برای اجرای خطبه عقد، امام علی(ع) بهدستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر(ص) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد.
به گزارششهدای ایران، تسنیم نوشت؛در تاریخ ازدواج علی(ع) و حضرت زهرا(س) اختلاف است و کسی که قدیمیترین تاریخ را نقل کرده، یعقوبی میباشد که نوشته است: رسول الله دو ماه پس از ورود به مدینه حضرت زهرا(س) را به تزویج حضرت علی(ع) درآورد؛ این در حالی بود که گروهی از مهاجرین وی را از رسول الله(ص) خواستگاری کرده بودند و هنگامی که رسول خدا(ص) وی را به حضرت علی(ع) تزویج کرد، گِله کردند و آن حضرت فرمودند: «من فاطمه را به علی تزویج نکردم، بلکه خدا او را به علی تزویج کرد».
بدون عکس
* از ابتدای خلقت علی(ع) و فاطمه(س) برای هم آفریده شدند
در روز اول آخرین ماه قمری، حضرت علیبن ابیطالب(ع)، پیشوای پارسایان با حضرت فاطمه بنت محمد(ص)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری بهگستردگی آفتاب دارد؛ همچنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار شد که امروز نیز جهان از پرتو انوار رحمت و عنایت تنها باقیمانده از دامان حضرت زهرا(س) زندگی میکنند.
* کمالات بیشمار برترین بانو
فاطمه(س) به 9سالگی رسیده بود. رشد جسمانی مناسب آن حضرت و رشد و کمال عقلی بانوی فضیلتها، سبب شده بود که با وجود کمی سن، گوی سبقت از همه برباید و یکهتاز میدان فضیلتها گردد. ایمان والا، پارسایی بینظیر، آگاهی، ذهن سرشار و هوش فراوان و نیز بهرهمندی از زیبایی، وی را از همه دختران دیگر ممتاز ساخته بود. توجه و مهرورزی بیپایان رسول خدا(ص) نیز بر امتیازات ایشان افزوده بود. کمالات بیشمار فاطمه(س)، دختر محمد(ص) آخرین فرستاده خدا باعث شد تا سرشناسان شهر، بهرسم دیرین عرب او را از پیامبر خواستگاری کنند.
* علی(ع) خواستگار دختر رسول خدا(ص) در خانه پیامبر
هنگامی که حضرت علی(ع) برای خواستگاری فاطمه(س) رفت، پیامبر در خانه امسلمه بود. علی(ع) در زد. امسلمه پرسید: کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد: «در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». علی(ع) وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا(ص) نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر(ص) مانع گفتن خواستهاش میشد. پیامبر(ص) که خود علی(ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: «میبینم برای حاجتی اینجا آمدهای. خواستهات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواستهات پیش من پذیرفته است».
* جریان خواستگاری چگونه اتفاق افتاد؟
علی(ع) که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواستهاش را چنین بازگو کرد: «پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دلسوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم بهدست شما بوده و شما ای رسول خدا، به خدا سوگند، ذخیره دنیا و آخرتم میباشید.
ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شدهام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمدهام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم، آیا مرا میپذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را میکشید، خوشحال شد، ولی جواب قطعی را بهعهده فاطمه(س) گذاشت. پیامبر ماجرای خواستگاری پسرعموی خویش، علی را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «دختر عزیزم! تو علی را خوب میشناسی و به سابقه ایمان و خویشاوندی و فضیلت و پارسایی او آگاهی داری. من همیشه آرزو داشتم تو را خوشبخت کنم و به عقد کسی درآورم که بهترین مرد روی زمین است. آیا راضی هستی همسر علی باشی؟» فضای اتاق لحظاتی غرق در سکوت بود؛ سکوت از سر حیا. فاطمه ساکت ماند و چیزی نگفت. نغمه تکبیر پیامبر بلند شد: «الله اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست». واکنش فاطمه(س) در برابر خواستگاران قبلی، برگرداندن چهره و اظهار ناراحتی بود، اما این بار با سکوت خود صد سخن گفت و روی خود را هم برنگرداند. آن حضرت نزد علی(ع) که در انتظار پاسخ بود برگشت و رضایت فاطمه(س) را خبر داد.
