ايام انتخابات مجلس خبرگان رهبري در اسفندماه سال جاري نزديك است و همزمان اخبار گوناگون درباره برنامههاي حزبي گوناگون براي اين انتخابات به گوش ميرسد. نكته جالب اينجاست كه همگان بر اين نكته تأكيد ميكنند كه اين انتخابات يك رقابت غيرحزبي و البته تخصصي است.
شهدای ایران:ايام انتخابات مجلس خبرگان رهبري در اسفندماه سال جاري نزديك است و همزمان اخبار گوناگون درباره برنامههاي حزبي گوناگون براي اين انتخابات به گوش ميرسد. نكته جالب اينجاست كه همگان بر اين نكته تأكيد ميكنند كه اين انتخابات يك رقابت غيرحزبي و البته تخصصي است.
اين مسئله به جنبههاي گوناگون وظايف اين مجلس بازميگردد كه عملاً جايي براي سياسيكاري و اقدامات گوناگون در اين مجلس نميگذارد. اين مسئله به آن اندازه بديهي است كه حتي هاشميرفسنجاني كه خود سالها رياست مجلس خبرگان را برعهده داشت، بر اين نكته تأكيد كرده كه مجلس خبرگان يك نهاد غيرسياسي است.
هاشميرفسنجاني در گفتوگوي خود با خبرگزاري ايسنا تأكيد ميكند: خبرگان خيلي حساس است، نبايد سليقههاي باندي و تفكرات جناحي در آن دخالت داشته باشد، انتخابات آن هم مهم است. اگر انتخابات خبرگان باندي و جناحي باشد، خود مجلس در جامعه كم اعتبار ميشود كه ضررهايش به پايههاي نظام ميرسد.
اصلاً مصلحت نيست كه هر كسي با هر هدفي براي اعتبار رهبري نظام كه كار مجلس خبرگان است، در جامعه شبهه درست كند.
اگر جايگاه رهبري را در افكار عمومي ضعيف كنيم، پايه انقلاب سست ميشود. به نظرم هركس نگاه باندي به انتخابات خبرگان داشته باشد، به انقلاب خيانت ميكند.
با وجود اين موضعگيري صريح و روشن به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان با نگرش خاص خود درصدد وارد كردن مهرههاي خود به مجلس خبرگان هستند كه البته در اين باره نيز با موانع متعدي روبهرو هستند.
مهمترين مانعي كه در مقابل اصلاحطلبان براي حضور مؤثر در اين انتخابات وجود دارد، بحث رد صلاحيت نامزدهاي اصلاحطلبان توسط شوراي نگهبان قانون اساسي است كه مسئوليت نظارت بر اين انتخابات را برعهده دارد.
راهبرد جديد اصلاحطلبان چيست
براساس قانون، شوراي نگهبان در عين اينكه سنجش ديني نامزدهاي خبرگان رهبري را برعهده دارد، وظيفه دارد تا صلاحيت كلي آنان را نيز تأييد كند و اينجا همان نقطهاي است كه نامزدهاي اصلاحطلبان به مشكل بر ميخورند.
عملكرد اصلاحطلبان و مهرههاي وابسته به آنان سبب شده است تا كوچكترين شك و ترديدي نسبت به ردصلاحيت نامزدهاي احتمالي آنان چه در انتخابات مجلس و چه در انتخابات مجلس خبرگان رهبري وجود نداشته باشد به خصوص آنكه در مورد مجلس خبرگان رهبري حساسيتهاي فراواني نسبت به نامزدها وجود دارد.
با وجود اين اصلاحطلبان اميدوارند بتوانند از راههاي گوناگون نامزدها را وارد گود انتخابات كنند. تغيير اساسي كه در راهبرد اصلاحطلبان براي ورود به مجلس خبرگان انديشيده شده است، حضور مؤثر تمام چهرههايي است كه به نحوي داراي اعتباري در مجموعه داخلي نظام هستند. در حقيقت اصلاحطلبان اميدوارند با تمام قدرت در جريان ثبتنام انتخاباتها حضور پيدا كنند و به اين ترتيب هزينه ردصلاحيتها را براي مجموعه نظام بالا ببرند.
در صورت تحقق اين نقشه اين امكان وجود دارد كه به اين ترتيب برخي از كانديداهاي آنان از فيلتر شوراي نگهبان بگذرند. به اين ترتيب حداقل امكان يك حضور حداقلي در مجلس خبرگان براي آنان فراهم ميشود.
بديل چنين راهبردي را ميتوان در بحث انتخابات مجلس شوراي اسلامي ديد كه از طريق به ميان آوردن شخصيتي به نام ناطقنوري اجرا ميشود؛ شخصيتي كه قرار است تمام مشكلات اصلاحطلبان را در ردصلاحيتها حل كرده و بحث فتنه 88 را به يك نقطه مناسب برساند، بدون آنكه اصلاحطلبان مجبور شوند هزينه اقدامات خود را پرداخت كرده يا مجبور به عذرخواهي شوند.
در اين ميان مرحله تازه اين نقشه را ميتوان طرح شدن جدي حضور سيدحسن خميني در انتخابات مجلس خبرگان دانست.
چرا سيدحسن خميني وارد عمل شد
بارها و بارها بسياري از تحليلگران بر اين نكته تأكيد كردهاند كه اصلاحطلبان به دنبال استفاده ابزاري از سيدحسن خميني براي حضور در عرصه انتخابات هستند.
حالا به نظر ميرسد كه زمان عملي شدن اين نظريه به نقطه اجرا رسيده است؛ نقطهاي كه ميتواند معادلات حضور در انتخابات را به طور كامل دگرگون كند. چندي پيش هفتهنامه صدا كه به عنوان ارگان اصلي حزب كارگزاران در عرصه انتخابات عمل ميكند، در مطلبي به اين نكته اشاره كرد كه چهرههاي باسابقه اصلاحطلب از سيدحسن خميني خواستهاند خود را براي اين دوره از انتخابات آماده سازد. اصلاحطلبان كه در انتخابات پيشين از محل ردصلاحيتها و آزمون كتبي فقهي ضربه خوردند حتي از سيدحسن خميني خواستهاند در صورتي كه شوراي نگهبان خواستار حضور وي در آزمون علمي اجتهاد شد، آن را بپذيرد و شركت كند.
گرچه تاكنون سيدحسن خميني براي حضور در عرصه انتخابات خبرگان جواب روشني نداده اما در صورت جواب مثبت سيدحسن موجي از حضور شخصيتهاي اصلاحطلب آغاز خواهد شد كه تاكنون سعي ميكردند از عرصه سياست به دور بمانند. شخصيتهايي همانند موسويخويينيها كه اغلب از وي به عنوان مغز متفكر اصلاحطلبان ياد ميشود و تاكنون نيز سكوت رسانهاي پيشه كرده است. همچنين برخي اخبار از ورود شخصيتي همچون شيخ يوسف صانعي نيز سخن گفتهاند. البته احزاب اصلاحطلب به جز مجمع روحانيون و مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم عموماً نيرويي براي حضور در انتخابات خبرگان ندارند.
با اين حال همچنان به نظر ميرسد كه مجمع روحانيون مبارز محور اصلي اصلاحطلبان براي حضور در انتخابات مجلس باقي بماند؛ محوري كه قرار است همگي آنها در پيرامون سيدحسن خميني جمع شود.
ليست نهايي اصلاحطلبان چه ميتواند باشد
از سوي ديگر ليستهاي ديگري وجود دارد كه در كنار ليست اصلاحطلبان به عنوان يا تركيبي از آن ارائه ميشود.
برخي منابع آگاه بر اين نكته تأكيد دارند، علياكبر هاشميرفسنجاني، حسن روحاني، سيدحسن خميني، مجيد انصاري(نماينده سابق مجلس خبرگان)، محمود علوي(وزير اطلاعات و عضو فعلي مجلس خبرگان)، علي يونسي(وزير پيشين اطلاعات)، سيدهادي خامنهاي (نماينده سابق مجلس خبرگان)، علياكبر محتشميپور(نماينده سابق مجلس خبرگان)، محسن موسويتبريزي(نماينده سابق مجلس خبرگان) هاشمزاده هريسي(عضو فعلي مجلس خبرگان)، محمدعلي شهيدي(معاون رئيسجمهور و رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران) و سيدمحسن خرازي(عضو فعلي مجلس خبرگان)، ابوالقاسم عليدوست(عضو جامعه مدرسين)، محمدجواد فاضللنكراني(عضو جامعه مدرسين)، سيدمحمد غروي(عضو جامعه مدرسين) و علوي بروجردي(از اساتيد برجسته حوزه علميه قم) از جمله افرادي هستند كه در نهايت از تجميع اين دو ليست خارج شود.
البته در اين ميان تكليف نهايي اين ليست منوط به اين است كه اصلاحطلبان نيز روي اين ليست احتمالي به اجماع برسند، اما به نظر ميرسد كه هنوز اصلاحطلبان اصرار بيشتري بر ورود برخي شخصيتها به اين ليست دارند.
اصلاحطلبان تكليف خود را با فتنه روشن كنند
با همه اين تفاصيل به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان همان راهبردي را كه در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در پيش گرفتهاند، به نوعي ديگر در انتخابات مجلس خبرگان در پيش گرفتهاند.
البته اين مسئله در صورتي قابل اجراست كه تلقي آنان در حوزه اجراي قانون توسط نظام و عقبنشيني در مقابل به ميدان آمدن چهرههاي مطرح عملي شود كه البته تجربه فتنه سال 88 نشان داده است كه نظام به هيچ عنوان در مقابل بيقانوني كوتاه نخواهد آمد.
اصلاحطلبان بخواهند يا نخواهند بايد تكليف خود را با فتنه روشن كنند؛ يا از آن تبري بجويند يا در نهايت در صورت پايبندي به آن توقع ورود به نظام نداشته باشند.
*جوان
اين مسئله به جنبههاي گوناگون وظايف اين مجلس بازميگردد كه عملاً جايي براي سياسيكاري و اقدامات گوناگون در اين مجلس نميگذارد. اين مسئله به آن اندازه بديهي است كه حتي هاشميرفسنجاني كه خود سالها رياست مجلس خبرگان را برعهده داشت، بر اين نكته تأكيد كرده كه مجلس خبرگان يك نهاد غيرسياسي است.
هاشميرفسنجاني در گفتوگوي خود با خبرگزاري ايسنا تأكيد ميكند: خبرگان خيلي حساس است، نبايد سليقههاي باندي و تفكرات جناحي در آن دخالت داشته باشد، انتخابات آن هم مهم است. اگر انتخابات خبرگان باندي و جناحي باشد، خود مجلس در جامعه كم اعتبار ميشود كه ضررهايش به پايههاي نظام ميرسد.
اصلاً مصلحت نيست كه هر كسي با هر هدفي براي اعتبار رهبري نظام كه كار مجلس خبرگان است، در جامعه شبهه درست كند.
اگر جايگاه رهبري را در افكار عمومي ضعيف كنيم، پايه انقلاب سست ميشود. به نظرم هركس نگاه باندي به انتخابات خبرگان داشته باشد، به انقلاب خيانت ميكند.
با وجود اين موضعگيري صريح و روشن به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان با نگرش خاص خود درصدد وارد كردن مهرههاي خود به مجلس خبرگان هستند كه البته در اين باره نيز با موانع متعدي روبهرو هستند.
مهمترين مانعي كه در مقابل اصلاحطلبان براي حضور مؤثر در اين انتخابات وجود دارد، بحث رد صلاحيت نامزدهاي اصلاحطلبان توسط شوراي نگهبان قانون اساسي است كه مسئوليت نظارت بر اين انتخابات را برعهده دارد.
راهبرد جديد اصلاحطلبان چيست
براساس قانون، شوراي نگهبان در عين اينكه سنجش ديني نامزدهاي خبرگان رهبري را برعهده دارد، وظيفه دارد تا صلاحيت كلي آنان را نيز تأييد كند و اينجا همان نقطهاي است كه نامزدهاي اصلاحطلبان به مشكل بر ميخورند.
عملكرد اصلاحطلبان و مهرههاي وابسته به آنان سبب شده است تا كوچكترين شك و ترديدي نسبت به ردصلاحيت نامزدهاي احتمالي آنان چه در انتخابات مجلس و چه در انتخابات مجلس خبرگان رهبري وجود نداشته باشد به خصوص آنكه در مورد مجلس خبرگان رهبري حساسيتهاي فراواني نسبت به نامزدها وجود دارد.
با وجود اين اصلاحطلبان اميدوارند بتوانند از راههاي گوناگون نامزدها را وارد گود انتخابات كنند. تغيير اساسي كه در راهبرد اصلاحطلبان براي ورود به مجلس خبرگان انديشيده شده است، حضور مؤثر تمام چهرههايي است كه به نحوي داراي اعتباري در مجموعه داخلي نظام هستند. در حقيقت اصلاحطلبان اميدوارند با تمام قدرت در جريان ثبتنام انتخاباتها حضور پيدا كنند و به اين ترتيب هزينه ردصلاحيتها را براي مجموعه نظام بالا ببرند.
در صورت تحقق اين نقشه اين امكان وجود دارد كه به اين ترتيب برخي از كانديداهاي آنان از فيلتر شوراي نگهبان بگذرند. به اين ترتيب حداقل امكان يك حضور حداقلي در مجلس خبرگان براي آنان فراهم ميشود.
بديل چنين راهبردي را ميتوان در بحث انتخابات مجلس شوراي اسلامي ديد كه از طريق به ميان آوردن شخصيتي به نام ناطقنوري اجرا ميشود؛ شخصيتي كه قرار است تمام مشكلات اصلاحطلبان را در ردصلاحيتها حل كرده و بحث فتنه 88 را به يك نقطه مناسب برساند، بدون آنكه اصلاحطلبان مجبور شوند هزينه اقدامات خود را پرداخت كرده يا مجبور به عذرخواهي شوند.
در اين ميان مرحله تازه اين نقشه را ميتوان طرح شدن جدي حضور سيدحسن خميني در انتخابات مجلس خبرگان دانست.
چرا سيدحسن خميني وارد عمل شد
بارها و بارها بسياري از تحليلگران بر اين نكته تأكيد كردهاند كه اصلاحطلبان به دنبال استفاده ابزاري از سيدحسن خميني براي حضور در عرصه انتخابات هستند.
حالا به نظر ميرسد كه زمان عملي شدن اين نظريه به نقطه اجرا رسيده است؛ نقطهاي كه ميتواند معادلات حضور در انتخابات را به طور كامل دگرگون كند. چندي پيش هفتهنامه صدا كه به عنوان ارگان اصلي حزب كارگزاران در عرصه انتخابات عمل ميكند، در مطلبي به اين نكته اشاره كرد كه چهرههاي باسابقه اصلاحطلب از سيدحسن خميني خواستهاند خود را براي اين دوره از انتخابات آماده سازد. اصلاحطلبان كه در انتخابات پيشين از محل ردصلاحيتها و آزمون كتبي فقهي ضربه خوردند حتي از سيدحسن خميني خواستهاند در صورتي كه شوراي نگهبان خواستار حضور وي در آزمون علمي اجتهاد شد، آن را بپذيرد و شركت كند.
گرچه تاكنون سيدحسن خميني براي حضور در عرصه انتخابات خبرگان جواب روشني نداده اما در صورت جواب مثبت سيدحسن موجي از حضور شخصيتهاي اصلاحطلب آغاز خواهد شد كه تاكنون سعي ميكردند از عرصه سياست به دور بمانند. شخصيتهايي همانند موسويخويينيها كه اغلب از وي به عنوان مغز متفكر اصلاحطلبان ياد ميشود و تاكنون نيز سكوت رسانهاي پيشه كرده است. همچنين برخي اخبار از ورود شخصيتي همچون شيخ يوسف صانعي نيز سخن گفتهاند. البته احزاب اصلاحطلب به جز مجمع روحانيون و مجمع محققين و مدرسين حوزه علميه قم عموماً نيرويي براي حضور در انتخابات خبرگان ندارند.
با اين حال همچنان به نظر ميرسد كه مجمع روحانيون مبارز محور اصلي اصلاحطلبان براي حضور در انتخابات مجلس باقي بماند؛ محوري كه قرار است همگي آنها در پيرامون سيدحسن خميني جمع شود.
ليست نهايي اصلاحطلبان چه ميتواند باشد
از سوي ديگر ليستهاي ديگري وجود دارد كه در كنار ليست اصلاحطلبان به عنوان يا تركيبي از آن ارائه ميشود.
برخي منابع آگاه بر اين نكته تأكيد دارند، علياكبر هاشميرفسنجاني، حسن روحاني، سيدحسن خميني، مجيد انصاري(نماينده سابق مجلس خبرگان)، محمود علوي(وزير اطلاعات و عضو فعلي مجلس خبرگان)، علي يونسي(وزير پيشين اطلاعات)، سيدهادي خامنهاي (نماينده سابق مجلس خبرگان)، علياكبر محتشميپور(نماينده سابق مجلس خبرگان)، محسن موسويتبريزي(نماينده سابق مجلس خبرگان) هاشمزاده هريسي(عضو فعلي مجلس خبرگان)، محمدعلي شهيدي(معاون رئيسجمهور و رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران) و سيدمحسن خرازي(عضو فعلي مجلس خبرگان)، ابوالقاسم عليدوست(عضو جامعه مدرسين)، محمدجواد فاضللنكراني(عضو جامعه مدرسين)، سيدمحمد غروي(عضو جامعه مدرسين) و علوي بروجردي(از اساتيد برجسته حوزه علميه قم) از جمله افرادي هستند كه در نهايت از تجميع اين دو ليست خارج شود.
البته در اين ميان تكليف نهايي اين ليست منوط به اين است كه اصلاحطلبان نيز روي اين ليست احتمالي به اجماع برسند، اما به نظر ميرسد كه هنوز اصلاحطلبان اصرار بيشتري بر ورود برخي شخصيتها به اين ليست دارند.
اصلاحطلبان تكليف خود را با فتنه روشن كنند
با همه اين تفاصيل به نظر ميرسد كه اصلاحطلبان همان راهبردي را كه در انتخابات مجلس شوراي اسلامي در پيش گرفتهاند، به نوعي ديگر در انتخابات مجلس خبرگان در پيش گرفتهاند.
البته اين مسئله در صورتي قابل اجراست كه تلقي آنان در حوزه اجراي قانون توسط نظام و عقبنشيني در مقابل به ميدان آمدن چهرههاي مطرح عملي شود كه البته تجربه فتنه سال 88 نشان داده است كه نظام به هيچ عنوان در مقابل بيقانوني كوتاه نخواهد آمد.
اصلاحطلبان بخواهند يا نخواهند بايد تكليف خود را با فتنه روشن كنند؛ يا از آن تبري بجويند يا در نهايت در صورت پايبندي به آن توقع ورود به نظام نداشته باشند.
*جوان