شهدای ایران shohadayeiran.com

حکومت آمریکا حکومت شیطان است. این تعبیری که امام (ره) بکار برد یک تعبیر عینی و واقعی است نه یک تعبیر سیاسی و تبلیغاتی. واقعا حکومتی است که شیطان برای جلوگیری از رسیدن به خداوند و امام(عج)، برپا کرده است. ظاهرش هم خیلی زیبا و فریبنده است. این حکومت شیطان می داند که اگر امام زمان (عج) بیاید کارش تمام است. بعضی ها در ایران به این حرفها می خندند.
به گزارش شهدای ایران، جمعی از طلاب و روحانیون به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان با دکتر محمود احمدی نژاد دیدار کردند. متن کامل سخنان دکتر احمدی نژاد در این دیدار به شرح زیر است:

خداوند بزرگ را سپاسگزارم که توفیق زیارت شما عزیزان را عنایت فرمود، از خداوند می خواهم همه ی ما را مشمول عنایات پیامبر عزیز و رحمت واسعه ی خودش قرار دهد.

بازخوانی خط امام، مهم ترین کار فرهنگی در ایران و جهان

مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) فرمودند که خط امام باید بازخوانی و مجدد معرفی شود. من هم عمیقا معتقدم که این کار مهم ترین کار فرهنگی است که باید در کشور و دنیا انجام شود. اگر شیطان موفق شود راه و اندیشه های امام را کنار بزند یا تحریف کند، دیگر چیزی باقی نخواهد ماند. چرا که بنای انقلاب بر اندیشه های امام (ره) است که همان اندیشه های اسلام ناب محمدی (ص) است.


امام عصر (عج) زیربنا و ستون فقرات اندیشه ی امام خمینی (ره)

باور به امام عصر (عج) روح حاکم بر تمام اندیشه های امام است. انچه که به این اندیشه ها روح و اثر می دهد باور به امام عصر و نقش ایشان در عالم است. امام معتقد بود که درعالم همه چیز در اختیار امام و همه ی سنت های الهی در جهت اراده ی امام عصر است. همه ی خوبی ها و همه ی خیرات به امام برمی گردد. امام (عج) واسطه فیض الهی است.

علما و روحانیونی که در ماه مبارک یا زمان های دیگر در تبلیغ هستند. دو کار را در حین تبلیغ انجام می دهند. این دو کار اول هدایت و دوم تربیت جامعه است.

که البته این همان کار خداوند و پیامبران است. هدایت یعنی راه نشان داده شود. خداوند انسان ها را خلق کرده که کمال پیدا کنند. موجودات بدون هدف خلق نشده اند و بر اساس برنامه ای منظم و جامع در جهت کمال پیش می روند. شناخت این مسیر و معرفی آن می شود هدایت.

و تربیت یعنی شکوفا کردن استعدادهایی که خداوند در وجود انسان قرار داده است.

مردم را باید به چه و کجا هدایت کرد؟ روشن است که همه باید به سمت خداوند برگشته و در مسیر الهی حرکت کنند. برای هدایت باید مقصد معرفی شود. به کجا می خواهیم برویم؟ می خواهیم به خداوند برسیم. خداوند کجاست؟ چگونه می توان خداوند را شناخت و به او رسید؟ آیا راهی جز شناخت امام (عج) برای رسیدن و شناختن خداوند وجود دارد؟ از آنجا که نمی توانیم به ذات خداوند دسترسی پیدا کنیم لاجرم باید به سراغ صفات و اسما برویم، این صفات و اسماء در کجا متجلی است؟ آیا غیر از این است که حد اعلای تجلی این صفات در وجود مبارک امام (عج) است. پس اگر می خواهیم خدا را بشناسیم باید امام (عج) را بشناسیم.

