بسیار سختی به پیکره ستادی و فرماندهی گروههای تروریستی تکفیری داعش و القاعده در این کشور شده است. انفجار مشکوک موتورسیکلت بمبگذاری شده در مقابل لانه هیئت به اصطلاح شرعی تکفیریها در شهر عرسال لبنان که به هلاکت و جراحت گروهی از مشایخ و به اصطلاح علمای آنها منجر شد تا دستگیری چندین تن از فرماندهان و مسئولان امنیتی و نظامی القاعده و داعش توسط نیروهای امنیتی لبنان از جمله این موارد می باشد.یکی از مسئولان گروهک تروریستی داعش از راهاندازی بازاری الکترونیکی با هدف خرید و فروش زنان اسیر در تلگرام خبر داد.
سایت خبری "البحرینالیوم" در اینباره نوشت، بنابراعلام «أبولید تونسی» مسئول سابق امور مالی در بیمارستانهای روانی داعش، این گروهک تروریستی با راهاندازی برنامه "بازار بردهداری" در تلگرام، زنان اسیر خود را به فروش میگذارند.
قیمت برخی از این زنان اسیر که توسط داعش به بردگی گرفته شدهاند گاهی به ۱۳ هزار دلار هم میرسد.
گفتنی است فرماندهان داعشی، زیباترین زنان را برای خود انتخاب کرده و زنانی را که از زیبایی کمتری برخوردارند در این بازار الکترونیکی به فروش گذاشتهاند.
«أبولید تونسی» همچنین از اعتیاد اکثر اعضای داعش به مواد مخدر مانند ترامادول و هروئین پرده برداشت.
وی در مورد علت اعتیاد داعشیها گفت: زمانیکه یک داعشی مجروح میشود هر چند جراحت وی ناچیر و سطحی باشد، مقدار زیادی مواد مخدر به او میدهند تا احساس درد نکند و شخص مجروح بعد از بهبودی، خود به خود معتاد میشود.
که این اقدامات حامیان تروریست ها ازنظرقوانین المللی جنایت جنگی به شمارمی رود.
حامیان تروریسم مانند آمریکا ومتحدانش مانند تروریست ها مرتکب جنایت علیه بشریت شده است.
جنایات داعش ازسوی آمریکا ومتحدانش مورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات مخالفان سوری از سوی آمریکا ومتحدانش مورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات جبهه النصره ازسوی آمریکا ومتحدانش مورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات شورشیان سوریه ازسوی آمریکا ومتحدانش مورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات ارتش آزاد سوریه ازسوی آمریکا ومتحدانش مورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات عربستان سعودی ازمدعیان حقوق بشرمورد حمایت مورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات رژیم کودک کش وآدم کش و مسلمان کش بیش از70 سال از مدعیان حقوق بشرمورد حمایت قرارمی گیرد.
جنایات آمریکا بیش از70 سال ازسوی نهاد های بین المللی خیانتکارمورد حمایت قرارمی گیرد.
تمام تروریست ها وآمریکا ومتحدانش وسازمان های بین المللی برای ما یکی هستند.
تمام تروریست ها سگ وآمریکا ومتحدانش سگ نجس وحشی دست نشانده نهاد های بین المللی هستند.
مقام بين المللي: روسيه نمي تواند با ايران درباره طرح انتقال قدرت در سوريه هماهنگي کند
مقام بین المللی حق حرف زدن چه برسد ادعاهای دیگری می کند.
مقابل بین المللی صلاحیت دخالت بی مورد درامور دخالت سایرکشوره ندارد.
جنایات تمام تروریستها و آمریکا ومتحدانش ازسوی مقام بین المللی مورد حمایت قرارمی گیرد.
پنتاگون برای مقابل با دولت سوریه داعش را به وجودآورد.
آمریکا، بزرگترین تامین سلاح برای تمام تروریست هاست.
تمام سازمان های بین المللی باید شرم کنند
مدعیان حقوق بشرباید شرم کنند.
استفاده داعش از سلاح شیمیایی در سوریه، چرا صدای کسی درنمی آید. سکوت دنیا درمقابل جنایت داعش یک رسوایی بزرگ است. حمامیان داعش باید محاکمه شود. مدعیان حقوق بشرقابل اعتماد نیستند. داعش با فرمانبری آمریکا وعربستان سعودی وترکیه و صهیونیست دست به جنایت می زند. مدعیان حقوق بشرارباب اصلی داعش هستند. داعش درکشتارمردم سوریه وعراق همانند اسرائیل عمل می کند. پنتاگون برای مقابله با دولت سوریه داعش را به وجودآورد. ائتلاف ضد تروریسم نتوانست کاری درعراق انجام دهد. ائتلاف ضد تروریسم ، علی رغم تبلیغات دروغین نتوانست کاری درعراق انجام دهد. تروریسم داعش ،نتیجه تجاوزگری آمریکاست.
فهرست اقدامات تروریستی ۱۰۰ سال اخیر آمریکا
تولید، حمایت، همزیستی و مدیریت تروریسم براساس اسناد تاریخی یکی از وجوهات ممیزه سیاست خارجی آمریکا در روابط با ملل و دُوَل خارجی است. آنچه تاریخ در خود ثبت و مقامات آمریکایی به آن اذعان دارند مشخص می کند که منبع و مصدر تروریسم جایی غیر از منطقه خاورمیانه است.
همزمان با سالگرد هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران توسط ناو جنگی آمریکا در آبهای خلیج فارس، دولت ین کشور در قالب سند راهبرد نظامی آمریکا در سال ۲۰۱۵، جمهوری اسلامی ایران را به حمایت از تروریسم در جهان متهم کرد. مسئله ای که گرچه موجب تمسخر بسیاری از کارشناسان شد اما در کشاکش مذاکرات هسته ای پنج بعلاوه یک با ایران نشان داد آمریکایی ها به هیچ وجه بنای دوستی با هیچ دولت و ملتی جز از زاویه نگاه ارباب رعیتی ندارند و اساسا خوی استعماریشان اصلاح شدنی نیست.
انتشار این سند و ادعای جدید واشنگتن علیه جمهوری اسلامی ایران در حوزه تروریسم موجب شد، کند و کاوی در تاریخ یکصد ساله روابط بین الملل و رفتارهای آمریکا در خصوص کشورهای دور و نزدیک این کشور داشته باشیم. کاوشی که نشان داد واشنگتن ید طولایی در بخش تولید ، صدور و مدیریت تروریسم سازمان یافته درجهان دارد.
با نگاهی به عملکرد دولت آمریکا حداقل از یک قرن پیش تا کنون شاهد آن هستیم که هر زمان اقدامات تروریستی دولت این کشور در سطح جهان افزایش بیشتری می یابد به همان میزان هم فعالیت سازمان ها و موسسات رسمی و وابسته آن (نظامی- سیاسی) برای متهم کردن کشورهای دیگر به حمایت از تروریسم گسترش می یابد.
جهان طی نیم قرن گذشته به دریافت نصیحت های دلسوزانه وایضا پدرانه! وسمت وسو دادن های آمریکا در زمینه های مربوط به دمکراسی و حقوق بشر عادت کرده بود که طی چند سال گذشته مبارزه با تروریسم هم به آن اضافه شده است.
به هر شکل از دیدگاه سیاستگذاران کاخ سفید، واشنگتن پیشروی کشورهای جهان در این چنین مسایلی محسوب می شود در حالیکه به اعتراف بسیاری از تحلیلگران بزرگ اگر آمریکا بخواهد خود را در یک مسئله در صف اول و پیشقراول تمامی کشورهای جهان بداند باید آنرا در سردمداری تروریسم جهانی جستجو کند.
این توصیف جمله ای شعاری یا نشات گرفته از یک رویکرد واکنشی نیست بلکه تحلیلی است که نوام چامسکی تحلیلگر برجسته آمریکایی روز ۲۱ اکتبر سال گذشته در مقاله ای که در پایگاه اینترنتی “انفرمیشن کلیرنگ هاوس” منتشر شد، اعلام نمود.
چامسکی در این مقاله خود به بخش های از تحقیق سازمان اطلاعات روسیه در رابطه با عاملان پشت پرده عملیات تروریستی بزرگ انجام گرفته در جهان که در روزنامه پراودا منتشر شده بود، استناد کرد. تحقیقی که نشان می داد اکثر این اقدامات تروریستی به نحوی به عواملی از آمریکا منتهی می شوند زیرا برای ولادیمیر پوتین رئیس جمهور این کشور نیز جای سئوال داشت که این حجم بزرگ از عملیات تروریستی توسط چه سازمان یا طرفی ساماندهی وهدایت می شوند که سازمان اطلاعات روسیه نیز به آن پاسخ داد.
شاید به این مسئله نیز به دید موضع گیریهای شرق وغرب ورسوبات باقی مانده از جنگ سرد و تلاش روسیه برای بازگشت به جایگاه قدرت جهانی تفسیر شود اما اگر شماره ۱۴ اکتبر سال گذشته روزنامه نیویورک تایمز را مطالعه کنید به طور حتم خواهید دید که تیتر اول آن به گزارشی اختصاص یافته بود که عملیات تروریستی (موفق وناموفق) سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) بنا به درخواست کاخ سفید را لیست کرده است.
از نکات جالب در این گزاش آن است که در مقدمه آن تاکید شده است این گزارش بنا به درخواست باراک اوباما رئیس جمهور برای مشخص شدن تعداد عملیاتی که با هزینه دولت در کشورهای خارجی انجام گرفته و بررسی دلایل شکست عملیات های ناکام صورت پذیرفته است تا به پویایی چنین اقداماتی در آینده کمک شود!
به هر شکل در هر دوره ای تعدادی از کشورهای یاغی وجود دارند که دولت آمریکا بر خود واجب! می داند تا به جنگ با آنها بپردازد وآنها را مورد سرکوب قرار دهد.
با بررسی اقدامات دولت آمریکا از سومالی درآفریقا تا نیکاراگوئه درآمریکای لاتین واقدامات این کشور در کوبا تا عملیات صورت گرفته در خاورمیانه از افغانستان گرفته تا عراق ، سوریه ، لبنان و در صدر آن عملیات تروریستی انجام گرفته در جمهوری اسلامی ایران چنان حجم بزرگی از اقدامات را به خود اختصاص می دهد که حتی لیست کردن مشخصات این عملیات وتاریخ انجام آن نیز حجم زیادی از زمان را خواهد گرفت.
اما بی تردید تجاوز ناکام به جمهوری اسلامی ایران وزمین گیر شدن متجاوزین درطبس ، حمله تروریستی ۳ جولای ۱۹۸۸ به هواپیمای مسافربری ایرانی که منجر به شهادت ۲۹۰ شهروند غیر نظامی از جمله ۶۶ کودک ونوزاد ، حملات هوایی پهبادهای آمریکایی به تجمع مردم افغانستان ویمن به ویژه به خاک وخون کشیدن عروسی های آنها که بارها ومتعمدانه تکرار شده است واز آن مهمتر جوخه های مرگی که در سال ۱۹۸۱ در کشورهای آمریکای لاتین تاسیس واز سال ۲۰۰۵ در منطقه خاور میانه نیز کلید زده شد وامروز شاهد اوج جنایات آن در عراق وسوریه هستیم ، اقداماتی است که هرگز از اذهان عمومی پاک نخواهد شد.
در اینجا این پرسش مطرح می شود برای کشوری که تنها ۲۳۹ سال از تاریخ حیاتش می گذرد و ۹۳ درصد از این عمر خود یعنی ۲۲۲ سال آنرا در جنگ وتجاوز به کشورهای مختلف در سرتاسر جهان سپری کرده ودوست ودشمن از اقدامات تروریستی اش آگاهی دارند دیگر جایی برای متهم کردن دیگران باقی مانده است؟
در ذیل به طور تیتر وار به شماری از اقدامات تروریستی و به عبارت دیگر تروریسم دولتی آمریکا در یک قرن اخیر که در برگ های تاریخ به ثبت رسیده جهت تنویر اذهان مخاطبان گرامی و یاداوری آنچه شاید کمتر به گوش نسل حاضر رسیده است را مرور می کنیم. بدیهی است که ممکن است برخی از اقدامات آمریکا در قالب اقدام تروریستی مستقیم یا غیر مستقیم به دلایل مختلف در این فهرست از قلم افتاده باشد.
۱۹۰۱ — ورود مستقیم نیروهای آمریکایی به کلمبیا
۱۹۰۲ — حمله به پاناما
۱۹۰۴ — ورود نیروهیا آمریکایی به کره و مغرب
۱۹۰۵ — ورود نیروهای آمریکایی به هندوراس علیه انقلاب این کشور
۱۹۰۵ — حمله به مکزیک (در کمک به دیکتاتور وقت بورویریو دمازبرای سرکوب قیام مردمی این کشور)
۱۹۰۷ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۰۷ — ورود نیروهای آمریکایی به دومینیکن برای سرکوب انقلاب این جمهوری
۱۹۰۷ — نیروهای آمریکایی در جنگ میان هندوراس و نیکارگوا مشارکت کردند
۱۹۰۸ — نیروهای آمریکایی در خلال انتخابات پاناما در این کمشور مداخله کردند
۱۹۱۰ — آمریکا نظامیان خود را برای سرکوب کودتا علیه حکومت نیکاراگوا به این کشور گسیل داشت
۱۹۱۱ — ورود نظامیان آمریکایی به هندوراس برای حمایت از کودتا به رهبری مانوئل بونیلا بر ضد رئیس جمهور منتخب میگل داویا
۱۹۱۱ — سرکوب قیام ضد آمریکایی در فیلیپین
۱۹۱۱ — مداخله در چین
۱۹۱۲ — حمله و اشغال کوبا
۱۹۱۲ — حمله به پاناما
۱۹۱۲ — حمله به هندوراس
۱۹۱۲ — ۱۹۳۳ — اشغال نیکاراگوا . از این زمان نیکاراگوا به مستعمره ای برای احتکار شرکت های آمریکایی تبدیل شد. در سال ۱۹۱۴ عهدنامه ای در واشنگتن به امضا رسید که براساس ان ایالات متحده آمریکا اجازه می یافت کانالی را میان دو اقیانوس از طریق خاک نیکاراگوا احداث کند و براساس همین عهدنامه چامرور به عنوان رئیس جمهور نیکارگوا نیز تعیین می شد. علاوه براین عهد نامه موافقت نامه های دیگری هم به امضا رسید که هرچه بیشتر دولت و ملت نیکاگوا را به سوی بردگی بیشتر برای آمریکا هدایت می کرد.
۱۹۱۴ — ۱۹۳۴ — هائیتی. نیروهای آمریکایی پس از وقوع چندین انقلاب در هائیتی وارد این کشور کرد و به مدت ۱۹ سال هائیتی تحت اشغال آمریکا در آمد
۱۹۱۶ — ۱۹۲۴- اشغال جمهوری دومینکن به مدت ۸ سال
۱۹۱۷ — ۱۹۳۳ — اشغال کوبا.
۱۹۱۷ — ۱۹۱۸ — مشارکت در جنگ جهانی اول
۱۹۱۸ — ۱۹۲۲ — مداخله در روسیه
۱۹۱۸ — ۱۹۲۰ — ورود نظامیان آمریکایی به پاناما
۱۹۱۹ — ورود نظامیان آمریکایی به کاستاریکا
۱۹۱۹ — حمله به هندوراس
۱۹۲۰ — حمله به گواتمالا
۱۹۲۱ — حمایت آمریکا از گروههای مسلحی که برای براندازی کارلوس گیریرو تلاش می کردند
۱۹۲۲ — مداخله در ترکیه
۱۹۲۲ — ۱۹۲۷ — ورود نظامیان آمریکایی به چین
۱۹۲۴ — ۱۹۲۵ — حمله به هندوراس
۱۹۲۵ — حمله به پاناما
۱۹۲۶ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۲۷ — ۱۹۳۴ — آمریکا چین را به اشغال در آورد
۱۹۳۲ — حمله به السالوادور
۱۹۳۷ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۴۷ — ۱۹۴۹ — حمله به یونان
۱۹۴۸ — ۱۹۵۳ — حمله به فیلیپین
۱۹۵۰ — حمله به پورتریکو
۱۹۵۰ — ۱۹۵۳ — حمله به کره
۱۹۵۸ — لبنان
۱۹۵۸ — جنگ با پاناما
۱۹۵۹ — نظامیان آمریکایی وارد لائوس شدند
۱۹۵۹ — حمله به هائیتی
۱۹۶۰ — عملیات نظامی آمریکا در اکوادور
۱۹۶۰ — حمله به پاناما
۱۹۶۵ — ۱۹۷۳ — تجاوز خونین به ویتنام
۱۹۶۶ — حمله به گواتمالا
۱۹۶۶ — حمایت نظامی از اندونزی علیه فیلیپین
۱۹۷۱ — ۱۹۷۳ — بمباران لائوس
۱۹۷۲ — حمله به نیکاراگوا
۱۹۸۰ — عملیات نظامی علیه ایران در طبس موسوم به پنجه عقاب که باشکست مواجه شد
۱۹۸۳ — دخالت نظامی در گرینادا
۱۹۸۶ — حمله به لیبی و بمباران طرابلس و بنغازی
۱۹۸۸ — حمله آمریکا به هندوراس
۱۹۸۸ — حمله به هواپیمای مسافربری ایرانی و قتل عام تمامی ۲۹۰ نفر سرنشین این هواپیما
۱۹۸۹ — نظامیان آمریکایی ناآرامی ها در جزایر ویرجین را سرکوب کردند
۱۹۹۱ — عملیات نظامی گسترده در عراق (جنگ اول خلیج فارس)
۱۹۹۲ — ۱۹۹۴ — اشغال سومالی و انجام خشونت بسیار مفرط علیه شهروندان این کشور
۱۹۹۸ — حمله به سودان . هواپیماهای آمریکایی به بهانه تولید گاز اعصاب یکی از کارخهانه های ساخت دارو را بمباران کردند
۱۹۹۹ — آمریکا با پوشش ناتو جنگی را علیه یوگسلاوی براه انداخت. بمباران این کشور ۷۸ روز به طول انجامید و یوگسلاوی از هم فروپاشید
۲۰۰۱ — حمله و اشغال افغانستان به بهانه تعقیب گروه القاعده
۲۰۰۳ — حمله و اشغال عراق بدون مجوز سازمان ملل
۲۰۱۱ — حمله به لیبی پس از پیروزی انقلاب این کشور و سرنگونی دیکتاتور قذافی
۲۰۱۱ — حمایت از گروههای مسلح تروریستی در سوریه با هدف براندازی نظام منتخب ملت سوریه
۲۰۱۱ — اعلام حمایت از رژیم آل خلیفه درسرکوب قیام مردمی این کشور
۲۰۱۵ — اعلام پشتیبانی از آل سعود در جنگ این کشور علیه انقلاب ملت یمن
اخبارویژه روزنامه ها؛
با این دستفرمان تحریمها لغو نمیشود/ بانکها فقط به نورچشمیها وام میدهند/اعاده حیثیت از اعضای کلوب صهیونیستی روتاری /دستور کابينه براي افزايش يک تعرفه پس از 20 سال
شبکه بانکی کشور در خواب بهاری به سر میبرد. حدود سه ماه است که از سال جدید میگذرد ولی انگار نظام بانکی کشور خیال اعطای تسهیلات ندارد.
تاریخ: ۲۶ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۳
- روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها اشاره میکند.
فارین پالیسی :آمریکا، بزرگترین تأمینکننده سلاح برای تروریستهاست
«فارین پالیسی» طی گزارشی در مورد «بزرگترین صادرکنندگان سلاح در جهان»، طبق معمول نام آمریکا را در صدر قرار داد. اما، موردی که در این گزارش جدید بود و به صراحت اعلام شد، ایالات متحده به عنوان بزرگترین تأمینکننده سلاح و مهمات تروریستهای فعال در جهان (به ویژه در خاورمیانه) است.
این نشریه نزدیک به کاخسفید مینویسد: «تجارت سلاحهای کوچک ]توسط آمریکا[ در حدفاصل سالهای 2001 تا 2011 دو برابر شده و از سال 2011 به بعد نیز همچنان رو به رشد است. ایالات متحده در حال حاضر بازار تجارت و صادرات سلاحهای کوچک را در اختیار خود دارد. سلاحهای سبک از ویژگی حمل و نقل آسان برخوردار بوده و در دنیای امروز مهمترین سلاح برای گروههای تروریستی محسوب میشوند.»
این نشریه آمریکایی همچون سایر رسانههای غربی به جای گروههای تکفیری و داعش و طالبان، فقط به درج عنوان «گروههای شورشی» بسنده کرد و همچنین، بدون آنکه از خاورمیانه و کشورهایی مثل سوریه، عراق، یمن، پاکستان و لیبی نام ببرد، فقط به ترکیب «مناطق شورشی» بسنده کرد.
تاکنون منابع مختلف، از جمله شاهدان عینی در عراق و سوریه از حمایت آمریکاییها از جریانهای تروریستی خبر دادهاند و اطلاعات موثقی در مورد ارسال سلاح توسط هواپیماهای غولپیکر، سی-130 و هرکولس برای داعش و دیگر تروریستها منتشر شده است.
اما، اینبار یک نشریه نزدیک به کاخسفید (فارین پالیسی) از این حمایت حرف میزند و این به معنی علنی کردن این حمایتهاست.
طبق گزارش فارین پالیسی، در مناطق شورشی (بخوانید عراق، سوریه، یمن و بخشهایی از لبنان و...) با تعدادی تیرانداز آموزش دیده، چند مسلسل و کامیون میتوان یک جنگ چریکی راه انداخت.
این نشریه آمریکایی افزود: « در حال حاضر بسیاری از درگیریهای خاورمیانه و شمال آفریقا به همین ترتیب انجام میشود. دسترسی گسترده و آسان گروههای تروریستی به سلاح و مهمات، (خود به تنهایی) عامل مهمی برای رشد این گروهها در عراق، سوریه، لیبی ومالی است.»
فارین پالیسی افزود: «کشورهای اصلی صادرکننده سلاح، در مورد اینکه سلاحها به دست چه کسانی میافتد و در چه راهی استفاده میشوند، توجهی ندارند و فقط در پی افزایش میزان سود خود هستند.»
روزنامه «واشنگتنپست» نیز به نقل از منابع خود در نهادهای سیاسی و امنیتی فاش کرده که طبق اسناد محرمانهای که در اختیار دارد، ایالات متحده سالانه معادل یک میلیارد دلار به شورشیان سوری (تکفیریها) کمک آموزشی، مالی و تسلیحاتی میکند. البته کارشناسان معتقدند، آمریکا بخش قابل توجهی از این هزینهها را از جیب شیوخ مرتجع کشورهایی مثل عربستان، قطر و اردن تامین میکند.
هسته اولیه داعش سال 2006 در زندانهای آمریکا در عراق شکل گرفت و حمایتهای واشنگتن از این گروه تروریستی بدنام از سال 2013 تا 2014 تقریبا علنی بود.
ولی از این پس و در پی کشته شدن یک خبرنگار آمریکایی به وسیله داعش، این حمایتها حالت مخفیانه به خود گرفت. هر چند حمایت واشنگتن از داعش روز به روز علنیتر میشود. حمایت آمریکا از سایر تکفیرهای فعال در سوریه، کاملا علنی است.
براساس تز کاخسفید، آمریکا با حمایت از داعش، علاوه بر اینکه میتواند اسلام را نزد جهانیان بدنام کند، راهبرد تقابل دنیای اسلام با آمریکا و صهیونیسم را نیز میتواند به راهبرد ایجاد شکاف در درون جهان اسلام تبدیل نماید.
این را هم باید اضافه کرد که، در بسیاری از مواقع وقتی اسناد محکم حمایتهای تسلیحاتی آمریکا از تکفیریهای داعش منتشر شده، آمریکا با این جمله که «اشتباه شد» سعی در توجیه این رسوایی کرده است. بسیاری از شخصیتهای سیاسی در خاورمیانه به ویژه در عراق و سوریه بارها اعلام کردهاند اسناد محکم زیادی برای اثبات همکاریهای گسترده آمریکا و متحدین عربش با تکفیریهای تروریست دارند، اما با توجه به اینکه سازمان ملل و سازمانهای مشابه بینالمللی جیرهخوار همین آمریکاییها هستند، گوش شنوایی برای این هشدارها پیدا نکردهاند.
خبررسانی میکنید یا از آرزوها خبر میدهید؟!
روزنامه دولتی ایران میگوید بازار در بهترین شرایط است و مردم هیچ نگرانی از قیمتها ندارند!
روزنامه دولت گزارشی از بازار عمدهفروشی مواد غذایی تهران منتشر کرده که در آن آمده است: روز گذشته که برای تهیه گزارش به پرفروشترین بازار تهران رفته بودیم فروشندگان از آرام بودن بازار گفتند و اینکه مردم مانند سالهای گذشته عطش خرید ندارند و همین امر موجب شده که آهنگ رشد قیمت ملایم باشد و حتی در برخی کالاها متوقف شود... در گفتوگو با برخی شهروندان هم این موضوع مورد بحث گذاشته شد اینکه روند قیمتی کالاها چگونه بوده است. اکثر افراد بخصوص کسانی که در چند سال گذشته خود عهدهدار خرید منزل بودند اذعان داشتند قیمتها روند باثباتی داشته است و با اینکه قیمت بنزین تکنرخی شد، نرخها تغییر محسوسی پیدا نکرد...
به گزارش الف، ایران میافزاید: هر سال قبل از رسیدن ماه مبارک رمضان قیمت گوشت، مرغ و برنج افزایش پیدا میکرد. اما امسال نه تنها شاهد رشد قیمت نبودیم بلکه به صورت جزئی کاهش قیمتها هم اتفاق افتاد. فروشندگان این بازار نیز از طبیعی بودن بازار خبر دادند و اظهار داشتند طی سنوات گذشته وقتی به ماه مبارک رمضان نزدیک میشدیم قیمت مرغ به بیش از 7 هزار تومان میرسید و مردم برای اینکه کالاهای اساسی را با قیمت گران خریداری نکنند به احتکار خانگی روی میآوردند اما در مقطع فعلی به دلیل وفور کالاها هیچ مشکلی پیش نیامد... بازار روال طبیعی داشت و هیچ کدام از کالاها با افزایش قیمت یا کمبود روبهرو نشده بودند. گذری بر قیمتها هم نشان میداد که آرامش در این بخش به طور کامل برقرار است... بازار به اعتقاد خریداران و فروشندگان در بهترین شرایط بود و مردم هیچ نگرانی از قیمتها نداشتند.
اظهارات جهانگیری بیاعتبار کردن تمام مدیران اقتصادی دولت است
معاون اول رئیسجمهور باید ادعای خود را ثابت کند وگرنه در معرض اتهام نشر اکاذیب و تشویش افکار عمومی قرار دارد.
روزنامه رسالت با اشاره به دعاوی گاه و بیگاه معاون اول رئیسجمهور نوشت: اخیرا آقای جهانگیری معاون اول رئیسجمهور گفته است: «100 میلیارد دلار از محل واگذاریهای انجام شده در دولت گذشته معلوم نیست، کجاست؟» اولا: واگذاریها هیچگاه به دلار انجام نشده است که ایشان رد دلار را در واگذاریها گرفته است. ثانیا: اسناد واگذاریها در نهادهای مربوط وجود دارد، قانون واگذاریها مشخص است. سازمان حسابرسی به عنوان بازرس قانونی شرکتهای دولتی چشم بیدار دولت در واگذاریها بوده است. خزانهداری کل، وزارت اقتصاد و دارایی، بانکهای عامل و... حساب و کتاب آن را دارند.
چگونه است که طی این دو سال هیچیک از نهادهای مربوط و مسئول در این زمینه صدایشان درنیامده است و آقای معاون اول افتخار کشف این مفسده را به نام خود ثبت کرده است؟ ثالثا: دیوان محاسبات به عنوان چشم بیدار مجلس بر نوع واگذاریها در این سالها نظارت داشته است و حساب و کتاب و تفریغ آن را وفق اصل 55 دارد و قاعدتا باید داشته باشد.
جناب آقای رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات کشور در 8 ساله دولتهای نهم و دهم بوده و اکنون دو سال است وزیر کشور دولت یازدهم است. چگونه است از کشف اعجابآمیز معاون اول رئیسجمهور بیاطلاع باشد؟ او که هر سال تفریغ ریال به ریال بودجههای سنواتی در این8 سال را داده است، خبر ندارد که این 100 میلیارد دلار کجاست؟ رابعا: آقای رحمانی فضلی در زمان تصدی خود در دیوان محاسبات که تخلف آقای جهانگیری هنگام تصدی وزارت صنایع در سنوات 81 تا 84 را در پرونده 2/418/841ط/ی به تاریخ 89/10/20 در رصد داشته و دریافت و پرداختهای خلاف قانون منتهی به تضییع حقوق دولت را به مبلغ 60/825/378/000 رصد میکرده چگونه واگذاریها در مقیاس 100 میلیارد دلار را رصد نمیکرده است؟ کافی بود آقای جهانگیری قبل از این ادعا با وزیر محترم کشور در مورد «این مبلغ کجاست» گفتوگو میکرد تا جواب مقتضی را دریافت مینمود.
خامسا: هزاران حسابرس خبره در سازمان حسابرسی که زیر نظر دولت اداره میشود و در دیوان محاسبات که زیر نظر مجلس اداره میشود و در سازمان بازرسی کل کشور که زیر نظر قوه قضائیه است، وجود دارد و دهها قاضی و مستشار مالی در این نهادها هستند، چرا در این مدت هیچ کدام چنین ادعایی را مطرح نکرده و این کشف بزرگ را به نام خود ثبت نکردند؟
رسالت تصریح کرد: کمترین واکنش معاون اول در پنهانسازی این کشف باید برکناری رئیس سازمان حسابرسی و مدیر کل خزانهداری کل باشد. اگر چنین اقدامی صورت نگیرد آقای جهانگیری در افکار عمومی متاسفانه متهم به نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی میشود. اینگونه اظهارات کفایت مسئولین کنونی بانک مرکزی، وزارت امور اقتصاد و دارایی، سازمان خصوصی و خزانهداری کل کشور را زیر سوال میبرد. آقای معاون اول نمیخواهد فکری برای این بیکفایتی بکند؟
انبارلویی تصریح کرد: مردم از خود سوال میکنند فایده این سیاهنماییها از گذشته چیست؟ آیا میتواند آثار تلخ اعلام محکومیت مهدی هاشمی را که در یک فرآیند دادرسی شفاف اعلام شده بپوشاند؟ آیا میتواند وعدههای دولت در بهبود اوضاع و استفاده صحیح از کلید در قفل مشکلات کشور را واتاب دهد؟
کوچک کردن دولت گذشته با انتشار اخبار خلاف واقع بررسی نشده و... دولت جدید را بزرگ نمیکند. فایدهای هم بر این سیاهنمایی مترتب نیست.
4- دستگاه قضایی به ویژه مدعیالعموم برای تضمین سلامت افکار عمومی و نیز حقوق کسانی که در این اتهامزنیها ضایع میشود و حتی صحت و سقم بررسی ادعاها، وظیفه تعریف شده دارد. آیا به این وظیفه عمل خواهد کرد؟
نظام بانکی خواب است بانکها فقط به نورچشمیها وام میدهند
بانکها پرداخت وام را قفل کردهاند و فقط به نورچشمیها وام میدهند.
روزنامه شرق با انتشار این خبر نوشت: شبکه بانکی کشور در خواب بهاری به سر میبرد. حدود سه ماه است که از سال جدید میگذرد ولی انگار نظام بانکی کشور خیال اعطای تسهیلات ندارد. اگرچه رئیس شورای هماهنگی مدیران بانکها قبل از شروع سال جدید و پس از آن، هر وقت که تریبون به دست گرفت، از توافق شبکه بانکی برای کاهش نرخ سود و پرداخت تسهیلات از 15 اردیبهشت ماه خبر داد، اما شواهد نشان میدهد که باز هم پای عهدشکنی در میان است.
این روزنامه میافزاید: هماینک اکثر شعب بانکها برای پرداخت تسهیلات تنها به یک جمله اکتفا میکنند؛ هنوز دستورالعمل اجرایی و بخشنامههای تسهیلاتی به شعب بانکها ابلاغ نشده است. بانکها برای برخی از شعب خود هم به دلیل معوقات بالایی که دارند، سقف تسهیلاتی تعیین کردهاند. اگرچه برخی از بانکها حساب خود را برای مشتریان ویژه و نورچشمی خود باز نگه داشتند، اما حسابهایشان برای مشتریان دست دوم و سوم قفلتر از همیشه است. از وام خودرویی که مبلغ آن را به 15 میلیون افزایش دادهاند که اصلا خبری نیست؛ انگار مشکلاتی بر سر نحوه اجرا و ضمانتهای آن وجود دارد. وام کالا و قرضالحسنه هم که دردسرهای ویژه خود را برای پرداخت دارد. از وام مسکن با شرایط عجیب و غریب آن برای سپردهگذاری و بازپرداخت اقساط آن هم نباید انتظار رونمایی داشت. بنابراین گویا بانکها در سه ماه گذشته بنا را بر جذب سپردههای مردم گذاشتهاند و به دلیل منافع و مصالحی از سوی مدیران بالادستی خود، تکلیفی برای پرداخت تسهیلات ندارند و بر پرداخت وام،مهر توقف زدهاند. کارشناسان بانکی بر این باورند که منابع نظام بانکی کشور آنقدر قفل شده که نباید در انتظار پرداخت تسهیلات بود.
دولت نقدپذیر است به شرط اینکه کسی حرف نزند!
تجربه نشان داده است که وقتی کار به انتقاد از دولت میرسد، این شعارهای زیبا رنگ باخته و به فراموشی سپرده میشوند و در مقابل، گروههای فشار دولت و سرهنگهای فرهنگی آستین بالا زده و وارد کارزار میشوند.
رجانیوز در گزارشی نوشت روز شنبه حسن روحانی در نشست خبری خود در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، گریزی هم به انتقادات مخالفان خود زد و گفت: «حرفهای غیر واقعی زدن کار نادرستی است ضمن اینکه نقد مشفقانه بسیار خوب، ضروری و لازم و به نفع دولت است. چون اگر اجازه نقد ندهند معنایش این است که دولت مستبدی است. یا ما خودمان را بینقص و بیعیب میدانیم به هر حال دولت اشتباه میکند و نقص دارد. ما دولت معصوم نیستیم و یا اینکه دنبال این است که کار استبدادی بکند و مستبد باشد، این هم نادرست است.
البته این برای چندمین بار است که «روحانی» در طول دوران ریاست جمهوری خود، چنین اظهاراتی را درباره لزوم نقد آزادانه رفتارهای دولت بر زبان میآورد. چنانکه در مراسم اختتامیه بیستمین جشنواره مطبوعات، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی که در اسفند سال 92 برگزار شد، پیرامون آزادی بیان در بین اهالی رسانه عنوان کرده بود: «بیتردید اگر در جامعهای دهانها بسته شود و قلمها شکسته شود، اعتماد عمومی در آن جامعه از بین خواهد رفت و چشمها و گوشها به سمت امکانات ارتباطاتی بیگانگان خواهد رفت. بگذاریم میدان قلم و بیان، میدان بازی باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. اما آیا اهالی دولت اعتدال، واقعاً در عمل هم به این گفتهها اعتقاد دارند؟
رجانیوز میافزاید: حقیقت آن است که اتفاقات دو سال گذشته حوزه فرهنگ، حکایت از استانداردهای دوگانه دولتمردان در مواجهه با انتقادات دارد. چنانکه فیالمثل روند فعلی سینما نشان میدهد دولت تدبیر و امید، نسبت به انتقاد از کلیت نظام و به خصوص انتقاد از دولت گذشته و بازنمایی معوج از حوادث سال 88 و ایضا عبور فیلمها از خطوط قرمز اخلاقی و اعتقادی، گارد به شدت بازی دارد. تا آنجا که فیلمها و مستندهای توقیف شده از گنجهها بیرون کشیده شده و یکی پس از دیگری روی پرده میروند و اعتراض منتقدین نیز، با جملاتی از این قبیل که «نمیشود هنرمند را محدود کرد» و «باید به هنرمندان اعتماد نمود» و «نباید فضا را بست» پاسخ داده میشود.
اما تجربه نشان داده است که وقتی کار به انتقاد از دولت میرسد، این شعارهای زیبا رنگ باخته و به فراموشی سپرده میشوند و در مقابل، گروههای فشار دولت و سرهنگهای فرهنگی آستین بالا زده و وارد کارزار میشوند. به عنوان نمونه، نحوه مواجهه دولت تدبیر و امید با مستند تاریخی «من روحانی هستم» به وضوح مؤید این استانداردهای دوگانه و البته سعه صدر به شدت پایین دولت است. به طور مثال سخنگوی دولت و همچنین مشاور روحانی تهدید بر برخورد قضایی با سازندگان مستند من روحانی هستم کردند.
نمونههایی متعدد نشان میدهد که آزادی بیان تا آنجا که دولت را با انتقاد مواجه نکند، مقبول است؛ حتی اگر کلیت نظام زیر سؤال رفته باشد. چنانکه چنین سیاستی در دولت اصلاحات نیز مسبوق به سابقه است. فیالمثل، در کوران اکران فیلمهای قبحشکن اخلاقی و تینایجری و آثار بیپردهای چون «زندان زنان» و «نسل سوخته» و «پارتی» و «سگکشی» و...، فیلمی مثل «آقای رئیس جمهور» (ابوالقاسم طالبی - 1379) فقط به علت سمت و سوی انتقادی از دولت و شباهت کاراکتر نخست آن با رئیسجمهور وقت، تنها یک هفته اکران و سپس توقیف شد.
اما واضحترین تصویری که از طاقت پایین دولت در برابر انتقاد و خوی نقدناپذیری دولتمردان میتوان ترسیم کرد، مربوط میشود به نحوه مواجهه دولت با دو رئیس سازمان صدا و سیما و واکنش دولت به برنامههای انتقادی رسانه ملی. به عنوان نمونه، اتفاقات جالب و بامزه مربوط به گفتوگوهای «روحانی» با مردم در تلویزیون، خود به تنهایی گویای روحیه «نقدناپذیری» و حامی تکصدایی دولت است. چنانکه اصرار «حسن روحانی» برای تعیین مجری گفتوگوهای خود با مردم و دخالت در ریز دکور و دیگر جزئیات، تا یک سال نخست دولت، مایه شگفتی بسیاری از اهالی رسانه شده بود. چه آنکه این سطح از یک جانبهگرایی و تمامیتخواهی در یک گفتوگوی تلویزیونی، پیش از این هیچ گاه سابقه نداشت.
روز جمعه، شبکه سیما در حالی که قرار بود مثل همیشه از حدود ساعت 5 مناظره این هفته را با موضوع «بررسی عملکرد دولت در ساماندهی به وضع یارانهها و تفکیک افراد واجد شرایط با سایر افراد برای دریافت این امتیاز» روی آنتن ببرد، به دلایلی که البته اعلام نشد، آنتن را به بازپخش برنامه شبانه «امشب» مربوط به دوشنبه شب اختصاص داد. گرچه میشد حدس زد که چه اتفاقاتی در پشت پرده رخ داده است و کدام فشارها باعث تعطیلی برنامه مناظره و قطع تریبون منتقدان اقتصادی دولت شده است. از طرفی، در واپسین ساعات شب جمعه، شبکه یک سیما در پی درخواستهای مکرر مردم، طبق اعلام قبلی قرار بود اقدام به بازپخش مستند «سکوت استقلال، فریاد پیروزی» (قسمت سوم مجموعه مستند سالهای هستهای برنامه «ثریا») کند، اما علیرغم پخش مکرر تیزرهای این برنامه، پخش این مستند پرطرفدار هم لغو شد.
اعاده حیثیت از اعضای کلوب صهیونیستی روتاری؟!
جمعی از مدیران وزارت ارشاد از کتاب زندگی عضو کلوب صهیونیستی روتاری رونمایی میکنند!
به گزارش خبرنگار کیهان، مرتضی نوریانی از اعضای کلوب صهیونیستی روتاری بود که در مراسمی قرار است امروز از کتاب زندگی او به عنوان یک خادم فرهنگی در عرصه چاپ رونمایی شود. روتاری، نام سازمانی بود که به عنوان بازوی اقتصادی صهیونیسم جهانی فعالیت می کرد. این سازمان، یکی از مولودهای کودتای 28 مرداد در دوران پهلوی دوم محسوب می شود. روتاری در آن دوران سعی داشت با جمعآوری سرمایهداران وابسته به کانون های صهیونیستی به نوعی مراکز اقتصادی و تولیدی را در انحصار خود درآورد. طرح اصلی کلوب های روتاری ، علاوه بر متشکل نمودن زنجیره ای سرمایهداران یادشده و کانالیزه کردن سرمایه های آنان ، خارج نمودن منابع مالی و اقتصادی ایران و سرازیر کردن آن به بانکهای آمریکا و اسرائیل بود. «مرتضی نوریانی» هم از اعضای اصلی این کلوب بود که ثروت های کلانی را که طی سالها از مردم ایران غارت کرده بودند به حساب های خود درخارج کشور واریز می نمودند.
اما اتفاق تعجب برانگیز این است که زندگینامه این صهیونیست، در قالب کتاب با عنوان «خدمت به فرهنگ ایران» توسط «پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی» تدوین شده است. مراسم رونمایی این کتاب نیز قرار است امروز با حضور مدیرکل دفتر چاپ وزارت ارشاد و جمعی دیگر از مدیران فرهنگی، در کتابخانه ملی برگزار شود.
گفتنی است، پیش از این در مجموعه کتابهای «معماران تباهی» به فعالیت های «نوریانی» پرداخته شده است. همچنین روزنامه کیهان نیز در صفحه پاورقی روزنامه، کلوب صهیونیستی روتاری و وی را معرفی نموده بود.
لازم به یادآوری است، نوریانی به عنوان موسس «بنیاد خیریه نوریانی» به همراه دکتر منوچهر اقبال نخست وزیر، نصرالله معینیان رئیس دفتر دربار و محمدجعفر بهبهانیان رئیس املاک پهلوی در سال 1351 بنیاد به اصطلاح نیکوکاری نوریانی را تأسیس کرد.
** خراسان
دستور کابينه براي افزايش يک تعرفه پس از 20 سال
در حالي که بر اساس مصوبه سال 74 کابينه وقت، مقرر شده بود متقاضيان صدور پروانه بهره برداري باشگاه و احداث ورزشگاه در شهرهاي بزرگ مانند تهران و مشهد بايد 400 هزار ريال و در ساير شهرها 200 هزار ريال بپردازند، بر اساس مصوبه روزهاي اخير هيئت دولت که به پيشنهاد شماره ۱۱۳۶ /۱۰۰ وزارت ورزش و جوانان ابلاغ شده، ارقام مذکور به ترتيب به 4 ميليون و 2 ميليون ريال افزايش پيدا خواهد کرد.
مجوز ويژه روحاني براي کمک به بنيادنخبگان
بر اساس پيشنهاد وزيران عضو کميسيون لوايح که به استناد ماده ۶۹ قانون تنظيم بخشي از مقررات مالي دولت، مورد تاييد و امضاي حجت الاسلام روحاني رئيس جمهور کشورمان قرار گرفته، مقرر شده است حق استفاده از 8 فقره از املاک دستگاه هاي اجرايي، با حفظ مالکيت دولت جمهوري اسلامي ايران به مدت ۱۰ سال به بنياد ملي نخبگان واگذار شود. بر اساس اين ابلاغيه، همچنين مصوبه دولت در سال 92 در خصوص اين موضوع، پس از ابلاغ مجوز جديد رئيس جمهور، لغو خواهد شد.
** وطن امروز
ایده دولت شکست خورد
محمدرضا کردلو: دکتر پرویز امینی، جامعهشناس سیاسی، جزو معدود تحلیلگرانی بود که از روزهای نخستین دولت یازدهم با ارائه یک نظام معنایی دقیق از مبنای نظری دولت، به چیستی و کیستی دولت یازدهم پرداخت. امینی بعد از اتفاقات سال اول دولت یازدهم بویژه ماجرای توزیع سبد کالا، دولت یازدهم را یک «دولت ضعیفپایه» نامید. حالا در ایام سالگرد 24 خرداد و دومین سال روی کار آمدن دولت یازدهم سراغ پرویز امینی رفتیم تا در ارزیابی کارآمدی دولت حسن روحانی در سطوح مختلف با وی به بحث و گفتوگو بنشینیم.
***
آقای دکتر امینی! در ایام سالگرد 24 خرداد هستیم. نزدیک به 2 سال از روی کار آمدن دولت حسن روحانی میگذرد. منتقدان دولت معتقدند روحانی به بسیاری از شعارها و وعدههایش عمل نکرده است. خیلی از انتظارات برآورده نشده و حتی تعامل درستی هم دولت با مخاطبان برقرار نمیکند و همان شعارهای خرداد 92 دوباره از سوی رسانههای مختلف دولت تکرار میشود. شاید بتوان گفت حسن روحانی در فضای رسانهای بیشتر از فضای عمومی ظهور و بروز دارد و آنطور که خیلیها میگویند، توان ارتباط با بدنه اجتماعی را ندارد. نظر شما چیست؟
قوه مجریه از 3 سطح تعامل و ارتباط با اجتماع میتواند برخوردار باشد؛ یک سطح تعامل این است که دولت بهطور مستقیم با بدنه اجتماع ارتباط برقرار کند و روابط نزدیک با آحاد جامعه و افراد و گروههای منتخب جامعه داشته باشد، مانند دورهای که احمدینژاد در سال 84 به بعد داشت.
سطح دوم تعامل قوه مجریه و جامعه ارتباط از طریق «کارآمدی و کارآیی» یا پاسخی است که به انتظارات و نیازهای جامعه در عمل میدهد، بدین معنا که انتظارات مردم از طریق کارآیی و توانمندی دولت برآورده میشود و از طریق حل مشکلات، دولت با مردم ارتباط برقرار میکند. سطح سوم هم سطح رسانه است که دولت جناب روحانی عمدتا تعاملش با جامعه از طریق رسانههاست و گسترش رسانهها و صورتبندیهای جدید رسانهای مثل شبکههای اجتماعی(فیسبوک و توئیتر و...) هم در این امر به دولت کمک کرده است.
در یک جامعه مردم بهصورت مطلوب بیشترین توقعشان از ارتباطگیری کدام یک از سطوحی است که شما فرمودید؟
اگر از نگاه جامعه به مساله نگاه کنیم، مردم دوست دارند دولت از طریق کاری که انجام میدهد با جامعه ارتباط برقرار کند. در واقع مردم دوست دارند دولت از طریق فعالیت و حل مشکلاتشان با آنها ارتباط برقرار کند و اصولا به دولتها رأی میدهند تا این خواسته آنها را برآورده کنند نه اینکه سخنرانی آنها را بشنوند و هر روز وعدههای جدید و تازه بشنوند یا مشکلات را گردن هر چیزی غیر از دولت بیندازند یا شاهد جنگ قدرت دولت با مخالفان آن باشند. برای مردم کارآمدی مساله است. حتی ارتباطات نزدیک و مستقیم هم اگر مقدمهای برای حل کردن مشکلات مردم نباشد یا در کنار آن کارآیی و اثربخشی نباشد، خیلی برای مردم مساله نیست.
خب! دولت مگر این مسائل را نمیداند، پس چرا تمام تلاش دولت این است که ارتباطش با مردم از دریچه رسانه باشد؟
مساله اصلی دولت این است که خلأ بزرگی در کارآیی و اثربخشی و اثبات توانمندی خود دارد و به نوعی خواسته یا ناخواسته در حال پر کردن این خلأ با تمرکز بر ارتباط رسانهای با جامعه است. بنابراین شما وقتی نگاه میکنید، میبینید بیشترین مسائلی که دولت نسبت به آن پاسخگو است، مسائلی است که در فضای رسانهای مطرح شده است نه مسائلی که مردم در کوچه و خیابان میگویند. دولت با آنها کاری ندارد! نقدهایی که در رسانهها مطرح میشود، دولت تلاشش را میکند در همان رسانه به آنها پاسخ دهد. دولت به مسائل رسانهای پاسخ میدهد و به آنها ضریب میدهد و این باعث شده دولت یک هویت رسانهای پیدا کند، به جای آنکه یک هویت کاری و عملگرایانه داشته باشد، در حالی که قوه مجریه با هویت کاری و اجرایی تعریف شده و انتظار مردم هم همین است.
با توجه به آنچه تاکنون بر دولت گذشته است، وضعیت دولت در 2 سال گذشته در شاخصه کارآمدی چگونه بوده است؟
ما میتوانیم از زوایای مختلف به تحلیل شاخص کارآمدی دولت بپردازیم. یکی از این زوایا این است که برویم سراغ سازمان نظری دولت، دولت یک مدعای تئوریک داشته، در آن سازمان تئوریک توسعه برایش اصل بوده و مسیر رسیدن به توسعه هم، همگرایی با کشورهای موسوم به توسعهیافته(غربی) بوده است. این مبنای نظری اگر در فضای واقعی به طور ایدهآلی نیز به کار گرفته شود، یکسری ملزوماتی را با خود به همراه دارد که من قبلا در کتاب تحلیل نظری دولت یازدهم به آنها اشاره کردم، چالشهای«استقلال-توسعه»، «عدالت-توسعه» و «مردم-نخبه» ملزومات نگاه دولت است که اگر دولت کارآمدی داشته باشد، باید بتواند این چالشها و ملزومات مدل مدنظرش را مدیریت کند مثلا آنها را به تاخیر بیندازد یا عمقش را کم کند. حالا سوال این است: آیا دولت توانسته؟ پاسخ منفی است. این چالشها در جامعه سر باز کرده و مساله استقلال جدی شده و در جامعه هست؛ در مساله بازرسیها و بازجوییها مساله استقلال در یک موضع خیلی رادیکالی مورد خدشه قرار میگیرد. واکنشهای جمعی هم نسبت به آن ابراز شده و در مردم همراهی با دولت دیده نشده و یک تقابلی در این مساله ایجاد شد و اگرچه تیم مذاکرهکننده تا حدی بازرسی و بازجویی از نفرات اصلی امنیت کشور از جمله وزیر دفاع، دبیر شورایعالی امنیت ملی و... را پذیرفته بود، فضای اجتماعی با آن برخورد کرد و شکاف استقلال بروز کرد.
تا این مساله اخیر که رئیسجمهور مطرح کرد که آب خوردن مردم هم به تحریمها مربوط است که این 2 برداشت دارد؛ یک برداشت این است که یک نیاز جاری جامعه مثل آب خوردن هم بدون رفع تحریم حل نمیشود. تحلیل دیگر این است که اصلا اگر ما بخواهیم آب بخوریم هم، اجازه آب خوردن هم با طرف مقابل است.
شکاف توسعه - عدالت هم ما داریم، تا آن حد که عدالت محلی از اعراب در نگاه و ادبیات دولت ندارد، چه آنکه بخواهد در عمل کاری برای آن انجام دهد. دیدگاهی در دولت از نظر اقتصادی به صورت عمده حاکم است که مانند چهرههای جهانی این جریان مثل«فون هایک»، دغدغه عدالت در آن منتفی است.
خب! این صحبتهایی که دولت درباره فسادهای دولت قبل میگوید چه؟ اینها جزو موضوع عدالت نیست؟
البته، بحث من این است که در برنامهای که دولت بهعنوان توسعه دارد، مساله عدالت خیلی جدی نیست و از اول هم نبوده بنابراین این مساله خیلی راحت ظهور میکند. مثلا قیمت نان که متعلق به قشر ضعیف جامعه است، رشدهای فراوانی در این 2 سال پیدا کرده است، آب، برق، نرخ خدمات عمومی که برای جامعه داده میشود، اینها افزایش بالایی داشته و تمهیدی نبوده که اینها را برای طبقه ضعیف جامعه کنترل کنیم. در بحث مبارزه با فساد نیز تمرکز بر دولت قبل است اما در برابر پرونده فساد امثال مهدی هاشمی، دولت موضعی ندارد و نمیخواهد داشته باشد یا رانتهای بالایی در اختیار افرادی قرار میگیرد که هزار میلیارد تومان بدهی بانکی دارند.
سومین مساله، شکاف توده و نخبه است که دولت نتوانسته با محیط عمومی جامعه ارتباط برقرار کند و این گسست ظهور و بروز یافته است.
یک فهم دیگر از کارآمدی، وضعیت پادگفتمانهایی است که دولت داشته است. باید ببینیم آنها امروز چه وضعی پیدا کردهاند. اگر دولت به آنچه گفته بود تاکنون خوب عمل کرده باشد یعنی در عمل کارآیی داشته باشد عمدتا آن پادگفتمانها باید در حاشیه باشند و نباید به متن جامعه فراخوان شده باشند اما وقتی به متن جامعه نگاه میکنیم، میبینیم یک کاراکتری مثل احمدینژاد که نقش پادگفتمان این گفتمان را بازی میکند از موقعیت 2 سال گذشته خودش که یک فضای منفی علیه او بود فاصله گرفته و فرصت عمل اجتماعی و سیاسی پیدا کرده است و ادبیات تند علیه احمدینژاد که هنوز در رسانهها و زبان دولتیها به وفور وجود دارد دیگر اثر گذشته را بر فکر اجتماعی ندارد، یعنی دیگر بازتولید خصلت منفی را برای احمدینژاد نمیکند. این هم یک نشانه است که دولت نتوانسته فضای گفتمانی را به صورتی پیش ببرد که پادگفتمانهای او فعال نشوند. دولت با هر اقدامی که میکند، با هر تصمیمی که میگیرد و با هر مواضعی که بیان میکند در حال فراخواندن پادگفتمانهای خودش است، روحانی بیشترین فعالیت را امروز برای ورود احمدینژاد به صحنه انجام میدهد.
