به گزارش گروه اجتماعی پایگاه خبری شهدای ایران؛ حمیده عزیزی جهادگر بسیجی است كه فعالیتهای جهادیاش را از سال ۸۸ با حضور در مناطق محروم استان خوزستان آغاز كرده است. وی پس از آن به روستاهای محروم استان لرستان نیز سفر كرد. اگرچه اكنون مدت كوتاهی است كه در سفرهای جهادی حضور نیافته اما در این فاصله بیكار هم نبوده و وقتش را صرف كارهای پژوهشی در زمینه مناطق محروم كرده است. عزیزی اكنون درخصوص سند چشمانداز خواهران جهادگر فعالیتهای پژوهشی انجام میدهد. آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتوگویی است كه با این جهادگر جوان در زمینه فعالیتهای جهادی و اقتصاد مقاومتی داشتیم.
برای شروع مختصری از فعالیتهای جهادیتان بگویید؟
من پیش از اینكه به اردوی جهادی بروم، دوستان دانشجویی داشتم كه در قالب گروههای دانشجویی به مناطق محروم خوزستان سفر كرده بودند. آنها از وضعیت آن مناطق برای من گفتند و حتی به خاطر دارم یكی از دوستانم میگفت در آن مناطق با فردی مواجه شده كه بعد از گذشت این همه سال، از پیروزی انقلاب اسلامی بیخبر بوده است. وقتی چنین مسائلی را میشنیدم برای رفتن به آن سفرها بسیار مشتاق شدم و میخواستم به آن مناطق بروم تا اگر كمكی از دستم برمیآید برایشان انجام دهم، بنابراین وقتی متوجه شدم گروه جهادی دانشگاه امام حسین(ع) قصد سفر به مناطق محروم استان خوزستان را دارند، بسیار خوشحال شدم و در واقع در سال ۸۸ برای اولینبار به یكی از روستاهای محروم خوزستان سفر كردم. من آنجا در بخش آموزش خواهران بودم كه كلاسهای آموزشی مختلف برگزار كردیم. به عنوان مثال روحانی گروه برنامههای مشخص جمعی برای مردم منطقه در نظر گرفته بود كه از طرف روستاییان بسیار استقبال شد. در آن سفر، برادران چند مسجد ساختند. در آن اردو هم طلبه برده بودیم، هم تحصیلكرده دانشگاهی. افرادی را برده بودیم كه از توانمندیهای مختلف بهرهمند باشند. مثلاً كسی كه طلبه بود، هم كارهای مهارتی مثل قلاببافی و دیگر كارهای هنری بلد بود و هم اینكه گاهی كلاسهای احكام و اخلاق برگزار میكرد. ما ردههای مختلف سنی را دستهبندی میكردیم و این بسیار كمك میكرد كه هم بچههای جهادگر بیكار نباشند و هم اینكه اهالی كه گرد هم آمده بودند متناسب آموزش ببینند. بعد از آن سفر باز هم به تعدادی از روستاهای خوزستان و برخی از روستاهای استان لرستان سفر كردم.
به نظر شما اصلاً گروههای جهادی در اقتصاد مقاومتی چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
وقتی به مفهوم حركت جهادی میپردازیم، متوجه میشویم كه در واقع اقتصاد مقاومتی را در بطن خود نهفته دارد. آنچه باعث سیالیت آب میشود، تفاوت ارتفاع است و در اینجا نیز یكی از مواردی كه حركتی جهادی را در وهله اول نمایان میكند، همان درك تفاوت اقتصادی مناطق كم برخوردار و مناطق برخوردار است، البته نباید از این نكته غافل شد كه هدف حركت جهادی فقط در بعد اقتصادی خلاصه نمیشود و بسیار فراتر از آن است. اصلش این است كه آن فرهنگ ناب اسلامی را به همه كشور انتقال دهیم، مثلاً وقتی ما به برخی از مناطق سفر میكردیم، متوجه میشدیم كه افراد آنجا خیلی با مسائل اسلامی آشنا نیستند و آنجا تنها وظیفه ما این بود كه آموزههای اسلامی را به آنها تعلیم دهیم. این در حالی است كه وقتی مفهوم جهادی را بررسی كنیم، میبینیم كه كاملاً با مفهوم اقتصاد مقاومتی همخوانی دارد و در واقع حتی مفاهیمشان به هم نزدیك است. كار جهادی یعنی با امكاناتی محدود در مناطق كمبرخوردار خدمترسانی صورت گیرد. ما در مراجعه به مناطق محروم شاهد بودیم برخی از روستاها حتی از داشتن آب آشامیدنی سالم محروم بودند اما با وجود آن امكانات محدود زندگیشان را میچرخاندند. حال گروههای جهادی با امكانات كم میرفتند و برخی خدمات را انجام میدادند، مثلاً آب لولهكشی را با هزینه بسیار محدودی در اختیار مردم آن منطقه قرار میدادند. این واقعاً كاری است كه جهادی بود و هدف از اقتصاد مقاومتی به نوعی اعمال شد. نمونه دیگر این بود كه در بخش خواهران جهادی آنها با توجه به شرایط روستا برنامهریزی كردند تا آموزشهایی به بانوان روستایی داده شود. در یكی از روستاها آموزش خیاطی داده شد و یكی از خانمهای روستا با حضور در كلاسها، خیاط روستا شده بود و میتوانست حداقل چرخ زندگی خانوادهاش را بچرخاند.
یعنی با توجه به صحبتهای شما میتوان گفت گروههای جهادی به نوعی توانستهاند در مناطق محروم فرصتهای شغلی ایجاد كنند؟
بله، مصداق این هم همان خانم خیاط است. این خیلی عالی است، هم كارآفرینی میشود و هم بر اساس ظرفیت منطقه، توانمندی افراد افزایش مییابد، به خصوص در حوزه خواهران، در مناطق مختلف آموزشهای متناسب با روحیات اهالی تدوین میشد و آنان را با ظرفیتهای موجود در منطقه آشنا میكردند و این باعث میشد روحیه خودباوری در آن افراد به وجود آید، چراكه آنها با اتكا به فعالیتهایشان میتوانند درآمد خود را ارتقا بخشند. اگر این روش در همه جا الگوسازی شود، نتایج خوبی به دست میآید. من به خاطر دارم یك گروه جهادی با حضور در مناطق محروم پرورش قارچ را به مردم منطقه آموزش دادند، البته همیشه اینطور نیست كه ما به روستاییان آموزش دهیم بلكه برخی از فعالیتهای آنها برای ما جالب است و گاهی ما از آنها چیزهایی یاد میگیریم، مثلاً یك گروه جهادی كارهای تزئینی یك روستای محروم را به تهران آورد و افراد استقبال كردند بعد به بچههای روستا سفارش كار دادند. جدا از این ایجاد فرصت اشتغال باید بگویم كه گروههای جهادی در میان همه این كارها به مسائل فرهنگی هم توجه دارند، مثلاً ما به روستاهایی میرفتیم كه به دلایل مختلف با هم اختلاف داشتند و بچههای جهادی كه میرفتند این اختلافات را برطرف میكردند. این خیلی اتفاق مؤثری است. به طور كل اگر فعالیت گروههای جهادی به مفهوم درست و واقعی شكل بگیرد، معمولاً این اردوها تأثیرات بسیاری خواهد داشت.
مقام معظم رهبری اخیراً درخصوص سبك زندگی فرمایشاتی داشتند كه این موضوع هم جدا از اقتصاد مقاومتی نیست. با این وجود اهمیت فعالیت گروههای جهادی و تأثیر آنها بر سبك زندگی مردم مناطق محروم چیست؟
قبل از هر چیز باید بگویم ما قصد تغییر فرهنگ آنها را نداریم. شاید در برخی موارد نحوه زندگی آنها برای ما عجیب باشد اما به هر حال هر منطقهای رفتار خاص خودش را دارد. وقتی یك منطقه سردسیر یا گرمسیر است، متناسب با همان اقلیم، لباس میپوشند، متناسب با همان كار میكنند و متناسب با همان هم فرهنگشان شكل میگیرد، بنابراین ما اصلاً نمیخواستیم فرهنگ آنها را تغییر دهیم اما تلاش بر این است كه سبك زندگی آنها طبق آداب اسلامی پیش رود. همه هدف ما این است كه یك روستا از همه لحاظ مذهبی اطلاعات كافی داشته باشد. ما در شهر همیشه یك روحانی در دسترس داریم و همه چیز را به طور كامل یاد گرفتهایم اما آنجا اینگونه نیست و اطلاعاتشان در زمینه دینی ضعیف است، بنابراین باید در این سفرها همه اطلاعاتی كه یك فرد مسلمان لازم دارد، به آنها ارائه دهیم، مثلاً نحوه رفتار در خانواده را آموزش میدهیم تا در خانه رفتار بهتری داشته باشند و محیط گرمی در منزل به وجود آورند. آنها را نزد مشاور میبریم تا در خصوص مشكلاتشان با آنها صحبت كنند و مشاور به آنها راهكارهای مناسب ارائه دهد. ما در مناطق محروم به دنبال تغییر نوع فرهنگ مردم نیستیم بلكه در واقع ما سبك درست زندگی كه بر محور اسلام پایهریزی شده است، ارائه میكنیم تا اهالی با دریافت اطلاعات كامل دینی زندگیشان را متناسب با این الگوی عینی بازنگری كنند.
قطعاً در سفرهای جهادی تجارب بسیاری در خصوص اقتصاد مقاومتی به دست آوردهاید، جا دارد كه به آنها هم اشارهای داشته باشید؟
برگزاری اردو با ظرفیت مالی محدود در مناطقی كه نتایج كار بسیار قابل توجه است، هر جهادگری را تشنه فعالیت در آنجا میكند و زندگی خود فرد را نیز متحول میسازد. از چشمگیرترین تأثیرات سفرهای جهادی تغییر زندگی افراد جهادگر حتی بعد از اولین و كوتاهترین سفرها به خصوص از حیث اقتصادی است. در واقع افرادی با نگاه تولید بسیار، مصرف كم در هر سفر جهادی ساخته میشوند كه این البته یكی از بركات كوچك این سفرهاست. در حقیقت آنچه این سفرها برای گروههای جهادی به ارمغان میآورد، موضوع قناعت است. به خاطر دارم وقتی دوستانم از سفر جهادی برمیگشتند در هزینههای اضافه صرفهجویی میكردند و میگفتند این هزینهها را جمع میكنیم چراكه میتوان با این قناعتها یك اردوی جهادی برپا كرد. به نوعی دیدن زندگی افراد محروم روی جهادگران هم تأثیر گذاشته بود. ما در روایات هم داریم كه در مسائل اقتصادی باید به پایین دست خود نگاه كنیم و مشاهده نحوه زندگی مردم مناطق محروم باعث شده بود جهادگران در زمینه قناعت تجربههای بسیار به دست آورند. این الگوی بسیار خوبی بود كه ما در مناطق محروم آموختیم و خوب است كه در مسائل مدیریت كلان هم به این موضوعات توجه شود و مدیران از هزینههای اضافه جلوگیری كنند. به طور كل هدف از برگزاری اردوهای جهادی این است كه با كمترین امكانات فعالیتهایشان را پیش ببرند و حتی من شاهد بودم بعضاً جهادگران با هزینههای خودشان فعالیتهایشان را پیش میبردند. در آنجا صرفهجویی به شدت بالا بود یا حتی در خیلی از مسائل اصلاً بچهها توقع نداشتند. همه بچهها این فرهنگ را داشتند و لازم نبود یك چیزی را به اجبار به جهادگران آموزش دهیم، همه دست به دست هم میدادند تا كاری را انجام دهند. بچهها خدمترسانیشان زیاد بود در حالی كه توقعشان خیلی كم بود اگر این فرهنگ به طور فراگیر در جامعه ما شكل گیرد، بسیاری از مشكلات ما مرتفع میشود. باز هم تأكید میكنم مخصوصاً در قسمتهای مدیریتی. در واقع اردوی جهادی یك مدیریت بر اساس نتیجه است یعنی بچههای جهادی كار نمیكنند كه فقط بگویند كاری انجام دادهاند بلكه نتیجه را بررسی میكنند و در نهایت با چنین روشی كار تأثیرگذاری انجام خواهد شد.
استفاده حداكثری از تمامی ظرفیتهای موجود یا همان «بومی محور» یكی از راهكارهای جهادگران در راستای اقتصاد مقاومتی است، حركتهای جهادی چگونه در این امر مؤثر واقع میشوند؟
یكی از عرصههای مؤثر در این راستا عرصه پژوه است. هر چه جهادگران نسبت به منطقه و ظرفیتهای آن كار پژوهشی دقیقتری انجام دهند در اردوی جهادی نیز به خوبی عرصههای مختلف را تعریف و بسیار توانمند عمل خواهند كرد. به معنای دیگر باید گفت فعالیتهای گروههای جهادی بر همین اساس شكل میگیرد. ما باید به آنها خودكفایی را آموزش دهیم. نمیشود كه امكانات را از شهر ببریم بعد آموزشهایی داده شود و پس از اینكه سفر تمام شد و گروههای جهادی از آنجا رفتند، آنها بگویند ای كاش الان آن امكانات را در اختیار داشتیم. قرار است ما بگوییم شما به عنوان یك روستایی توانمند هستید و این امكانات هر چند محدود را در اختیار دارید. همه تلاش جهادگران خصوصاً در بخش خواهران این است كه كاری كه انجام میشود بر اساس ظرفیت خود روستا باشد تا آنها بتوانند روی پای خودشان بایستند و خوداتكایی داشته باشند.
در پایان اگر هر نكته ناگفته و مطلب خاصی دارید، بفرمایید.
حركت جهادی یك فرصت استثنایی و یك نمونه كامل برای انجام فعالیتهای مختلف است و تجربهای است كه آزمون خود را در جایگاههای سخت به خوبی پس داده است، بنابراین در بخشهای مختلف كشور میتوان از این الگو بهره جست و مدیریتهای دشوار را هموار كرد.همچنین باید بگویم حضور در مناطق محروم برای جهادگران مثل یك دانشگاه، آموزنده است.