رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گفت: کسی که در خط ولایت و خط امام (ره) است، باورها و ارزشها را فراموش نمیکند و برای دین و ارزشها اصالت قائل است.افرادی که واقعاً هدفشان مصلحت اسلام و انقلاب است باید دور هم بنشینند و همفکری کنند تا به آنچه رضای الهی و مصلحت اسلام است برسند و به آن عمل کنند
شهدای ایران: رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در جمع تعدادی از فعالان سیاسی، با اشاره به اینکه نگاه واقعبینانه به جامعه بعد از انقلاب، نشان میدهد فعالان اجتماعی هرگز صد درصد همفکر نبودهاند و همیشه اختلافسلیقهها و اختلافنظرهایی بین آنها وجود داشته است، گفت: مردم، جریانات سیاسی و فعالیتهایی که قبل از نهضت امام انجام شده بود، زمینههای انقلاب را فراهم و کمک کردند تا انقلاب و نهضت اسلامی با رهبری حضرت امام خمینی (ره) به پیروزی برسد.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آثار آیتالله مصباحیزدی، وی ضمن بیان تفاوت انگیزهها در مبارزه افراد و گروهها علیه رژیم شاه اظهار کرد: به عنوان نمونه، دکتر مصدق و آیتالله کاشانی هر دو در پی ملی کردن صنعت نفت بودند و در این زمینه تلاش کردند، اما پشتوانه فکری آنها با یکدیگر متفاوت بود؛ یک تفکر با گرایش دینی بود و تفکر دیگر با گرایش ملی و سیاسی، در زمان انقلاب هم چیزی شبیه همین اتفاق افتاد؛ چراکه قبل از شروع نهضت اسلامی، برخی گروهها از جمله مارکسیستها با انگیزههای مادی در این زمینه تلاش میکردند، درحالی که امام (ره) با انگیزه الهی و دینی قیام کرد.
آیتالله مصباحیزدی با ذکر این نکته که امام (ره) هنگامی قیام خود را آغاز کرد که در بین روحانیون از شهرت فوقالعادهای برخوردار نبود، ادامه داد: علمای دیگری در عرض ایشان بودند و حتی شخصیتهایی ظاهراً معروفتر از ایشان نیز حضور داشتند، اما خداوند لطف کرد و به برکت رهبری ایشان انقلاب پیروز شد و نه تنها در بین روحانیت و اقران خودشان کاملاً برجستگی یافتند، بلکه فعالیت سایر گروهها نیز مورد تاثیر حرکت ایشان قرار گرفت، بهگونهای که سایر حرکتها تا حد زیادی اهمیت و شهرت خود را از دست دادند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ضمن یادآوری اینکه امام (ره) بعد از پیروزی انقلاب، نخست وزیر موقت را از یکی از همان گروهها، یعنی ملیـ مذهبیها که نزدیکترین گروه به اسلام بودند انتخاب کرد، افزود: هر چند گروههای مختلف مانند ملیـ مذهبیها ظاهراً طرفدار اسلام بودند، اما نوع نگاه و تفکرشان با امام (ره) فرق بسیاری داشت؛ تا جایی که به گفته مهندس بازرگان او اسلام را برای ایران میخواست، درحالی که امام(ره) ایران را برای اسلام میخواست؛ یعنی بازرگان بر خلاف حضرت امام (ره)، نگاهی ابزاری به دین داشت.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه حتی در بین یاران پیامبر (ص) نیز تفاوت نیتها و انگیزهها وجود داشت، اظهار کرد: این اختلاف انگیزهها از روز وفات پیامبر (ص) به صورت روشنتری مطرح و معلوم شد که برخی افراد دین را برای اهداف دیگری میخواهند. در جریان انقلاب اسلامی نیز، تعداد افراد تأثیرگذاری که نگاهشان به اسلام مانند نگاه امام (ره) بود، به انگشتان یک دست نمیرسید.
وی ادامه داد: امام (ره) چنان به دین اهمیت میداد و در سخنانش بر آن تأکید میکرد که گاهی دیگران فکر میکردند امام (ره) مبالغه میکند و برای رعایت قواعد سخنرانی است که چنین الفاظی را به کار میبرد؛ درحالی که عدهای دین را تنها یکی از ابعاد زندگی انسان میدانند که ربطی به سایر ابعاد زندگی و امور اجتماعی ندارد؛ بنابراین از سویی معتقدند باید نماز خواند و اعمال عبادی را انجام داد، ولی برای شناخت سیاست و قواعد آن باید به جای دین، به متخصصان دیگری در این امر رجوع کرد.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به اینکه باید خود را بسنجیم و ببینیم نگاه ما به دین ابزاری است و یا برای آن اصالت قائلیم اظهار کرد: در رأس و بدنه همه دولتهایی که بعد از انقلاب تاکنون سرکار آمدهاند چنین تفاوتی در تفکرات افراد مشخص بوده است؛ به عنوان نمونه، شهید رجایی یک معلم بود و بنی صدر یک تحصیلکرده خارج و در تفاوتشان هم همین بس که رجایی خود را مقلد امام (ره) میدانست.
وی با بیان اینکه اختلافنظرها، اختلاف در گرایشها و اختلاف سلیقهها سه عنصر اختلاف در میان مردم هستند که همواره وجود داشته و خواهد داشت، ادامه داد: ما باید موضع فکری، مبانی گرایشی و سیاست عملی خود را مشخص کنیم؛ یعنی ابتدا تفکر و اعتقاداتمان را بسنجیم، سپس خاستگاه ارزشها و گرایشهای خود را بررسی کنیم و در نهایت ببینیم در تعامل و برخورد با دیگران قرار است چه شیوهای را در پیش بگیریم؟
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه همه انسانها کمابیش گرایشهای مادی دارند، اظهار کرد: البته شدت تعلقات به دنیا و مادیات در افراد مختلف متفاوت است و شدت این دلبستگی در برخی بهگونهای است که حاضرند خون هزاران شهید و همه ثمرات انقلاب را برای چند روز بیشتر باقی ماندن بر کرسی ریاست و پست و مقام، به حراج بگذارند.
وی ادامه داد: اختلاف سلیقه نیز همیشه وجود دارد، حتی افراد با گرایشهای مادی نیز با هم اختلاف دارند؛ اما همین افراد برای رسیدن به اهداف دنیایی با یکدیگر سازش میکنند؛ خود شما هم مصادیق متعددی را میشناسید که فردی برای از دست ندادن موقعیت و مقام خود با کسانی سازش کرده است که قبلاً بدترین اهانتها را به وی کردهاند؛ اما او برای حفظ جایگاه و موقعیت خود چشمش را بر همه آنها بسته و با آنها سازش کرده است.
آیتالله مصباحیزدی ادامه داد: گروهی که دنیا برایشان اصالت دارد، بر حسب تغییر موقعیتها، مواضعشان نیز ممکن است فرق کند؛ یک روز طرفدار انقلاب هستند و روز دیگری رو در روی انقلاب؛ یک روز طرفدار رهبری فردی هستند و روز دیگر از لزوم رهبری شورایی دم میزنند؛ این عده در عمل هم به فکر فریبدادن یکدیگر هستند.
عضو خبرگان رهبری با بیان اینکه در مقابل کسانی هم هستند که اگر قرار باشد به اهداف و ارزشهایشان لطمه بخورد حاضرند جان خود را نیز فدا کنند و هیچ پست و مقام و ثروتی نمیتواند آنها را نسبت به چشمپوشی از اهدافشان وادار کند، اظهار کرد: اگر هدف ما مصلحت اسلام و انقلاب است، نباید شکستهای ظاهری ما را ناامید کند؛ همانگونه که امام حسین(ع) نیز در جنگ به شهادت رسید اما در واقع شکست نخورد.
وی ادامه داد: کسی که در خط ولایت و خط امام (ره) است، باورها و ارزشها را فراموش نمیکند و برای دین و ارزشها اصالت قائل است. ما باید ارزش هر چیز یا هر کاری را با خواست و رضای خدا بسنجیم، نه حرف مردم یا برتری سیاسی. در عمل نیز باید صادقانه اعلام کنیم که دست از ارزشهایمان برنمیداریم. البته لازمه این سخن، ستیزه با استکبار تا روز قیامت است چون تا این عالم برپاست، شیطان و اتباع او نیز هستند و ما باید دشمنان را شناخته و با آنها دشمنی کنیم.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه البته میتوانیم در صورت داشتن منافع مشترک، با دشمن نیز تعامل داشته باشیم و این همان معنای برد ـ برد است، افزود: اما همانگونه که آنها در عین تعامل با ما، دشمنی خود را پنهان نمیکنند ما نیز باید بدانیم آنها دشمن هستند و این مطلب را صادقانه اعلام کنیم؛ چراکه ما حتی نباید برای از میدان بیرون کردن دشمنانمان به مکر و فریب متوسل شویم چه رسد به دوستانی که با ما اختلاف سلیقه دارند.
وی با تذکر این نکته که اصولگرا بودن به معنای مصون بودن از اشتباه و نداشتن هوی و هوس نیست خاطرنشان کرد: اصولگرایی به این معناست که برای اصولگرایان، دین بر دنیا مقدم است؛ لذا باید این افراد را شناسایی کنیم و با یکدیگر همفکری کنیم نه این که نقشهای بکشیم و دیگران را در مقابل کار انجام شده قرار دهیم، تا نظر خود را بر آنها تحمیل کنیم.
عضو جامعه مدرسین با اشاره به ضرورت همفکری برای شناخت راهحلها در عین رعایت اصول و خطوط قرمز گفت: باید در نهایت یک تصمیم جمعی برخاسته از آگاهی و صداقت اتخاذ شود؛ البته در چنین مواردی با در نظر گرفتن این نکته که مصلحت اسلام با کار جمعی بهتر تأمین میشود، بسیار اتفاق میافتد که فرد باید به خاطر مصلحت نظر خودش را کنار بگذارد؛ اما اگر کسی هدفش مصلحت اسلام نباشد، حق گلایه کردن از دیگران را ندارد؛ چون ممکن است آنها نیز مانند خود او، در پی رسیدن به منافع خودشان باشند.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در همه جای دنیا این روش مرسوم است که یک حزبی برای کسب اکثریت مطلق آراء، با دیگر گروهها ائتلاف کرده و بر همین اساس منافع را نیز تقسیم میکنند. اما باید توجه داشت که ملاک آنها، دنیا و رسیدن به منافع دنیایی است. اگر هدف ما خدا باشد باید همیشه مصلحت اسلام را مد نظر قرار دهیم و بر اساس همان عمل کنیم؛ در اینجا نیز گذشت تا جایی مطلوب است که به مصلحت اسلام لطمه نزند. در واقع برای رفع اختلافنظر در مورد روشها باید گفتوگو کرد؛ اما درباره اهداف، گفتوگو معنا ندارد و نباید ذرهای از اهداف، که همان مصلحت اسلام است، کوتاه آمد.
وی با بیان اینکه افرادی که واقعاً هدفشان مصلحت اسلام و انقلاب است باید دور هم بنشینند و همفکری کنند تا به آنچه رضای الهی و مصلحت اسلام است برسند و به آن عمل کنند ادامه داد: این روش صحیح نیست که اول خودمان تصمیم بگیریم و دیگران را در مقابل عمل انجام شده قرار دهیم؛ چراکه این کار سیاستبازی، و مغایر با اسلام است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: اگر هدف یک گروه کار برای اسلام شد، دیگر ملاک ثروت، زرنگی و حقهبازی جایگاهی ندارد بلکه ملاک، کار کردن فرد برای رضای خداست؛ یعنی جمع باید با همفکری و مشورت صادقانه، کاری که مورد رضای خدا است را بهتر بشناسند و به آن عمل کنند، و ببینند چه کسی میتواند در فلان پست بهتر خدمت کند، و همگان او را حمایت کنند، نه این که هر کسی در فکر این باشد که چه چیزی منفعت او را بهتر تأمین میکند.
به گزارش رجانیوز به نقل از پایگاه اطلاعرسانی آثار آیتالله مصباحیزدی، وی ضمن بیان تفاوت انگیزهها در مبارزه افراد و گروهها علیه رژیم شاه اظهار کرد: به عنوان نمونه، دکتر مصدق و آیتالله کاشانی هر دو در پی ملی کردن صنعت نفت بودند و در این زمینه تلاش کردند، اما پشتوانه فکری آنها با یکدیگر متفاوت بود؛ یک تفکر با گرایش دینی بود و تفکر دیگر با گرایش ملی و سیاسی، در زمان انقلاب هم چیزی شبیه همین اتفاق افتاد؛ چراکه قبل از شروع نهضت اسلامی، برخی گروهها از جمله مارکسیستها با انگیزههای مادی در این زمینه تلاش میکردند، درحالی که امام (ره) با انگیزه الهی و دینی قیام کرد.
آیتالله مصباحیزدی با ذکر این نکته که امام (ره) هنگامی قیام خود را آغاز کرد که در بین روحانیون از شهرت فوقالعادهای برخوردار نبود، ادامه داد: علمای دیگری در عرض ایشان بودند و حتی شخصیتهایی ظاهراً معروفتر از ایشان نیز حضور داشتند، اما خداوند لطف کرد و به برکت رهبری ایشان انقلاب پیروز شد و نه تنها در بین روحانیت و اقران خودشان کاملاً برجستگی یافتند، بلکه فعالیت سایر گروهها نیز مورد تاثیر حرکت ایشان قرار گرفت، بهگونهای که سایر حرکتها تا حد زیادی اهمیت و شهرت خود را از دست دادند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه ضمن یادآوری اینکه امام (ره) بعد از پیروزی انقلاب، نخست وزیر موقت را از یکی از همان گروهها، یعنی ملیـ مذهبیها که نزدیکترین گروه به اسلام بودند انتخاب کرد، افزود: هر چند گروههای مختلف مانند ملیـ مذهبیها ظاهراً طرفدار اسلام بودند، اما نوع نگاه و تفکرشان با امام (ره) فرق بسیاری داشت؛ تا جایی که به گفته مهندس بازرگان او اسلام را برای ایران میخواست، درحالی که امام(ره) ایران را برای اسلام میخواست؛ یعنی بازرگان بر خلاف حضرت امام (ره)، نگاهی ابزاری به دین داشت.
استاد حوزه علمیه قم با اشاره به اینکه حتی در بین یاران پیامبر (ص) نیز تفاوت نیتها و انگیزهها وجود داشت، اظهار کرد: این اختلاف انگیزهها از روز وفات پیامبر (ص) به صورت روشنتری مطرح و معلوم شد که برخی افراد دین را برای اهداف دیگری میخواهند. در جریان انقلاب اسلامی نیز، تعداد افراد تأثیرگذاری که نگاهشان به اسلام مانند نگاه امام (ره) بود، به انگشتان یک دست نمیرسید.
وی ادامه داد: امام (ره) چنان به دین اهمیت میداد و در سخنانش بر آن تأکید میکرد که گاهی دیگران فکر میکردند امام (ره) مبالغه میکند و برای رعایت قواعد سخنرانی است که چنین الفاظی را به کار میبرد؛ درحالی که عدهای دین را تنها یکی از ابعاد زندگی انسان میدانند که ربطی به سایر ابعاد زندگی و امور اجتماعی ندارد؛ بنابراین از سویی معتقدند باید نماز خواند و اعمال عبادی را انجام داد، ولی برای شناخت سیاست و قواعد آن باید به جای دین، به متخصصان دیگری در این امر رجوع کرد.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به اینکه باید خود را بسنجیم و ببینیم نگاه ما به دین ابزاری است و یا برای آن اصالت قائلیم اظهار کرد: در رأس و بدنه همه دولتهایی که بعد از انقلاب تاکنون سرکار آمدهاند چنین تفاوتی در تفکرات افراد مشخص بوده است؛ به عنوان نمونه، شهید رجایی یک معلم بود و بنی صدر یک تحصیلکرده خارج و در تفاوتشان هم همین بس که رجایی خود را مقلد امام (ره) میدانست.
وی با بیان اینکه اختلافنظرها، اختلاف در گرایشها و اختلاف سلیقهها سه عنصر اختلاف در میان مردم هستند که همواره وجود داشته و خواهد داشت، ادامه داد: ما باید موضع فکری، مبانی گرایشی و سیاست عملی خود را مشخص کنیم؛ یعنی ابتدا تفکر و اعتقاداتمان را بسنجیم، سپس خاستگاه ارزشها و گرایشهای خود را بررسی کنیم و در نهایت ببینیم در تعامل و برخورد با دیگران قرار است چه شیوهای را در پیش بگیریم؟
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه همه انسانها کمابیش گرایشهای مادی دارند، اظهار کرد: البته شدت تعلقات به دنیا و مادیات در افراد مختلف متفاوت است و شدت این دلبستگی در برخی بهگونهای است که حاضرند خون هزاران شهید و همه ثمرات انقلاب را برای چند روز بیشتر باقی ماندن بر کرسی ریاست و پست و مقام، به حراج بگذارند.
وی ادامه داد: اختلاف سلیقه نیز همیشه وجود دارد، حتی افراد با گرایشهای مادی نیز با هم اختلاف دارند؛ اما همین افراد برای رسیدن به اهداف دنیایی با یکدیگر سازش میکنند؛ خود شما هم مصادیق متعددی را میشناسید که فردی برای از دست ندادن موقعیت و مقام خود با کسانی سازش کرده است که قبلاً بدترین اهانتها را به وی کردهاند؛ اما او برای حفظ جایگاه و موقعیت خود چشمش را بر همه آنها بسته و با آنها سازش کرده است.
آیتالله مصباحیزدی ادامه داد: گروهی که دنیا برایشان اصالت دارد، بر حسب تغییر موقعیتها، مواضعشان نیز ممکن است فرق کند؛ یک روز طرفدار انقلاب هستند و روز دیگری رو در روی انقلاب؛ یک روز طرفدار رهبری فردی هستند و روز دیگر از لزوم رهبری شورایی دم میزنند؛ این عده در عمل هم به فکر فریبدادن یکدیگر هستند.
عضو خبرگان رهبری با بیان اینکه در مقابل کسانی هم هستند که اگر قرار باشد به اهداف و ارزشهایشان لطمه بخورد حاضرند جان خود را نیز فدا کنند و هیچ پست و مقام و ثروتی نمیتواند آنها را نسبت به چشمپوشی از اهدافشان وادار کند، اظهار کرد: اگر هدف ما مصلحت اسلام و انقلاب است، نباید شکستهای ظاهری ما را ناامید کند؛ همانگونه که امام حسین(ع) نیز در جنگ به شهادت رسید اما در واقع شکست نخورد.
وی ادامه داد: کسی که در خط ولایت و خط امام (ره) است، باورها و ارزشها را فراموش نمیکند و برای دین و ارزشها اصالت قائل است. ما باید ارزش هر چیز یا هر کاری را با خواست و رضای خدا بسنجیم، نه حرف مردم یا برتری سیاسی. در عمل نیز باید صادقانه اعلام کنیم که دست از ارزشهایمان برنمیداریم. البته لازمه این سخن، ستیزه با استکبار تا روز قیامت است چون تا این عالم برپاست، شیطان و اتباع او نیز هستند و ما باید دشمنان را شناخته و با آنها دشمنی کنیم.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه البته میتوانیم در صورت داشتن منافع مشترک، با دشمن نیز تعامل داشته باشیم و این همان معنای برد ـ برد است، افزود: اما همانگونه که آنها در عین تعامل با ما، دشمنی خود را پنهان نمیکنند ما نیز باید بدانیم آنها دشمن هستند و این مطلب را صادقانه اعلام کنیم؛ چراکه ما حتی نباید برای از میدان بیرون کردن دشمنانمان به مکر و فریب متوسل شویم چه رسد به دوستانی که با ما اختلاف سلیقه دارند.
وی با تذکر این نکته که اصولگرا بودن به معنای مصون بودن از اشتباه و نداشتن هوی و هوس نیست خاطرنشان کرد: اصولگرایی به این معناست که برای اصولگرایان، دین بر دنیا مقدم است؛ لذا باید این افراد را شناسایی کنیم و با یکدیگر همفکری کنیم نه این که نقشهای بکشیم و دیگران را در مقابل کار انجام شده قرار دهیم، تا نظر خود را بر آنها تحمیل کنیم.
عضو جامعه مدرسین با اشاره به ضرورت همفکری برای شناخت راهحلها در عین رعایت اصول و خطوط قرمز گفت: باید در نهایت یک تصمیم جمعی برخاسته از آگاهی و صداقت اتخاذ شود؛ البته در چنین مواردی با در نظر گرفتن این نکته که مصلحت اسلام با کار جمعی بهتر تأمین میشود، بسیار اتفاق میافتد که فرد باید به خاطر مصلحت نظر خودش را کنار بگذارد؛ اما اگر کسی هدفش مصلحت اسلام نباشد، حق گلایه کردن از دیگران را ندارد؛ چون ممکن است آنها نیز مانند خود او، در پی رسیدن به منافع خودشان باشند.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در همه جای دنیا این روش مرسوم است که یک حزبی برای کسب اکثریت مطلق آراء، با دیگر گروهها ائتلاف کرده و بر همین اساس منافع را نیز تقسیم میکنند. اما باید توجه داشت که ملاک آنها، دنیا و رسیدن به منافع دنیایی است. اگر هدف ما خدا باشد باید همیشه مصلحت اسلام را مد نظر قرار دهیم و بر اساس همان عمل کنیم؛ در اینجا نیز گذشت تا جایی مطلوب است که به مصلحت اسلام لطمه نزند. در واقع برای رفع اختلافنظر در مورد روشها باید گفتوگو کرد؛ اما درباره اهداف، گفتوگو معنا ندارد و نباید ذرهای از اهداف، که همان مصلحت اسلام است، کوتاه آمد.
وی با بیان اینکه افرادی که واقعاً هدفشان مصلحت اسلام و انقلاب است باید دور هم بنشینند و همفکری کنند تا به آنچه رضای الهی و مصلحت اسلام است برسند و به آن عمل کنند ادامه داد: این روش صحیح نیست که اول خودمان تصمیم بگیریم و دیگران را در مقابل عمل انجام شده قرار دهیم؛ چراکه این کار سیاستبازی، و مغایر با اسلام است.
استاد اخلاق حوزه علمیه قم افزود: اگر هدف یک گروه کار برای اسلام شد، دیگر ملاک ثروت، زرنگی و حقهبازی جایگاهی ندارد بلکه ملاک، کار کردن فرد برای رضای خداست؛ یعنی جمع باید با همفکری و مشورت صادقانه، کاری که مورد رضای خدا است را بهتر بشناسند و به آن عمل کنند، و ببینند چه کسی میتواند در فلان پست بهتر خدمت کند، و همگان او را حمایت کنند، نه این که هر کسی در فکر این باشد که چه چیزی منفعت او را بهتر تأمین میکند.