آنهایی که می خواستند منافع مسلمین را ببرند، کوشش کردند که اسلام را از قدرتش خلع کنند. سرمایه دارها و قدرتمندها به وجود آوردند؛ برای اینکه مستضعفین را خواب کنند، ادیان را افیون میدانند.
به گزارششهدای ایران، ابوالاعلی مودودی در اندیشه های سیاسی خود نزدیکی بسیاری به اندیشه «جمهوری اسلامی» دارد. شاهد مثال این ادعا کتابی است که با نام «جمهوری اسلامی» نوشته است. او همواره در رویای تشکیل حکومت اسلامی نیز بود. این دلایل کافی بود تا مودودی بلافاصله از انقلاب ایران حمایت کند و در کمتر از یک ماه از پیروزی انقلاب به ایران سفر کند. او به ایران سفر می کند و با امام خمینی دیدار می کند. نوشته زیر متن سخنان حضرت امام در جمع مودودی و همراهان وی است:
من از عواطف آقایان که زحمت کشیدند آمدند اینجا، برای اینکه به ملت ایران تبریک بگویند، تشکر می کنم.
اسلام را ایادی اجانب بد جلوه دادند در دنیا؛ آنهایی که می خواستند منافع مسلمین را ببرند، کوشش کردند که اسلام را از قدرتش خلع کنند، و آنها کوشش کردند که تمام [ادیان را] و اسلام را به طوری جلوه بدهند که [بگویند] اسلام از اول، و همین طور سایر ادیان [را]، سرمایه دارها و قدرتمندها به وجود آوردند؛ برای اینکه مستضعفین را خواب کنند [آنها] ادیان را افیون می دانند! و تبلیغات آنها به قدری بوده است که حتی در بین خود مسلمین، جوانهایی که غافل بودند از حقایق، و اسلام را نشناخته بودند، آنها هم گاهی گول خوردند و این گول خوردن، اسباب این شده است که گرایش به یک مسلکهای انحرافی پیدا کردند. اجانب به این اکتفا نکردند و رهبران اسلامی را طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان معرفی کردند که در جامعه خود آنها هم؛ یعنی خود رهبران اسلامی هم از نظر جوانها ساقط شوند و آنها را از رهبری خلع کنند، و مع الأسف این تبلیغات تأثیر هم در بین خود جوامع اسلامی کرده است. باز از طرف دیگر، کوشش کردند به اینکه بین مسلمین، دولتهای اسلامی، ملتهای مُسْلم به واسطه اختلاف نژادهایی که هست، اختلاف منطقه ای که هست، اختلاف بیندازند، و چون سران مسلمین از این معانی غافل بودند، یا عمداً غفلت کردند؛ این اختلافات بین ملتها با ملتهای دیگر، دولتها با دولتهای دیگر، این اختلاف تحقق پیدا کرد و این اختلافات موجب این شد که آنها از ممالک اسلامی به طور وافر بهره برداری بکنند، و مسلمین نتوانند در مقابل آنها عرض اندام کنند.
بر مسلمین است که اسلام را به آنطور که هست بر جوامع بشری عرضه کنند. اسلام اگر آنطور که هست عرضه بشود، همه مشتری او هستند. اسلام را واژگونه معرفی کردند؛ اسلام را محبوس کردند در مساجد و در مدارس علوم قدیمه، که آنها هم محصور شده اند در بعض از کتب اسلام. اینهمه به واسطه تبلیغاتی بوده است که از صدها سال قبل، از آن وقتی که خارجیها به این ممالک اسلامی دست یافته اند، این نقشه ای بوده است که آنها کشیدند و از همه اطراف، اسلام را از نظر خودِ مسلمین هم حتی انداختند و بد معرفی کردند؛ و روحانیون و رهبران مذهبی [را] - که باید اسلام را ترویج و معرفی کنند و پیش ببرند - از نظر جامعه، در این سالهای طولانی انداخته اند؛ به طوری که فاصله ما بین قشرهای اسلامی، در محیط داخلی خودشان هم واقع شده است؛ بین دانشگاه و روحانیت، بین بازار و ادارات، بین قشون و ملت، بین کارگران و کارمندان؛ تمام اینها را با هم به اصطلاح وادار کردند؛ دامن زدند به این اختلافات، و با تبلیغات دامنه داری این اختلافات را القا کردند بین مردم، تا اینکه بهره برداری کنند.
همه «حزب الله» باشیم
ما مسلمین بر همه مان واجب است که اسلام را به آنطور که هست در دنیا عرضه کنیم. همه ما تحت یک حزب و آن «حزب الله» است، باشیم؛ احزاب مختلفه در کار نباشد؛ جناحهای مختلف در کار نباشد. علمای هر ملتی، ملت خودشان را آگاه کنند به نقشه هایی که اجانب و مستعمرین کشیده اند برای تفرقه اندازی؛ این تکلیفی است که بر همه رهبران مذهبی لازم است که انجام دهند.
ملت ما که در طول تاریخ زیر یوغ استبداد شاهنشاهی بوده است و اخیراً از زمانهای سابق بدتر شده بود و علاوه بر اینکه زیر یوغ این مستبدین و چپاولگرها بودند، استقلال آنها هم از دست آنها گرفته شد و دولتهای دیگر در مقدرات کشور ما دخالت کردند؛ و ظلم و چپاولگری و خیانت و جنایت به آنجا رسید که تحمل را از ملت سلب کرد؛ دیدند زندگانی با این ذلت ارزش ندارد؛ مرد مُسْلم زیر بار این ذلت و زحمت نباید برود؛ از این جهت قیام مردانه کردند و این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: «حزبِ الهی» و با قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند تعالی موفق شدند که با دست خالی از اسلحه، بر قدرتهای بزرگ فایق بشوند که مجهز بودند به همه اسلحه ها و تا دندان مسلح بودند. این قدرت الهی بود، قدرت خدا بود، قدرت ایمان بود که موفق کرد ملت ما را، و به پیروزی رساند. الآن ما گرفتار یک مشکلات زیادی هستیم که برای ما پیش آوردند. شاه سابقْ مملکت ما را به یک ویرانه ای مبدل کرد که ما از همه چیز فقیر شدیم؛ لکن با اتکال به خدای تبارک و تعالی ما بر مشکلات خودمان غلبه خواهیم کرد؛ و امیدواریم که همه ملتهای اسلامی عبرت بگیرند از این ملت شجاع ایران؛ و از زیر بار ظلم و دیکتاتوری، خودشان را نجات بدهند. من از خداوند تبارک و تعالی توفیق همه را خواهان هستم.
(۱۱ اسفند ۱۳۵۷ صحیفه امام / ج۶ / ص ۲۹۴ )
* اخوت
من از عواطف آقایان که زحمت کشیدند آمدند اینجا، برای اینکه به ملت ایران تبریک بگویند، تشکر می کنم.
اسلام را ایادی اجانب بد جلوه دادند در دنیا؛ آنهایی که می خواستند منافع مسلمین را ببرند، کوشش کردند که اسلام را از قدرتش خلع کنند، و آنها کوشش کردند که تمام [ادیان را] و اسلام را به طوری جلوه بدهند که [بگویند] اسلام از اول، و همین طور سایر ادیان [را]، سرمایه دارها و قدرتمندها به وجود آوردند؛ برای اینکه مستضعفین را خواب کنند [آنها] ادیان را افیون می دانند! و تبلیغات آنها به قدری بوده است که حتی در بین خود مسلمین، جوانهایی که غافل بودند از حقایق، و اسلام را نشناخته بودند، آنها هم گاهی گول خوردند و این گول خوردن، اسباب این شده است که گرایش به یک مسلکهای انحرافی پیدا کردند. اجانب به این اکتفا نکردند و رهبران اسلامی را طرفدار قدرتمندان و ثروتمندان معرفی کردند که در جامعه خود آنها هم؛ یعنی خود رهبران اسلامی هم از نظر جوانها ساقط شوند و آنها را از رهبری خلع کنند، و مع الأسف این تبلیغات تأثیر هم در بین خود جوامع اسلامی کرده است. باز از طرف دیگر، کوشش کردند به اینکه بین مسلمین، دولتهای اسلامی، ملتهای مُسْلم به واسطه اختلاف نژادهایی که هست، اختلاف منطقه ای که هست، اختلاف بیندازند، و چون سران مسلمین از این معانی غافل بودند، یا عمداً غفلت کردند؛ این اختلافات بین ملتها با ملتهای دیگر، دولتها با دولتهای دیگر، این اختلاف تحقق پیدا کرد و این اختلافات موجب این شد که آنها از ممالک اسلامی به طور وافر بهره برداری بکنند، و مسلمین نتوانند در مقابل آنها عرض اندام کنند.
