برخی ارزیابیهای راهبردی نشان میدهد رفتارها و گفتارهای هنجارشکنانه ی اعضای اصلاحطلب دولت، در راستای استراتژی های دشمنان این انقلاب قرار میگیرد. آنها در یک استراتژی جدید، به دنبال «تغییر رفتار» نظام هستند.
به گزارش شهدای ایران، استفاده از زنان در مسؤلیتهای سطح بالای دولتی، از جمله شعارهایی است که حالا سالها است در رأس برنامههای تبلیغاتی نامزدهای مختلف متمایل به جناح چپِ انتخابات ریاست جمهوری؛ جا خوش کرده است، دولت یازدهم و کابینهی «تدبیر و امید» هم از این قاعده مستثنا نبود. شیخ حسن روحانی؛ در جریان مبارزات انتخاباتی خود برای انتخابات 92، سپردن مسؤلیت های مهم کشوری به زنان، و عضویت ایشان در هیأت دولت را به عنوان یکی از اهم برنامه های انتخاباتی اش معرفی میکرد. این دست شعارها که به اعتقاد بیشتر ناظرین سیاسی برای جلب حمایت زنان و دختران پاک طینت این سرزمین صورت می گرفت، اغلب با چاشنی برخی ادعاها و شعارهای پوپولیستی که بعضی هاشان رنگ و بوی تفکرات فمینیستی هم میدادند، همراه میشد. به این ترتیب نامزدهای متمایل به جریان اصلاحات، و از جمله شیخ حسن روحانی؛ می کوشیدند با طرح این چنین مسایلی، ضمن متحجر جلوه دادن رُقبایشان، با بهرهبرداری سیاسی از مطالبات بعضاً بهحق و بهجای زنان این مملکت، آرای آنها را تصاحب کرده و به این ترتیب و به هر قیمتی که هست به قدرت برسند.
اکنون اما، و بعد از گذشت بیش از نیمی از عمر دولت یازدهم، بررسی عملکرد دولتزنان کابینهی روحانی؛ می تواند صحت و سقم شعارهای پوپولیستی ایشان و حامیانش را دربارهی اهمیت دادن به زنان و استیفای حقوقشان، ارزیابی کرد.
شعاری که فراموش شد!
بعد از اعلام اسامی وزرای پیشنهادی روحانی به مجلس بود که روشن شد رییس جمهور جدید برای تصدی مسؤلیت هیچیک از وزارتخانههای دولتش به زنان اعتماد نکرده، و به این ترتیب علیرغم اینکه در دولتهای گذشته دکتر «مرضیه وحید دستجردی» به عنوان نخستین وزیر زن کابینه معرفی شده بود، هیچ کدام از وزارتخانهها در این دولت سهم زنان نشد.
بههرترتیب اما رییس جمهور که احتمالاً نمیخواست وعده های انتخاباتی اش را فراموش کند این بار به جای انتخاب وزرا از بین جامعه بانوان کشور، دو تن از معاونین اش را از میان این قشر انتخاب کرد، معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی. که به ترتیب هریک و با نظر روحانی؛ سکاندار اداره ی سازمان حفاظت از محیط زیست و معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری شدند. انتخابهایی که از همان ابتدا و با توجه به سابقه پررنگ سیاسی هر دو نفر، و تعلقات شدید آنها به احزاب منحله و رادیکال اصلاحطلب؛ بیش از اندازه سیاسی مینمود، تصوری که بعدها و با رصد تحرکات و عملکرد این هردو نفر در بیش از دو سال گذشته، به واقعیت تبدیل شد.
معاون همنوا با سگواپسان!
از طرفی معصومه ابتکار، معاون جنجالی آقای رییس جمهور، که در پوشش ردای مسؤلیت سازمان حفاظت محیط و به نام دغدغه برای کوه و جنگل و جانوران این سرزمین، عملاً به سیاسی کاری و حمایت و شرکت از میتینگ های سیاسی احزاب رادیکال می پردازد، و با اظهارنظرهای اغلب بی ربط و بیجای خود؛ هراز چندگاهی برای رسانه های بیگانه و معاند خوراک خبری و تبلیغاتی برای حمله به نظام مقدس جمهوری اسلامی تهیه میکند. ابتکار در حالی که به اذعان شواهد، کمترین تلاشی برای رفع مشکلات زیست محیطی مردم انجام نمیدهد، همواره و مشتاقانه پیگیر فعالیتهای حزبی و حمایت و سخنرانی در جمع اصلاحطلبان رادیکال است. به این ترتیب خانم معاون، سال گذشته و در حالی که مردم استان های جنوبغرب و غربی کشور، اسیر مشکلات ناشی از گرد و غبار بودند و با ریزگردها دست و پنجه نرم می کردند، ترجیح داد تا بیتوجه به دردها و آلام مردم، در تجمع سگواپسان شرکت کند. وی همچنین و در تازه ترین اقدام هنجارشکنانه ی خود، به عنوان اولین مسؤل رسمی نظام با شبکه ی سلطنتی انگلستان مصاحبه کرد؛ و سفره ی درد و دلهای حزبی خود را پیش روی آنها گشود.
شهیندخت مولاوردی، یک مشارکتی افراطی
شهیندخت مولاوردی، معاون دیگر حسن روحانی هم، در حالی سابقه ی عضویت طولانی در احزاب منحله و رادیکال اصلاحطلب را در کارنامه ی خود دارد، که در تمام دوران مسؤلیتش و به اعتقاد کارشناسان امر، کمترین اقدامی در جهت رفع مطالبات به حق زنان خانه دار و مادران والامقام این سرزمین انجام نداده و در تمام چند سالی که از مسؤلیتش می گذرد، او نیز مداوماً پیگیر دغدغه های حزبی و جناحی اصلاحطلبان افراطی و سیاسی بازی بوده است. خانم معاون در حالی از پیگیری طرح مرخصی بعد از زایمان برای زنان کارمند _که بخشی از برنامه های راهبردی نظام برای ارتقا و نوسازی نسل است_ استنکاف میکند، که سال گذشته و در جریان برگزاری رقابتهای جهانی والیبال در ایران؛ با طرح موضوع راه دادن زنان به استادیومها؛ آنچنان آتشی برافروخت که تا مدت ها خوراک حملات رسانه ای پر دامنهی رسانههای معاند با انقلاب را تأمین میکرد.
بههرترتیب اکنون، و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی؛ بیش از هر زمان دیگری روشن است که آقای رییس جمهور با این دست انتخابهایشان، بیشتر از آنکه نگران شأن و جایگاه زنان و دختران ایرانی باشند؛ به دنبال سیاسیکاری و تأمین مطالبات افراطیهای اصلاحطلبی بودند که دولت یازدهم را «رحم اجاره ای» خود می دانند و به دنبال سواستفاده از جایگاه دولت برای تحقق مطامع و خواسته های باند و گروه خود هستند.
ارزیابی راهبردی از چرایی تحرکات مهره های اصلاح طلب در دولت
برخی ارزیابیهای راهبردی نشان میدهد رفتارها و گفتارهای هنجارشکنانه ی اعضای اصلاحطلب دولت، در راستای استراتژی های دشمنان این انقلاب، و تحقق خواب ها و خیال هایی که برای انقلاب اسلامی دیده اند؛ قرار میگیرد. به این ترتیب و درحالی که از سالها پیش، دشمنان این مردم و صهیونیستها که از «تغییر نظام» جمهوری اسلامی ناامید شده بودند، در یک استراتژی جدید، به دنبال «تغییر رفتار» نظام هستند، به این منظور و با این هدف، آن ها تمام تلاشها و منابع مالی خود را که تا پیش از این و برای سرنگونی نظام ایران هزینه می کردند، این بار برای تغییر رفتار نظام، و ایدئولوژی زدایی از سیاست های آن، و نرمالیزاسیون ایران متمرکز میکنند. طبیعی است این اهداف شوم آنها بی همراهی پیاده نظام آن ها در داخل کشور به راحتی محقق نخواهد شد، به این ترتیب است که آن ها به این منظور دست به دامن اصلاحطلبانی شدند که نتانیاهو آنها را «بزرگترین سرمایه» اسراییل در ایران میداند.