فرموده اند: من عرف نفسه فقد عرف ربه . برای شناخت خدا باید خود را شناخت. خود حقیقی انسان چیست؟ معلوم است که خود حقیقی انسان جز وجود انسان کامل و امام (ع) نیست پس باید امام (ع) را شناخت. چقدر خود حقیقی را می شناسیم؟ چقدر در این مسیر جلو رفته ایم؟ همانقدر که خدا را می شناسیم و چقدر خدا را می شناسیم همانقدر که خودمان را شناخته ایم و چقدر خودمان را می شناسیم همانقدر که امام (ع) را می شناسیم. همه یکی است. شناخت امام (ع) هم شناخت خود است و هم شناخت خداوند است.راهی جز معرفت امام (عج) برای شناخت خدا وجود ندارد. البته می شود خدایی استدلالی تعریف کرد که نقشی در زندگی ندارد و با انسان ارتباط برقرار نمی کند.

و به علاوه قرار است استعدادهای الهی امانت گذاشته شده در حقیقت انسان به شکوفایی برسد. معیار این شکوفایی چیست؟ روشن است معیار کسی است که به طور کامل شکوفا شده است. شما می خواهید مردم را تربیت و شکوفا کنید. این تربیت جهت می خواهد که خداوند است و معیار این تربیت و شکوفایی امام (عج) است. جز امام (عج) معیاری وجود ندارد.

قرار است انسان ها تربیت شوند. هر انسانی به همان اندازه ای تربیت می شود که با امام (عج) سنخیت پیدا کند. پس امام (عج) هم معیار هدایت است و هم معیار رشد و تربیت است. شما می خواهید مردم را هدایت کنید. آیا جز معرفی امام (عج) کاری می توان کرد؟ بنابراین بزرگترین ماموریت، معرفی امام (عج) به عالم است. باید دست مردم را به دست امام (عج) داد و دلها و جانها را به او نزدیک کرد.

امام راحل ما عمیقا به این حقایق باور داشت و تمام زندگی اش را بر پایه ی باور عمیق به وجود و نقش امام عصر (عج) در عالم تنظیم کرده بود. امام راحل ما تمام زندگی اش همین بود. هم هدایت شده بود و هم شکوفا شده بود. امام سال ۵۷ و سال ۴۲ با یکدیگر خیلی فرق می کند. در یک راستا هستند اما سطح آنها با یکدیگر فرق می کند. امام در سال ۶۸ که از دنیا رفتند از امامی که سال ۵۷ انقلاب کرد خیلی متفاوت و بالاتر بودند، چون تربیت شده یعنی رشد یافته بود. صفات مختلفی از جمله عمق معرفت، شجاعت، اراده، کشف حقایق، ایمان کامل و استقامت در وجودش شکل گرفته و رشد پیدا کرده بود. در بسیاری از توطئه های دشمن تقریبا همه ی مسئولین کشور فریب می خوردند اما امام راحل با دو جمله نقشه ی دشمن را نقش بر آب کرده و عمق توطئه را با زبان ساده به مردم نشان می داد. همه این ها برای آن بود که امام راحل (ره) در یک سطح بالاتری قرار گرفته و هدایت شده و رشد یافته بود.

سخنرانی و منبری که آخر آن و روح آن امام عصر (عج) نباشد چه چیز مهم دیگری می خواهد داشته باشد؟ حرفهای قشنگی در عالم وجود دارد، اگر متصل به امام (عج) نشود تاثیر تکاملی و هدایتی ندارد. ما برای شناخت خداوند باید امام (عج) را بشناسیم. نقطه ی اوج تجلی صفات خداوند امام (عج) است. اگر وجود امیرالمومنین (ع) نبود چگونه عدل خداوند را درک می کردیم؟ البته احتمالا یک تعریف کتابی وجود داشت که باید بر سر عباراتش دعوا می کردیم. وقتی محبت الهی در وجود نازنین پیامبر (ص) متجلی می شود مفهوم رافت و محبت الهی را می فهمیم.

