مساله ارتباط بین مردم دو کشور شاید در وهله نخست چندان مهم جلوه نکند. اما دقت بیشتر در این خصوص روشن می سازد که پشت پرده تسهیل ارتباط با اقشار مختلف جامعه ایران مساله دیگری پنهان شده است و آنهم بهانه قرار دادن این ارتباطات برای نفوذ به درون کشور از طریق حوزه های دیگر می باشد. آشکار شدن برنامه انگلیس برای عبور از دیپلماسی سیاسی و ورود و فعالیت در عرصه دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی مساله ای است که تبعات وخیم تری از جمله استهاله انقلاب اسلامی را با خود به دنبال خواهد داشت.
شهدای ایران: این روزها و با مشاهده رویداد های اخیر در عرصه سیاسی کشور با اطمینان بیشتری میتوان این نکته را ابراز داشت که هدف اصلی دولت یازدهم از پی گیری مذاکرات هسته و سرمایه گذاری تمام توان خود در این زمینه نه تنها برای بهبود شرایط اقتصادی نبوده (چرا که دولتمردان بعد از توافق با تغییر موضع صد و هشتاد درجه ای واقعیت عدم تاثیر قابل توجه این مذاکرات در بهبود معیشت را اعلام کردند) بلکه در راستا شکستن تابو ارتباط با غرب و تغییر مسیر دیپلماسی جمهوری اسلامی بوده است.
به گزارش رجانیوز در همین راستا مواضع اتخاذ شده توسط مسئولان دولت یازدهم بعد از توافق هسته ای و رویداد های اخیر کشور در عرصه سیاست خارجی را باید در همین چهار چوب به تحلیل نشست. همین امر بود که بعد از گستردن فرش قرمز زیر پای وزیر خارجه انگلیس توسط دولت یازدهم و همکاری برای بازگشایی این سفارت در تهران، روزنامه رسمی دولت یازدهم به دنبال سرمستی از بازگشایی این سفارت خانه، با انتشار یادداشت هاموند در صفحه اول خود، تریبون دولتی روزنامه ایران را در اختیار او گذاشت تا کوچکترین فرصت در خوش خدمتی به انگلیس از دست نرود.
این اقدام در حالی است که پیش از این و در حاشیه سفر لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه نیز به استقبال از قلم او رفت و در اقدامی مشابه یادداشت او را در رونامه ای که با پول بیت المال منتشر می شود درج نمود.
این اقدام دولت یازدهم در حالی است که پیش از این در برخوردی گاز انبری با رسانه های منتقد توافق وین هفته نامه نه دی را به تیغ توقیف سپرده و نسبت به روزنامه کیهان و سایت خبری رجانیوز تذکر داد تا بدین طریق اخبار منتشر شده از توافق وین را مدیرت کنند و در کنار آن هم با مجوز به شبکه ضد انقلاب بی بی سی برای ضبط مستندی در ارتباط با این توافق پازل خود را تکمیل نماید.
اما در همین راستا یادداشت کوتاه وزیر خارجه انگلیس در روزنامه ایران در بر دارنده نکات قابل توجه است که به نظر نباید به راحتی از کنار آنها عبور نمود. هاموند در این یادداشت مدعی شده است که چالش های مشترکی پیش روی ایران و بریتانیا قرار گرفته است که می توان از طریق ادامه دیپلماسی به آنها پرداخت. این درحالی است که بغیر از تغییر آب و هوا و اقلیم زمین! در بررسی علل وقوع این چالش ها وزمینه های بروز آن بلاشک سیاست های غلطی که از جانب این کشور در خاورمیانه پی گرفته شده است تاثیر مستقیمی در بروز این مشکلات از خود به جای گذاشته است و سخن از همکاری با ایران برای رفع این موانع خنده دار جلوه می نماید.
وی در این باره در این یادداشت می نویسد: «روابط ایران و بریتانیا پیشینهای طولانی، پیچیده، و اغلب دشوار دارد. من انتظار ندارم تمام مشکلات یک شبه حل و فصل شوند. اما امروز ما چالشهای مشترک بسیاری پیش رو داریم: سربرآوردن داعش در عراق و سوریه، بی ثباتی در افغانستان، تجارت مواد مخدر، و تغییر آب و هوا و اقلیم زمین(!).»
اما هاموند به این سخن بسنده نکرده است و در قسمت دیگری از یادداشت خود با سو استفاده از حسن ظن دولت یازدهم پا را فراتر گذاشته و از زوایای پنهان اغراض کشور مطبوع خود برای نفوذ از طریق این توافق رونمایی می کند:
«من معتقدم اگر فضایی از اعتماد و اطمینان ایجاد کنیم، میتوانیم موجب پیشرفت اوضاع شویم. این همان کاری است که در مذاکرات هستهای انجام دادیم و من مایلم بار دیگر از طریق دیپلماسی، و با کمک سفارتهای دو کشور آن را تکرار کنم. یک راه اعتمادسازی، تسهیل ارتباط بین مردم دو کشور است: بین دانشگاهها، بازرگانان، دانشمندان، هنرمندان، و خانوادهها. ایرانیان زیادی در بریتانیا زندگی میکنند که بسیاری از آنها سهم فوقالعادهای در خدمت به جامعه بریتانیا داشتهاند.»
وی در بخش دیگر از یادداشت خود می نویسد: «من مصمم هستم تا پایان مذاکرات هستهای را به آغاز فصل نوینی از روابط کشورم با ایران تبدیل کنم؛ روابطی که برای مردم ایران و بریتانیا مفید باشد. ».
مساله ارتباط بین مردم دو کشور شاید در وهله نخست چندان مهم جلوه نکند. اما دقت بیشتر در این خصوص روشن می سازد که پشت پرده تسهیل ارتباط با اقشار مختلف جامعه ایران مساله دیگری پنهان شده است و آنهم بهانه قرار دادن این ارتباطات برای نفوذ به درون کشور از طریق حوزه های مختف می باشد. آشکار شدن برنامه انگلیس برای عبور از دیپلماسی سیاسی و کلید خوردن فعالیت در عرصه دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی فرهنگی مساله ای است که تبعات وخیم تری از جمله استهاله انقلاب اسلامی را با خود به دنبال خواهد داشت.
این همان مساله ای است که مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی بدان تاکید نموده بودند. ایشان در این خصوص فرمودند:
«نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد».
به گزارش رجانیوز در همین راستا مواضع اتخاذ شده توسط مسئولان دولت یازدهم بعد از توافق هسته ای و رویداد های اخیر کشور در عرصه سیاست خارجی را باید در همین چهار چوب به تحلیل نشست. همین امر بود که بعد از گستردن فرش قرمز زیر پای وزیر خارجه انگلیس توسط دولت یازدهم و همکاری برای بازگشایی این سفارت در تهران، روزنامه رسمی دولت یازدهم به دنبال سرمستی از بازگشایی این سفارت خانه، با انتشار یادداشت هاموند در صفحه اول خود، تریبون دولتی روزنامه ایران را در اختیار او گذاشت تا کوچکترین فرصت در خوش خدمتی به انگلیس از دست نرود.
این اقدام در حالی است که پیش از این و در حاشیه سفر لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه نیز به استقبال از قلم او رفت و در اقدامی مشابه یادداشت او را در رونامه ای که با پول بیت المال منتشر می شود درج نمود.
این اقدام دولت یازدهم در حالی است که پیش از این در برخوردی گاز انبری با رسانه های منتقد توافق وین هفته نامه نه دی را به تیغ توقیف سپرده و نسبت به روزنامه کیهان و سایت خبری رجانیوز تذکر داد تا بدین طریق اخبار منتشر شده از توافق وین را مدیرت کنند و در کنار آن هم با مجوز به شبکه ضد انقلاب بی بی سی برای ضبط مستندی در ارتباط با این توافق پازل خود را تکمیل نماید.
اما در همین راستا یادداشت کوتاه وزیر خارجه انگلیس در روزنامه ایران در بر دارنده نکات قابل توجه است که به نظر نباید به راحتی از کنار آنها عبور نمود. هاموند در این یادداشت مدعی شده است که چالش های مشترکی پیش روی ایران و بریتانیا قرار گرفته است که می توان از طریق ادامه دیپلماسی به آنها پرداخت. این درحالی است که بغیر از تغییر آب و هوا و اقلیم زمین! در بررسی علل وقوع این چالش ها وزمینه های بروز آن بلاشک سیاست های غلطی که از جانب این کشور در خاورمیانه پی گرفته شده است تاثیر مستقیمی در بروز این مشکلات از خود به جای گذاشته است و سخن از همکاری با ایران برای رفع این موانع خنده دار جلوه می نماید.
وی در این باره در این یادداشت می نویسد: «روابط ایران و بریتانیا پیشینهای طولانی، پیچیده، و اغلب دشوار دارد. من انتظار ندارم تمام مشکلات یک شبه حل و فصل شوند. اما امروز ما چالشهای مشترک بسیاری پیش رو داریم: سربرآوردن داعش در عراق و سوریه، بی ثباتی در افغانستان، تجارت مواد مخدر، و تغییر آب و هوا و اقلیم زمین(!).»
اما هاموند به این سخن بسنده نکرده است و در قسمت دیگری از یادداشت خود با سو استفاده از حسن ظن دولت یازدهم پا را فراتر گذاشته و از زوایای پنهان اغراض کشور مطبوع خود برای نفوذ از طریق این توافق رونمایی می کند:
«من معتقدم اگر فضایی از اعتماد و اطمینان ایجاد کنیم، میتوانیم موجب پیشرفت اوضاع شویم. این همان کاری است که در مذاکرات هستهای انجام دادیم و من مایلم بار دیگر از طریق دیپلماسی، و با کمک سفارتهای دو کشور آن را تکرار کنم. یک راه اعتمادسازی، تسهیل ارتباط بین مردم دو کشور است: بین دانشگاهها، بازرگانان، دانشمندان، هنرمندان، و خانوادهها. ایرانیان زیادی در بریتانیا زندگی میکنند که بسیاری از آنها سهم فوقالعادهای در خدمت به جامعه بریتانیا داشتهاند.»
وی در بخش دیگر از یادداشت خود می نویسد: «من مصمم هستم تا پایان مذاکرات هستهای را به آغاز فصل نوینی از روابط کشورم با ایران تبدیل کنم؛ روابطی که برای مردم ایران و بریتانیا مفید باشد. ».
مساله ارتباط بین مردم دو کشور شاید در وهله نخست چندان مهم جلوه نکند. اما دقت بیشتر در این خصوص روشن می سازد که پشت پرده تسهیل ارتباط با اقشار مختلف جامعه ایران مساله دیگری پنهان شده است و آنهم بهانه قرار دادن این ارتباطات برای نفوذ به درون کشور از طریق حوزه های مختف می باشد. آشکار شدن برنامه انگلیس برای عبور از دیپلماسی سیاسی و کلید خوردن فعالیت در عرصه دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی فرهنگی مساله ای است که تبعات وخیم تری از جمله استهاله انقلاب اسلامی را با خود به دنبال خواهد داشت.
این همان مساله ای است که مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی بدان تاکید نموده بودند. ایشان در این خصوص فرمودند:
«نیّت آنها این بود که از این مذاکرات و از این توافق، وسیلهای پیدا کنند برای نفوذ در داخل کشور. ما این راه را بستیم و این راه را به طور قاطع خواهیم بست؛ نه نفوذ اقتصادی آمریکاییها را در کشورمان اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی آنها را، نه حضور سیاسی آنها را، نه نفوذ فرهنگی آنها را؛ با همهی توان -که این توان هم بحمدالله امروز توان زیادی است- مقابله خواهیم کرد؛ اجازه نخواهیم داد».