در همین راستا، آن ها و همزمان با اجرای مرحله اول ایدئولوژی زدایی و نرمالیزاسیون نظام در سیاست خارجه، با همیاری و کمک اصلاحطلبان؛ به دنبال فشار بر حاکمیت، برای اجرای توسعه سیاسی، و تغییر رفتار در سیاست داخلی هستند. اینگونه است که آنها با شانتاژ و فشار رسانه های متبوع خود و با عملکرد و گفتار تبلیغاتی مهره هایشان درون حاکمیت، امثال مولاوردی و ابتکار؛ در تلاشند تا فاز دوم استراتژی «تغییر رفتار» نظام را برای دشمنان این انقلاب پیاده کنند.
به هرحال اما، دسته ی دیگری از کارشناسان، با ارزیابی هایی خوشبینانهتر، رفتار و گفتار هنجارشکنانه ی معاونین رییسجمهور را؛ برخی از پازل خود دولت، و در راستای عملیات روانی آن برای مدیریت افکار عمومی ارزیابی میکنند. به این ترتیب دولت می کوشد تا با «مسأله سازی» برای مردم و رسانه ها، توسط مهره های رسانه ای خود، افکارعمومی را از اجرای برنامه های اساسی خود ( مثل مذاکرات اتمی، و یا اجرای بی مجوز برجام) منحرف کند و اینگونه بی دردسر و بدون مزاحم، به اجرای آنچه در سر میپروراند؛ بپردازد. این کارشناسان معتقدند تیم رسانه ای دولت، متشکل از مشاورین روحانی و احتمالاً با ریاست شخص رییس جمهور، تاکنون گاهی، به خوبی توانسته تا با این دست حرکات موجی، افکار عمومی و رسانه ها را موضوعات اصلی مملکت منحرف کرده، و با حاشیه سازی؛ آن ها را سرگرم مسایل فرعی کند.
در نهایت این که هرکدام از ارزیابی های فوق اگر معتبر باشد، به خوبی روشن است که دولت دغدغه ای برای آنچه در مبارزات انتخاباتی اش؛ شأن و جایگاه بانوان می نامید؛ ندارد، و عملاً با انتخابهایی حزبی و جناحی، به دنبال سواستفاده تبلیغاتی از نام و نشان بانوان بلندمرتبه ی این سرزمین داشته، و به دنبال تحقق آمال و اهداف سیاسی خود است.
*دانشجو
اکنون اما، و بعد از گذشت بیش از نیمی از عمر دولت یازدهم، بررسی عملکرد دولتزنان کابینهی روحانی؛ می تواند صحت و سقم شعارهای پوپولیستی ایشان و حامیانش را دربارهی اهمیت دادن به زنان و استیفای حقوقشان، ارزیابی کرد.
شعاری که فراموش شد!
بعد از اعلام اسامی وزرای پیشنهادی روحانی به مجلس بود که روشن شد رییس جمهور جدید برای تصدی مسؤلیت هیچیک از وزارتخانههای دولتش به زنان اعتماد نکرده، و به این ترتیب علیرغم اینکه در دولتهای گذشته دکتر «مرضیه وحید دستجردی» به عنوان نخستین وزیر زن کابینه معرفی شده بود، هیچ کدام از وزارتخانهها در این دولت سهم زنان نشد.
بههرترتیب اما رییس جمهور که احتمالاً نمیخواست وعده های انتخاباتی اش را فراموش کند این بار به جای انتخاب وزرا از بین جامعه بانوان کشور، دو تن از معاونین اش را از میان این قشر انتخاب کرد، معصومه ابتکار و شهیندخت مولاوردی. که به ترتیب هریک و با نظر روحانی؛ سکاندار اداره ی سازمان حفاظت از محیط زیست و معاونت زنان و خانواده ریاست جمهوری شدند. انتخابهایی که از همان ابتدا و با توجه به سابقه پررنگ سیاسی هر دو نفر، و تعلقات شدید آنها به احزاب منحله و رادیکال اصلاحطلب؛ بیش از اندازه سیاسی مینمود، تصوری که بعدها و با رصد تحرکات و عملکرد این هردو نفر در بیش از دو سال گذشته، به واقعیت تبدیل شد.
معاون همنوا با سگواپسان!
از طرفی معصومه ابتکار، معاون جنجالی آقای رییس جمهور، که در پوشش ردای مسؤلیت سازمان حفاظت محیط و به نام دغدغه برای کوه و جنگل و جانوران این سرزمین، عملاً به سیاسی کاری و حمایت و شرکت از میتینگ های سیاسی احزاب رادیکال می پردازد، و با اظهارنظرهای اغلب بی ربط و بیجای خود؛ هراز چندگاهی برای رسانه های بیگانه و معاند خوراک خبری و تبلیغاتی برای حمله به نظام مقدس جمهوری اسلامی تهیه میکند. ابتکار در حالی که به اذعان شواهد، کمترین تلاشی برای رفع مشکلات زیست محیطی مردم انجام نمیدهد، همواره و مشتاقانه پیگیر فعالیتهای حزبی و حمایت و سخنرانی در جمع اصلاحطلبان رادیکال است. به این ترتیب خانم معاون، سال گذشته و در حالی که مردم استان های جنوبغرب و غربی کشور، اسیر مشکلات ناشی از گرد و غبار بودند و با ریزگردها دست و پنجه نرم می کردند، ترجیح داد تا بیتوجه به دردها و آلام مردم، در تجمع سگواپسان شرکت کند. وی همچنین و در تازه ترین اقدام هنجارشکنانه ی خود، به عنوان اولین مسؤل رسمی نظام با شبکه ی سلطنتی انگلستان مصاحبه کرد؛ و سفره ی درد و دلهای حزبی خود را پیش روی آنها گشود.
شهیندخت مولاوردی، یک مشارکتی افراطی
شهیندخت مولاوردی، معاون دیگر حسن روحانی هم، در حالی سابقه ی عضویت طولانی در احزاب منحله و رادیکال اصلاحطلب را در کارنامه ی خود دارد، که در تمام دوران مسؤلیتش و به اعتقاد کارشناسان امر، کمترین اقدامی در جهت رفع مطالبات به حق زنان خانه دار و مادران والامقام این سرزمین انجام نداده و در تمام چند سالی که از مسؤلیتش می گذرد، او نیز مداوماً پیگیر دغدغه های حزبی و جناحی اصلاحطلبان افراطی و سیاسی بازی بوده است. خانم معاون در حالی از پیگیری طرح مرخصی بعد از زایمان برای زنان کارمند _که بخشی از برنامه های راهبردی نظام برای ارتقا و نوسازی نسل است_ استنکاف میکند، که سال گذشته و در جریان برگزاری رقابتهای جهانی والیبال در ایران؛ با طرح موضوع راه دادن زنان به استادیومها؛ آنچنان آتشی برافروخت که تا مدت ها خوراک حملات رسانه ای پر دامنهی رسانههای معاند با انقلاب را تأمین میکرد.
بههرترتیب اکنون، و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی؛ بیش از هر زمان دیگری روشن است که آقای رییس جمهور با این دست انتخابهایشان، بیشتر از آنکه نگران شأن و جایگاه زنان و دختران ایرانی باشند؛ به دنبال سیاسیکاری و تأمین مطالبات افراطیهای اصلاحطلبی بودند که دولت یازدهم را «رحم اجاره ای» خود می دانند و به دنبال سواستفاده از جایگاه دولت برای تحقق مطامع و خواسته های باند و گروه خود هستند.
ارزیابی راهبردی از چرایی تحرکات مهره های اصلاح طلب در دولت
برخی ارزیابیهای راهبردی نشان میدهد رفتارها و گفتارهای هنجارشکنانه ی اعضای اصلاحطلب دولت، در راستای استراتژی های دشمنان این انقلاب، و تحقق خواب ها و خیال هایی که برای انقلاب اسلامی دیده اند؛ قرار میگیرد. به این ترتیب و درحالی که از سالها پیش، دشمنان این مردم و صهیونیستها که از «تغییر نظام» جمهوری اسلامی ناامید شده بودند، در یک استراتژی جدید، به دنبال «تغییر رفتار» نظام هستند، به این منظور و با این هدف، آن ها تمام تلاشها و منابع مالی خود را که تا پیش از این و برای سرنگونی نظام ایران هزینه می کردند، این بار برای تغییر رفتار نظام، و ایدئولوژی زدایی از سیاست های آن، و نرمالیزاسیون ایران متمرکز میکنند. طبیعی است این اهداف شوم آنها بی همراهی پیاده نظام آن ها در داخل کشور به راحتی محقق نخواهد شد، به این ترتیب است که آن ها به این منظور دست به دامن اصلاحطلبانی شدند که نتانیاهو آنها را «بزرگترین سرمایه» اسراییل در ایران میداند.
در همین راستا، آن ها و همزمان با اجرای مرحله اول ایدئولوژی زدایی و نرمالیزاسیون نظام در سیاست خارجه، با همیاری و کمک اصلاحطلبان؛ به دنبال فشار بر حاکمیت، برای اجرای توسعه سیاسی، و تغییر رفتار در سیاست داخلی هستند. اینگونه است که آنها با شانتاژ و فشار رسانه های متبوع خود و با عملکرد و گفتار تبلیغاتی مهره هایشان درون حاکمیت، امثال مولاوردی و ابتکار؛ در تلاشند تا فاز دوم استراتژی «تغییر رفتار» نظام را برای دشمنان این انقلاب پیاده کنند.
به هرحال اما، دسته ی دیگری از کارشناسان، با ارزیابی هایی خوشبینانهتر، رفتار و گفتار هنجارشکنانه ی معاونین رییسجمهور را؛ برخی از پازل خود دولت، و در راستای عملیات روانی آن برای مدیریت افکار عمومی ارزیابی میکنند. به این ترتیب دولت می کوشد تا با «مسأله سازی» برای مردم و رسانه ها، توسط مهره های رسانه ای خود، افکارعمومی را از اجرای برنامه های اساسی خود ( مثل مذاکرات اتمی، و یا اجرای بی مجوز برجام) منحرف کند و اینگونه بی دردسر و بدون مزاحم، به اجرای آنچه در سر میپروراند؛ بپردازد. این کارشناسان معتقدند تیم رسانه ای دولت، متشکل از مشاورین روحانی و احتمالاً با ریاست شخص رییس جمهور، تاکنون گاهی، به خوبی توانسته تا با این دست حرکات موجی، افکار عمومی و رسانه ها را موضوعات اصلی مملکت منحرف کرده، و با حاشیه سازی؛ آن ها را سرگرم مسایل فرعی کند.
در نهایت این که هرکدام از ارزیابی های فوق اگر معتبر باشد، به خوبی روشن است که دولت دغدغه ای برای آنچه در مبارزات انتخاباتی اش؛ شأن و جایگاه بانوان می نامید؛ ندارد، و عملاً با انتخابهایی حزبی و جناحی، به دنبال سواستفاده تبلیغاتی از نام و نشان بانوان بلندمرتبه ی این سرزمین داشته، و به دنبال تحقق آمال و اهداف سیاسی خود است.
*دانشجو
ادبیاتتون تو حلقم.....
دولت روحانی و رحم اجاره ای اصلاح طلبان؟؟؟؟
این عبارت که از "پاره شدن قطع نامه دان" هم زننده تر بود!