حضور گروه تروریستی داعش در شمال آفریقا و در کشور ناآرامی مانند لیبی جای تأمل بسیاری دارد که چرا این گروه تروریستی پس از حضور در سوریه و عراق این بار جبهه تازهای را در شمال آفریقا ایجاد کرده است.
بهگزارش شهدای ایران،اکتبر 2014؛ زمانی است که یک گروه تروریستی مسلح در شرق لیبی اعلام کرد که از گروه موسوم به «انقلابیون لیبی» جدا شده و با «ابوبکر البغدادی» سرکرده اصلی گروه تروریستی داعش بیعت کرده است. سپس این گروه در قالب کاروانهای نظامی در مرکز شهر «درنه» لیبی به جولان دادن پرداخت.
این رخداد، آغازی بود بر ظهور «ولایت» لیبی که وابسته به گروه تروریستی داعش است. از آن پس عناصر وابسته به این گروهک اقدامات تروریستی را بر عهده میگرفتند که در جای جای لیبی رخ میداد بدون اینکه کسی بداند آیا واقعا گروه تروریستی داعش در لیبی حضور دارد یا اینکه از قدرت و تأثیر آن در درگیریهای این کشور خبری داشته باشد.
سر بریدن 21 مسیحی مصری نیز نقطه عطف مهمی برای گروه تروریستی داعش در لیبی به شمار میرود. تروریستهایی که دست به این جنایت فجیع زدند اعلام کردند که وابسته به داعش هستند. این مسئله نیز انزجار «کنگره ملی لیبی» را در پی داشت.
اطلاع آمریکا از اردوگاههای آموزشی داعش در لیبی
به گزارش فارس، «عارف النایض» سفیر لیبی در امارات از جمله نخستین افرادی بود که از افزایش خطر روزافزون تکفیریهای داعش و نفوذ این گروه به شهرهای این کشور سخن گفت، ولی سخن وی زیاد جدی گرفته نشد.
دولت آمریکا نیز در این میان اظهارات النایض را نوعی اغراق دانست و تأکید کرد که هنوز میزان خطر گروه تکفیری داعش مشخص نیست. واشنگتن همچنین اعلام کرد که از ایجاد اردوگاههای آموزشی داعش در لیبی اطلاع داشته است ولی آمریکاییها از تعداد عناصر این گروهک و میزان سیطره آنها بر لیبی سخنی نگفتند.
در همین خصوص، سرویس جاسوسی از وضعیت لیبی گزارشی منتشر کرد؛ که نشان میداد این گروه تروریستی بدون اینکه حامی قدرتمندی در لیبی داشته باشند فقط از نظر رسانهای دارای قدرت است.
عناصر وابسته به داعش در لیبی عملیاتهای تروریستی بسیاری را صورت دادند ولی بزرگترین عملیاتی که مسئولیت آن را بر عهده گرفتند انفجار هتل «کورنثیا» در «طرابلس» بود؛ هتلی که هیئتهای دیپلمات خارجی از جمله هیئت قطر در آن اقامت داشتند. از این رخداد مهمتر میتوان به کشتار مسیحیان مصر اشاره کرد؛ رخدادی که پای مصر را در بحران لیبی باز کرد و قاهره نیز به بهانه بمباران مراکز تجمع داعش حملات هوایی را در لیبی انجام داد.
اختلاف در «طرابلس» و «طبرق»؛ علت اصلی گسترش داعش در لیبی
این گروه تندرو امسال و به صورت بسیار آرام اعلام موجودیت کرد و عملیاتهای خود را گسترش داد. این در حالی است که پارلمان لیبی در «طبرق»، گروه تروریستی داعش را مسئول همه جنایات تروریستی میداند که در لیبی رخ میدهد و بر این باور است که گروه تروریستی مانند «فجر لیبی» نیز یکی از شاخههای داعش به شمار میورد.
در عین حال دیگر پارلمان لیبی مستقر در «طرابلس» نیز متهم میشود که اهمیت خطر داعش را نادیده میگیرد و پارلمان طرابلس را متهم میکنند که از مترسک داعش استفاده میکند تا از این طریق بتواند پای مداخله غرب در لیبی را باز کنند. پس از سرنگونی رژیم سابق لیبی دو پارلمان حکومت این کشور را به دست گرفتند.
گروه تروریستی داعش نیز از این اختلاف میان طرفهای لیبیایی نهایت استفاده را میکند و دامنه نفوذ خود را گسترش میدهد. اکنون شهر ساحلی «سرت» را در اختیار دارد و در شهرهای «بنغازی» و طرابلس نیز آثاری از وجود تروریستهای وابسته به این گروه دیده میشود. تروریستهای داعش در سایر شهرها نیز فعالیت مسلحانه ندارند و فقط به اقدامات تبلیغاتی بسنده میکنند.
در کنار همه این مسائل، گروه تروریستی داعش مشکلاتی نیز با گروههای مسلح و تروریستی حاضر در لیبی دارد؛ گروههایی مانند «انصار الشریعه» که به نیروهای فجر لیبی پیوستهاند و وابسته به گروه القاعده هستند. از این روی داعش بر این باور است که پیوستن به گروه فجر لیبی که تحت حمایت القاعده است مسئلهای نادرست است. به همین دلیل داعش تا کنون مستقیما با فجر لیبی وارد جنگ نشده است؛ چرا که این گروهک در لیبی از نفوذ نظامی بالایی برخوردار است. لذا برخی از تحلیلگران معتقدند اگر گروه انصار الشریعه از لوای فجر لیبی خارج شوند همان دوگانگی داعش و جبهه النصره در سوریه تکرار خواهد شد.
چرا داعش از میان کشورهای شمال آفریقا لیبی را انتخاب کرد؟
با وجود همه آنچه گفته شد باید گفت که این گروه برای دستیابی به اهداف راهبردی بسیاری در لیبی فعالیت میکند. یکی از این اهداف، گشایش جبهه درگیری جدید تحت پرچم گروهی است که در عراق و سوریه تأسیس شد تا از این طریق از فشار درگیری در این مناطق بکاهند. از سوی دیگر داعش با حضور در لیبی به غرب نیز نزدیک خواهد شد و خواهد توانست تهدیدات خود را دو چندان کند.
در همین راستا، «ماتیا توالدو» پژوهشگر ایتالیایی و عضو روابط خارجی شورای اروپا درباره علت حضور داعش در لیبی بر این باور است که این کشور به خاطر مقادیر عظیم نفت و نبود نهادهای دولتی زمینه مناسبی برای حضور این گروه است و این دو علت سبب خواهد شد که طرح گروه تروریستی داعش برای بسیاری از گروههای تندرو تروریستی از جذابیت بیشتری برخوردار باشد.
توالدو که متخصص امور خاورمیانه و شمال آفریقاست میگوید: لیبی به صورت کلی منبع اصلی جهادگرایانی است که در دهه 80 در جنگهای افغانستان مشارکت داشتند و پس از آن نیز کوشیدند که در دهه 90 برای مبارزه با قذافی گروه پیکارجویان لیبی را تشکیل دادند. البته پس از بازداشت آنها سال 2002 تا 2011 آزاد شدند و بسیاری از آنها نیز اکنون در داعش حضور دارند.
اما «وسام متی» تحلیلگر لبنانی نیز رخدادهای لیبی را ادامه حوادث سوریه و مصر میداند. وی بر این باور است که داعشیها در پی این هستند که جبهه تازهای در شمال آفریقا باز کنند که علاوه بر کاهش فشار بر آنها در سوریه و عراق واکنشی به شکستهای پیاپی این گروهک در «کوبانی» سوریه و «دیالی» عراق است. از این روی داعش سعی میکند نیروهای مخالف خود را وارد جنگ فرسایشی کند که در پاسخ به جنگ فرسایشی این گروهک در شمال سوریه است. پس تصادفی نیست که داعش ابتدا فعالیت خود را به «سیناء» مصر و پس از آن به لیبی منتقل کند.
این مسئله با اظهارات توالدو نیز همخوانی دارد. وی تابستان 2014 را نقطه عطفی در حضور داعش در لیبی میداند. در آن زمان ابوبکر بغدادی (سرکرده اصلی داعش) اعلام کرد که لیبی نیر در لیست کشورهای مورد هدف داعش قرار گرفته است؛ زیرا به گفته این تحلیلگر ایتالیایی بسیاری از مردم لیبی در کنار داعش در سوریه و عراق میجنگند و زمانی که از عمق فتنه سوریه و عراق مطلع شدند پس از ناکامی در اوایل سال 2014 بازگشت به لیبی را آغاز و احساس کردند که میتوانند از این طریق با ژنرال «خلیفه حفتر» -که تحت حمایت عربستان سعودی و امارات است- وارد جنگ شوند. از این روی ضمن حفظ ارتباط با داعش این بار در منطقه «درنه» به سود داعش اعلام وجود کردند. پس حضور تروریستهای حامی داعش در لیبی به معنای تأمین ارتباط داعش در عراق و شام با کشورهای شمال آفریقا است.
ولی توالدو معتقد است که وارد کردن مصر به عرصه درگیری با داعش آن هم با همکاری کشورهای اروپایی راهبرد داعش است تا از این طریق مردم لیبی را به سوی نپذیرفتن مداخله خارجی و در نتیجه حمایت از این گروه تروریستی سوق دهند. از این روی داعش از اهمیت احساسات علیه خود در لیبی میکاهد؛ مسئلهای که ممکن است سبب شود گروههای تروریستی مانند فجر لیبی به مبارزه علیه این گروهک روی آورند.
متی در پایان نیز تأکید میکند که جبهه تازهای در شمال آفریقا ایجاد شده است، احتمال دارد این عملیات روند رو به رشد داشته باشد و بعید است که به یک عملیات زمینی تبدیل شود؛ زیرا این مسئله خطر کاسته شدن توانمندی نظامی دولتها را در پی دارد.
مقصد بعدی داعش پس از لیبی کدام کشورهاست؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، تروریستهایی که در لیبی حضور دارند پس از قدرت گرفتن بی گمان تلاش خواهند کرد که در این کشور گسترش بیشتری پیدا کنند. آنها اکنون در درنه و در جنوب لیبی در شهر ی مانند «الکفره» نفوذ بالایی دارند و در بنغازی مقاومت میکنند و علیه خلیفه حفتر میجنگند.
اکنون در طرابلس افرادی به نام «انقلابی» حضور دارند ولی زمانی که شکست بخورند چهره واقعی خود را نشان خواهند داد و به داعش خواهند پیوست. اینکه داعش چه زمانی به صورت جدی وارد عمل شود مشخص نیست. آنها قصد دارند پس از لیبی به تونس و الجزایر و پس از آن به مغرب و موریتانی بروند.
این سخن خیال پردازی نیست. با نیم نگاهی به اوضاع کشورهای مذکور میتوان این مسئله را بسادگی دریافت. تونس دچار بیثباتی سیاسی است. انقلاب هیچ سودی برای جوانان این کشور نداشته و رژیم گذشته با چهره تازه وارد صحنه شده است. اسلامگرایان به حاشیه رانده شدهاند. اما درباره الجزایر باید گفت که انتخاب مجدد «عبدالعزیز بوتفلیقه» در این کشور نشان از عمق بحران سیاسی ارتش و جبهه آزادی ملی حکایت دارد. داعش همه اینها را میداند. این گروه به زعم خود جایگزین این نظامهاست و برای این منظور نیز برنامهریزی میکند. عناصر این گروه در صحراهای لیبی، چاد، نیجریه، تونس، الجزایر، موریتانی و مالی جولان میدهند.
بازگردیم به آغاز؛ لیبی علت اصلی بحرانی است که در منطقه شمال آفریقا در حال شکلگیری است و احتمال دارد آتش آن همه منطقه را بسوزاند. دولتهای بنغازی و طرابلس نیز در خواب به سر میبرند و تا کنون این خطر را احساس نکردهاند. بلکه هر یک قصد دارد دیگری را از بین ببرد. اما تونس و الجزایر پیش از لیبی خطر داعش را درک کردند. از این روی گفتوگوهای طرفهای لیبیایی در الجزایر برگزار میشود ولی تا کنون هیچ نتیجهای در پی نداشته است. البته باید این نکته را به یاد داشت که ممکن است سیاستمدارن طرابلس و بنغازی را به یکدیگر متحد کرد ولی چه کسی یارای جمع آوری تروریست ها از لیبی را دارد؟ چه کسی میتواند حمایتهای مالی و تسلیحاتی قطر و ترکیه از یک سو و از سوی دیگر عربستان و امارات را متوقف کند؟
اما سؤال دیگری مطرح میشود که چرا غرب هیچ اقدامی انجام نمیدهد؟ واشنگتن وارد این ماجراجویی نشده است. آمریکا بر این باور است که مسئله لیبی بیشتر به اروپا اختصاص دارد. قاره کهن از میزان این خطر آگاهی دارد ولی ظاهرا ضعیفتر از آن است که بخواهد به لیبی نیرو اعزام کند و در صورت اعزام نیز این نیروها به دست تروریستهایی کشته میشوند که با یکدیگر علیه این دشمن خارجی متحد خواهند شد. از این روی میتوان گفت که اروپا در حال حاضر به صورت کلی ناتوانتر از آن است که بتواند راهکاری برای بحران لیبی ارائه کند.
*فارس
این رخداد، آغازی بود بر ظهور «ولایت» لیبی که وابسته به گروه تروریستی داعش است. از آن پس عناصر وابسته به این گروهک اقدامات تروریستی را بر عهده میگرفتند که در جای جای لیبی رخ میداد بدون اینکه کسی بداند آیا واقعا گروه تروریستی داعش در لیبی حضور دارد یا اینکه از قدرت و تأثیر آن در درگیریهای این کشور خبری داشته باشد.
سر بریدن 21 مسیحی مصری نیز نقطه عطف مهمی برای گروه تروریستی داعش در لیبی به شمار میرود. تروریستهایی که دست به این جنایت فجیع زدند اعلام کردند که وابسته به داعش هستند. این مسئله نیز انزجار «کنگره ملی لیبی» را در پی داشت.
اطلاع آمریکا از اردوگاههای آموزشی داعش در لیبی
به گزارش فارس، «عارف النایض» سفیر لیبی در امارات از جمله نخستین افرادی بود که از افزایش خطر روزافزون تکفیریهای داعش و نفوذ این گروه به شهرهای این کشور سخن گفت، ولی سخن وی زیاد جدی گرفته نشد.
دولت آمریکا نیز در این میان اظهارات النایض را نوعی اغراق دانست و تأکید کرد که هنوز میزان خطر گروه تکفیری داعش مشخص نیست. واشنگتن همچنین اعلام کرد که از ایجاد اردوگاههای آموزشی داعش در لیبی اطلاع داشته است ولی آمریکاییها از تعداد عناصر این گروهک و میزان سیطره آنها بر لیبی سخنی نگفتند.
در همین خصوص، سرویس جاسوسی از وضعیت لیبی گزارشی منتشر کرد؛ که نشان میداد این گروه تروریستی بدون اینکه حامی قدرتمندی در لیبی داشته باشند فقط از نظر رسانهای دارای قدرت است.
عناصر وابسته به داعش در لیبی عملیاتهای تروریستی بسیاری را صورت دادند ولی بزرگترین عملیاتی که مسئولیت آن را بر عهده گرفتند انفجار هتل «کورنثیا» در «طرابلس» بود؛ هتلی که هیئتهای دیپلمات خارجی از جمله هیئت قطر در آن اقامت داشتند. از این رخداد مهمتر میتوان به کشتار مسیحیان مصر اشاره کرد؛ رخدادی که پای مصر را در بحران لیبی باز کرد و قاهره نیز به بهانه بمباران مراکز تجمع داعش حملات هوایی را در لیبی انجام داد.
اختلاف در «طرابلس» و «طبرق»؛ علت اصلی گسترش داعش در لیبی
این گروه تندرو امسال و به صورت بسیار آرام اعلام موجودیت کرد و عملیاتهای خود را گسترش داد. این در حالی است که پارلمان لیبی در «طبرق»، گروه تروریستی داعش را مسئول همه جنایات تروریستی میداند که در لیبی رخ میدهد و بر این باور است که گروه تروریستی مانند «فجر لیبی» نیز یکی از شاخههای داعش به شمار میورد.
در عین حال دیگر پارلمان لیبی مستقر در «طرابلس» نیز متهم میشود که اهمیت خطر داعش را نادیده میگیرد و پارلمان طرابلس را متهم میکنند که از مترسک داعش استفاده میکند تا از این طریق بتواند پای مداخله غرب در لیبی را باز کنند. پس از سرنگونی رژیم سابق لیبی دو پارلمان حکومت این کشور را به دست گرفتند.
گروه تروریستی داعش نیز از این اختلاف میان طرفهای لیبیایی نهایت استفاده را میکند و دامنه نفوذ خود را گسترش میدهد. اکنون شهر ساحلی «سرت» را در اختیار دارد و در شهرهای «بنغازی» و طرابلس نیز آثاری از وجود تروریستهای وابسته به این گروه دیده میشود. تروریستهای داعش در سایر شهرها نیز فعالیت مسلحانه ندارند و فقط به اقدامات تبلیغاتی بسنده میکنند.
در کنار همه این مسائل، گروه تروریستی داعش مشکلاتی نیز با گروههای مسلح و تروریستی حاضر در لیبی دارد؛ گروههایی مانند «انصار الشریعه» که به نیروهای فجر لیبی پیوستهاند و وابسته به گروه القاعده هستند. از این روی داعش بر این باور است که پیوستن به گروه فجر لیبی که تحت حمایت القاعده است مسئلهای نادرست است. به همین دلیل داعش تا کنون مستقیما با فجر لیبی وارد جنگ نشده است؛ چرا که این گروهک در لیبی از نفوذ نظامی بالایی برخوردار است. لذا برخی از تحلیلگران معتقدند اگر گروه انصار الشریعه از لوای فجر لیبی خارج شوند همان دوگانگی داعش و جبهه النصره در سوریه تکرار خواهد شد.
چرا داعش از میان کشورهای شمال آفریقا لیبی را انتخاب کرد؟
با وجود همه آنچه گفته شد باید گفت که این گروه برای دستیابی به اهداف راهبردی بسیاری در لیبی فعالیت میکند. یکی از این اهداف، گشایش جبهه درگیری جدید تحت پرچم گروهی است که در عراق و سوریه تأسیس شد تا از این طریق از فشار درگیری در این مناطق بکاهند. از سوی دیگر داعش با حضور در لیبی به غرب نیز نزدیک خواهد شد و خواهد توانست تهدیدات خود را دو چندان کند.
در همین راستا، «ماتیا توالدو» پژوهشگر ایتالیایی و عضو روابط خارجی شورای اروپا درباره علت حضور داعش در لیبی بر این باور است که این کشور به خاطر مقادیر عظیم نفت و نبود نهادهای دولتی زمینه مناسبی برای حضور این گروه است و این دو علت سبب خواهد شد که طرح گروه تروریستی داعش برای بسیاری از گروههای تندرو تروریستی از جذابیت بیشتری برخوردار باشد.
توالدو که متخصص امور خاورمیانه و شمال آفریقاست میگوید: لیبی به صورت کلی منبع اصلی جهادگرایانی است که در دهه 80 در جنگهای افغانستان مشارکت داشتند و پس از آن نیز کوشیدند که در دهه 90 برای مبارزه با قذافی گروه پیکارجویان لیبی را تشکیل دادند. البته پس از بازداشت آنها سال 2002 تا 2011 آزاد شدند و بسیاری از آنها نیز اکنون در داعش حضور دارند.
اما «وسام متی» تحلیلگر لبنانی نیز رخدادهای لیبی را ادامه حوادث سوریه و مصر میداند. وی بر این باور است که داعشیها در پی این هستند که جبهه تازهای در شمال آفریقا باز کنند که علاوه بر کاهش فشار بر آنها در سوریه و عراق واکنشی به شکستهای پیاپی این گروهک در «کوبانی» سوریه و «دیالی» عراق است. از این روی داعش سعی میکند نیروهای مخالف خود را وارد جنگ فرسایشی کند که در پاسخ به جنگ فرسایشی این گروهک در شمال سوریه است. پس تصادفی نیست که داعش ابتدا فعالیت خود را به «سیناء» مصر و پس از آن به لیبی منتقل کند.
این مسئله با اظهارات توالدو نیز همخوانی دارد. وی تابستان 2014 را نقطه عطفی در حضور داعش در لیبی میداند. در آن زمان ابوبکر بغدادی (سرکرده اصلی داعش) اعلام کرد که لیبی نیر در لیست کشورهای مورد هدف داعش قرار گرفته است؛ زیرا به گفته این تحلیلگر ایتالیایی بسیاری از مردم لیبی در کنار داعش در سوریه و عراق میجنگند و زمانی که از عمق فتنه سوریه و عراق مطلع شدند پس از ناکامی در اوایل سال 2014 بازگشت به لیبی را آغاز و احساس کردند که میتوانند از این طریق با ژنرال «خلیفه حفتر» -که تحت حمایت عربستان سعودی و امارات است- وارد جنگ شوند. از این روی ضمن حفظ ارتباط با داعش این بار در منطقه «درنه» به سود داعش اعلام وجود کردند. پس حضور تروریستهای حامی داعش در لیبی به معنای تأمین ارتباط داعش در عراق و شام با کشورهای شمال آفریقا است.
ولی توالدو معتقد است که وارد کردن مصر به عرصه درگیری با داعش آن هم با همکاری کشورهای اروپایی راهبرد داعش است تا از این طریق مردم لیبی را به سوی نپذیرفتن مداخله خارجی و در نتیجه حمایت از این گروه تروریستی سوق دهند. از این روی داعش از اهمیت احساسات علیه خود در لیبی میکاهد؛ مسئلهای که ممکن است سبب شود گروههای تروریستی مانند فجر لیبی به مبارزه علیه این گروهک روی آورند.
متی در پایان نیز تأکید میکند که جبهه تازهای در شمال آفریقا ایجاد شده است، احتمال دارد این عملیات روند رو به رشد داشته باشد و بعید است که به یک عملیات زمینی تبدیل شود؛ زیرا این مسئله خطر کاسته شدن توانمندی نظامی دولتها را در پی دارد.
مقصد بعدی داعش پس از لیبی کدام کشورهاست؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، تروریستهایی که در لیبی حضور دارند پس از قدرت گرفتن بی گمان تلاش خواهند کرد که در این کشور گسترش بیشتری پیدا کنند. آنها اکنون در درنه و در جنوب لیبی در شهر ی مانند «الکفره» نفوذ بالایی دارند و در بنغازی مقاومت میکنند و علیه خلیفه حفتر میجنگند.
اکنون در طرابلس افرادی به نام «انقلابی» حضور دارند ولی زمانی که شکست بخورند چهره واقعی خود را نشان خواهند داد و به داعش خواهند پیوست. اینکه داعش چه زمانی به صورت جدی وارد عمل شود مشخص نیست. آنها قصد دارند پس از لیبی به تونس و الجزایر و پس از آن به مغرب و موریتانی بروند.
این سخن خیال پردازی نیست. با نیم نگاهی به اوضاع کشورهای مذکور میتوان این مسئله را بسادگی دریافت. تونس دچار بیثباتی سیاسی است. انقلاب هیچ سودی برای جوانان این کشور نداشته و رژیم گذشته با چهره تازه وارد صحنه شده است. اسلامگرایان به حاشیه رانده شدهاند. اما درباره الجزایر باید گفت که انتخاب مجدد «عبدالعزیز بوتفلیقه» در این کشور نشان از عمق بحران سیاسی ارتش و جبهه آزادی ملی حکایت دارد. داعش همه اینها را میداند. این گروه به زعم خود جایگزین این نظامهاست و برای این منظور نیز برنامهریزی میکند. عناصر این گروه در صحراهای لیبی، چاد، نیجریه، تونس، الجزایر، موریتانی و مالی جولان میدهند.
بازگردیم به آغاز؛ لیبی علت اصلی بحرانی است که در منطقه شمال آفریقا در حال شکلگیری است و احتمال دارد آتش آن همه منطقه را بسوزاند. دولتهای بنغازی و طرابلس نیز در خواب به سر میبرند و تا کنون این خطر را احساس نکردهاند. بلکه هر یک قصد دارد دیگری را از بین ببرد. اما تونس و الجزایر پیش از لیبی خطر داعش را درک کردند. از این روی گفتوگوهای طرفهای لیبیایی در الجزایر برگزار میشود ولی تا کنون هیچ نتیجهای در پی نداشته است. البته باید این نکته را به یاد داشت که ممکن است سیاستمدارن طرابلس و بنغازی را به یکدیگر متحد کرد ولی چه کسی یارای جمع آوری تروریست ها از لیبی را دارد؟ چه کسی میتواند حمایتهای مالی و تسلیحاتی قطر و ترکیه از یک سو و از سوی دیگر عربستان و امارات را متوقف کند؟
اما سؤال دیگری مطرح میشود که چرا غرب هیچ اقدامی انجام نمیدهد؟ واشنگتن وارد این ماجراجویی نشده است. آمریکا بر این باور است که مسئله لیبی بیشتر به اروپا اختصاص دارد. قاره کهن از میزان این خطر آگاهی دارد ولی ظاهرا ضعیفتر از آن است که بخواهد به لیبی نیرو اعزام کند و در صورت اعزام نیز این نیروها به دست تروریستهایی کشته میشوند که با یکدیگر علیه این دشمن خارجی متحد خواهند شد. از این روی میتوان گفت که اروپا در حال حاضر به صورت کلی ناتوانتر از آن است که بتواند راهکاری برای بحران لیبی ارائه کند.
*فارس