* مراسم ساده اما زیبای خطبه عقد
برای اجرای خطبه عقد، علی(ع) بهدستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر(ص) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.
* مهریه زهرا(س) الگویی برای پیوندهای امروزی
پیامبر گرامی اسلام(ص) ازدواج دخترش را بهسادهترین و راحتترین شیوه انجام داد تا برای همه جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه 500درهمی برای فاطمه(س) مهتر زنان نیز، به همین هدف صورت گرفت.
در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریههای معنوی دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی میخوانیم که حضرت زهرا(س) از پدر تقاضا کرد که آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریهاش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه(س) شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
* درسهایی از ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) برای خانوادهها
نگاهی به نحوه آشنایی، خواستگاری، ازدواج، مهریه و مراسمات مربوط به پیوند انسانهای بزرگ و معصوم، بسیار مهمتر از خود آن اتفاق است. یکی از این پیوندها، ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) بهعنوان برترین بانوان و مردان عالم هستند و یادآوری این مناسبت در هرسال در واقع تذکر و یادآوری الگوها و معیارهایی است که در زندگی آنان برای ما بهویژه برای نسل جوان است. در جریان ازدواج آن دو بزرگوار که بهفرموده حضرت رسول(ص) خداوند فاطمه را به ازدواج علی درآورد، نکات بسیار مهم آموزشی و الگویی وجود دارد که از آن جمله میتوان به؛ کفو و همتا بودن، خواستگاری بدون واسطه، قناعت، دوری از اشرافیگری و تجملات، سخت نگرفتن بر همدیگر، ملاک قراردادن معیارها و خصوصیات معنوی و دینی و اخلاقی، مهریه پایین، بنا کردن زندگی بر پایه محبت و عشق واقعی از روی شناخت، حجب و حیا و. . . اشاره کرد. به این خاطر است که یک پیوند با این ویژگیها پیوند آسمانی لقب میگیرد که رضایت خدا و رسول خدا(ص) در آن وجود دارد.
فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره ازدواج جوانان
* اساس ازدواج در اسلام؛ سادگی
اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همین طور بود. در همه امور زندگیتان، سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از اینجا شروع میشود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدیاش هم میشود ساده و الّا شما که رفتید آن مجلس کذایی، مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمیتوانید بروید توی خانه کوچکی، مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید، اینجور نمیشود، از اول، پایه زندگی را براساس سادگی و سادهزیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه انشاءالله آسان شود.
* والدین! سختگیری نه
به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد ــ مسأله مسکن، مسأله شغل و از این مسائل ــ لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ خوب، این قرآن است. ممکن است جوان، الآن هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسأله توجّه کنند.
* تبعات سخت بیتفاوتی نسبت به ازدواج
من از این بیم دارم که نگاه بیتفاوت نسبت به مسأله ازدواج ــ که متأسفانه امروز کم و بیش، این نگاه بیتفاوت وجود دارد ــ در آینده تبعات سختی را برای کشور به وجود بیاورد.
* مخالفت برخی دستگاههای فرهنگی با ازدواج!
لعنت بر آن کسانی که برخلاف سنّتهای اسلامی و سنّت ازدواج، با سنّت ازدواج صریحاً مخالفت میکنند و بعضی از منشورات ما و دستگاههای فرهنگی ما متأسّفانه این را ترویج میکنند؛ باید با اینها مقابله کرد.
* ازدواج؛ تنگی معیشت نمیآورد
انگیزه برای ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملی، یعنی ازدواج باید تحقق پیدا بکند. این که خدای متعال میفرماید: «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»، این یک وعده الهی است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه وعدههای الهی که به آن وعدهها اطمینان میکنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده موجب نشده است و موجب نمیشود که وضع معیشتی افراد دچار تنگی و سختی بشود، یعنی از ناحیه ازدواج، کسی دچار سختی معیشت نمیشود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.