امسال مقام معظم رهبری فرمودند که باید ویژگی های امام راحل بخشی از کارها، سخنرانی ها و منبرها باشد و این البته معرفی همان اسلام است و فرقی با هم ندارند. بعضی از دوستان یادشان هست که ۴۰ سال پیش مستکبران چه می کردند. ابرقدرت ها جایی برای انسان و انسانیت باقی نگذاشته بودند. در تفکر انقلابیون و آزادی خواهان آن دوران نمی گنجید که در مقابل ابرقدرت ها بایستند. باور عمومی این بود که برای نجات و استقلال از یک قدرت باید به دیگری متکی بود و راه نجات دیگری وجود ندارد. اما امام راحل با توکل بر خدا و تحت عنایات امام عصر(ع) محکم در مقابل همه ی ابرقدرت ها ایستاد و راه جدیدی را برای زندگی متعالی و آزاد به بشریت معرفی کرد.

برای هدایت و تربیت باید نکات مهمی را مد نظر قرارداد که به برخی از آنها اشاره می نمایم:

۱. هدایت تنها بر بستر محبت اتفاق می افتد.

بالاخره اگر بنا باشد هدایت و تربیتی اتفاق بیافتد، آن فردی که می خواهد این کارها را بکند باید ویژگی هایی داشته باشد. هدایت تنها بر بستر محبت اتقاق می افتد. کلامی که در جوهر آن محبت وجود نداشته باشد تاثیری نخواهد داشت. باید مردم را و خلق خدا را دوست داشت. همانطور که پیامبر (ص) مردم را دوست داشت. خداوند خطاب به پیامبر (ص) می گوید چرا خودت را برای هدایت مردم به سختی و مشقت سنگین می اندازی؟ علی القاعده همیشه باید برعکس باشد که خداوند بگوید چرا کم کار کردید، چون بنا بر این است و بالاخره هرکاری انجام دهیم نمی توانیم شکر خداوند را بجا بیاوریم. چرا پیامبر (ص) خودش را برای مردم به زحمت می اندازد؟ چون عاشق مردم است. اگر وجود رحمتی پیامبر (ص) نبود محال بود که بتواند بر دنیا اثری بر جا بگذارد. او عاشق مردم و همه خلق خدا بود. امام راحل ما هم عاشق مردم بود. باید وجود مالامال از عشق خداوند باشد تا کلام اثر کند.

امام راحل در آداب نماز بعد از مقدمات نماز به سوره ی حمد می رسند. در وجه تسمیه ی رحمان و رحیم داستان حضرت موسی و فرعون را نقل می کنند. فرعون از بدترین انسان های عالم است. چرا که در مقابل خدا ایستاده است. برای خداوند که نابود کردن فرعون کاری نداشت، اگر خداوند اراده می کرد معدوم بود، نه اینکه متلاشی شود بلکه انگار که از اول در عالم نبوده است. خداوند آن چیزی را که خلق کرده دوست دارد و می خواهد همه هدایت شوند، نه اینکه عده ای حتما جهنمی شوند. خداوند یکی از بهترین بندگان خودش را انتخاب می کند تا فرعون را هدایت کند. خدا در وصف حضرت موسی می فرمایند تو را برای خودم آفریدم و برگزیدم، موسی کلیم الله بود. اما برای هدایت فرعون خداوند روز اول به موسی نگفت که همین اول برای هدایت فرعون برو و اگر قبول نکرد با او برخورد کن، بلکه حضرت موسی را در مسیر رشد و تربیت و رحمانی شدن قرار داد. او را در دریای سختی ها انداخت و حتی کارش به کارگری کشید. سالها برای پیامبر دیگری کارگری کرد تا جایی که دلش مالامال از رحمت شد. وقتی دلش پر از رحمت شد پیامبر دیگری را هم کنارش قرار داد تا تنها نباشد. آنگاه او را مامور هدایت کرد و فرمود به سوی فرعون بروید و فرمود وقتی به فرعون رسیدید با زبان نرم با او سخن بگویید و بگوئید آیا می خواهی تزکیه و هدایت شوی. بنا نیست خط کشی کنیم و عده ای را آن سمت قرار بدهیم. این کار شیطان است. بناست همه ی بشریت این سمت باشند و شیطان سمت دیگر. امام راحل در آداب نماز و تفسیر سوره ی حمد نتیجه گیری می کند که امر به معروف و نهی از منکر یعنی همان هدایت باید از دل رحمانی اتقاق بیافتد و چه بسیار منکراتی که از امر به معروف و نهی از منکری که از دل رحمانی سرچشمه نگرفته به وجود می آید. باید بدانیم که هدایت از ناحیه خداوند است.

۲. احترام به شان و جایگاه انسانها

ما باید همه انسانها را مهم و ارزشمند و بهتر از خودمان حساب کنیم. حکومت های مستکبر توده های مردم را اصلا انسان حساب نمی کنند. البته دور و بر ما هم هستند کسانی که اصلا برای مردم شانی قائل نیستند. نفر به نفر انسان ها مهم هستند. اینکه بگوئیم از هفت میلیارد انسان روی زمین اگر ۱۰ میلیون هم ریزش کرد مهم نیست حتما اشتباه است. یک نفر هم مهم است و باید تلاش کرد هیچ کس ریزش نکند. البته هدایت با زور و اکراه نیست. هدایت باید همراه با آگاهی و انتخاب آزاد انسانها اتفاق بیفتد.

همه باید پای پرچم توحید و عدالت بیایند. هنر همین است که همه باشند. رفتار امیرالمومنین (ع) در جنگ چگونه است؟ وسط جنگ صحبت و بحث و نصیحت می کند و به راحتی از انسان ها نمی گذرد. تا اخرین تلاش را نکند برخورد نمی کند. چند نفر را می گذارد و عبور می کند و بعدی را می زند. همه باید به سمت خداوند بیایند. بعضی مواقع ما گزینش های سخت می گذاریم که اصلا کسی اینطرف نیاید. می گوییم اصلا چرا بیاید این سمت؟! در حالی که کسی نباید به جهنم برود. خیلی باید خراب شده باشد که آن سمت بیافتد. باید باور کنیم که سیطره ای بر مردم نداریم و صرفا تذکر دهنده هستیم. پیامبر خاتم(ص) نیز فقط تذکر دهنده بود و هدایت فقط از ناحیه خداوند است.

۳- تکیه بر نقاط مثبت انسان ها و فطرت الهی انسان ها

در تربیت باید بر نقاط مثبت تکیه کرد، تکیه بر ویژگی های منفی هیچ فضای مشترکی درست نمی کند. مثلا می خواهیم ایران را اداره کنیم. آیا اگر به هم نگاه کرده و بر ضعف های یکدیگر تاکید کنیم آیا می توانیم جامعه را اداره و هدایت کنیم؟ آیا وحدتی اتفاق می افتد؟ عاملی که وحدت درست می کند تکیه بر ویژگی های مثبت دیگران است.

معرفی خط امام، معرفی خط پیامبر اعظم (ص)

امروز معرفی خط امام (ره) در واقع معرفی خط پیامبر (ص) است. چرا که شیطان آمده است تا اسم امام (ره) را از دنیا پاک کند. نمی دانید که چقدر فیلم، داستان، سریال و مقاله سرشار از دروغ منتشر می کنند تا همه را به این باور برسانند که امام (ره) شکست خورد، یا امام (ره) تمام شد و یا امام (ره) خیلی انسان بدی بود و هیچ دستاورد و خوبی نداشت. اقدامات امثال بنده را هم به حساب امام راحل می گذارند.

اما در پاسخ به سئوال شما چند جمله درباره راهبردهای بلند مدت مستکبرین در منطقه عرض می کنم.

مسائل منطقه را می توان در چند سطح تحلیل کرد. یک سطح این است که جزیی تحلیل کنیم که فلانی چه گفت و چه نگفت و مثلا در سوریه آیا دعوا بر سر پست و مقام بود و اگر این پست ها را تحویل می دادند مشکل حل می شد. یا دعوای عربستان و یمن بر سر مسائل مرزی و یا یک فرد است؟

یک تحلیل بالاتر این است که ما باید این حوادث را در چارچوب راهبردهای بلند مدت مستکبرین در خصوص جهان و منطقه ببینیم. از صدها سال پیش می دانستند که هرکس بر منطقه ی ما مسلط شود قدرت اول جهان است و بهتر می تواند جهان را اداره کند. بعد هم که نفت کشف شد این باور را تقویت کرد. امپراطوری انگلیس مدیون همین نفت ارزانی است که از این منطقه بدست اورد. معلوم است که باید منطقه را بهم بریزند و کشورها را تکه تکه و ضعفیف کنند تا ملت ها نتوانند کاری بکنند و آنان حاکم کامل بشوند.

یک تحلیل دیگر وجود دارد که نظام سلطه و شیطان در افق بلندتری مسایل را می بینند و تحلیل می کنند. بیش از آن که ما دنبال امام زمان (عج) باشیم آنها دنبال امام زمان (عج) هستند. انقدر در دانشگاه های علوم انسانی آمریکا راجع به امام زمان (عج) تحقیق کرده­اند که اگر من بگویم هزاران برابر مجموع کار حوزه های علمیه قم و نجف و مشهد، زیاد نگفته ام، بلکه کمتر گفته ام که شما باور کنید. با بسیاری از کسانی که به زعم آنان می توانسته اند با امام زمان (عج) ارتباطی داشته باشند تماس گرفته و با آنها مصاحبه و اطلاعاتشان را تخلیه کرده اند. به قول دوستی می گفت پرونده ی امام زمان (عج) را تکمیل کرده اند و برای دستگیری اش بسته اند، تنها عکسش را کم دارند. آنها می دانند که تنها خطر مبنایی و اساسی برای امپراطوری چند صد ساله آنها امام عصر (عج ) است.

حکومت آمریکا حکومت شیطان است. این تعبیری که امام (ره) بکار برد یک تعبیر عینی و واقعی است نه یک تعبیر سیاسی و تبلیغاتی. واقعا حکومتی است که شیطان برای جلوگیری از رسیدن به خداوند و امام(عج)، برپا کرده است. ظاهرش هم خیلی زیبا و فریبنده است. این حکومت شیطان می داند که اگر امام زمان (عج) بیاید کارش تمام است. بعضی ها در ایران به این حرفها می خندند. کسی که هفتاد سال از عمرش گذشته و یکبار دل به امام زمان(عج) نداده باید هم بخندد. ممکن است این فرد سالها هم به نام دین حرف هم زده باشد ولی اینها ملاک نیست. اینها اگر در راه امام (عج) بود که همه اش نور می شد. اینطور نیست که همه ی افرادی که جلوی حرکت پیامبر (ص) و اهل بیت ایستاده اند انسان های بی سواد و بدون علم و مدعی بی دینی بوده اند. بسیاری از اینها به ظاهر دانشمند و عالم هم بوده اند و بزرگترین ضربات از ناحیه مدعیان دین داری وارد شده است.

ظاهرا آنها می خواهند بیایند منطقه را بگیرند و حوادث را مدیریت کنند. همه ما نشانه های ظهور را خوانده­ایم، یکی از نشانه ها جریان غیر انسانی سفیانی است. یکی از دوستان ما که انسان فاضلی است می گفت و البته احتمال می داد که چه بسا حکومت شیطان تصمیم گرفته است که خودش جریان سفیایی را راه بیاندازد تا دست خودش باشد و البته ایشان این را هم اضافه کرد که خداوند هم نقشه دارد و همه در نقشه ی خدا هستند و چه بسا خداوند آن سناریو را نوشته تا به دست اینها اجرا شود. شیطان خیال می کند که جریانات را کنترل می کند در حالی که در حقیقت اراده ی الهی را حاکم می کند.

معلوم است که اگر بخواهند مسلط شوند باید اسم امام عصر (عج) را از بین ببرند. آقای کلهر می گفتند که من جدا معتقدم که اسم داعش را طوری انتخاب کرده اند که به شیعه نزدیک باشد. برای ما تفاوت این دو مشخص است اما برای کسی که در آمریکای لاتین این دو کلمه به گوشش می خورد خیلی بهم نزدیک است. با برنامه می خواهند کاری کنند که دیگر کسی جرات نکند به دین داری و امام (عج) فکر کند. البته بسیار قوی عمل می کنند. نباید فراموش کرد که در جریانات منطقه غفلت برخی از نیروهای دینی و انقلابی نیز موثر بوده است. خیلی ها غفلت کرده اند با وجود اینکه بعضی ها هشدار داده بودند و گفته بودند که توطئه در کار است و این مسائل اتفاقی نیست.

آیا اگر کسی صحنه ی انتحاری و یا سربریدن یک کودک یا انسان را که به نام پیروی اسلام انجام می شود، بییند به دنبال اسلام می آید؟ آن هفت میلیارد جمعیتی که می خواهد با توجه به این صحنه اینده را انتخاب کند آیا به دنبال اسلام خواهد آمد؟ یک طراحی خیلی پیچیده و شیطانی درکار بوده است تا جایی که آن اول کار بعضی از دوستان ما هم کف می زدند. مارک و برچسب کسی که جلوی دوربین بچه ای را سر می برد به هرکس و هرچیزی بخورد آن چیز منفور خواهد شد. حالا ما باید در دنیا راه بیافتیم و بگوییم ما با آنها فرق داریم. کار خیلی سخت خواهد شد.

وزیر خارجه ی سابق آمریکا خودش گفته بود که برای خاورمیانه طرح جدید داشته اند. آنها آمدند در مقابل انقلاب اسلامی یک جریان بدل راه انداختند. چرا که انقلاب اسلامی یک جهشی به سمت حکومت جهانی امام عصر (عج) ایجاد کرده است. او گفته که می خواهند یک خاورمیانه ی جدیدی متولد کنند که همانند زایمان سخت و دردناک است و کشتار دارد.

آن خانم وزیر خارجه قبلی نوشته و اخیرا منتشر کرده که کارها درست پیش می رفت تا زمانی که در ایران یک دولتی سرکارآمد و مانع ایجاد کرد. مجبور شدیم وقت و هزینه بگذاریم تا آن دولت را تخریب و از سرراه برداریم. او می گوید الان برگشتیم به مسیر قبلی. آنها می خواهند نگذارند آن اتفاق یعنی ظهور کامل واقع شود. انقدر که امام زمان (عج) برای شیطان جدی است برای من و شما جدی نیست. به چه کسی این درد را باید گفت؟ آنها تمام برنامه هایشان را بر این اساس تنظیم کرده اند.

اما جملات آخرم بشارت است. شیطان دست و پای خودش را می زند اما همه تلاش هایش در نقشه ی خداوند است. هر موقع دیدید که شیطان بیشتر دست و پا می زند بدانید که به آخر کارش نزدیک شده است. امروز شیطان تمام قدرت و نیروهایش را به منطقه ما آورده تا نابودی خودش را به عقب بیاندازد. اما امروز یک بیداری عظیم در تمام جهان در حال وقوع است و هرکس در دنیا پرچم عدالت و توحید و امام زمان (عج) را بلند کند مردم از او استقبال کرده و دورش جمع می شوند و او محبوبیت پیدا می کند. چرا که امر امام(ع) فطری و در درون انسانهاست. البته شیاطین صدماتی می زنند و بعضی ها هم در منطقه و حتی در ایران هم اشتباه کرده و به این نقشه کمک کردند، اما شیطان به جایی نخواهد رسید و به فضل الهی کارش تمام است. آینده نزدیک متعلق به حقیقت و راه خدا و ملتهای مومن، آزادیخواه و موحد است.


انتشار یافته: ۲
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۱
0
0
درود خدابرشماامام حسین فرمود هیهات منزله
kazemi
|
Japan
|
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۱
0
0
مطالبهای خیلی بروز وخوبی است
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار