علیاکبر محتشمیپور پس از فتنه 88 تصمیم به کنارهگیری از فضای سیاسی کشور گرفت؛ وی در طی این چند سال «سکوت» مصلحتآمیز خود را حفظ کرده است و در مقطع فعلی همانند موسویخوئینیها تصمیم به بازگشت به دنیای سیاست دارد؛ او با رمز هشدار نسبت به بازگشت انجمن «حجتیه» و کنایه به علامه مصباح یزدی تمایل خود را برای نقشآفرینی ابزار کرده است.
به گزارش شهدای ایران، علیاکبر محتشمیپور رئیس کمیته صیانت از آرای موسوی، در انتخابات ریاست جمهوری سال 88، پس از فتنه ، تصمیم به کنارهگیری از فضای سیاسی کشور گرفت؛ وی در طی این چند سال «سکوت» مصلحتآمیز خود را حفظ کرده است و در مقطع فعلی همانند موسویخوئینیها تصمیم به بازگشت به دنیای سیاست دارد؛ او با رمز هشدار نسبت به بازگشت انجمن «حجتیه» و کنایه به علامه مصباح یزدی تمایل خود را برای نقشآفرینی ابزار کرده است.
علیاکبر محتشمیپور پیرامون پشتوانههای فکری حجتیه اظهار داشت: «پشتوانهاش یک بخشی پولدارها بودند و یک بخشی از آن به خارج از کشور و ریشههایی که در آن انگلیسیها به حوزه علمیه آسیب زده بودند برمیگردد. این میتوانست ریشه در آن تفکر و اندیشه بریتانیای پیر داشته باشد. یک بخشی هم مربوط میشد به خود ساواک و دربار که از این طریق افکار و اندیشه جوانها را منحرف میکرد؛ یعنی به جای اینکه مردم به خصوص نسل جوان و روشنفکر درباره مسائل مهم کشور خودشان که بحث حاکمیت و حکومت فکر کنند که کشور به کجا میرود و در خارج رابطه با کشورهای دیگر چه است و سیاستهای داخلی شاه مسائل کشاورزی و صنعتی مملکت را نابود میکند، به جای اینکه راجع به این چیزها فکر کنند و در رابطه با آن مبارزاتی را آغاز کنند، میرفتند دنبال اینکه بهاییت چه میگوید و با آنها مبارزه کنند و جوانهای بهایی میرفتند با انجمن حجتیه و با همدیگر درگیر میشدند و جوانهای ما از عالم واقع و عالم سیاست واقعی و درست دور میشدند و بهترین فرصت برای شاه بود که هر کاری دوست داشت انجام دهند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب پیرامون نفوذ انجمن حجتیه در ارکان ساختار جمهوری اسلامی اعلام هشدار کرد و افزود: «من معتقدم، دیگر از آن مرحله گذشته؛ یعنی از خط قرمزهای بسیار پررنگ عبور کردند و برخورد با اینها خیلی سخت شده است و تنها مدد الهی است که میتواند کمک کند و آن چیزی را که امام هشدار داد در گذشته امروز عین آتش زیر خاکستر است.»
وی سپس با پیرامون عضوگیری انجمن حجتیه و همپوشانی تفکری آن با جریان آیتالله مصباحیزدی اظهار داشت: «انجمن حجتیه بیشتر اعضایش تحصیلکرده هستند و اینها را از دانشگاهها انتخاب میکنند و چهرههای خوشفکر و خوشاستعداد را جمع میکنند و میآورند و اینها با سیستمهای جدید در دنیا آشنا هستند و روشهایشان هم برای حذف فیزیکی و غیرفیزیکی افراد مدرن است. اما برسیم به جریان مصباحیزدی در امروز. مصباحیزدی یک جریانی را در مملکت راه انداخته که در ارکان نظام، اعم از سپاه، بسیج، دستگاههای دولتی و همه را پشتیبانی میکند و او هم خشن است و هر کس غیر از این تفکر را داشته باشد، مرتدّ میدانند و معتقدند از دین خارج است و باید حذف شود. این دوتا هم دو روی یک سکه هستند، [میخندد] هم انجمن حجتیه و هم داستان خوارجِ این شکلی. این یعنی تفکر فرقهگرایانه که خودشان را حق مطلق میدانند و دیگران را باطل مطلق میدانند و واجبالحذف از صحنه روزگار میدانند، اصلا حق حیات برای مخالف خودشان قائل نیستند. براین اساس صرفا انجمن حجتیه نیست که این گرایش دارد، غیر از انجمن حجتیه هم وجود دارد.»