این مساله عامدانه است یا فضا لاجرم به این سمت میرود؟
وقتی دولت ناتوان در کارآیی باشد ناخودآگاه پادگفتمانهای گفتمان دولت فعال میشود اما اگر دولت کارآیی داشت به طور طبیعی احمدینژاد حالا حالاها باید در حاشیه باقی میماند، منظورم اینجا شخص احمدینژاد نیست، منظورم ظرفیتهای پادگفتمانی دولت است.
سطح سوم این است که برویم کارآمدی را از طریق مدعای عمومی و خاص دولت بررسی کنیم. هر دولت یکسری مدعای عام دارد و یکسری مدعای خاص مثلا آزادی در دولت خاتمی یا عدالت در دولت احمدینژاد یا در دولت هاشمی بحث سازندگی؛ اینها مدعای اصلی هر دولت بوده و اتفاقا بیشترین آسیبپذیری هم در همین جاها بوده است. برای مثال وقتی توقعات از دولت سازندگی درباره رفاه برآورده نشد و اتفاقا تورم 50درصدی آمد، دولت افت کرد، همانجا که دولت خاتمی در آزادی لنگید یا دولت احمدینژاد در عدالت افت کرد، تبدیل به پاشنه آشیل دولت شد.
دولت روحانی را در مدعای عمومی که برای مثال معیشت و اقتصاد مردم است -که مدعای همه دولتهاست- نمیتوان موفق دانست. ارزیابی جامعه نسبت به حل مشکلات اقتصادی بیشتر به سمت منفی بودن رضایت میل میکند اما آنچه مهمتر است مدعای خاص دولت است. مدعای خاص دولت این بوده است که «از طریق همگرایی با غرب چند چیز را حل کنم؛ یک تحریمها را از طریق توافق بردارم و دوم از طریق همگرایی با غرب، توسعه را برای ایران به همراه بیاورم.» پس رفع تحریمها، حل مشکلات اقتصادی و توسعه، مدعای اصلی دولت است. خب! این مدعای اصلی دولت به کجا انجامیده؟ آنچه وضوح دارد این است که در این 2 سال بهرغم همگرایی، ما با کاهش حدود
50 درصدی درآمد ملی روبهرو شدهایم، یعنی بهرغم همگرایی با غرب و تغییر در سیاست خارجه در 2 حوزه منطقهای نسبت به عربستان و در حوزه بینالمللی نسبت به آمریکا، اتفاقا توسط همین دو که بیشترین همگرایی را ما با آنها داشتهایم و بیشترین تعدیلها صورت گرفت، توطئهای رخ داد -دولت هم به آن اذعان دارد- که کاهش 50 درصدی قیمت نفت را به همراه داشته است و همه هم میدانند این کاهش قیمت یک امر اقتصادی نیست بلکه یک امر سیاسی است. 50درصد عدد بالایی است، یعنی هر ایرانی هر چقدر میتوانست از درآمد ملی عایدی داشته باشد در حال حاضر این عایدیاش نصف شده! این یعنی شکست ایده مدیریت روحانی برای اداره کشور.
در مسائل کوچکتر مثل بازگرداندن اعتبار به پاسپورت ایرانی ماجرای اسفناک جده به خوبی گویاست. انسان میفهمد که اعتبار پاسپورت سر از کجاها درآورده است و به کجاها رفته! این همگرایی با غرب حتی نتوانست پاسپورت یک نماینده ما را در سازمان ملل حل کند، آن هم در شرایطی که آن نماینده معرفی شده در حال حاضر هیچ موضع انقلابی نداشته است. این همه همگرایی را هم انجام داده باز یک مشکل پاسپورت او هم حل نمیشود. ایدهای که نمیتواند مشکل یک پاسپورت را حل کند چطور میتوان با آن توسعه ایجاد کرد؟
فضای اجتماعی امروز در مساله کارآیی چه تصوری از دولت دارد؟
در فضای اجتماعی امروز سهگونه موضع در برابر دولت وجود دارد؛ یک گونه در موضع مخالفت کامل با دولت است. مخالف و منتقد کلیت دولت است که این دامنهاش از 24 خرداد 92 تا امروز گسترده شده، یعنی میزان مخالفانی که روحانی در 24 خرداد 92 داشته تا 24 خرداد 94 افزایش پیدا کرده، یعنی گروههایی بودند که لااقل در موضع اعتراض یا موضع منفی نسبت به روحانی قرار نداشتند اما امروز در موضع منفی قرار دارند، یا آنهایی که موضع منفی داشتند، موضع منفی خیلی رادیکالی نداشتند اما امروز موضع منفی رادیکال نسبت به دولت دارند.
گرایش دومی هست که مجموعههای اصلاحاتی هستند که گرایش حداکثری و نقد حداقلی نسبت به دولت روحانی دارند و این حمایت آنها هم حمایت ایدئولوژیک است و بحثشان به کارآیی و کارآمدی دولت ربطی ندارد و از این جنبه وارد ارزیابی دولت نمیشوند.
دسته سوم که اکثریت عمومی جامعه هستند، نظرشان راجع به دولت موضع «تعلیق و انتظار» است. یعنی هنوز نسبت به دولت جمعبندی قاطع پیدا نکردهاند. یعنی نه نسبت به حل مسائل از سوی دولت ناامید هستند و نه به این جمعبندی رسیدهاند که دولت قدرت حل مساله را دارد.
این موضع نتیجه چیست؟
این نتیجه «دوپینگ» خطرناک برای خود و کلیت نظام سیاسی و مردم است. دولت همه مسائل کشور حتی آب خوردن را به تحریمها و تحریمها را به توافق گرده زده است. این یک دوپینگ در دولت است. یعنی جامعه به طور خواسته یا ناخواسته با این احساس همراهی میکند که با توافق، مشکلات حل خواهد شد و چون تکلیف توافق روشن نیست، حالت جامعه، حالت تعلیق و انتظار است.
اینجا بحثی که مطرح است، این ایستگاههای مختلفی است که دارد در مسیر توافق به وجود میآید. ما هر سری تا مرز توافق میرویم، دولت مارش پیروزی میزند اما بعد از یک مدت هیچ اتفاقی نمیافتد؛ یک حس سرخوردگی در جامعه است...
از من بپرسید، جمعبندی من این است که ایده دولت برای اداره کشور شکست خورده است اما آیا این شکست به صحن اجتماعی مردم وارد شده؟ میگویم هنوز وارد نشده، چون این دوپینگ مانع ظهور واقعیت است. ایده همگرایی با غرب مساوی با حل مشکلات کشور و ایجاد توسعه، ایده شکستخوردهای است. محدود به تجربه این دولت هم نیست. پهلویها بالاترین سطح همگرایی را با غرب داشتند که حالا حالا برای این دولت در حکم رویاست اما توسعهای در پی نداشت بهرغم اینکه چیزهای زیادی از جمله استقلال کشور از دست رفته بود. نمونه دیگر مصر است که در حداکثر همگرایی با غرب در همه مسائل بغرنج آنها مثل مساله اسرائیل بود و سالانه 3 میلیارد دلار کمک بلاعوض از آمریکا میگرفت اما بهرغم تحمل همه این هزینهها، چیزی عاید کشور مصر نشد.
خب! اگر بخواهیم کارآمدی دولت را در 2 پازل تحلیل کنیم که توافق به سرانجام برسد یا به سرانجام نرسد، در آن موقع وضعیت دولت در امر کارآمدی چگونه خواهد بود؟
اگر مذاکرات به شکست منجر شود که دولت با بنبست مواجه خواهد شد، چون هیچ ایده دیگری برای اداره جامعه ندارد. اگر توافق صورت بگیرد باز مساله این است که آیا تحریمها برداشته میشود؟ اگر برداشته شود در چه سطحی این اتفاق میافتد؟ اگر خوشبینانهتر نگاه کنیم یعنی توافق صورت بگیرد و تحریمها همه برداشته و همه تعهدات انجام شود، سوال کارآمدی مرحله به مرحله جلوتر میرود و کار برای دولت سختتر میشود.
وقتی تحریمها رفع شد همه منتظرند ببینند وضع معیشتی و اقتصادی چگونه میشود، در آن موقع دولت دیگر نمیتواند وضع موجود را به گردن یک عامل بیرونی از خود بیندازد. در آن موقع دولت خودش مسؤول همهچیز خواهد بود و بنا به آمارهای موجود حتی شریک سیاسی - هستهای روحانی، لاریجانی هم که میگوید تحریمها 20 الی 30 درصد تاثیر دارد، نمیتواند تا این حد رادیکال باشد که آب خوردن را به تحریمها نسبت بدهد و با اظهار اینکه 20 الی 30 درصد تحریمها موثرند، صف خود را از شریک هستهایاش جدا میکند. در آن شرایط مشکل دولت نه تنها حل نمیشود بلکه مضاعف میشود چون دوپینگ دولت هم برداشته میشود.
خب! در مساله کارآمدی یکی از شاخصهای بینالمللی ارتباط دولت با مردم است، این در دولت روحانی چگونه است؟
دولت روحانی تنها دولتی است که بیشترین گسست را به لحاظ طبقاتی با اجتماع دارد، به گونهای که اصلا مسائل طبقات ضعیف جامعه را فهم نمیکند. وقتی برخی از افراد این جریان سرمایه تا 1000 میلیارد تومان دارند، دغدغه کارگری را که دستمزد 500 هزار تومانی دارد درک نمیکنند.
از طرف دیگر دولت یک دولت بروکراتیک است و میخواهد مسائل را از مسیر بروکراتیک خودش پیش ببرد و به طور طبیعی قائل به ارتباط مستقیم با مردم نیست.
خب! این کارهایی که دولت میکند مثلا حضور در کنسرت فلان خواننده یا فلان الفاظ روشنفکرانه، اینها برای طبقه متوسط شهری که به قول خود شما -در تحلیلهای گذشتهتان- بشدت در حال گسترش است، راضیکننده نیست؟ طبقهای که خیلی مشکل مالی ندارد.
یکی از تلاشهایی که دولت تاکنون آگاهانه یا ناآگاهانه انجام میداد، این بود که «نزاع بر سر کارآیی» را تبدیل کند به «نزاع بر سر مواضع»، یعنی دولت از این زاویه که عمدتا به جای آنکه بر سر عملکرد و کارآیی دولت بحث و نزاع باشد بر سر مواضعش بحث صورت بگیرد وارد شده است. مثلا بیان مواضعی درباره ماهواره که جامعه به شکل طرفداران ماهواره و مخالفان ماهواره درآیند، طرفداران تعامل با آمریکا و مخالفان تعامل با آمریکا، طرفداران تعامل با دنیا و طرفداران جنگ با دنیا، این نوع مواضع و نزاعها را دولت تلاش داشته شکل بگیرد تا درباره عملکرد دولت قضاوت صورت نگیرد.
هدفگیری این مواضع همین طبقه متوسط شهری بوده که در اینجا آزادی برایش مهم است و آن هم بیشتر آزادی فرهنگی. دولت این شعارها را مطرح میکند تا این پایگاه را با خودش همراه کند، اصلا ریشه ریزش آرای قالیباف در انتخابات سر موضوع آزادی بود؛ در آن بحث گازانبر بود که القا کرد. روحانی از قالیباف نماینده بهتری برای مطالبات طبقه متوسط شهری است. طبقه متوسط مهمترین پایگاه اجتماعی است که 2 گفتمان توسعه و آزادی دارند اما صرف این مواضع و بیانیهها کافی نیست، این طبقه هم سطحی از کارآمدی و سطحی از مسائل اقتصادی همواره مدنظرش است. اصلا مساله اصلی این طبقه آن است که یکسری جاهطلبیهای اقتصادی را همیشه دارد و هیچوقت هم از سطح موجودش راضی نیست و تلاشش برای افزایش پسانداز است.
آیا دولت علاوه بر این ناکارآمدی مشکل دیگری را هم دارد که گریبان او را بگیرد؟
بحثی که به نظر من حتی از ناکارآمدی مهمتر است یا خلأ آن در دولت آزاردهندهتر از ناکارآمدی است، بحث اخلاقی در دولت است. آنچه از نظر اخلاقی در دولت بویژه در شخص روحانی برجسته است، یک نوع ادبیات گزنده و از موضع بالا در مواجهه با دیگران دارد. این از ناکارآمدی روحانی آزاردهندهتر است، چرا که باعث شده احساس بینیازی از دیگران کند و همه را بیاهمیت ببیند و منتقدان را بزدل، بیسواد و... بخواند. این بیسابقه است در جمهوری اسلامی! آزاردهندهتر این است که این طرز برخورد با نیروهای داخلی است و با طرفهای بیگانه جای خودش را به ملایمت میدهد. متاسفانه جامعه روشنفکری ما نسبت به این ادبیات گزنده و از موضع بالا حساسیت و واکنشی نشان نمیدهد، حالا روشنفکری هر مبنایی داشته باشد، الحادی باشد یا دینی یا سکولار و... نمیتواند بنا بر هویت روشنفکرانهاش با این مساله کنار بیاید.
با این اوصاف شما این گمانه را که روحانی رئیسجمهور یک دورهای باشد تایید میکنید؟
این سوال شما مثل سوالی است که سال 92 پرسیده میشد که روحانی رئیسجمهور میشود؟ تقریبا در پاسخ منفی نوعی اجماع بود، چون کاراکتر روحانی مثل ولایتی و لاریجانی است و در بافت اجتماعی ایران امکان رئیسجمهور شدن ندارند. در هفته اول انتخابات یک دوست خبرنگار دوم خردادی که تا لحظه آخر اساسا برای رأی دادن در انتخابات تردید داشت و دارای مراوده ویژهای با خاتمی بود به من گفت که بعد رد صلاحیت هاشمی حال من بد بود و من رفتم پیش خاتمی، چراکه هر وقت حالم بد بود، میرفتم پیش حاجآقا تا روحیه بگیرم. این بار که رفتم دیدم حاج آقا(خاتمی) خیلی عصبانی است و با این مضمون که جمهوری اسلامی با تایید صلاحیت عارف و روحانی ما را چی فرض کرده است که بیاییم پشت سر کسی مثل عارف که یک تا یک و نیم میلیون رأی دارد یا روحانی که کمی بیشتر رأی دارد و اصلاحات را ضایع کنیم؟ یعنی آنها در هفته اول از زمان 20 روزه تبلیغات هم باور نمیکردند که روحانی بتواند رئیسجمهور شود. بنابراین حمایتها تا روزهای آخر به تاخیر افتاد. حال سؤال اینکه چرا روحانی رئیسجمهور شد؟ بیش از همه به مسالهای بازمیگردد که من نام آن را «معجزه اصولگرایی» میگذارم. معجزهای که برای روحانی رخ داد و از یک بازنده، برنده ساخت. اینکه شما استدلال کنی کثرت نامزدها در برابر یک نامزد، شرایط بهتری است تا با یک نامزد واحد و مشترک، فضای گفتمانی انتخابات را به مقاومت در برابر سازش تبدیل کنی و... اینها معجزات اصولگرایی است که میتواند روحانی را رئیسجمهور کند.بنابراین پاسخ سوال شما مشروط به ظهور یا عدم ظهور معجزه اصولگرایی است.
# تحریمیم _ میفهمی؟!
پس از اظهارنظر جنجالی رئیسجمهور در مرتبط کردن آب خوردن با تحریمها که به واکنشهای جالبی در جامعه منجر شد، حالا حسن روحانی در جدیدترین اظهارنظر خود درباره آثار تحریم گفته است حتی اقلام «خوراکی» نیز به خاطر تحریمها افزایش قیمت داشتهاند! به گزارش «وطن امروز»، آقای روحانی طی ماههای اخیر در اظهارنظرهای خود تلاش کرده است درباره دامنه اثرگذاری تحریم سخن بگوید. پس از آب خوردن و محیطزیست، او حتی قیمت خوراکیها را نیز وابسته به تحریم میداند. روحانی روز گذشته البته درباره میزان اثرگذاری تحریم، آمار و رقم نیز ارائه کرد. او گفته است اجناس وارداتی به خاطر تحریم «15 درصد» گرانتر به مردم فروخته میشود! آقای روحانی البته درباره میزان اثرگذاری تحریمها، موضوعات دیگری را نیز به دامنه شمول اثرگذاری تحریمها کشانده است. او روز شنبه، 23 خرداد در نشست خبری خود، افزایش قیمت حاملهای انرژی و عدم واریز مابهالتفاوت آن به حسابهای سرپرست خانوار را به خاطر تحریمها دانست. او در اینباره گفت دولت بیشتر از 10 هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد و این کسری به خاطر «تحریم» است و به همین دلیل مابهالتفاوت افزایش قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین و گازوئیل به حساب دولت واریز میشود تا این کسری را جبران کند. بر این اساس، توجیه دولت برای عدم واریز مابهالتفاوت افزایش قیمت حاملهای انرژی به حسابهای مردم، «تحریم» است! آنگونه که آقای روحانی گفته است، برخی مشکلات در تامین آب مردم نیز به خاطر «تحریم» است. روز گذشته نیز رئیسجمهور تصریح کرد مردم اجناس وارداتی را 15 درصد گرانتر میخرند و این به خاطر «تحریم» است. او همچنین گفت گرانی خوراکیها نیز به خاطر «تحریم» است! او این حرفها را دیروز، 24 خرداد، در دومین سالگرد پیروزی خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 گفت. انتخاباتی که در آن وعده 100 روزه برای حل مشکلات اقتصادی داده بود اما اکنون 22 ماه پس از آغاز به کار دولت، مردم در حال شنیدن روایتی دولتی از میزان اثرگذاری تحریمها هستند. به عبارت دیگر، 2 سال پس از 24 خرداد 1392، حالا دامنه اثرگذاری تحریمها به آب شرب و خوراکی نیز رسیده است. واکنشهای مردمی به این رفتار البته قابل تامل است. راه افتادن کمپینهای طنز در شبکههای اجتماعی و شبکههای موبایلی تا حدود زیادی مفهوم این ماجرا را شرح میدهد. پس از اظهارنظر آقای روحانی مبنی بر وابسته بودن آب خوردن مردم به تحریمها، کم
حمایت آمریکا ومتحدانش ازداعش علت ادامه جنایات آن است.
ئتلاف بین الملی به بهانه ای مبارزه با داعش، به دنبال نابود کرده سوریه وعراق است. نه مبارزه با داعش.
کشورهای متجاوزبه سوریه وعراق نمی تواند به اهداف خود برسند.
تمام سازمان های بین المللی درمدت پنج سال چشم خود را به روی جنایات حامیان تروریست ها بسته هستند. تمام نهاد های بین المللی اقدامات جنایتکارانه حامیان تروریست ها را نادیده گرفته است.ماموریت مدعیان حقوق بشردرسوریه وعراق تقویت نیروهای تروریستی هستند.
جامعه بین المللی درمدت پنج سال است وظایف خود را درقبال حامیان تروریست ها انجام نداده است و تاکنون خفه ولال شده اند و سکوت اختیارکردند.
میشل عون مطرح کرد
طراح و مغز متفکر عملیات تروریستی بیروت کیست؟
مغز متفکر عملیات تروریستی بیروت کیست؟
خبرگزاری تسنیم , 22 آبان 1394 ساعت 15:08
«میشل عون» رئیس فراکسیون «اصلاح و تغییر» در پارلمان لبنان با محکوم کردن جنایت تروریستی در برج البراجنه که به کشته شدن بیش از ۴۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۲۰۰ تن دیگر انجامید، گفت:کلمات از بیان این جنایت هولناک قاصر است.
به نقل از شبکه المنار لبنان، «عماد میشل عون» رئیس فراکسیون پارلمانی «اصلاح و تغییر» لبنان با محکوم کردن جنایت تروریستی در برج البراجنه گفت: در برابر این جنایت هولناک کلمات برای بیان فوران احساسات یاری نمی کند.
وی وی در صفحه توییتر خود این سوال را مطرح کرد: چند انفجار باید رخ دهد، تا همه به لزوم ریشه کن کردن تروریسم تکفیری متقاعد شوند؟
با مُشتی وحشی روبرو هستیم
عون اظهار داشت: ما امروز در دوره ما قبل بربریت به سر می بریم، باید برای اینکه بتوانیم شکل عصر کنونی خود را تصور کنیم به بیش از دو هزار سال قبل بازگردیم زیرا با انسان های وحشی روبه رو هستیم.
وی با تاکید بر ایستادگی و لزوم مقابله با اعتماد به نفس کامل، یادآور شد: خیر بر شر پیروز خواهد شد هرچند هزینه سنگینی خواهد داشت.
اتحاد لبنانی ها باید تقویت شود
عون در ادامه در پاسخ به یک سوال در ارتباط با نشست قانونی امروز گفت: این جلسه فقط نقطه شروع است و باید گام های بعدی را ادامه دهیم، زیرا علاوه بر بندهایی که در جدول کاری امروز گنجانده شده است و توافقاتی که فردا حاصل خواهد شد، گام های زیادی وجود دارد که باید به منظور پایان دادن بحران کنونی اتخاذ کرده و اتحاد بین لبنانی ها را تقویت کرد.
عون با اشاره به اینکه همه ما هدف قرار گرفته ایم، تاکید کرد: نباید گروهی گروه دیگری را هدف قرار دهیم.
برخی کشورها برای تربیت تروریست پول خرج می کنند
وی در مورد اینکه آیا امکان بازگشت تروریسم به لبنان وجود دارد؟ پاسخ داد: باید نسبت به امنیت کشور هوشیار باشیم، زیرا هدف از این جنایت ها این است که ما را به یأس و ناامیدی دچار سازند.
رئیس این فراکسیون پارلمانی لبنان در ادامه یادآور شد: برخی کشورها برای تربیت تروریست پول خرج می کنند از همین رو یک عامل انتحاری چیزی جز ابزار این کشورها برای کشتن انسان های بیگناه نیست.
عون در گفتوگو با شبکه المنار نیز با بیان اینکه همواره برخی به تروریسم به دیده شک و تردید می نگرند و در بین آنان برخی گروهها در داخل کشور هستند، با تعجب پرسید چگونه جامعه جهانی می تواند از عامل واقعی خبر نداشته باشد؟
وی تصریح کرد: کسانی که خود را منفجر می کنند، کاملا مثل بمب و هفت تیر فقط یک ابزار هستند، از همین رو باید بدانیم چه کسی پشت سر آنان است و به عبارت دیگر باید از صندوق کشورهایی که برای تروریست ها پول خرج کرده و آنان را آموزش داده و برای عملیات انتحاری راهی می کنند، با خبر شویم.
چه کسی در پس عملیات انتحاری قرار دارد؟
عون تاکید کرد: نباید همواره جنایت را بدون اینکه بدانیم چه کسی در پس آن قرار دارد، محکوم کنیم، زیرا در پس این عملیات مغز متفکری قرار دارد که با خونسردی نقشه کشتن انسان های بی گناه را طراحی می کند.
وی ادامه داد: اینکه شهدا در صحنه نبرد به شهادت برسند، قابل درک است اما چگونه می توان درک کرد، مادری که در راه خرید غذا برای فرزندانش است، کشته شود و یا جوانی که در خیابان قدم می زند جان خود را از دست بدهد؟
عون افزود: این وضعیت در هیچ کشور جهان رخ نمی دهد، زیرا در آنجا مانند تمام مسائل زندگی برای جنگ نیز قوانینی وجود دارد و همه جهان آن را درک می کنند از همین رو در بدترین جنگ ها، جنگجویان در تلاش برای کاستن نتایج بد و ناگوار جنگ هستند اما در لبنان موضوع برعکس است.
عوامل اصلی جنایت ها باید محکوم شوند
وی با اشاره به اینکه تروریسم به منظور ربودن جوان، زن، کودک و سالخورده در کشور رخنه می کند، افزود: این جنایتهای ضد بشری و پست است و باید کسانی که در پس آن قرار دارند یا کشورهایی که آنان را تامین مالی می کنند، محکوم کنیم.
عون در خصوص خانواده شهدا و مجروحان گفت: آنان ملتی مقاوم و استوار و مبارز هستند و جانفشانی های آنان در راه دفاع از وطن است از همین رو به خانواده شهدا صمیمانه تسلیت عرض کرده و از خداوند برای آنان صبر و شکیبایی مسئلت دارم، خدواند پاداش ایستادگی و جانفشانی های آنان را عطا خواهد کرد.
وی در عین حال اظهار داشت: کلمات از بیان و توضیح حادثه ای این چنینی عاجز است و هیچ کلمه ای که بتوانم با آن تسلیت گفته و با خانواده شهدا و عزیزان همدری کنیم، نمی یابم.
عون این مرحله را مرحله بسیار خطرناک دانست و تصریح کرد: این انفجارها چیزی نیست جز تلاش برای بالابردن روحیه کسانی که از رسیدن به اهداف خود ناامید شده اند اما با این اقدام در جنگ پیروز نمی شوند و نمی توانند خسارت های سنگین در میدان های نبرد را جبران کنند از همین رو این انفجارها فقط جنایت ناچیز و پست برای انتقام جویی نیست
حضورنظامیان آمریکایی درعراق و... عامل اصلی جنایات داعش درسوریه وعراق ولنبان است.
ماموریت نظامیان آمریکایی درسوریه وعراق تقویت نیروهای تروریستی درسوریه وعراق و... است.
عربستان سعودی وقطرو ترکیه نه تنها مسلمان نیستند بلکه انسان نیستند.
عربستان سعودی وقطر وترکیه درمدت پنج سال است ثابت کرده است دشمن واقعی دین اسلام وقرآن ومسلمانان وبشریت هستند.
بازداشت يکي ازتروريستهاي خطرناک داعش درعرسال لبنان
بازداشت يکي ازتروريستهاي خطرناک داعش درعرسال لبنان
1394/08/22 00:15:32.04 نیروهای ارتش لبنان یکی از تروریست های خطرناک گروه تکفیری صهیونیستی داعش را در شهر عرسال این کشور بازداشت کردند. به گزارش شبکه تلویزیونی المنار، نیروهای ارتش لبنان با عملیات در محله السبیل شهر عرسال، محمد ابراهیم الحجیری معروف به «کهروب» را بازداشت کردند. الحجیری در زمان تلاش برای فرار از این منطقه مجروح و سپس بازداشت شد. الحجیری عضو گروه ابراهیم قاسم الاطرش و یکی از سران گروه داعش بود. تخصص او در بمبگذاری خودروها است. او همچنین در انتقال سلاح و کمک برای تروریست های داعش در اطراف شهر عرسال دست داشت. دستگاه قضایی لبنان پیش از این برای الحجیری حکم غیابی اعدام صادر کرده بود. 00:16:53.10
سوال مطرح این است که چرا جامعه بین المللی با این اقدامات برخورد نمی کند.آمریکا جنایتکار واسرائیل جنایتکار وعربستان جنایتکارحتی به بیمارستانها رحم نمی کنند.
تظاهرات ضد آمریکایی فعالان افغانی در هرات
22 آبان 1394 ساعت 18:06
از صبح امروز ولایت هرات شاهد تظاهرات مردمی در اعتراض به سربریدن هفت نفر از مسافرین ربوده شده بود.
صدها نفر از فرهنگیان، فعالان نهادهای اجتماعی، اعضای شورای ولایتی و مسئولان دولتی هرات با تجمع در برابر ساختمان فرمانداری، سربریدن هفت غیرنظامی در استان زابل به شدت محکوم کردند.
تظاهرات کنندگان همچنین این اقدام را یک عمل غیرانسانی و غیراسلامی دانستند.
آنان همچنین شعار مرگ بر داعش و مرگ برطالبان سردادند و ضمن انتقاد از آمریکا اعلام کردند که آمریکا به تعهدات خود در قبال افغانستان باید پایبند باشد.
دیروز هم دهها هزار نفر از شهروندان ولایات مختلف در اعتراض به این جنایت تظاهرات کردند.
اسرائیل در هفته های اخیر به کشتار گسترده و غیرقانونی فلسطینی ها روی آورده است. سوال مطرح این است که چرا جامعه بین المللی با این اقدامات برخورد نمی کند. اسرائیل حتی به بیمارستانها نیز رحم نمی کند
این اقدامات اسرائیل جنایت جنگی است و باید تحت پیگرد قرار بگیرد. جامعه بین المللی باید با این اقدامات بسیار هولناک اسرائیل برخورد کند. نباید در این زمینه سکوت کرد. البته حمله به بیمارستانها فقط خاص اسرائیل نیست بطوریکه چند هفته پیش شاهد حمله نیروهای آمریکایی به یک بیمارستان در افغانستان بودیم که به کشته و زخمی شدن دهها نفر منجر شد. آمریکا نیز حرمت بیمارستان ها را نگاه نمی دارد و وقتی آمریکا این کار را انجام می دهد، اسرائیل نیز این اجازه را می یابد که هرکاری که می خواهد انجام بدهد.
دیروز اسرائیل و امروز تکفیری ها/ اوضاع ضاحیه لبنان یک روز پس از انفجار + تصاویر
در دو انفجار روز گذشته (پنج شنبه) در محله «برج البراجنه» در منطقه ضاحیه در جنوب بیروت، 43 نفر شهید و 239 تن دیگر زخمی شدند. - در این انفجار که اولی به وسیله بمب کار گذاشته در موتور سیکلت و دومی به وسیله عامل انتحاری انجام گرفت ...
گروهک داعش دست پرورده آمریکا ونگلیس وعربستان سعودی وترکیه وقطر واسرائیل است.سکوت درمقابل جنایات حامیان تروریست ها پذیرفتن نیست. ریشه تروریسم درمنطقه خاورمیانه سیاست های آمریکا ومتحدانش است. حمایت آمریکا ومتحدانش ازگروه های تکفیری نشانه ترس استکبارازاسلام است. دستاورد آمریکا ومتحدانش درجنگ سوریه وعراق ولنبان ویمن و... فقط کشتاروحشیانه مردم مظلوم بی گناه است.تمام تروریست ها با دستورآمریکا ومتحدانش به سوریه وعراق ولنبان و... حمله کرده است.سازمان ملل باید ازدست کشورهای زورگو، کشورهای حامیان اصلی تروریست ها خارج شود.آمریکا واسرائیل وعربستان سعودی و داعش بزرگترین قاتل کودکان وانسانها بی گناه درمنطقه خاورمیانه هستند.
اردوغان: تروريسم دين ندارد
جنایتکارشماره یک ضد جنایتکاردرجه یک
تروریست ضد تروریست.
اردغان هیچ فرقی با تروریسم ندارد.
اردوغان وداعش ودیگر گروهک تکقیری ها برای ما یکی هستند.
حامیان تروریسم دین ندارد.
برکناری اسد به آمریکا و … چه مربوط است؟
اگر به آقایان اوباما، اولاند یا کامرون بگوییم از مقامتان کنارهگیری کنید آیا به حرف ما گوش میکنند و نمیگویند به شما چه مربوط است؟ پس آقایان چگونه از آقای اسد میخواهند که از مقامش استعفا دهد؟
جامعه بين الملل درمدت چهارسال است درجنگ سوریه وعراق ولبنان و...به مسئوليت خود در قبال حامیان تروريست ها عمل نکرده است وهمچنان نیزادامه دارد.
درخواست برای ارجاع پرونده جنایات حامیان داعش ومخالفان سوری و جبهه النصره ودیگر گروه های تکفیری ها مانند آمریکا وهم پیمانانش به دادگاه لاهه.
پیگیری جنایات جنگی ونسل کشی های این کشورهای مانند آمریکا وانگلیس وفرانسه وعربستان سعودی وقطرو امارات و اردن وترکیه وآلمان واسرائیل دردیوان بین المللی لاهه رسیدگی شود.
انفجار دیروز یک تجاوز کاملا ضد انسانی بود/ بان کی مون مقصراصلی جنایات داعش ومدعیان حقوق بشراست.