رئیس کمیته فوتسال بار دیگر صحبت از مذاکره با خسوس کرده است و این جای تعجب دارد که چرا برای حضور این سرمربی اسپانیایی تا به این اندازه اصرار میشود.
به گزارش شهدای ایران،شاید بحث در مورد حضور خسوس کاندلاس سرمربی سابق تیم ملی فوتسال ایران روی نیکمت پرافتخارترین تیم قاره کهن ملالآور و خستهکننده شده باشد، اما رئیس کمیته فوتسال هر روز تصمیماتی میگیرد که هر یک نسبت به قبلی تعجب اهالی این رشته و کارشناسان را بیشتر برمیانگیزد. تصمیماتی که به نظر میرسد بیشتر جنبه شخصی دارد و یک شبه گرفته میشود. از جمله میتوان به انتخاب ناگهانی وحید شمسایی به عنوان سرمربی موقت تیم ملی اشاره کرد! انتخابی که هیچ کارشناسی مُهر تایید بر آن نزد. هر کسی میداند که یک سرمربی هیچگاه نمیتواند در 2 یا 3 بازی تاکتیکهای خود را در تیم پیاده کند و هر شخصی برای نشستن روی نیمکت مربیگری آن هم نیمکت تیم ملی باید فرصتی داشته باشد تا بتوان او را مورد ارزیابی قرار داد، اما آقای رئیس گویا تمامی این موارد را نادیده میگیرد و همچنان میخواهد روی حرف خود بایستد.
فوتسال ایران بزرگتر از آن است که بخواهیم تصمیمات ناگهانی و آنی بگیریم و هیچ کار کارشناسی هم پشت آن نباشد. در تمامی دنیا کمیتههای مختلفی وجود دارد که شرایط سرمربیان را بررسی میکنند و پس از نشستهای گوناگون دست به انتخاب مربی میزنند، اما گویا در ایران معنای کمیته فنی همانی است که علی پروین گفت: «کمیته فنی کشک است!»
اما تاسف زمانی بیشتر میشود که آقای رئیس روی حرف خودش هم نمیایستد. زمانی که کار مذاکره با خسوس به رئیس کمیته فنی و توسعه فوتسال سپرده میشود اما پس از اینکه سرمربی اسپانیایی قطع همکاری خود را اعلام میکند آقای رئیس بار دیگر تصمیم میگیرد به سراغ خسوس برود و تصمیم میگیرد خودش با خسوس مذاکرات را آغاز کند. حالا اینکه چه اتفاقی رخ داده که آقای رئیس دست به چنین کار غیرمنطقی زده خود جای سوال است اما از آقای رئیس تقاضا داریم حداقل آبروی نام بزرگ ایران را حفظ کند و نگذارد که یک سرمربی خارجی با تیم ششم جهان هر طور که خواست رفتار کند.
خسوس در پاسخ به نامه کمیته فوتسال مبنی بر ادامه همکاریاش نوشت:
«بر اساس مکاتباتی که تاکنون انجام دادهایم باید مطالبی را ذکر کنم؛ اول اینکه شرکتی که در آن کار میکنم اعلام کرده اگر قرار است این کشور را ترک کنم ظرف 15 روز یک فرد جایگزین معرفی کنم و در این مدت هم بدون حقوق این شرکت را ترک خواهم کرد. به همین دلیل من نمیتوانم 40 سال خدمت به این شرکت را پایمال کنم.
همچنین در ارتباط با تعهدات خود نسبت به شرکت در کلاسهای درسی و کلینیکهایی که در اروپا برگزار میشود نمیتوانم قولی بدهم که به آنجا سفر نکنم مخصوصا حضور در کشورهای ایتالیا و پرتغال. من اگر علاقمند باشم که در ایران کار کنم بحث حقوقم یکی از مشکلاتی است که خانواده من با آن روبهرو هستند. من بر اساس حقوقم خانوادهام را اداره میکنم و آنها نگرانیهایی بابت عدم پرداختیهای گذشته شما دارند.
"همچنین خانواده من تعجب میکنند که تا هفته پیش شما حاضر نبودید گارانتی بابت پرداخت حقوق من بدهید اما ظرف یک هفته نظراتم تغییر کرد. من در حال حاضر نمیتوانم خانوادهام را برای حضور در ایران راضی کنم مگر اینکه پیشپرداختی داشته باشید و در این صورت ممکن است آنها راضی شوند"
اینکه خود خسوس از تغییر مواضع ایران ابراز تعجب کرده است خود جای سوال است. آقای رئیس چه اصراری دارید که خسوس به هر طریقی که شده به ایران بازگردد. آیا به نظرتان این مسئله باعث زیرسوال رفتن فوتسال ایران نمیشود؟! آقای رئیس با تمام این شرایط صحبت از حضور خسوس در پرتغال میکند اما آیا بهتر نیست اصلا تیمی راهی این رقابتها نشود تا اینکه بخواهیم دست به چنین کاری بزنیم؟! آنهم برای سرمربیای که در مدت حضورش در ایران نتوانست نتایج چندان خوبی را کسب کند.
خسوس برای حضورش در ایران شرطی مبنی بر پرداخت پیش قراردادش را گذاشته و به نوعی چراغ سبز نشان داده است اما بهتر است کمیته فوتسال این چراغ را هم خاموش کند تا بیش از این یک سرمربی برای حضور روی نیمکت تیم ششم جدول ناز نکند.
فوتسال ایران بزرگتر از آن است که بخواهیم تصمیمات ناگهانی و آنی بگیریم و هیچ کار کارشناسی هم پشت آن نباشد. در تمامی دنیا کمیتههای مختلفی وجود دارد که شرایط سرمربیان را بررسی میکنند و پس از نشستهای گوناگون دست به انتخاب مربی میزنند، اما گویا در ایران معنای کمیته فنی همانی است که علی پروین گفت: «کمیته فنی کشک است!»
اما تاسف زمانی بیشتر میشود که آقای رئیس روی حرف خودش هم نمیایستد. زمانی که کار مذاکره با خسوس به رئیس کمیته فنی و توسعه فوتسال سپرده میشود اما پس از اینکه سرمربی اسپانیایی قطع همکاری خود را اعلام میکند آقای رئیس بار دیگر تصمیم میگیرد به سراغ خسوس برود و تصمیم میگیرد خودش با خسوس مذاکرات را آغاز کند. حالا اینکه چه اتفاقی رخ داده که آقای رئیس دست به چنین کار غیرمنطقی زده خود جای سوال است اما از آقای رئیس تقاضا داریم حداقل آبروی نام بزرگ ایران را حفظ کند و نگذارد که یک سرمربی خارجی با تیم ششم جهان هر طور که خواست رفتار کند.
خسوس در پاسخ به نامه کمیته فوتسال مبنی بر ادامه همکاریاش نوشت:
«بر اساس مکاتباتی که تاکنون انجام دادهایم باید مطالبی را ذکر کنم؛ اول اینکه شرکتی که در آن کار میکنم اعلام کرده اگر قرار است این کشور را ترک کنم ظرف 15 روز یک فرد جایگزین معرفی کنم و در این مدت هم بدون حقوق این شرکت را ترک خواهم کرد. به همین دلیل من نمیتوانم 40 سال خدمت به این شرکت را پایمال کنم.
همچنین در ارتباط با تعهدات خود نسبت به شرکت در کلاسهای درسی و کلینیکهایی که در اروپا برگزار میشود نمیتوانم قولی بدهم که به آنجا سفر نکنم مخصوصا حضور در کشورهای ایتالیا و پرتغال. من اگر علاقمند باشم که در ایران کار کنم بحث حقوقم یکی از مشکلاتی است که خانواده من با آن روبهرو هستند. من بر اساس حقوقم خانوادهام را اداره میکنم و آنها نگرانیهایی بابت عدم پرداختیهای گذشته شما دارند.
"همچنین خانواده من تعجب میکنند که تا هفته پیش شما حاضر نبودید گارانتی بابت پرداخت حقوق من بدهید اما ظرف یک هفته نظراتم تغییر کرد. من در حال حاضر نمیتوانم خانوادهام را برای حضور در ایران راضی کنم مگر اینکه پیشپرداختی داشته باشید و در این صورت ممکن است آنها راضی شوند"
اینکه خود خسوس از تغییر مواضع ایران ابراز تعجب کرده است خود جای سوال است. آقای رئیس چه اصراری دارید که خسوس به هر طریقی که شده به ایران بازگردد. آیا به نظرتان این مسئله باعث زیرسوال رفتن فوتسال ایران نمیشود؟! آقای رئیس با تمام این شرایط صحبت از حضور خسوس در پرتغال میکند اما آیا بهتر نیست اصلا تیمی راهی این رقابتها نشود تا اینکه بخواهیم دست به چنین کاری بزنیم؟! آنهم برای سرمربیای که در مدت حضورش در ایران نتوانست نتایج چندان خوبی را کسب کند.
خسوس برای حضورش در ایران شرطی مبنی بر پرداخت پیش قراردادش را گذاشته و به نوعی چراغ سبز نشان داده است اما بهتر است کمیته فوتسال این چراغ را هم خاموش کند تا بیش از این یک سرمربی برای حضور روی نیمکت تیم ششم جدول ناز نکند.