* مقابله با ادامه افزایش سن ازدواج
محیط دانشجویی، محیط خوبی و مناسبی است برای زمینه سازی ازدواج. بهنظر من بر روی مسأله ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیای خانوادههایی که جوانها متعلق به آنها هستند و مسئولان ذیربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج ــ که امروز متأسفانه بالا رفته؛ بهخصوص در مورد دختران ــ ادامه پیدا بکند. بعضی از تصورات و سنتهای غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنّتها را باید عملاً نقض کرد.
* اصرار پیامبر(ص) بر ازدواج زود جوانها
پیامبر اکرم(ص) اصرار داشتند جوانها زود ازدواج کنند؛ چه دخترها و چه پسرها؛ البته با میل خودشان و با اختیار خودشان، نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعه خودمان، این را رواج دهیم. جوانها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشدهاند، در همان حال گرمی و شور و شوق باید ازدواج کنند. این برخلاف برداشت و تلقّی خیلی از افراد است که خیال میکنند ازدواجهای دوران جوانی، ازدواجهای زودرس است و ماندگار نیست، درست برعکس است. اینگونه ازدواجها اگر درست صورت بگیرد، ازدواجهای بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانوادهای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.
* اساس بقای زندگی؛ سازگاری
سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت میآفریند، همین است که موجب برکات الهی میشود، همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم میکند.
این که میگویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده، بسازید، معنای سازگاری این است. اول ازدواج که آدم هیچ متوجه نیست، بعد از یک خرده که گذشت، ممکن است یک ناسازگاریهایی حس کند. آیا باید اینجا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمیخورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری نمیشود کرد، با او بسازید.
سازشکاری در محیط خانواده جزو واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هرچه گفتند، همان شود، آنچه خودشان میپسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین میکند، همان بشود، نه، اینطور نباید باشد؛ باید بنا داشته باشند که با هم سازگاری کنند، این سازگاری لازم است، اگر دیدید مقصود شما تأمین نمیشود، مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید.
بدون عکس
* از ابتدای خلقت علی(ع) و فاطمه(س) برای هم آفریده شدند
در روز اول آخرین ماه قمری، حضرت علیبن ابیطالب(ع)، پیشوای پارسایان با حضرت فاطمه بنت محمد(ص)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری بهگستردگی آفتاب دارد؛ همچنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار شد که امروز نیز جهان از پرتو انوار رحمت و عنایت تنها باقیمانده از دامان حضرت زهرا(س) زندگی میکنند.
* کمالات بیشمار برترین بانو
فاطمه(س) به 9سالگی رسیده بود. رشد جسمانی مناسب آن حضرت و رشد و کمال عقلی بانوی فضیلتها، سبب شده بود که با وجود کمی سن، گوی سبقت از همه برباید و یکهتاز میدان فضیلتها گردد. ایمان والا، پارسایی بینظیر، آگاهی، ذهن سرشار و هوش فراوان و نیز بهرهمندی از زیبایی، وی را از همه دختران دیگر ممتاز ساخته بود. توجه و مهرورزی بیپایان رسول خدا(ص) نیز بر امتیازات ایشان افزوده بود. کمالات بیشمار فاطمه(س)، دختر محمد(ص) آخرین فرستاده خدا باعث شد تا سرشناسان شهر، بهرسم دیرین عرب او را از پیامبر خواستگاری کنند.
* علی(ع) خواستگار دختر رسول خدا(ص) در خانه پیامبر
هنگامی که حضرت علی(ع) برای خواستگاری فاطمه(س) رفت، پیامبر در خانه امسلمه بود. علی(ع) در زد. امسلمه پرسید: کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد: «در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». علی(ع) وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا(ص) نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر(ص) مانع گفتن خواستهاش میشد. پیامبر(ص) که خود علی(ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: «میبینم برای حاجتی اینجا آمدهای. خواستهات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواستهات پیش من پذیرفته است».
* جریان خواستگاری چگونه اتفاق افتاد؟
علی(ع) که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواستهاش را چنین بازگو کرد: «پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دلسوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم بهدست شما بوده و شما ای رسول خدا، به خدا سوگند، ذخیره دنیا و آخرتم میباشید.
ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شدهام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمدهام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم، آیا مرا میپذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را میکشید، خوشحال شد، ولی جواب قطعی را بهعهده فاطمه(س) گذاشت. پیامبر ماجرای خواستگاری پسرعموی خویش، علی را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «دختر عزیزم! تو علی را خوب میشناسی و به سابقه ایمان و خویشاوندی و فضیلت و پارسایی او آگاهی داری. من همیشه آرزو داشتم تو را خوشبخت کنم و به عقد کسی درآورم که بهترین مرد روی زمین است. آیا راضی هستی همسر علی باشی؟» فضای اتاق لحظاتی غرق در سکوت بود؛ سکوت از سر حیا. فاطمه ساکت ماند و چیزی نگفت. نغمه تکبیر پیامبر بلند شد: «الله اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست». واکنش فاطمه(س) در برابر خواستگاران قبلی، برگرداندن چهره و اظهار ناراحتی بود، اما این بار با سکوت خود صد سخن گفت و روی خود را هم برنگرداند. آن حضرت نزد علی(ع) که در انتظار پاسخ بود برگشت و رضایت فاطمه(س) را خبر داد.
* مراسم ساده اما زیبای خطبه عقد
برای اجرای خطبه عقد، علی(ع) بهدستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر(ص) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.
* مهریه زهرا(س) الگویی برای پیوندهای امروزی
پیامبر گرامی اسلام(ص) ازدواج دخترش را بهسادهترین و راحتترین شیوه انجام داد تا برای همه جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه 500درهمی برای فاطمه(س) مهتر زنان نیز، به همین هدف صورت گرفت.
در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریههای معنوی دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی میخوانیم که حضرت زهرا(س) از پدر تقاضا کرد که آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریهاش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه(س) شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
* درسهایی از ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) برای خانوادهها
نگاهی به نحوه آشنایی، خواستگاری، ازدواج، مهریه و مراسمات مربوط به پیوند انسانهای بزرگ و معصوم، بسیار مهمتر از خود آن اتفاق است. یکی از این پیوندها، ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) بهعنوان برترین بانوان و مردان عالم هستند و یادآوری این مناسبت در هرسال در واقع تذکر و یادآوری الگوها و معیارهایی است که در زندگی آنان برای ما بهویژه برای نسل جوان است. در جریان ازدواج آن دو بزرگوار که بهفرموده حضرت رسول(ص) خداوند فاطمه را به ازدواج علی درآورد، نکات بسیار مهم آموزشی و الگویی وجود دارد که از آن جمله میتوان به؛ کفو و همتا بودن، خواستگاری بدون واسطه، قناعت، دوری از اشرافیگری و تجملات، سخت نگرفتن بر همدیگر، ملاک قراردادن معیارها و خصوصیات معنوی و دینی و اخلاقی، مهریه پایین، بنا کردن زندگی بر پایه محبت و عشق واقعی از روی شناخت، حجب و حیا و. . . اشاره کرد. به این خاطر است که یک پیوند با این ویژگیها پیوند آسمانی لقب میگیرد که رضایت خدا و رسول خدا(ص) در آن وجود دارد.
فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره ازدواج جوانان
* اساس ازدواج در اسلام؛ سادگی
اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همین طور بود. در همه امور زندگیتان، سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از اینجا شروع میشود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدیاش هم میشود ساده و الّا شما که رفتید آن مجلس کذایی، مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمیتوانید بروید توی خانه کوچکی، مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید، اینجور نمیشود، از اول، پایه زندگی را براساس سادگی و سادهزیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه انشاءالله آسان شود.
* والدین! سختگیری نه
به پدرها و مادرها تذکّر میدهم؛ من خواهش میکنم و تقاضا میکنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سختگیری میکنند؛ هیچ سختگیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد ــ مسأله مسکن، مسأله شغل و از این مسائل ــ لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ خوب، این قرآن است. ممکن است جوان، الآن هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا انشاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش میدهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش میکنم که پدرها و مادرها به این مسأله توجّه کنند.
* تبعات سخت بیتفاوتی نسبت به ازدواج
من از این بیم دارم که نگاه بیتفاوت نسبت به مسأله ازدواج ــ که متأسفانه امروز کم و بیش، این نگاه بیتفاوت وجود دارد ــ در آینده تبعات سختی را برای کشور به وجود بیاورد.
* مخالفت برخی دستگاههای فرهنگی با ازدواج!
لعنت بر آن کسانی که برخلاف سنّتهای اسلامی و سنّت ازدواج، با سنّت ازدواج صریحاً مخالفت میکنند و بعضی از منشورات ما و دستگاههای فرهنگی ما متأسّفانه این را ترویج میکنند؛ باید با اینها مقابله کرد.
* ازدواج؛ تنگی معیشت نمیآورد
انگیزه برای ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملی، یعنی ازدواج باید تحقق پیدا بکند. این که خدای متعال میفرماید: «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»، این یک وعده الهی است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه وعدههای الهی که به آن وعدهها اطمینان میکنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده موجب نشده است و موجب نمیشود که وضع معیشتی افراد دچار تنگی و سختی بشود، یعنی از ناحیه ازدواج، کسی دچار سختی معیشت نمیشود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.
* مقابله با ادامه افزایش سن ازدواج
محیط دانشجویی، محیط خوبی و مناسبی است برای زمینه سازی ازدواج. بهنظر من بر روی مسأله ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیای خانوادههایی که جوانها متعلق به آنها هستند و مسئولان ذیربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج ــ که امروز متأسفانه بالا رفته؛ بهخصوص در مورد دختران ــ ادامه پیدا بکند. بعضی از تصورات و سنتهای غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنّتها را باید عملاً نقض کرد.
* اصرار پیامبر(ص) بر ازدواج زود جوانها
پیامبر اکرم(ص) اصرار داشتند جوانها زود ازدواج کنند؛ چه دخترها و چه پسرها؛ البته با میل خودشان و با اختیار خودشان، نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعه خودمان، این را رواج دهیم. جوانها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشدهاند، در همان حال گرمی و شور و شوق باید ازدواج کنند. این برخلاف برداشت و تلقّی خیلی از افراد است که خیال میکنند ازدواجهای دوران جوانی، ازدواجهای زودرس است و ماندگار نیست، درست برعکس است. اینگونه ازدواجها اگر درست صورت بگیرد، ازدواجهای بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانوادهای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.
* اساس بقای زندگی؛ سازگاری
سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت میآفریند، همین است که موجب برکات الهی میشود، همین است که دلها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم میکند.
این که میگویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده، بسازید، معنای سازگاری این است. اول ازدواج که آدم هیچ متوجه نیست، بعد از یک خرده که گذشت، ممکن است یک ناسازگاریهایی حس کند. آیا باید اینجا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمیخورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنانچه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری نمیشود کرد، با او بسازید.
سازشکاری در محیط خانواده جزو واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هرچه گفتند، همان شود، آنچه خودشان میپسندند و آنچه راحتی آنها را تأمین میکند، همان بشود، نه، اینطور نباید باشد؛ باید بنا داشته باشند که با هم سازگاری کنند، این سازگاری لازم است، اگر دیدید مقصود شما تأمین نمیشود، مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید.