همسر شهید سید جلیل میری ورکی میگوید: "قبل از اینکه خبر شهادت همسرم به ما اعلام شود، خوابی را دیدم، در آن خواب سید جلیل کنار جوی آبی خبر شهادت خود را به من داد و زمانی نگذشت تا اینکه خواب من تعبیر شد."
به گزارششهدای ایران، پیکر 175 شهید غواص ماه گذشته از مرز شلمچه وارد کشور شد. شهید "سید جلیل میری ورکی" از جمله شهدای غواص تازه تفحص شدهای است که به آغوش خانواده خود بازگشته است. این شهید یکی از خطشکنان عملیات کربلای4 بود که در منطقه امالرصاص به شهادت رسید و در گور دستهجمعی همراه سایر شهدا دفن شده بود.
پنجشنبه 18 تیرماه سال جاری پیکر پاک این شهید با حضور خیل کثیر مردم استان البرز تشییع و در آرامگاه ابدی خود در جوار امامزاده طاهر آرام گرفت.
در شب 23 ماه مبارک رمضان که شام غریبان شهید میری ورکی بود به امامزاده طاهر و کنار جوار آرامگاه ابدی این شهید تازه تفحص شده رفتیم تا شب احیا را برای دقایقی با همسر و فرزندان این شهید به گفتوگو بپردازیم.
آنچه میخوانید حاصل گفتوگوی تسنیم با "آذر آهنگری" همسر شهید "سید جلیل میریورکی" است.
آخرین دیدار با همسرتان را به یاد دارید؟ چه صحبتهایی در آن لحظات از زبان همسر شهید خود شنیدید؟
همسر شهید میری: همسرم تنها برای یک هفته به دیدن من و فرزندم آمد و باز به جبهه بازگشت، خوشحال از این بود که در این سفر به خط مقدم روانه میشود، نمیدانستم دیدار آخر من با همسرم است اما این دلگرمی را دائم به من میداد که بهزودی برمیگردد.
زمانی که خبر شهادت همسرتان را شنیدید، از اینکه پیکر وی پیدا نشده چه حسی داشتید؟
همسر شهید میری: بهخوبی به یاد دارم که تنها وصیتنامهای از وی برای من آوردند، زمانی که پرسیدم پیکر همسرم کجاست، گفتند: در خاک عراق ماند و دسترسی به پیکر شهدا نداریم.
تا قبل از اعلام خبر شهادت همسرتان به این فکر میکردید که شاید دیگر هرگز وی را نبینید؟
همسر شهید میری: قبل از اینکه خبر شهادت همسرم به ما اعلام شود، خوابی را دیدم که در آن خواب سید جلیل کنار جوی آبی خبر شهادت خود را به من داد و زمانی نگذشت تا اینکه خواب من تعبیر شد و خبر شهادت همسرم را به من دادند.
زمانی که موضوع 175 شهید غواص بهطور رسمی اعلام شد، گمان میکردید که شاید یکی از این شهدا همسر شما باشد؟
همسر شهید میری: مادامی که از رسانه ملی داستان 175 شهید غواص اعلام شد، دلم گواهی میداد همسر من نیز یکی از آن شهدایی است که با مظلومیت تمام به شهادت رسیدند، زمانی که مشخصات وی را اعلام کردم، بعد از گذشت یک هفته اعلام کردند همسر من بین شهدای غواصی که تازه تفحص شدهاند، شناسایی شده است.
بعد از شنیدن این خبر و اینکه پدر فرزندانتان بعد از 29 سال دوری به خانه برگشته چه حسی داشتید؟
همسر شهید میری: با شنیدن این خبر خوشحالی را در چهره فرزندانم دیدم، با برگشت همسرم گویی بار دیگر ستون خانه ما محکم شده، همسرم ستون خانه و خانواده بود که بهلطف خدا بار دیگر این ستون به ما بازگردانده شد.
شهید سید جلیل میری ورکی نسبت به امام خمینی(ره) و انقلاب چه دیدگاهی داشت؟
همسر شهید میری: همسرم ارادت خاصی به امام و شهدا داشت و همواره میگفت: "چون رهبرم فرمان و فتوا داده برای دفاع از کشور به جبهه میروم"؛ دوره حضور وی در جبهه سهماهه بوده اما به سه ماه نرسید و در ماه دوم به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
زمان شهادت همسرتان، فرزندتان تنها یک یا دو روزه بود، وصیتی در رابطه با فرزندتان به شما نداشتند؟
همسر شهید میری: در وصیتنامهای که از همسرم به جا مانده بود اسم فرزندمان را انتخاب کرده بود، اگر اشتباه نکنم رمز عملیات کربلای4 که در آن عملیات همسرم به شهادت رسید "یا زهرا(س)" بود، به همین سبب بهخواست و وصیت سیدجلیل اسم فرزندمان را که در زمان شهادت وی تنها یکروزه بود "زهرا" گذاشتیم.
در این 29 سال چطور به فرزندان خود آرامش میدادید؟
همسر شهید میری: برای من مسجل شده که" شهدا زندهاند"، با اطمینان و ایمان قلبی میگویم شهید سید جلیل مایه افتخار من و فرزندانم است، چرا که بهگفته فرزندانم با پیدا شدن پیکر پدرشان آنها تولد دوباره را شاهد بودند. طی این 29 سال از بزرگی همسرم به فرزندانمان میگفتم و زمانی که همسرم شناسایی و با حضور خیل عظیم مردم تشییع شد فرزندانم این بزرگی را با چشم خود دیدند.
قبل از اینکه پیکر همسرتان شناسایی شود، برای تشییع پیکر شهدای گمنام حاضر میشدید؟
همسر شهید میری: بارها برای ما اتفاق افتاده است که با توسل و توجه به شهدا از جمله همسرم بسیاری از مشکلاتمان برطرف شده است، همسرم مظلوم بود و مظلومانه به شهادت رسید. همیشه در مراسم تشییع شهدای گمنام به این امید که شاید یکی از این شهدا همسرم باشد، شرکت میکردیم.
در نبود همسرتان با حضور در آرامگاه شهدای گمنام چهحسی پیدا میکردید؟
همسر شهید میری: ارادت خاصی برای شهدای گمنام از جمله شهدای گمنام تپه نورالشهدای عظیمیه کرج قائل هستیم؛ همواره با توسل و توجه به این شهدا مشکلاتم برطرف میشود. با خود میگفتم شاید یکی از این شهدا همسر من است که با توسل و توجه به آنها هیچگاه دست خالی برنمیگردم. امیدوارم روزی همه شهدای گمنام برگردند و چشمان منتظر را از انتظار خارج کنند.
*تسنیم
پنجشنبه 18 تیرماه سال جاری پیکر پاک این شهید با حضور خیل کثیر مردم استان البرز تشییع و در آرامگاه ابدی خود در جوار امامزاده طاهر آرام گرفت.
در شب 23 ماه مبارک رمضان که شام غریبان شهید میری ورکی بود به امامزاده طاهر و کنار جوار آرامگاه ابدی این شهید تازه تفحص شده رفتیم تا شب احیا را برای دقایقی با همسر و فرزندان این شهید به گفتوگو بپردازیم.
آنچه میخوانید حاصل گفتوگوی تسنیم با "آذر آهنگری" همسر شهید "سید جلیل میریورکی" است.
آخرین دیدار با همسرتان را به یاد دارید؟ چه صحبتهایی در آن لحظات از زبان همسر شهید خود شنیدید؟
همسر شهید میری: همسرم تنها برای یک هفته به دیدن من و فرزندم آمد و باز به جبهه بازگشت، خوشحال از این بود که در این سفر به خط مقدم روانه میشود، نمیدانستم دیدار آخر من با همسرم است اما این دلگرمی را دائم به من میداد که بهزودی برمیگردد.
زمانی که خبر شهادت همسرتان را شنیدید، از اینکه پیکر وی پیدا نشده چه حسی داشتید؟
همسر شهید میری: بهخوبی به یاد دارم که تنها وصیتنامهای از وی برای من آوردند، زمانی که پرسیدم پیکر همسرم کجاست، گفتند: در خاک عراق ماند و دسترسی به پیکر شهدا نداریم.
تا قبل از اعلام خبر شهادت همسرتان به این فکر میکردید که شاید دیگر هرگز وی را نبینید؟
همسر شهید میری: قبل از اینکه خبر شهادت همسرم به ما اعلام شود، خوابی را دیدم که در آن خواب سید جلیل کنار جوی آبی خبر شهادت خود را به من داد و زمانی نگذشت تا اینکه خواب من تعبیر شد و خبر شهادت همسرم را به من دادند.
زمانی که موضوع 175 شهید غواص بهطور رسمی اعلام شد، گمان میکردید که شاید یکی از این شهدا همسر شما باشد؟
همسر شهید میری: مادامی که از رسانه ملی داستان 175 شهید غواص اعلام شد، دلم گواهی میداد همسر من نیز یکی از آن شهدایی است که با مظلومیت تمام به شهادت رسیدند، زمانی که مشخصات وی را اعلام کردم، بعد از گذشت یک هفته اعلام کردند همسر من بین شهدای غواصی که تازه تفحص شدهاند، شناسایی شده است.
بعد از شنیدن این خبر و اینکه پدر فرزندانتان بعد از 29 سال دوری به خانه برگشته چه حسی داشتید؟
همسر شهید میری: با شنیدن این خبر خوشحالی را در چهره فرزندانم دیدم، با برگشت همسرم گویی بار دیگر ستون خانه ما محکم شده، همسرم ستون خانه و خانواده بود که بهلطف خدا بار دیگر این ستون به ما بازگردانده شد.
شهید سید جلیل میری ورکی نسبت به امام خمینی(ره) و انقلاب چه دیدگاهی داشت؟
همسر شهید میری: همسرم ارادت خاصی به امام و شهدا داشت و همواره میگفت: "چون رهبرم فرمان و فتوا داده برای دفاع از کشور به جبهه میروم"؛ دوره حضور وی در جبهه سهماهه بوده اما به سه ماه نرسید و در ماه دوم به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
زمان شهادت همسرتان، فرزندتان تنها یک یا دو روزه بود، وصیتی در رابطه با فرزندتان به شما نداشتند؟
همسر شهید میری: در وصیتنامهای که از همسرم به جا مانده بود اسم فرزندمان را انتخاب کرده بود، اگر اشتباه نکنم رمز عملیات کربلای4 که در آن عملیات همسرم به شهادت رسید "یا زهرا(س)" بود، به همین سبب بهخواست و وصیت سیدجلیل اسم فرزندمان را که در زمان شهادت وی تنها یکروزه بود "زهرا" گذاشتیم.
در این 29 سال چطور به فرزندان خود آرامش میدادید؟
همسر شهید میری: برای من مسجل شده که" شهدا زندهاند"، با اطمینان و ایمان قلبی میگویم شهید سید جلیل مایه افتخار من و فرزندانم است، چرا که بهگفته فرزندانم با پیدا شدن پیکر پدرشان آنها تولد دوباره را شاهد بودند. طی این 29 سال از بزرگی همسرم به فرزندانمان میگفتم و زمانی که همسرم شناسایی و با حضور خیل عظیم مردم تشییع شد فرزندانم این بزرگی را با چشم خود دیدند.
قبل از اینکه پیکر همسرتان شناسایی شود، برای تشییع پیکر شهدای گمنام حاضر میشدید؟
همسر شهید میری: بارها برای ما اتفاق افتاده است که با توسل و توجه به شهدا از جمله همسرم بسیاری از مشکلاتمان برطرف شده است، همسرم مظلوم بود و مظلومانه به شهادت رسید. همیشه در مراسم تشییع شهدای گمنام به این امید که شاید یکی از این شهدا همسرم باشد، شرکت میکردیم.
در نبود همسرتان با حضور در آرامگاه شهدای گمنام چهحسی پیدا میکردید؟
همسر شهید میری: ارادت خاصی برای شهدای گمنام از جمله شهدای گمنام تپه نورالشهدای عظیمیه کرج قائل هستیم؛ همواره با توسل و توجه به این شهدا مشکلاتم برطرف میشود. با خود میگفتم شاید یکی از این شهدا همسر من است که با توسل و توجه به آنها هیچگاه دست خالی برنمیگردم. امیدوارم روزی همه شهدای گمنام برگردند و چشمان منتظر را از انتظار خارج کنند.
*تسنیم