وقتی افق 33 سال سکوت پخش می کند
نمایش مستند 33 سال سکوت آن هم از رسانه ملی ما را بر این داشت تا نگاهی به وضعیت این مستند و تاثیری که بر زندگی جانبازان جنگ تحمیلی می گذارد داشته باشیم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مستند 33 سال سکوت مدتی است که به کارگردانی حسین شمقدری ساخته شده و تاکنون چند بار نیز اکران و در فضای مجازی نیز به فروش رفته است. این مستند روز گذشته از شبکه افق به نمایش درآمد تا تاثیر شگرف خود را آنگونه که کارگردان خواسته بر ذهن و فکر جانبازان و خانواده هایشان بگذارد!
بنابراین گزارش نمایش مستند 33 سال سکوت آن هم از رسانه ملی ما را بر این داشت تا نگاهی به وضعیت این مستند و تاثیری که بر زندگی جانبازان جنگ تحمیلی می گذارد داشته باشیم.
تقدیر از سازنده سلاح های شیمیایی!
مستند33 سال سکوت، روایت جانباز ایرانی است که به دلیل عدم رسیدگی به وضعیتش در بنیاد شهید، به ناچار پناهنده آلمان می شود تا با خیالی راحت درمان خود را بدون هزینه انجام دهد. در این مستند، جانباز به دنبال پروفسور سمیعی می گردد چرا که برای او به مثل یک پدر بوده و عمل جراحی هایش را انجام داده و مشاور خوبی برایش بوده است. تا اینکه با دوربین به ساختمان دفتر پروفسور سمیعی می روند. همچنین در مستند 33 سال سکوت، کارگردان، جانباز پناهنده را فردی اصولگرا و حامی محمود احمدی نژاد معرفی کرده که حالا دیگر حامی اونیست اما با اینکه پناهنده شده همچنان به اصول نظام پایبند است و حتی فرزندش هم درس طلبگی می خواند. در انتهای مستند هم نشان داده می شود حنجره این جانباز برداشته شده و دیگر صدایش نمی آید.
آنچه در این فیلم به نمایش در می آید نقدی سازنده به عملکرد مدیران بنیاد شهید و امور ایثارگران است که در نوع خود قابل ستایش است که مستندی به خوبی به نقد عملکرد مسئولینی پرداخته است که شواهد و قرائنی از زندگی جانبازان گویای عمل نکردن مسئولین این بنیاد به وظایف اصلی و ذاتی خودشان است.
اما آنچه در این مستند به خوبی روشن بوده، این است که گویی کارگردان اصلا با جانبازان زندگی نکرده و درد ها و مشکلات این حوزه را نمی شناسد و یا آنجا که تمام مستندش به نفع آلمان و در ستایش و تقدیر از این کشور تمام می شود نمی دانسته که آلمانی ها سازنده اصلی سلاح شیمیایی بودند که رژیم بعث علیه جانبازان استفاده کرده و اگر امروز آن جانباز را به پناهندگی می گیرد دلش برای جانباز ما نسوخته و هدفش خیر رساندن به جانباز نبوده بلکه جانبازانی که در این سال ها به آلمان سفر کرده و موضوع درمانشان را پیگیری کرده اند به خوبی روایت می کنند که نگاه آلمان به جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان ایران نگاهی چون موش آزمایشگاهی است تا با نمونه برداری از ریه و حنجره و ... جانبازانی که به انواع گازهای شیمیایی آلوده شده اند آثار سلاح های خود را موشکافی کنند.
در این زمینه حتی چند سال پیش یکی از جانبازان استان فارس که نماینده جانبازان شیمیایی این استان است با پزشکان آلمانی درگیر شده و به وی گفته است که می دانند پادزهر سلاح های شیمایی در دستان آلمانی هاست اما به جانبازان تزریق نمی کنند و پزشک آلمانی در مقابل جانباز صرفا سکوت کرده است!
تشویق جانبازان به پناهنده شدن خطر بزرگ 33 سال سکوت
این مستند به دلیل دوری از فضای جانبازان و مشکلاتشان عملا پای دنیای جدیدی را بر روی جانبازانی که این روزها با مشکلات درمانی و معیشتی زیادی دست و پنجه نرم می کنند باز می کند که این خود خطر امنیتی بزرگی برای جامعه ایثارگری کشور است.
همه می دانند که به دلیل نقص قانون و ضعف در اجرای قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران بسیاری از جانبازان به ویژه جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان این روزها با مشکلات درمانی و معیشتی زیادی دست و پنجه نرم می کنند اما همین جانبازان حتی حاضر به مصاحبه با شبکه های بیگانه نبوده و نیستند. یکی از این جانبازان که سال گذشته به شهادت رسید شبی را با پلاکارد به نزدیک سفارت آلمان رفت و روایت می کرد که آلمانی ها درب سفارتخانه را باز کردند تا وی با ورود به داخل سفارت خانه پناهنده شود اما جانباز با توهین به آلمانی ها و مقصر دانستن ایشان در شیمیایی شدن جانبازان با اشک به خانه بر می گردد. اما این مستند فضای کشور آلمان و رسیدگی به جانبازان را به گونه ای روایت کرده است که دیدن آن برای جانبازان حداقل تامل و فکر پناهنده شدن را در ذهنشان ایجاد می کند که این خود خطر بزرگی برای کشور است.
حرف های جانبازان از آلمان برگشته شنیدنی است
این مستند نگاهی دارد به وضعیت جانبازی که سال هاست به شکل وحشتناکی به آلمان رفته و پناهنده شده است، و سعی می کند باور منفی ای که در خصوص پناهنده شدن و قاچاقی رفتن به یک کشور را به دلیل جانباز بودن فرد مثبت ارائه دهد حال آنکه جانبازان بسیاری هستند که ماه ها به صورت کاملا قانونی در آلمان بستری شده اند و همچنان در رفت و آمد هستند و حرف های بسیاری دارند که آلمانی ها چگونه به مجروحان شیمیایی خود رسیدگی می کنند و آن داروها را از جانبازان دریغ می کنند و یا جانبازانی که شاید مشکلات جسمی بسیار بدتر از جانباز مستند 33 سال سکوت را دارند و بیش از 20 سال در انتظار کمیسیون های بنیاد شهید به کما رفته اند اما هنوز در خاک کشور زندگی می کنند و ضعف مسئولیت فلان مدیر را به پای نظام نمی گذارند.
بنابراین گزارش نمایش مستند 33 سال سکوت آن هم از رسانه ملی ما را بر این داشت تا نگاهی به وضعیت این مستند و تاثیری که بر زندگی جانبازان جنگ تحمیلی می گذارد داشته باشیم.
تقدیر از سازنده سلاح های شیمیایی!
مستند33 سال سکوت، روایت جانباز ایرانی است که به دلیل عدم رسیدگی به وضعیتش در بنیاد شهید، به ناچار پناهنده آلمان می شود تا با خیالی راحت درمان خود را بدون هزینه انجام دهد. در این مستند، جانباز به دنبال پروفسور سمیعی می گردد چرا که برای او به مثل یک پدر بوده و عمل جراحی هایش را انجام داده و مشاور خوبی برایش بوده است. تا اینکه با دوربین به ساختمان دفتر پروفسور سمیعی می روند. همچنین در مستند 33 سال سکوت، کارگردان، جانباز پناهنده را فردی اصولگرا و حامی محمود احمدی نژاد معرفی کرده که حالا دیگر حامی اونیست اما با اینکه پناهنده شده همچنان به اصول نظام پایبند است و حتی فرزندش هم درس طلبگی می خواند. در انتهای مستند هم نشان داده می شود حنجره این جانباز برداشته شده و دیگر صدایش نمی آید.
آنچه در این فیلم به نمایش در می آید نقدی سازنده به عملکرد مدیران بنیاد شهید و امور ایثارگران است که در نوع خود قابل ستایش است که مستندی به خوبی به نقد عملکرد مسئولینی پرداخته است که شواهد و قرائنی از زندگی جانبازان گویای عمل نکردن مسئولین این بنیاد به وظایف اصلی و ذاتی خودشان است.
اما آنچه در این مستند به خوبی روشن بوده، این است که گویی کارگردان اصلا با جانبازان زندگی نکرده و درد ها و مشکلات این حوزه را نمی شناسد و یا آنجا که تمام مستندش به نفع آلمان و در ستایش و تقدیر از این کشور تمام می شود نمی دانسته که آلمانی ها سازنده اصلی سلاح شیمیایی بودند که رژیم بعث علیه جانبازان استفاده کرده و اگر امروز آن جانباز را به پناهندگی می گیرد دلش برای جانباز ما نسوخته و هدفش خیر رساندن به جانباز نبوده بلکه جانبازانی که در این سال ها به آلمان سفر کرده و موضوع درمانشان را پیگیری کرده اند به خوبی روایت می کنند که نگاه آلمان به جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان ایران نگاهی چون موش آزمایشگاهی است تا با نمونه برداری از ریه و حنجره و ... جانبازانی که به انواع گازهای شیمیایی آلوده شده اند آثار سلاح های خود را موشکافی کنند.
در این زمینه حتی چند سال پیش یکی از جانبازان استان فارس که نماینده جانبازان شیمیایی این استان است با پزشکان آلمانی درگیر شده و به وی گفته است که می دانند پادزهر سلاح های شیمایی در دستان آلمانی هاست اما به جانبازان تزریق نمی کنند و پزشک آلمانی در مقابل جانباز صرفا سکوت کرده است!
تشویق جانبازان به پناهنده شدن خطر بزرگ 33 سال سکوت
این مستند به دلیل دوری از فضای جانبازان و مشکلاتشان عملا پای دنیای جدیدی را بر روی جانبازانی که این روزها با مشکلات درمانی و معیشتی زیادی دست و پنجه نرم می کنند باز می کند که این خود خطر امنیتی بزرگی برای جامعه ایثارگری کشور است.
همه می دانند که به دلیل نقص قانون و ضعف در اجرای قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران بسیاری از جانبازان به ویژه جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان این روزها با مشکلات درمانی و معیشتی زیادی دست و پنجه نرم می کنند اما همین جانبازان حتی حاضر به مصاحبه با شبکه های بیگانه نبوده و نیستند. یکی از این جانبازان که سال گذشته به شهادت رسید شبی را با پلاکارد به نزدیک سفارت آلمان رفت و روایت می کرد که آلمانی ها درب سفارتخانه را باز کردند تا وی با ورود به داخل سفارت خانه پناهنده شود اما جانباز با توهین به آلمانی ها و مقصر دانستن ایشان در شیمیایی شدن جانبازان با اشک به خانه بر می گردد. اما این مستند فضای کشور آلمان و رسیدگی به جانبازان را به گونه ای روایت کرده است که دیدن آن برای جانبازان حداقل تامل و فکر پناهنده شدن را در ذهنشان ایجاد می کند که این خود خطر بزرگی برای کشور است.
حرف های جانبازان از آلمان برگشته شنیدنی است
این مستند نگاهی دارد به وضعیت جانبازی که سال هاست به شکل وحشتناکی به آلمان رفته و پناهنده شده است، و سعی می کند باور منفی ای که در خصوص پناهنده شدن و قاچاقی رفتن به یک کشور را به دلیل جانباز بودن فرد مثبت ارائه دهد حال آنکه جانبازان بسیاری هستند که ماه ها به صورت کاملا قانونی در آلمان بستری شده اند و همچنان در رفت و آمد هستند و حرف های بسیاری دارند که آلمانی ها چگونه به مجروحان شیمیایی خود رسیدگی می کنند و آن داروها را از جانبازان دریغ می کنند و یا جانبازانی که شاید مشکلات جسمی بسیار بدتر از جانباز مستند 33 سال سکوت را دارند و بیش از 20 سال در انتظار کمیسیون های بنیاد شهید به کما رفته اند اما هنوز در خاک کشور زندگی می کنند و ضعف مسئولیت فلان مدیر را به پای نظام نمی گذارند.