شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۷۸۷۹۷
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲
"در سنگر نشسته بود. نمی‌توانست بلند شود ولی خودش را رسانده بود به خط که نشسته دفاع کند. او آمده بود تا در ناامن ترین پست و خطرناک ترین منطقه به صورت نشسته از منطقه حرم دفاع کند. او وظیفه خودش را شناخته بود و به هر طریقی می‌خواست به وظیفه‌اش عمل کند."
به گزارش شهدای ایران، در ادامه خاطراتی از "سیدعلی فاطمی" مستندساز و همسفر شهید "هادی باغبانی" در رابطه با مدافعان حرم حضرت زینب(س) را می‌خوانید:

** وهابیون و سلفی‌ها معمولا عملیات‌های انتحاری خودشان را در منطقه سوریه اول صبح انجام می‌دهند و بر این باور هستند که اگر در اول صبح کشته شوند، ظهر را در بهشت با رسول‌الله اطعام می‌کنند.

** در مورد جهالت سلفی‌ها و تکفیری‌ها باید بگویم که کارت شناسایی اعضای جبهه النصره چیزی شبیه گذرنامه است و اسمش را هم گذاشته‌اند "جواز سفر الجنه" یعنی "گذرنامه بهشت". صفحه اول اسم و لقب و... آن شخص قرار دارد و سایر صفحات هم مانند شناسنامه‌های قدیمی که برای هر انتخابات مهری بر روی آن می‌خورد است که برای اینها هر عملیات یک مهر در آن صفحه شناسنامه می‌خورد، به این صورت که او هر کسی را بکشد یک مهر جدید در "جواز سفر الجنه" می‌خورد که حدود 70 مکان جای مهر دارد. آنها بر این باور هستند که هر مهری که در این گذرنامه‌ها می خورد یک طبقه در بهشت بالا می‌روند.

** آنها در تاریکی شب‌ها بلند بلند ذکر می‌گفتند و در شبی که ما قرار بود مدافعان حرم عملیاتی را انجام دهند و آنها احساس کرده بودند که احتمال دارد اتفاقی بیافتد، شروع به رجزخوانی کرده بودند. نزدیک طلوع آفتاب که شده بود من با دوربین سیمینوف به چشم خودم دیدم که روی سنگرهایشان می‌ایستادند و به سمت ما اینگونه فریاد می‌زدند که «الله اکبر ... لبیک یا رسول الله ... لبیک یا یزید ... لبیک یا معاویه».

** در یکی از سفرهایی که سوریه بودم چندتا خمپاره آمد و در حیاط صحن حرم حضرت زینب(س) اصابت کرد، خط درگیری مدافعان حرم و سلفی‌ها خیلی نزدیک بود و آنها تا 700 الی 800 متری حرم آمده بودند. موج انفجار همه شیشه‌های حرم را پایین آورده بود و همه صحن از شیشه خورده پر شده بود. یعنی پا برهنه نمی‌توانستی به زیارت بروی و باید حتما با کفش وارد حرم می‌شدی. خاک تمام صحن را گرفته بود تمام ضریح حضرت زینب از گرد و غبار پر شده بود و این که بعد از هزار و 400 سال از حادثه کربلا چنین هجمه‌ای به حرم مطهر حضرت زینب(س) صورت بگیرد، خیلی برای شیعیان سوریه دردآور بود و ما این را از نزدیک می دیدیم.

** مدافعان حرم حضرت زینب(س) واقعاً ادب می‌کنند و حتی برای آب خوردن هم از بی‌بی زینب(س) اجازه می‌گیرند، محدوده حرم را شیعیانی گرفته‌اند و دفاع می‌کنند که این‌گونه نسبت به حریم آل‌الله عشق می‌ورزند و دفاع می‌کنند.

** یک روز برای مصاحبه به خانه یکی از کسانی رفتیم که در دفاع از حرم حضرت زینب(س) و در ایامی که زمان مراسم عروسی‌اش بود مجروح شده بود و در یک عملیات ساق پایش تیر خورده بود. رفتیم خانه او و با او صحبت کردیم. از او پرسیدیم درد نداری؟ جواب جالبی داد و گفت: درد من این هست که اینجا دراز کشیده‌ام و رفقای من در خط مبارزه می‌کنند، من درد دارم ولی درد من این است که اینجا افتاده‌ام و رفیقم توی پست من دیشب به شهادت رسیده است. من ننگم می‌آید که ایجا نشسته‌ام و نمی‌توانم در خط کنار بقیه رفقایم از حرم دفاع کنم.

** ماجرای پست 405؛ این پست خطرناک ترین پست در منطقه سیده زینب(س) است چون منطقه باز و گسترده‌ای است و همه خانه‌های اطراف مثل خرابه‌هایی نا امن در منطقه درآمده است. من حدود 10 روز بعد از اینکه در خانه آن جوان با او صحبت کرده بودم و او با پای گچ گرفته و تیر خورده در خانه دراز کشیده بود، او را در پست 405 منطقه سیده زینب دیدم. در سنگر نشسته بود. نمی توانست بلند شود ولی خودش را رسانده بود به خط که نشسته دفاع کند. او آمده بود تا در ناامن ترین پست و خطرناک ترین منطقه به صورت نشسته از منطقه حرم دفاع کند. او وظیفه خودش را شناخته بود و به هر طریقی می خواست به وظیفه‌اش عمل کند.


** من فیلم گرفتم وهابی ها و سلفی ها روی دیوارهای شهر، روی دیوارها و خانه‌های شیعیان نوشته‌اند: حلال لنا نسائکم ... حلال لنا اولادکم ... حلال لنا اموالکم.

بیست و چند هزار شیعه هم‌اکنون در منطقه سیده‌زینب زندگی می‌کنند، زندگی سختی دارند، حتی سنی‌های منطقه در پناه شیعیان در حال زندگی هستند، آنهایی که می‌جنگند وهابی هستند، سلفی‌های تکفیری هستند اشتباه نکنید اینا سنی نیستند. باید تحقیق کنید ببینید که چه اتفاقاتی می‌افتد که سلفی‌های تکفیری خون شیعه را حلال اعلام می‌کنند و اموال شیعه را حلال می‌کنند.


*دفاع‌پرس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار