افشای بخشهای «هاشور خورده» پرونده دکل 87 میلیون دلاری فورچونا معروف به «دکل گمشده» طی ماههای گذشته و حضور یکی از مدیران ارشد وزارت نفت در این پرونده، رسانههای معاند نظام و برخی رسانههای همسو با دولت را بر آن داشت تا آمادهباش خود را با حضور در این پرونده و تطهیر «قمار باز کرسنتی» وارد فاز عملیاتی کنند.
به گزارش شهدای ایران، افشای بخشهای «هاشور خورده» پرونده دکل 87 میلیون دلاری فورچونا معروف به «دکل گمشده» طی ماههای گذشته و حضور یکی از مدیران ارشد وزارت نفت در این پرونده، رسانههای معاند نظام و برخی رسانههای همسو با دولت را بر آن داشت تا آمادهباش خود را با حضور در این پرونده و تطهیر «قمار باز کرسنتی» وارد فاز عملیاتی کنند.
پس از رپرتاژهای صدای امریکا برای رضا مصطفوی طباطبایی معروف به «قمار باز کرسنتی» و سفیدخوانی وی، روزنامه شرق نیز دو صفحه از 20 صفحه خود را در اختیار طباطبایی قرار داد تا دلال اصلی قرارداد دکل فورچونا، تریبون را در دست گرفته و هر جا سخن بگويد از ريفرنس روزنامه شرق بگويد و بر همه اسناد موجودی که ثابت میکند وی 87 میلیون دلار را به جیب زده است، برچسب «جعلی» و «پرونده سازی» بزند.
این دلال نفتی که در ماجرای قرارداد کرسنت حضور ویژهای داشت با هماهنگی کامل با شرکای داخلی خود، سعی دارد نقش خود را در این پرونده از یک دلال به یک «کارآفرین» تبدیل کند.شرکای داخلی وی نیز از هراس مطرح شدن نامشان در این پرونده، بستر را برای حضور وی در رسانهها به ویژه رسانههای ایران باز کردند.هرچند این رسانهها ردای اصلاحطلبی بر تن داشته باشند.
همه در خدمت تطهير «قمارباز کرسنتی»
اپیزود نخست
حدود سه سال پیش، نادرقاضی پور از گم شدن دکل دریایی خبرداد که «پایش» 87 میلیون دلار پرداخت شده بود.معلوم نبود دکل کجا بود و شرکت تأسيسات دریایی نیز که «رکب» خورده بود سکوت پیشه کرد حتی با مدیرعامل جدید خود غلامرضا منوچهری. هر از چندگاهی اخباری پراکنده از این دکل منتشر میشد، از حضور در امارات تا قطر تا اینکه مشخص شد این دکل در خلیج مکزیک به حفاری مشغول است. از عمر کامل السواده – پادوی حقوقی طباطبایی- سخن به میان آمد و اسناد جدید نشان داد که وی پولها را به حساب «قمارباز» واریز کرده است. ذینفعان این پرونده، برای مسکوت ماندن این پرونده چیزی به «روی خود» نمیآوردند تا روزی که یک نامه از پتروپارس به شرکت حفاری شمال واکنشی از هدایتالله خادمی در برداشت که ماجرا را وارد فاز جدیتری کرد.
اپیزود دوم
پتروپارس در فاز 13 به حفاری با دو دکل مشغول بود.دکل سحر یک متعلق به شرکت حفاری شمال و دکل آبان متعلق به هندیها همزمان به کار مشغول بودند تا اینکه به یکباره اعلام شد به دلیل کمبود منابع مالی، دکل هندی باید در فاز 13 بماند و دکل ایرانی بار خود را از این فاز ببندد.شرکت حفاری شمال نسبت به این موضوع واکنش شدیدی نشان میدهد و مدیرعامل آن در نشستی خبری از پشت پرده دلالی دکلهای هندی و چینی میگوید؛ پشت پردهای که در رأس آن شریک استراتژیک طباطبایی قرار داشت؛ مردی که در رسانهها به «م.م» معروف است.یکی از معاونان سابق وزير که این روزها در قامت بخش خصوصی به تجارت در نفت مشغول است و آقازاده یکی از وزرای دولت اصلاحات که اتفاقاً در بيبيسيها همکاري دارد از شرکای اصلی طباطبایی محسوب میشوند که این روزها در چند شرکت خصوصی نفتی سهامدار و شریک هستند.
گفته ميشود سرشاخ مدیرعامل حفای شمال با مجموع این شرکا، به حضور مجلس و نامه 70 نماینده در این ماجرا کشیده شد و سخن از استیضاح وزیر نفت شد تا اینکه فشار شرکای طباطبایی که به حلقه کرسنتیها شهرهاند موجب برکناری شبانه خادمی از شرکت حفاری شمال شد. براساس اخبار منتشر شده، شرکت حفاری شمال از وزارت نفت حدود 800 میلیارد تومان طلب داشت که به سهامدار اصلی حفاری شمال- گفته میشود برای دریافت طلب خود، خادمی باید برکنار شود.
مدیرعامل حفاری شمال برکنار شد و در نامه خداحافظی خود خطاب به همکارانش، به دلیل برکناری خود اشارهای زیرکانه کرده و البته مینویسد که در بدو ورود به این شرکت، تمامی قراردادهای این شرکت را با طباطبایی فسخ کرده و پای دلالهای آغشته به کرسنت را از این شرکت میبرد.
اپیزود سوم
پس از برکناری خادمی از مدیریت حفاری شمال، شرکای طباطبایی با ارسال شب نامهها به مجلس و رسانه ها، پای شریک سابق طباطبایی را به میان میکشند تا با گم کردن در این پرونده، وی را تبرئه کرده و پرونده را با انحراف مواجه کنند.روزنامههای همسو با جریان اصلاحات، با برجسته سازی نقش شریک وی و چاپ عکس وی، آقای «ش» را «دزد دکل» معرفی میکنند و دو روز بعد وی را بیتقصیر میشمارند. پس از بازداشت شریک سابق طباطبایی، حالا خود «قمارباز کرسنتی» ظهور میکند و به «میهمانی تیترها» میآید.طباطبایی با «کراوات آبی» خود عکس یک روزنامه شرق میشود و در برنامه پنج شنبه شب بیبیسی فارسی «صورتی» میشود؛ رسانهاي که پدر یکی از شرکایش پای ثابت صحبت هاي کارشناسي آن است!
وی که پیشتر عقد اخوت خود را از طریق رئیس شبکه جم تی وی با علیرضا نوریزاده میبندد، بخشی از دلارهای خود را به صدای امریکا تزریق میکند.نهایت کار به اینجا میرسد که صدای امریکا به تمجید از وی و و حاميان داخلي اش در وزارت نفت میپردازد و به «انگزنی» به مخالفان طباطبایی و «هم دامنهای» وی در ایران ادامه میدهد. صدای امریکا و بیبیسی در خارج کشور و برخی روزنامههای داخلی با «خط گیری» از اتاق فکر تشکیل شده طباطبایی را یک کارآفرین سالم و خادم به کشور معرفی میکنند.
طباطبایی در برنامهای که دو شب گذشته از بیبیسی فارسی روي آنتن رفت به طور قابل تأملی از مدیریت فعلی شرکت تأسيسات دریایی تمجید میکند و بر عکس، مدیریت سابق این شرکت را مدیریتی میخواند که سوءمدیریت و فساد برونداد آن بوده است.جالب آنجاست که منوچهری عضو باشگاهی نفت و نیرویی است که شرکای طباطبایی نیز در آن عضو هستند و محفلی است برای خودمانیها و البته چهرههایی که در پرونده کرسنت نقش مهمی را ایفا کردهاند؛ کسانی که در ماجرای قرارداد کرسنت در کنار یکدیگر بودند و پس از هشت سال باردیگر به قدرت رسیدهاند.
طباطبایی در این برنامه شرکت GSP رومانی را شرکتی قلمداد کرد که شرایط ظالمانهای را به ایران تحمیل کرده و چارهای جز پذیرفتن آن نبود در حالی که کومانسکو مدیرعامل این شرکت رومانیایی، روابط بسیار نزدیکی با چند عضو «حلقه کرسنتیها» داشته و معاملاتی را طی سالهای گذشته با آنها ترتیب داده است و به طور کامل در هماهنگی جالبی با این افراد قرار دارد.این شرکت و دکل دریایی اش توسط طباطبایی به شرکت تأسيسات دریایی معرفی شده است در حالی که قمار باز کرسنتی در رسانههایی که در اختیارش قرار گرفته است خود را فقط یک واسطه ساده با حق «3 میلیون دلاری» میداند.
اپیزود چهارم
انحراف در بررسی این پرونده با حضور رسانهای طباطبایی به مرحله خطرناکی رسیده است، با وجود آنکه سه سال از انعکاس نام و تصاویر وی و همچنین انتشار اسنادی که نشان میدهد قمارباز، 87 میلیون دلار را به حساب خود منتقل کرده است میگذرد، این دلال نفتی درست پس از موج برکناریها در صنعت نفت به ميان آمد.
بررسیهای همراه با اسناد موجود نشان میدهد، شرکای وی در داخل فضا را برای حضور قمار باز در رسانهها آماده کردهاند و تمامی افرادی که میتوانند برای این عضو «حلقه کرسنتیها» مشکل آفرین شوند، حکم برکناری خود را گرفتهاند. در این میان، نقش مدیر ارشد وزارت نفت در این پرونده بی نظیر است. وی که پیشتر در صندوقهای بازنشستگی حضور داشت و اکنون به سمتی استراتژیک برگزیده شده است، مبالغی را از قمار باز دریافت کرده است و امضایش زیر امضای طباطبایی دیده میشود.حالا وی به رسانههای داخلی خط میدهد که چه کنند تا مبادا «پول خوار 87 میلیون دلاری» دستش رو شود.
رو شدن دست طباطبایی به مطرح شدن نامهای دیگری مانند «الف.ف»، «ه.الف»، «م.م»، «غ.م» و ...میانجامد که قطعاً برای وزیر نفت گران تمام خواهد شد؛ حلقه کرسنتیها هوای طباطبایی را دارند و نمیخواهند وی به عنوان «دکل خوار» معرفی شود؛ هم عضوی از تیم آنهاست و هم نمیخواهند پردهای درافتد.
*روزنامه جوان
پس از رپرتاژهای صدای امریکا برای رضا مصطفوی طباطبایی معروف به «قمار باز کرسنتی» و سفیدخوانی وی، روزنامه شرق نیز دو صفحه از 20 صفحه خود را در اختیار طباطبایی قرار داد تا دلال اصلی قرارداد دکل فورچونا، تریبون را در دست گرفته و هر جا سخن بگويد از ريفرنس روزنامه شرق بگويد و بر همه اسناد موجودی که ثابت میکند وی 87 میلیون دلار را به جیب زده است، برچسب «جعلی» و «پرونده سازی» بزند.
این دلال نفتی که در ماجرای قرارداد کرسنت حضور ویژهای داشت با هماهنگی کامل با شرکای داخلی خود، سعی دارد نقش خود را در این پرونده از یک دلال به یک «کارآفرین» تبدیل کند.شرکای داخلی وی نیز از هراس مطرح شدن نامشان در این پرونده، بستر را برای حضور وی در رسانهها به ویژه رسانههای ایران باز کردند.هرچند این رسانهها ردای اصلاحطلبی بر تن داشته باشند.
همه در خدمت تطهير «قمارباز کرسنتی»
اپیزود نخست
حدود سه سال پیش، نادرقاضی پور از گم شدن دکل دریایی خبرداد که «پایش» 87 میلیون دلار پرداخت شده بود.معلوم نبود دکل کجا بود و شرکت تأسيسات دریایی نیز که «رکب» خورده بود سکوت پیشه کرد حتی با مدیرعامل جدید خود غلامرضا منوچهری. هر از چندگاهی اخباری پراکنده از این دکل منتشر میشد، از حضور در امارات تا قطر تا اینکه مشخص شد این دکل در خلیج مکزیک به حفاری مشغول است. از عمر کامل السواده – پادوی حقوقی طباطبایی- سخن به میان آمد و اسناد جدید نشان داد که وی پولها را به حساب «قمارباز» واریز کرده است. ذینفعان این پرونده، برای مسکوت ماندن این پرونده چیزی به «روی خود» نمیآوردند تا روزی که یک نامه از پتروپارس به شرکت حفاری شمال واکنشی از هدایتالله خادمی در برداشت که ماجرا را وارد فاز جدیتری کرد.
اپیزود دوم
پتروپارس در فاز 13 به حفاری با دو دکل مشغول بود.دکل سحر یک متعلق به شرکت حفاری شمال و دکل آبان متعلق به هندیها همزمان به کار مشغول بودند تا اینکه به یکباره اعلام شد به دلیل کمبود منابع مالی، دکل هندی باید در فاز 13 بماند و دکل ایرانی بار خود را از این فاز ببندد.شرکت حفاری شمال نسبت به این موضوع واکنش شدیدی نشان میدهد و مدیرعامل آن در نشستی خبری از پشت پرده دلالی دکلهای هندی و چینی میگوید؛ پشت پردهای که در رأس آن شریک استراتژیک طباطبایی قرار داشت؛ مردی که در رسانهها به «م.م» معروف است.یکی از معاونان سابق وزير که این روزها در قامت بخش خصوصی به تجارت در نفت مشغول است و آقازاده یکی از وزرای دولت اصلاحات که اتفاقاً در بيبيسيها همکاري دارد از شرکای اصلی طباطبایی محسوب میشوند که این روزها در چند شرکت خصوصی نفتی سهامدار و شریک هستند.
گفته ميشود سرشاخ مدیرعامل حفای شمال با مجموع این شرکا، به حضور مجلس و نامه 70 نماینده در این ماجرا کشیده شد و سخن از استیضاح وزیر نفت شد تا اینکه فشار شرکای طباطبایی که به حلقه کرسنتیها شهرهاند موجب برکناری شبانه خادمی از شرکت حفاری شمال شد. براساس اخبار منتشر شده، شرکت حفاری شمال از وزارت نفت حدود 800 میلیارد تومان طلب داشت که به سهامدار اصلی حفاری شمال- گفته میشود برای دریافت طلب خود، خادمی باید برکنار شود.
مدیرعامل حفاری شمال برکنار شد و در نامه خداحافظی خود خطاب به همکارانش، به دلیل برکناری خود اشارهای زیرکانه کرده و البته مینویسد که در بدو ورود به این شرکت، تمامی قراردادهای این شرکت را با طباطبایی فسخ کرده و پای دلالهای آغشته به کرسنت را از این شرکت میبرد.
اپیزود سوم
پس از برکناری خادمی از مدیریت حفاری شمال، شرکای طباطبایی با ارسال شب نامهها به مجلس و رسانه ها، پای شریک سابق طباطبایی را به میان میکشند تا با گم کردن در این پرونده، وی را تبرئه کرده و پرونده را با انحراف مواجه کنند.روزنامههای همسو با جریان اصلاحات، با برجسته سازی نقش شریک وی و چاپ عکس وی، آقای «ش» را «دزد دکل» معرفی میکنند و دو روز بعد وی را بیتقصیر میشمارند. پس از بازداشت شریک سابق طباطبایی، حالا خود «قمارباز کرسنتی» ظهور میکند و به «میهمانی تیترها» میآید.طباطبایی با «کراوات آبی» خود عکس یک روزنامه شرق میشود و در برنامه پنج شنبه شب بیبیسی فارسی «صورتی» میشود؛ رسانهاي که پدر یکی از شرکایش پای ثابت صحبت هاي کارشناسي آن است!