علیاکبر محتشمیپور پیرامون پشتوانههای فکری حجتیه اظهار داشت: «پشتوانهاش یک بخشی پولدارها بودند و یک بخشی از آن به خارج از کشور و ریشههایی که در آن انگلیسیها به حوزه علمیه آسیب زده بودند برمیگردد. این میتوانست ریشه در آن تفکر و اندیشه بریتانیای پیر داشته باشد. یک بخشی هم مربوط میشد به خود ساواک و دربار که از این طریق افکار و اندیشه جوانها را منحرف میکرد؛ یعنی به جای اینکه مردم به خصوص نسل جوان و روشنفکر درباره مسائل مهم کشور خودشان که بحث حاکمیت و حکومت فکر کنند که کشور به کجا میرود و در خارج رابطه با کشورهای دیگر چه است و سیاستهای داخلی شاه مسائل کشاورزی و صنعتی مملکت را نابود میکند، به جای اینکه راجع به این چیزها فکر کنند و در رابطه با آن مبارزاتی را آغاز کنند، میرفتند دنبال اینکه بهاییت چه میگوید و با آنها مبارزه کنند و جوانهای بهایی میرفتند با انجمن حجتیه و با همدیگر درگیر میشدند و جوانهای ما از عالم واقع و عالم سیاست واقعی و درست دور میشدند و بهترین فرصت برای شاه بود که هر کاری دوست داشت انجام دهند.»
این فعال سیاسی اصلاح طلب پیرامون نفوذ انجمن حجتیه در ارکان ساختار جمهوری اسلامی اعلام هشدار کرد و افزود: «من معتقدم، دیگر از آن مرحله گذشته؛ یعنی از خط قرمزهای بسیار پررنگ عبور کردند و برخورد با اینها خیلی سخت شده است و تنها مدد الهی است که میتواند کمک کند و آن چیزی را که امام هشدار داد در گذشته امروز عین آتش زیر خاکستر است.»
وی سپس با پیرامون عضوگیری انجمن حجتیه و همپوشانی تفکری آن با جریان آیتالله مصباحیزدی اظهار داشت: «انجمن حجتیه بیشتر اعضایش تحصیلکرده هستند و اینها را از دانشگاهها انتخاب میکنند و چهرههای خوشفکر و خوشاستعداد را جمع میکنند و میآورند و اینها با سیستمهای جدید در دنیا آشنا هستند و روشهایشان هم برای حذف فیزیکی و غیرفیزیکی افراد مدرن است. اما برسیم به جریان مصباحیزدی در امروز. مصباحیزدی یک جریانی را در مملکت راه انداخته که در ارکان نظام، اعم از سپاه، بسیج، دستگاههای دولتی و همه را پشتیبانی میکند و او هم خشن است و هر کس غیر از این تفکر را داشته باشد، مرتدّ میدانند و معتقدند از دین خارج است و باید حذف شود. این دوتا هم دو روی یک سکه هستند، [میخندد] هم انجمن حجتیه و هم داستان خوارجِ این شکلی. این یعنی تفکر فرقهگرایانه که خودشان را حق مطلق میدانند و دیگران را باطل مطلق میدانند و واجبالحذف از صحنه روزگار میدانند، اصلا حق حیات برای مخالف خودشان قائل نیستند. براین اساس صرفا انجمن حجتیه نیست که این گرایش دارد، غیر از انجمن حجتیه هم وجود دارد.»