روزنامه لبنانی الاخبار از تشکیل ائتلاف ۱+۴ متشکل از ایران، عراق، سوریه، روسیه و حزبالله برای مبارزه با تروریسم خبر داد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از پایگاه خبری الاخبار، بعد از گذشت چند هفته از مانورهای سیاسی و نظامی و درز برخی از خبرها با مضامین مختلف، اکنون مشخص شده است مسکو در این مدت چند هفته در حال بررسی و آماده سازی طرحی از طریق برگزاری برخی جلسات و مشورتهای محرمانه بوده و در این جلسات گروهها و تیمهای نظامی راهبردی از کشورهای روسیه، ایران، سوریه و عراق در آن مشارکت داشتهاند، تا این که نتیجه این مذاکرات بر آن شده است تا ائتلافی جدید برای مقابله با تروریسم در خاورمیانه تشکیل شود.
بعدها یک منبع بسیار مطلع به الاخبار اعلام کرد، سخن درباره این رویداد یکی از مهمترین مسال منطقهای و بین المللی در طول سالیان گذشته به شمار میآید، و عنوان این رویداد عملاً "تشکیل ائتلاف 1+4 برای مبارزه با تروریسم" است.
این منبع آگاه گفته است که توافق برای ایجاد این ائتلاف با این هدف صورت گرفته تا راهکارهای همکاری سیاسی و اطلاعاتی نظامی و نظامی میدانی در مناطق متعددی از خاورمیانه صورت گیرد، که بخش اصلی و هدف واقعی سوریه و عراق را در بر میگیرد.
این منبع همچنین افزوده است: کشورهای عضو این ائتلاف کشورهای مهمی همچون روسیه، ایران، سوریه و عراق بهعلاوه طرف پنجمی است که آن طرف هم حزبالله لبنان است.
این ائتلاف وظیفه دارد تا تمام اوضاع را بررسی کرده و راهکارهایی عملی برای مقابله با اوضاع جاری منطقه را بیابد، تا در خصوص تکلیف و سرنوشت نبرد شدید و سنگینی که برضد سوریه و عراق به راه افتاده و گروههای تکفیری وابسته به القاعده در دو بخش داعش و النصره در آن حضور دارند، راه حلی اساسی پیدا شود.
چرا اکنون؟
اوضاع و تحولات کنونی و میدانی بهاندازه کافی پخته نشده است تا بتوان درباره حجم تغییر راهبردی صورت گرفته در مواضع روسیه درقبال بحران سوریه شرح داد.
روسیه همواره حامی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه بوده، اما همواره در عین حال تمام درها را برای سطوح مختلف هماهنگی با غرب و کشورهای منطقه باز نگاه داشته بود، تا راه حلی سیاسی بیابد.
این زمان تا حدودی به درازا کشیده شده است، تا این که مسکو دریافت واشنگتن و همپیمانان آمریکا در منطقه و بهخصوص ترکیه و عربستان سعودی در صدد ارائه پیشنهادهای جدیدی برای حل بحران نیستند و این کشورها در واقع در حال ادامه دادن تلاشهای خود برای دگرگون جلوه دادن اوضاع و حقایق میدانی با هدف به دست آوردن دستآوردهای سیاسی بزرگ هستند.
بعد از حصول توافق هستهای ایران با غرب، مسکو بهعنوان نخستین شاهد و گواه در اثبات این مسئله بوده که این توافق هیچ تفاهمی را در خصوص مناقشهها و اوضاع ملتهب منطقهای در بر نداشته است.
بلکه از آن فراتر روسیه دریافت که ایران در حال ادامه برنامهها و فعالیتهای گذشته خود در قبال سوریه و عراق است، و ریاست جمهوری روسیه در این خصوص گزارشهای مفصلی از رویدادها و تحولات روزانه سوریه را به دست میآورد، این گزارشها کافی بودند تا یک تغییر جدی در دیدگاه و تعامل از سوی روسیه اعمال شود.
بسیار منطقی است کسانی باشند که معتقد باشند، تفاهم روسیه و ایران تنها در این بخش خلاصه نمیشود، بلکه از این مسئله فراتر رفته و تفاهم در خصوص روابط اقتصادی و تجاری را در مرحله بعد از تحریمها برضد ایران هم شامل میشود و در این میان سخن از پرونده گاز بهصورت اساسی مطرح بود.
اما میتوان گفت، آنچه باعث شد تا روسیه موضع نهایی را در این باره اتخاذ کند، بیتوجهی و اهمال کاری به عمل آمده از سوی برخی از کشورها در قبال طرح فرصت نهایی روسیه بود، در این طرح مسکو از سوریه و ترکیه و عربستان سعودی خواسته بود برای مبارزه با تروریسم تکفیری با هم همکاری کنند.
بین تاریخ 17 ژوئن تا 15 ژوئیه گذشته، مسکو بهصورت مستقیم و گستردهای دیدارهایی را با مقامات سعودی و پس از آن با مقامات سوری و با مقامات آنکارا به عمل آورد، و در این دیدارها بود که مسکو از آمادگی سوریها برای همکاری مطلع شد و دیدارهای علی مملوک مسئول امنیت ملی سوریه با مسئولان سعودی، اماراتی و مصری صورت گرفت و در پایان این دیدارها سعودیها و مقامات آنکارا بر خواسته سابق خود مبنی بر سرنگونی نظام در سوریه تأکید کردند.
شکست دشمنان سوریه
در همین حین ائتلاف عربستان سعودی، ترکیه، قطر و اردن با حمایتهای آمریکا، فرانسه و انگلیس بار دیگر قصد داشت شانس خود را امتحان کند، از این رو دست به یک سری عملیات نظامی بزرگ و وسیع در جنوب، مرکز، شمال و شرق سوریه زدند، هدف از این حمله تحقق پیروزیها و موفقیتهای سیاسی برای به دست آوردن چشمپوشیهایی در مذاکرات سیاسی از طرف دمشق و تهران بود، اما نتایج به دست آمده از این حمله برای هفتمین بار شکست سنگین در جنوب سوریه بود، این شکست پیش از تعطیلی دفتر و اتاق عملیات نظامی بهوجود آمده موسوم به الموک در اردن بود، بعد از آن شکستهای دیگری هم حاصل شد و نتوانستند هیچ بهره برداری سیاسی برای پیشرفت ترکیه و گروههای وابسته به القاعده در مناطق ادلب حاصل کنند و در مقابل ارتش سوریه بود که پیروزی را از آن خود ساخت، ارتش سوریه موفق شد پیشرویای را که سازمان داعش آغاز کننده آن در بخش شرقی بود، متوقف سازد و نتوانستند داعشیها مسیر دمشق به حمص را کنترل کنند.
اما به هر حال این محور تروریسم بود که پشت سر هم شکست سیاسی را هم عاید خود میساخت، تا جایی این وضع پیش رفت که خود آمریکاییها اذعان کردند از تحقق پیشرفت ناتوان شدهاند.
در این جا بود که آمریکاییها و روسها دریافتند که ادامه این راهکار و راهکارهای جدیدی که در پیش گرفته شده بود، تنها وظیفه دستیابی داعش به مسیر حمص به دمشق را سادهتر میسازد و راه را بهروی النصره برای رسیدن به ساحل سوریه ساده میکند و اگر چنین مسئلهای محقق میشد، تنها نتیجهای که این مسئله برای غرب و عربستان سعودی بهدنبال میداشت از دست رفتن نفوذ و قدرت خود در کنترل سازمانهای تروریستی بود.
اما همین گام میتوانست ورود و دخالت ایران در سوریه را بهصورت ریشهای حتمی سازد و این امر با آمادگی حزبالله برای اعلان اعزام نیروهای وسیعی برای دفاع از سوریه همزمان و مقارن میشد تا این اقدامات مانع از حصول تهدیدی برای نظام در دمشق گردد.
در عراق نیز اوضاع بهگونهای که بخواهند آن را بسیار شدید و ملتهب بهمانند سوریه توصیف کنند، نبود، چرا که وقایع سیاسی و میدانی در عراق بسیار سادهتر مینمود، در عراق تلاشی بین المللی برای سرنگونی نظام وجود ندارد و آمریکاییها در این کشور حضوری سیاسی و نظامی و امنیتی دارند.
بر اساس این گزارش، در عراق حضور ایران بسیار واضحتر و پرتعدادتر است و این مسئله طی مدت اخیر از طریق حمایت از گروههای داوطلب مردمی پررنگتر شد.
روسیه در عراق نیازی مبرم و ضروری برای دخالت ویژه و مستقیم و گسترده آنگونه که در سوریه احساس میشود، ندارد.
گفتنی است که نیروهای عراقی رفته رفته در حال به دست آوردن حمایتهای نظامی ویژهای از روسیه هستند و سلاحی را به دست آوردهاند که تاکنون به دست سوریه نرسیده است، همچون سلاح پدافند هوایی خواه در سطح جنگندهها و بالگردها و بمبافکنها، البته در خصوص تجهیزات و تسلیحات نظامی هم نوع سلاح میدانی پیشرفته است.
اما بخشی که در عراق بیشتر از همهچیز موجب حساسیت شده، مسئله مربوط به سیستم به هم پیوسته گروههای تکفیری از نظر پیوستگی جغرافیایی، امنیتی، سیاسی و انسانی و عقیدتی است، این تروریستها از این نظر با تروریستها در سوریه ارتباط دارند.
هم اکنون از تجارب نظامی به دست آمده در مبارزه با داعش در عراق برای استفاده از آن جهت مبارزه و نبرد در سوریه استفاده میشود.
بعدها یک منبع بسیار مطلع به الاخبار اعلام کرد، سخن درباره این رویداد یکی از مهمترین مسال منطقهای و بین المللی در طول سالیان گذشته به شمار میآید، و عنوان این رویداد عملاً "تشکیل ائتلاف 1+4 برای مبارزه با تروریسم" است.
این منبع آگاه گفته است که توافق برای ایجاد این ائتلاف با این هدف صورت گرفته تا راهکارهای همکاری سیاسی و اطلاعاتی نظامی و نظامی میدانی در مناطق متعددی از خاورمیانه صورت گیرد، که بخش اصلی و هدف واقعی سوریه و عراق را در بر میگیرد.
این منبع همچنین افزوده است: کشورهای عضو این ائتلاف کشورهای مهمی همچون روسیه، ایران، سوریه و عراق بهعلاوه طرف پنجمی است که آن طرف هم حزبالله لبنان است.
این ائتلاف وظیفه دارد تا تمام اوضاع را بررسی کرده و راهکارهایی عملی برای مقابله با اوضاع جاری منطقه را بیابد، تا در خصوص تکلیف و سرنوشت نبرد شدید و سنگینی که برضد سوریه و عراق به راه افتاده و گروههای تکفیری وابسته به القاعده در دو بخش داعش و النصره در آن حضور دارند، راه حلی اساسی پیدا شود.
چرا اکنون؟
اوضاع و تحولات کنونی و میدانی بهاندازه کافی پخته نشده است تا بتوان درباره حجم تغییر راهبردی صورت گرفته در مواضع روسیه درقبال بحران سوریه شرح داد.
روسیه همواره حامی بشار اسد رئیس جمهوری سوریه بوده، اما همواره در عین حال تمام درها را برای سطوح مختلف هماهنگی با غرب و کشورهای منطقه باز نگاه داشته بود، تا راه حلی سیاسی بیابد.
این زمان تا حدودی به درازا کشیده شده است، تا این که مسکو دریافت واشنگتن و همپیمانان آمریکا در منطقه و بهخصوص ترکیه و عربستان سعودی در صدد ارائه پیشنهادهای جدیدی برای حل بحران نیستند و این کشورها در واقع در حال ادامه دادن تلاشهای خود برای دگرگون جلوه دادن اوضاع و حقایق میدانی با هدف به دست آوردن دستآوردهای سیاسی بزرگ هستند.
بعد از حصول توافق هستهای ایران با غرب، مسکو بهعنوان نخستین شاهد و گواه در اثبات این مسئله بوده که این توافق هیچ تفاهمی را در خصوص مناقشهها و اوضاع ملتهب منطقهای در بر نداشته است.
بلکه از آن فراتر روسیه دریافت که ایران در حال ادامه برنامهها و فعالیتهای گذشته خود در قبال سوریه و عراق است، و ریاست جمهوری روسیه در این خصوص گزارشهای مفصلی از رویدادها و تحولات روزانه سوریه را به دست میآورد، این گزارشها کافی بودند تا یک تغییر جدی در دیدگاه و تعامل از سوی روسیه اعمال شود.
بسیار منطقی است کسانی باشند که معتقد باشند، تفاهم روسیه و ایران تنها در این بخش خلاصه نمیشود، بلکه از این مسئله فراتر رفته و تفاهم در خصوص روابط اقتصادی و تجاری را در مرحله بعد از تحریمها برضد ایران هم شامل میشود و در این میان سخن از پرونده گاز بهصورت اساسی مطرح بود.
اما میتوان گفت، آنچه باعث شد تا روسیه موضع نهایی را در این باره اتخاذ کند، بیتوجهی و اهمال کاری به عمل آمده از سوی برخی از کشورها در قبال طرح فرصت نهایی روسیه بود، در این طرح مسکو از سوریه و ترکیه و عربستان سعودی خواسته بود برای مبارزه با تروریسم تکفیری با هم همکاری کنند.
بین تاریخ 17 ژوئن تا 15 ژوئیه گذشته، مسکو بهصورت مستقیم و گستردهای دیدارهایی را با مقامات سعودی و پس از آن با مقامات سوری و با مقامات آنکارا به عمل آورد، و در این دیدارها بود که مسکو از آمادگی سوریها برای همکاری مطلع شد و دیدارهای علی مملوک مسئول امنیت ملی سوریه با مسئولان سعودی، اماراتی و مصری صورت گرفت و در پایان این دیدارها سعودیها و مقامات آنکارا بر خواسته سابق خود مبنی بر سرنگونی نظام در سوریه تأکید کردند.
شکست دشمنان سوریه
در همین حین ائتلاف عربستان سعودی، ترکیه، قطر و اردن با حمایتهای آمریکا، فرانسه و انگلیس بار دیگر قصد داشت شانس خود را امتحان کند، از این رو دست به یک سری عملیات نظامی بزرگ و وسیع در جنوب، مرکز، شمال و شرق سوریه زدند، هدف از این حمله تحقق پیروزیها و موفقیتهای سیاسی برای به دست آوردن چشمپوشیهایی در مذاکرات سیاسی از طرف دمشق و تهران بود، اما نتایج به دست آمده از این حمله برای هفتمین بار شکست سنگین در جنوب سوریه بود، این شکست پیش از تعطیلی دفتر و اتاق عملیات نظامی بهوجود آمده موسوم به الموک در اردن بود، بعد از آن شکستهای دیگری هم حاصل شد و نتوانستند هیچ بهره برداری سیاسی برای پیشرفت ترکیه و گروههای وابسته به القاعده در مناطق ادلب حاصل کنند و در مقابل ارتش سوریه بود که پیروزی را از آن خود ساخت، ارتش سوریه موفق شد پیشرویای را که سازمان داعش آغاز کننده آن در بخش شرقی بود، متوقف سازد و نتوانستند داعشیها مسیر دمشق به حمص را کنترل کنند.
اما به هر حال این محور تروریسم بود که پشت سر هم شکست سیاسی را هم عاید خود میساخت، تا جایی این وضع پیش رفت که خود آمریکاییها اذعان کردند از تحقق پیشرفت ناتوان شدهاند.
در این جا بود که آمریکاییها و روسها دریافتند که ادامه این راهکار و راهکارهای جدیدی که در پیش گرفته شده بود، تنها وظیفه دستیابی داعش به مسیر حمص به دمشق را سادهتر میسازد و راه را بهروی النصره برای رسیدن به ساحل سوریه ساده میکند و اگر چنین مسئلهای محقق میشد، تنها نتیجهای که این مسئله برای غرب و عربستان سعودی بهدنبال میداشت از دست رفتن نفوذ و قدرت خود در کنترل سازمانهای تروریستی بود.
اما همین گام میتوانست ورود و دخالت ایران در سوریه را بهصورت ریشهای حتمی سازد و این امر با آمادگی حزبالله برای اعلان اعزام نیروهای وسیعی برای دفاع از سوریه همزمان و مقارن میشد تا این اقدامات مانع از حصول تهدیدی برای نظام در دمشق گردد.
در عراق نیز اوضاع بهگونهای که بخواهند آن را بسیار شدید و ملتهب بهمانند سوریه توصیف کنند، نبود، چرا که وقایع سیاسی و میدانی در عراق بسیار سادهتر مینمود، در عراق تلاشی بین المللی برای سرنگونی نظام وجود ندارد و آمریکاییها در این کشور حضوری سیاسی و نظامی و امنیتی دارند.
بر اساس این گزارش، در عراق حضور ایران بسیار واضحتر و پرتعدادتر است و این مسئله طی مدت اخیر از طریق حمایت از گروههای داوطلب مردمی پررنگتر شد.
روسیه در عراق نیازی مبرم و ضروری برای دخالت ویژه و مستقیم و گسترده آنگونه که در سوریه احساس میشود، ندارد.
گفتنی است که نیروهای عراقی رفته رفته در حال به دست آوردن حمایتهای نظامی ویژهای از روسیه هستند و سلاحی را به دست آوردهاند که تاکنون به دست سوریه نرسیده است، همچون سلاح پدافند هوایی خواه در سطح جنگندهها و بالگردها و بمبافکنها، البته در خصوص تجهیزات و تسلیحات نظامی هم نوع سلاح میدانی پیشرفته است.
اما بخشی که در عراق بیشتر از همهچیز موجب حساسیت شده، مسئله مربوط به سیستم به هم پیوسته گروههای تکفیری از نظر پیوستگی جغرافیایی، امنیتی، سیاسی و انسانی و عقیدتی است، این تروریستها از این نظر با تروریستها در سوریه ارتباط دارند.
هم اکنون از تجارب نظامی به دست آمده در مبارزه با داعش در عراق برای استفاده از آن جهت مبارزه و نبرد در سوریه استفاده میشود.