وی که پیشتر عقد اخوت خود را از طریق رئیس شبکه جم تی وی با علیرضا نوریزاده میبندد، بخشی از دلارهای خود را به صدای امریکا تزریق میکند.نهایت کار به اینجا میرسد که صدای امریکا به تمجید از وی و و حاميان داخلي اش در وزارت نفت میپردازد و به «انگزنی» به مخالفان طباطبایی و «هم دامنهای» وی در ایران ادامه میدهد. صدای امریکا و بیبیسی در خارج کشور و برخی روزنامههای داخلی با «خط گیری» از اتاق فکر تشکیل شده طباطبایی را یک کارآفرین سالم و خادم به کشور معرفی میکنند.
طباطبایی در برنامهای که دو شب گذشته از بیبیسی فارسی روي آنتن رفت به طور قابل تأملی از مدیریت فعلی شرکت تأسيسات دریایی تمجید میکند و بر عکس، مدیریت سابق این شرکت را مدیریتی میخواند که سوءمدیریت و فساد برونداد آن بوده است.جالب آنجاست که منوچهری عضو باشگاهی نفت و نیرویی است که شرکای طباطبایی نیز در آن عضو هستند و محفلی است برای خودمانیها و البته چهرههایی که در پرونده کرسنت نقش مهمی را ایفا کردهاند؛ کسانی که در ماجرای قرارداد کرسنت در کنار یکدیگر بودند و پس از هشت سال باردیگر به قدرت رسیدهاند.
طباطبایی در این برنامه شرکت GSP رومانی را شرکتی قلمداد کرد که شرایط ظالمانهای را به ایران تحمیل کرده و چارهای جز پذیرفتن آن نبود در حالی که کومانسکو مدیرعامل این شرکت رومانیایی، روابط بسیار نزدیکی با چند عضو «حلقه کرسنتیها» داشته و معاملاتی را طی سالهای گذشته با آنها ترتیب داده است و به طور کامل در هماهنگی جالبی با این افراد قرار دارد.این شرکت و دکل دریایی اش توسط طباطبایی به شرکت تأسيسات دریایی معرفی شده است در حالی که قمار باز کرسنتی در رسانههایی که در اختیارش قرار گرفته است خود را فقط یک واسطه ساده با حق «3 میلیون دلاری» میداند.
اپیزود چهارم
انحراف در بررسی این پرونده با حضور رسانهای طباطبایی به مرحله خطرناکی رسیده است، با وجود آنکه سه سال از انعکاس نام و تصاویر وی و همچنین انتشار اسنادی که نشان میدهد قمارباز، 87 میلیون دلار را به حساب خود منتقل کرده است میگذرد، این دلال نفتی درست پس از موج برکناریها در صنعت نفت به ميان آمد.
بررسیهای همراه با اسناد موجود نشان میدهد، شرکای وی در داخل فضا را برای حضور قمار باز در رسانهها آماده کردهاند و تمامی افرادی که میتوانند برای این عضو «حلقه کرسنتیها» مشکل آفرین شوند، حکم برکناری خود را گرفتهاند. در این میان، نقش مدیر ارشد وزارت نفت در این پرونده بی نظیر است. وی که پیشتر در صندوقهای بازنشستگی حضور داشت و اکنون به سمتی استراتژیک برگزیده شده است، مبالغی را از قمار باز دریافت کرده است و امضایش زیر امضای طباطبایی دیده میشود.حالا وی به رسانههای داخلی خط میدهد که چه کنند تا مبادا «پول خوار 87 میلیون دلاری» دستش رو شود.
رو شدن دست طباطبایی به مطرح شدن نامهای دیگری مانند «الف.ف»، «ه.الف»، «م.م»، «غ.م» و ...میانجامد که قطعاً برای وزیر نفت گران تمام خواهد شد؛ حلقه کرسنتیها هوای طباطبایی را دارند و نمیخواهند وی به عنوان «دکل خوار» معرفی شود؛ هم عضوی از تیم آنهاست و هم نمیخواهند پردهای درافتد.
*روزنامه جوان