ـ از صحبت های خیاط لباس حضرت آیت الله بهجیت(ره) نکته ای که برایم جالب بود اینکه آیت الله بهجت در ابتدا با او شرط کرده بود که برایش لباس های گران قیمت ندوزد.
به گزارش شهدای ایران، با توجه شروع ایام عزاداری و تبلیغی محرم، طلاب حوزه های علمیه با شوق و ذوق خاصی به دنبال کارهای تبلیغی رفته و در چند روز گذشته لوازم مورد نیاز تبلیغ خود را تهیه کردند و این روزها هر کدام مسؤولیت خطابه و منبر یک منطقه از کشور را به عهده گرفته اند.
در این میان از محله گذرخان قم که در ضلع شرقی خیابان ارم، مقابل میدان آستانه مقدسه عبور می کردم که مغازه های فروش لباس نظرم را به خود جلب کرد و به این فکر افتادم که اگر از فروشندگان لباس های روحانی گزارشی تهیه کنم مناسب این روزهاست.
از این رو وارد فروشگاه طلاب شدم، از آنجایی که چند روز باقی مانده بود به محرم مغازه ها به شدت شلوغ بود و هر مغازه ای که می رفتم حداقل با سه یا چهار نفر روحانی مواجه می شدم که مشغول خرید لباس بودند به همین خاطر فروشندگان از قبول مصاحبه صرف نظر می کردند.
بعد از اندکی صبر و انتظار و خلوت شدن مغازه ها به سراغ فروشنده ها رفتم و بعد از معرفی خودم و خبرگزاری رسا موفق به مصاحبه با آنها شدم که حرف های شنیدنی جالبی داشتند.
خیاط لباس آیت الله بهجت
در ابتدا وقتی که فروشندگان از خبرنگار بودن من با خبر شدند مغازه علی باباخانی را معرفی کردند که در زمان حیات آیت الله بهجت افتخار دوختن لباس آن عارف بزرگ جهان تشیع را داشت.
وقتی این گفته را از زبان همکارانش شنیدم خیلی شگفت زده شدم و با عجله سراغ مغازه علی باباخانی رفتم ولی مغازه او شدیدا شلوغ بود و امکان نداشت بشود با او به راحتی مصاحبه گرفت، با خودم گفتم کسی که لباس آیت الله بهجت را بدوزد باید هم مغازه اش اینطور شلوغ باشد.
بعد از مدتی انتظار وقتی دیدم مغازه اش خلوت نخواهد شد مجبور شدم خودم را در حالی که خیاط مشغول فروش بود معرفی کنم، وی با لهجه شیرین ترکی که داشت به گرمی از من استقبال کرد و همزمان با فروش اجناس خود به سوالات من هم جواب می داد.
باباخانی در ابتدا از سابقه کاری خود گفت که وی اولین تولید کننده لباس روحانی در قم بوده که از سال 1350 مشغول این کار است و تا امروز نزدیک 44 سال لباس روحانی می دوزد و می فروشد.
وی با تایید اینکه در زمان حیات آیت الله بهجت لباس آن بزرگوار را می دوختم، گفت: من 25 سال این افتخار را داشتم که لباس های آیت الله بهجت را بدوزم.
از وی خواستم تا بیشتر برایم از دوختن لباس آیت الله بهجت بگوید، او هم تشریح کرد: در اوایل هر چند وقت از دفترش با من تماس می گرفتند که برای اندازه گیری لباس، خدمت آیت الله بهجت مشرف شوم و قد او را اندازه بگیرم ولی در اواخر دیگر اندازه اش دستم آمده بود بدون رفتن به خانه اش لباس هایش را می دوختم.
از صحبت های باباخانی نکته ای که برایم جالب آمد اینکه آیت الله بهجت در ابتدا با او شرط کرده بود که برایش لباس های گران قیمت ندوزد و همیشه آن عارف بزرگوار لباس های معمولی می پوشید.
وی همچنین با گفتن حقایقی دیگر اینکه تا آخر عمر آیت الله شیخ جواد تبریزی لباس او را می دوختم و 10سال افتخار دوختن لباس های آیت الله گلپایگانی داشتم و زمان حیات آیت الله مرعشی نجفی لباس های این بزرگوار را هم می دوختم و الان هم لباس های آیت الله وحید خراسانی و شبیری زنجانی را می دوزم من را شیفته خود کرد.
فروش لباس روحانیت شغل بسیار پر برکتی است
بعد از مصاحبه با باباخانی انگیزه من نسبت به ادامه تهیه گزارش افزایش یافت و به سراغ یکی دیگر از فروشنده ها رفتم که مشغول دوخت و دوز قبا بودند که با معرفی خودم تعجب کردند و اصرار داشتند که از ایشان مصاحبه نگیرم ولی با پا فشاری من بالاخره راضی شدند درباره شغل خود چند جمله ای بگویند.
وی معتقد بود فروش لباس روحانیت شغل بسیار خوب و پر برکتی است و برکت آن را در زندگی خود با تمام وجود حس می کنم چرا که پولی که طلبه ها پرداخت می کنند از شهریه ها است.
فروشنده در جواب سوال من که آیا روحانیون هم اهل چونه زدن هستند، گفت: چونه زدن در بین طلبه هام هم مرسوم است؛ برخی به شوخی می گویند آن قدر باید چونه بزنی تا چونه ات عرق کند.
باقریان به زمان خوب فروش لباس روحانیت اشاره کرد و خاطر نشان کرد: با نزدیک شدن به ایام محرم و رمضان و روز عید غدیر اوج فروش ما می شود و اوج بیکاری ما هم در ماه رمضان و محرم و سفر است.
وی بر این باور بود که از آنجایی که این لباس منتسب به پیامبر و اهل بیت(ع) است باید به لباس روحانیت با دید دیگری نگاه کرد و احترام خاصی دارد و به همین خاطر به این شغل همیشه افتخار می کنم.
طلبه ها مشتریان با اخلاقی هستند
در یکی از مغازه ها فروشنده جوانی بود که نظر من را به خود جلب کرد از این رو علاقه مند شدم نظر او را از این شغلی که دارد جویا شوم و بلافاصله به سراغ او رفتم در حالی‌که داخل مغازه اش مشتریان طلبه مشغول قیمت و امتحان کردن عبا و قبا بودند.
کمی حوصله کردم، مغازه سید احمد حسینی خلوت شد و مشغول گپ و گفت شدیم که در ابتدا به رضایت خود از شغلش اشاره کرد و تصریح کرد: من خیلی خوشحال هستم که در طول روز با طلبه ها و روحانیان سرکار دارم که هر کدام از شهرها حتی کشور های مختلف برای تحصیل علوم معارف اسلامی به قم تشریف آورده اند.
وی همچنین درباره اینکه طلبه ها چطور مشتریانی هستند، خاطرنشان کرد: روحانی ها هم مثل سایر افراد خوب و بد دارد ولی در کل مشتریان با اخلاقی هستند که اکثر آنها با رفتار، اخلاق و کردارشان روحانیت خود را ثابت می کنند و با فروشنده به خوبی رفتار می کنند.
فروشنده جوان بر این باور بود که از آنجایی که با لباس پیامبر و اهل بیت(ع) سر و کار دارد شغل پر برکت و خوبی است.
در میان طلبه ها هم افراد مغرور وجود دارد
بعد از پایان مصاحبه، سید احمد حسینی من را به مغازه کناریش برد و بعد از معرفی من گفت از این فروشنده هم مصاحبه بگیرم و من هم با خوشحالی قبول کردم؛ این فروشنده هم مثل سید احمد جوان بود که در یک مغازه کوچکی در ابعاد تقریبا 5متری مشغول فروش لباس روحانی بود.
وقتی که کمی با هم صحبت کردیم فهمیدم که وی از شغل خود راضی نیست و بر این نظر بود که این شغل درآمد چندان خوبی ندارد و می توانست با کمی تلاش، پیشرفت خوبی در کسب و کار داشته باشد.
کسانی که لباس روحانیت را می پوشند حرمت آن را حفظ کنند
مهدی روحانی دیگر فروشنده ای بود که با اصرار زیاد موفق به مصاحبه با ایشان شدم که برای من حرف هایش جالب بود، چرا که وی در گذشته طلبه بوده و حتی تبلیغ هم رفته بود.
روحانی بر این باور بود که فروش لباس روحانیت شغل مقدسی است چرا که شخص فروشنده همیشه با سربازان امام زمان(عج) سر و کار دارد و قطعا پول آنها هم با برکت است.
وی از آنجایی که سابقه ای تبلیغی و پوشیدن این لباس را داشت، یادآور شد: خواهش می کنم کسانی که این لباس را می پوشند حرمت و قداست آن را حفظ کنند چرا که مردم به این لباس با عنوان لباس پیامبر و اهل بیت(ع) نگاه می کنند.
در این میان از محله گذرخان قم که در ضلع شرقی خیابان ارم، مقابل میدان آستانه مقدسه عبور می کردم که مغازه های فروش لباس نظرم را به خود جلب کرد و به این فکر افتادم که اگر از فروشندگان لباس های روحانی گزارشی تهیه کنم مناسب این روزهاست.
از این رو وارد فروشگاه طلاب شدم، از آنجایی که چند روز باقی مانده بود به محرم مغازه ها به شدت شلوغ بود و هر مغازه ای که می رفتم حداقل با سه یا چهار نفر روحانی مواجه می شدم که مشغول خرید لباس بودند به همین خاطر فروشندگان از قبول مصاحبه صرف نظر می کردند.
بعد از اندکی صبر و انتظار و خلوت شدن مغازه ها به سراغ فروشنده ها رفتم و بعد از معرفی خودم و خبرگزاری رسا موفق به مصاحبه با آنها شدم که حرف های شنیدنی جالبی داشتند.
خیاط لباس آیت الله بهجت
در ابتدا وقتی که فروشندگان از خبرنگار بودن من با خبر شدند مغازه علی باباخانی را معرفی کردند که در زمان حیات آیت الله بهجت افتخار دوختن لباس آن عارف بزرگ جهان تشیع را داشت.
وقتی این گفته را از زبان همکارانش شنیدم خیلی شگفت زده شدم و با عجله سراغ مغازه علی باباخانی رفتم ولی مغازه او شدیدا شلوغ بود و امکان نداشت بشود با او به راحتی مصاحبه گرفت، با خودم گفتم کسی که لباس آیت الله بهجت را بدوزد باید هم مغازه اش اینطور شلوغ باشد.
بعد از مدتی انتظار وقتی دیدم مغازه اش خلوت نخواهد شد مجبور شدم خودم را در حالی که خیاط مشغول فروش بود معرفی کنم، وی با لهجه شیرین ترکی که داشت به گرمی از من استقبال کرد و همزمان با فروش اجناس خود به سوالات من هم جواب می داد.
باباخانی در ابتدا از سابقه کاری خود گفت که وی اولین تولید کننده لباس روحانی در قم بوده که از سال 1350 مشغول این کار است و تا امروز نزدیک 44 سال لباس روحانی می دوزد و می فروشد.
وی با تایید اینکه در زمان حیات آیت الله بهجت لباس آن بزرگوار را می دوختم، گفت: من 25 سال این افتخار را داشتم که لباس های آیت الله بهجت را بدوزم.
از وی خواستم تا بیشتر برایم از دوختن لباس آیت الله بهجت بگوید، او هم تشریح کرد: در اوایل هر چند وقت از دفترش با من تماس می گرفتند که برای اندازه گیری لباس، خدمت آیت الله بهجت مشرف شوم و قد او را اندازه بگیرم ولی در اواخر دیگر اندازه اش دستم آمده بود بدون رفتن به خانه اش لباس هایش را می دوختم.
از صحبت های باباخانی نکته ای که برایم جالب آمد اینکه آیت الله بهجت در ابتدا با او شرط کرده بود که برایش لباس های گران قیمت ندوزد و همیشه آن عارف بزرگوار لباس های معمولی می پوشید.
وی همچنین با گفتن حقایقی دیگر اینکه تا آخر عمر آیت الله شیخ جواد تبریزی لباس او را می دوختم و 10سال افتخار دوختن لباس های آیت الله گلپایگانی داشتم و زمان حیات آیت الله مرعشی نجفی لباس های این بزرگوار را هم می دوختم و الان هم لباس های آیت الله وحید خراسانی و شبیری زنجانی را می دوزم من را شیفته خود کرد.
فروش لباس روحانیت شغل بسیار پر برکتی است
بعد از مصاحبه با باباخانی انگیزه من نسبت به ادامه تهیه گزارش افزایش یافت و به سراغ یکی دیگر از فروشنده ها رفتم که مشغول دوخت و دوز قبا بودند که با معرفی خودم تعجب کردند و اصرار داشتند که از ایشان مصاحبه نگیرم ولی با پا فشاری من بالاخره راضی شدند درباره شغل خود چند جمله ای بگویند.
وی معتقد بود فروش لباس روحانیت شغل بسیار خوب و پر برکتی است و برکت آن را در زندگی خود با تمام وجود حس می کنم چرا که پولی که طلبه ها پرداخت می کنند از شهریه ها است.
فروشنده در جواب سوال من که آیا روحانیون هم اهل چونه زدن هستند، گفت: چونه زدن در بین طلبه هام هم مرسوم است؛ برخی به شوخی می گویند آن قدر باید چونه بزنی تا چونه ات عرق کند.
باقریان به زمان خوب فروش لباس روحانیت اشاره کرد و خاطر نشان کرد: با نزدیک شدن به ایام محرم و رمضان و روز عید غدیر اوج فروش ما می شود و اوج بیکاری ما هم در ماه رمضان و محرم و سفر است.
وی بر این باور بود که از آنجایی که این لباس منتسب به پیامبر و اهل بیت(ع) است باید به لباس روحانیت با دید دیگری نگاه کرد و احترام خاصی دارد و به همین خاطر به این شغل همیشه افتخار می کنم.
طلبه ها مشتریان با اخلاقی هستند
در یکی از مغازه ها فروشنده جوانی بود که نظر من را به خود جلب کرد از این رو علاقه مند شدم نظر او را از این شغلی که دارد جویا شوم و بلافاصله به سراغ او رفتم در حالی‌که داخل مغازه اش مشتریان طلبه مشغول قیمت و امتحان کردن عبا و قبا بودند.
کمی حوصله کردم، مغازه سید احمد حسینی خلوت شد و مشغول گپ و گفت شدیم که در ابتدا به رضایت خود از شغلش اشاره کرد و تصریح کرد: من خیلی خوشحال هستم که در طول روز با طلبه ها و روحانیان سرکار دارم که هر کدام از شهرها حتی کشور های مختلف برای تحصیل علوم معارف اسلامی به قم تشریف آورده اند.
وی همچنین درباره اینکه طلبه ها چطور مشتریانی هستند، خاطرنشان کرد: روحانی ها هم مثل سایر افراد خوب و بد دارد ولی در کل مشتریان با اخلاقی هستند که اکثر آنها با رفتار، اخلاق و کردارشان روحانیت خود را ثابت می کنند و با فروشنده به خوبی رفتار می کنند.
فروشنده جوان بر این باور بود که از آنجایی که با لباس پیامبر و اهل بیت(ع) سر و کار دارد شغل پر برکت و خوبی است.
در میان طلبه ها هم افراد مغرور وجود دارد
بعد از پایان مصاحبه، سید احمد حسینی من را به مغازه کناریش برد و بعد از معرفی من گفت از این فروشنده هم مصاحبه بگیرم و من هم با خوشحالی قبول کردم؛ این فروشنده هم مثل سید احمد جوان بود که در یک مغازه کوچکی در ابعاد تقریبا 5متری مشغول فروش لباس روحانی بود.
وقتی که کمی با هم صحبت کردیم فهمیدم که وی از شغل خود راضی نیست و بر این نظر بود که این شغل درآمد چندان خوبی ندارد و می توانست با کمی تلاش، پیشرفت خوبی در کسب و کار داشته باشد.
کسانی که لباس روحانیت را می پوشند حرمت آن را حفظ کنند
مهدی روحانی دیگر فروشنده ای بود که با اصرار زیاد موفق به مصاحبه با ایشان شدم که برای من حرف هایش جالب بود، چرا که وی در گذشته طلبه بوده و حتی تبلیغ هم رفته بود.
وی درباره اینکه چگونه وارد این شغل شده است گفت: از آنجایی که من در دریافت وجوهات شرعی و استفاده از آن احتیاط می کردم به این شغل رو آوردم و با انتخاب این شغل خواستم با اهل علم تماس داشته باشم.
روحانی بر این باور بود که فروش لباس روحانیت شغل مقدسی است چرا که شخص فروشنده همیشه با سربازان امام زمان(عج) سر و کار دارد و قطعا پول آنها هم با برکت است.
وی از آنجایی که سابقه ای تبلیغی و پوشیدن این لباس را داشت، یادآور شد: خواهش می کنم کسانی که این لباس را می پوشند حرمت و قداست آن را حفظ کنند چرا که مردم به این لباس با عنوان لباس پیامبر و اهل بیت(ع) نگاه می کنند.