بر مسلمین است که اسلام را به آنطور که هست بر جوامع بشری عرضه کنند. اسلام اگر آنطور که هست عرضه بشود، همه مشتری او هستند. اسلام را واژگونه معرفی کردند؛ اسلام را محبوس کردند در مساجد و در مدارس علوم قدیمه، که آنها هم محصور شده اند در بعض از کتب اسلام. اینهمه به واسطه تبلیغاتی بوده است که از صدها سال قبل، از آن وقتی که خارجیها به این ممالک اسلامی دست یافته اند، این نقشه ای بوده است که آنها کشیدند و از همه اطراف، اسلام را از نظر خودِ مسلمین هم حتی انداختند و بد معرفی کردند؛ و روحانیون و رهبران مذهبی [را] - که باید اسلام را ترویج و معرفی کنند و پیش ببرند - از نظر جامعه، در این سالهای طولانی انداخته اند؛ به طوری که فاصله ما بین قشرهای اسلامی، در محیط داخلی خودشان هم واقع شده است؛ بین دانشگاه و روحانیت، بین بازار و ادارات، بین قشون و ملت، بین کارگران و کارمندان؛ تمام اینها را با هم به اصطلاح وادار کردند؛ دامن زدند به این اختلافات، و با تبلیغات دامنه داری این اختلافات را القا کردند بین مردم، تا اینکه بهره برداری کنند.
همه «حزب الله» باشیم
ما مسلمین بر همه مان واجب است که اسلام را به آنطور که هست در دنیا عرضه کنیم. همه ما تحت یک حزب و آن «حزب الله» است، باشیم؛ احزاب مختلفه در کار نباشد؛ جناحهای مختلف در کار نباشد. علمای هر ملتی، ملت خودشان را آگاه کنند به نقشه هایی که اجانب و مستعمرین کشیده اند برای تفرقه اندازی؛ این تکلیفی است که بر همه رهبران مذهبی لازم است که انجام دهند.
ملت ما که در طول تاریخ زیر یوغ استبداد شاهنشاهی بوده است و اخیراً از زمانهای سابق بدتر شده بود و علاوه بر اینکه زیر یوغ این مستبدین و چپاولگرها بودند، استقلال آنها هم از دست آنها گرفته شد و دولتهای دیگر در مقدرات کشور ما دخالت کردند؛ و ظلم و چپاولگری و خیانت و جنایت به آنجا رسید که تحمل را از ملت سلب کرد؛ دیدند زندگانی با این ذلت ارزش ندارد؛ مرد مُسْلم زیر بار این ذلت و زحمت نباید برود؛ از این جهت قیام مردانه کردند و این قیام یک قیام الهی بود که تمام اقشار ملت را فرا گرفت و ملت یک حزب شدند: «حزبِ الهی» و با قدرت ایمان و پشتیبانی خداوند تعالی موفق شدند که با دست خالی از اسلحه، بر قدرتهای بزرگ فایق بشوند که مجهز بودند به همه اسلحه ها و تا دندان مسلح بودند. این قدرت الهی بود، قدرت خدا بود، قدرت ایمان بود که موفق کرد ملت ما را، و به پیروزی رساند. الآن ما گرفتار یک مشکلات زیادی هستیم که برای ما پیش آوردند. شاه سابقْ مملکت ما را به یک ویرانه ای مبدل کرد که ما از همه چیز فقیر شدیم؛ لکن با اتکال به خدای تبارک و تعالی ما بر مشکلات خودمان غلبه خواهیم کرد؛ و امیدواریم که همه ملتهای اسلامی عبرت بگیرند از این ملت شجاع ایران؛ و از زیر بار ظلم و دیکتاتوری، خودشان را نجات بدهند. من از خداوند تبارک و تعالی توفیق همه را خواهان هستم.
(۱۱ اسفند ۱۳۵۷ صحیفه امام / ج۶ / ص ۲۹۴ )
* اخوت