آیت الله حاج غلامحسین عبدخدایی، نخستین امام جمعه مشهد مقدس، عالم گمنامی است که پس از ولادت رهبر معظم انقلاب در گوش ایشان اذان گفت.
به گزارش شهدای ایران، آیت الله حاج شیخ غلامحسین عبدخدایی معروف به تبریزی، اولین امام جمعه مشهد مقدس در سال 1303هجری قمری در شبستر تبریز متولد شد.
وی تحصیلات دینی و روحانی را در مدرسه علمیه طالبیه تبریز آغاز نمود و سطوح عالیه را از خدمت عالم ربانی، حضرت آیت الله حاج میرزا ابوالحسن انگجی استفاده نمود. سپس عازم نجف اشرف شد و فقه را نزد آیت اللهالعظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی(ره) و اصول را نزد مرحوم آیت اللهالعظمی آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و معارف الهی را نزد آیت اللهالعظمی شریعت اصفهانی تلمذ کرد و با کولهباری از علم به تبریز برگشت.
آیت الله عبدخدایی در سال 1311 هجری شمسی عازم مشهد مقدس شد و تا اواخر عمر در کنار مضجع شریف حضرت امام رضا(ع) زندگی کرد.
آثار علمی
از این عالم ربانی، تألیفات متعددی بر جای مانده است که عناوین تعدادی از این آثار عبارتند از: اصول مهذبه(خلاصةالاصول)؛ الدروسالدینیه(12جلد)؛ گوهرهای درخشان(در اثبات حقانیت تشیع و رد اظهارات احمد کسروی)؛ ندای راستی(در رد اظهارات مردوخ کردستانی)؛ انوار لامعه(تفسیر سوره اعلی)؛ الدرر الثمینه فی شرح سورة المبارکه الجمعه؛ رهبر سعادت(ترجمه وجوه اعجاز قرآنی نوشته مرحوم علامه بلاغی(ره)؛ انوار مشرقه و درر القیمه؛ نشریه خداشناسی به زبان ساده(2جلد)؛ ترجمه نکات اعتقادیه مرحوم شیخ مفید؛ بیانالحق؛ معتبرترین زیارتنامهها(ترجمه زیارت امینالله).
خدمات فرهنگی و اجتماعی
آیت الله عبدخدایی در سال 1343 هجری قمری جمعیت دیانت اسلامی را در تبریز تأسیس کرد و جلسه تذکرات دینی را برای ارشاد مردم تشکیل داد و نشریهای به همان نام منتشر نمود. در قیام تبریز علیه رضاخان هم از جمله شخصیتهای برجسته قیام و سخنرانان آن بود که بعدها مورد تعقیب نظام رضاخانی قرار گرفت و پس از مدتی اختفا به نجف اشرف مشرف شده و سرانجام پس از تشرف به مشهد و گذشت دوران خفقان رضاخانی، اقدام به انتشار همان نشریه به اضافه نشریه دیگری به نام ندای حق، بعد از شهریور 1320 کرد.
تأسیس دارالتعلیم دیانتی
این دارالتعلیم که در سال 1324 هجری شمسی توسط این عالم خدوم تأسیس شد، مجموعه دبستان بود که برنامههای اصول اعتقادی در آن برگزار می شد. توضیح آنکه: در دوران ستمشاهی و پهلوی تعدادی از مکتبخانهها عهدهدار تحصیلات نوجوانان و جوانان بودند و مشکلاتی هم در برداشتند، که برخی از اقشار متدین جامعه به تعالیم مدارس و مکتبهای وابسته به رژیم پهلوی اعتماد نداشتند. از اینرو آیتالله عبدخدایی اقدام به تأسیس دبستانی با عنوان دارالتعلیم دیانتی نمود که مشکلات آنها را نداشته باشد و نوجوانان را با تربیت صحیح اسلامی پرورش دهد.
بیمه طلاب
از دیگر خدمات ایشان راه اندازی بیمه بهداشت محصلان علوم دینی در سال 1347 هجری شمسی به بعد بود که طلاب علوم دینی طبق ضوابط و مقررات خود و خانوادهشان میتوانستند از بیمه خدمات درمانی استفاده کنند، بدون آنکه وجهی بپردازند.
تأسیس مدرسه علمیه جعفریه
ایشان در سال 1387 هجری قمری برابر با 1346 هجری شمسی اقدام به تأسیس مدرسه علمیه جعفریه کرد و برای این مدرسه، وقفنامهای هم تنظیم کرد که طلاب این مدرسه باید به تفسیر، حدیث، فقه و اصول و عقاید اسلامی اشتغال داشته باشند. این مدرسه منشأ خیرات و برکات بسیاری شده که در حال حاضر بسیاری از طلاب آن مدرسه از علمای برجسته در قم و مشهد و شهرستانها هستند و تعدادی هم مشغول به خدمت در نظام مقدس اسلامی هستند.
تدریس
مرحوم آیت الله عبدخدایی در منزل خود دروس رسائل و مکاسب و همچنین خارج درس اصول را برای عدهای از طلاب علوم دینی تدریس میکرد.
برگزاری نماز جمعه
آیت الله عبدخدایی نماز جمعه را تقریباً از سال 1327 هجری شمسی در شبستانی که در مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر رضوی به نام ایشان است، اقامه کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام راحل رضواناللهتعالی به احترام آیت الله عبدخدایی(ره) امام جمعهای را منصوب نکردند، ولی پس از وفات ایشان، مرحوم آیت الله شیخ ابوالحسن شیرازی(ره) را بهعنوان امام جمعه مشهد منصوب کردند.
محبت به کودکان یتیم
آیت الله عبدخدایی(ره) احساسات پاکی داشت و افزون بر کمکهایی که غیرمستقیم میکرد؛ خودش میخواست دستی بر سر کودک یتیمی بکشد و کمکی به او بکند. با اینکه در آن هنگام تقریباً 85 الی 90 سال سن داشت، گاهی به همراه گروههای خدماتی مؤسسه خیریه انصارالحجة(عج) به منازل اطفال میرفت؛ گاهی شبهای زمستان در کوچههای پرگل اطراف شهر به سختی توشههای آذوقه را میکشید تا وارد منزل بینوایی میشد، البته اطرافیان کمک میکردند، ولی او هم دوست داشت خودش دستی برساند و زیر کیسه آذوقهای بگیرد و همچنین نسبت به کمک به خانوادههای بیسرپرست روحانی اهتمام داشت؛ زیرا آن روزها اگر یک روحانی از دنیا میرفت، کسی نبود که خبری از خانواده او بگیرد، چه رسد به اینکه کمکی به آنها بنماید.
همین امر سبب شد که آیت الله عبدخدایی(ره) در صدد کمکرسانی به خانوادههای بیسرپرست روحانی برآید. از این رو لیستی از اسامی این خانوادهها تهیه میشد و وجوهی به صورت نقدی به آنها پرداخت می کرد و این کار تا هنگام رحلت ایشان ادامه داشت.
فرار از ملاقات با شاه
هنگامی که شاه به مشهد میآمد برای ملاقات با او، از آیةالله عبدخدایی نیز دعوت میکردند و در روز ملاقات مأموری جهت پیگیری میفرستادند، ولی چون تاریخ آمدن شاه تقریباً مشخص بود، ایشان از چند روز قبل، نماز جماعت را تعطیل میکرد و به صورت مخفیانه به منزل یکی از دوستان یا بستگان میرفت و وقتی شاه از مشهد برمیگشت، ایشان همان شب به نماز جماعت میرفت و کارهای عادی خود را شروع میکرد.
رابطه با علما
مرحوم آیت الله عبدخدایی برای علما و بزرگان احترام خاصی قائل بود و با حضرات آیات سیدیونس اردبیلی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدعلی علمالهدی، سیدجلیلالدین حسینی، سیدجواد خامنهای، شیخ مجتبی قزوینی، شیخهاشم قزوینی، میرزا جواد آقاتهرانی و میرزا حسنعلی مروارید قدسسرهم رابطه نزدیک داشت و مورد احترام همگان بود.
ویژگیهای اخلاقی
این عالم ربانی دارای اخلاق و وارستگی ویژهای بود، پیوسته مراقب بود که مبادا خاطرات نفسانی به او ضربهای وارد بسازد. اگر ناراحت میشد، با عصبانیت تندی نمیکرد، شوخ و خوشمشرب بود و داستانهای مزاحآمیز در حافظه داشت، ولی در هیچکدام خلاف شرع یا خلاف نزاکت نبود.
هیچگونه ادعا و مدعایی نداشت و پیرایهای در گفتار و کردارش نبود، ظاهر و باطنش یکی بود. اگر در دعا اشکی میریخت یا در حرم ملکوتی حضرت امام رضا(ع) با تمام وجود گریه میکرد، یا در بالای سر حضرت هنگام قرائت قرآن یا دعا سر را همراه با گریه تکان میداد، اینها همه برخاسته از انگیزههای درونی اش بود. نیمه شب در منزل هم وقتی سجادهاش را میانداخت و نماز شب میخواند و قرآن تلاوت میکرد، همین حال را داشت.
به تلاوت آیات قرآنی عشق میورزید و گاهی در سحرگاهان بلند بلند قرآن تلاوت میکرد. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان چند ختم قرآن میکرد. فرزندش میگوید: «یادم میآید در نوجوانی، صبحها وقتی هنوز در رختخواب بودم، پدر را میدیدم که از خواب برخاسته است و آرام آرام قرآن تلاوت می کند».
در دعا شور و شوق فراوانی داشت، دعا در اعماق روح و جان ایشان نفوذ داشت. از صحیفه سجادیه زیاد استفاده می کرد، بهویژه از دعای مکارم الاخلاق؛ دعای عالیةالمضامین را زیاد قرائت می کرد.
دعاهای ایشان روح مخصوصی داشت و در پایان هر منبر پس از ذکر مصیبت به دعا میپرداخت، عدهای شیفته دعاهای ایشان بودند. دعاهای ایشان بیشتر برگرفته از ادعیه مبارکه اهلبیت عترت(ع) بهویژه صحیفه سجادیه بود که با زبان فارسی از اعماق جان بر میآمد. در دعا اشک میریخت و مردم را منقلب میساخت.
در دعا به مانند کودکی بود که با اصرار و بهصورت خیلی طبیعی و بدون تکلف از خدا میخواست؛ میگفت: «خدایا! تو به عذاب ما محتاج نیستی و ما به رحمت تو احتیاج داریم. تو افرادی را مییابی که آنها را عذاب کنی، ولی ما کسی نداریم که به ما رحم کند» و نیز میگفت: «وعمرنی و ما کان عمرئی بذلة فی طاعتک فاذا کان عمری مرتعاً للشیطان فاقبضنی قبل ان یسبقنی مقتک الی او یستحکم غضبک علی؛ به من عمر و زندگی عنایت فرما، مادامی که عمر من در راه تو مصروف گردد، ولی اگر قرار شد که زندگی و عمر من، چراگاه و محل تاخت و تاز شیطان باشد؛ مرا قبض روح فرما، پیش از آنکه بغض تو بهسراغ من آید یا غضب تو بر من استحکام یابد».
بسیار اهل توسل بود و به ائمه اطهار بهویژه امیرمؤمنان علی(ع) عشق میورزید و هنگامی که نام مقدس آن حضرت را با تجلیل هرچه تمامتر میبرد، چشمهایش برق میزد و اشک در دیدگانش جمع میشد و لب به فضایل آن حضرت میگشود. معمولاً در شبانهروز دومرتبه به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف میشد؛ یکدفعه پساز نماز عشاء و یکدفعه هم پیشاز نماز صبح، این تشرف در ماه مبارک رمضان به سه مرتبه میرسید که دفعه سوم آن پساز نماز ظهر بود.
ارتحال
عالم ربانی، مرحوم آیت الله عبدخدایی بعد از عمری پربرکت و خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی، در 24 خرداد 1359 شمسی برابر با اول شعبانالمعظم 1400 قمری، بر اثر کهولت سن در 97 سالگی ندای حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
پیکر پاکش پس از تشییع با شکوهی در مشهد مقدس و اقامه نماز توسط حضرت آیت اللهالعظمی حاج حسن قمی(ره)؛ در قسمت شمالی رواق دارالسلام حرم مطهر رضوی آرام گرفت.
*رسا
وی تحصیلات دینی و روحانی را در مدرسه علمیه طالبیه تبریز آغاز نمود و سطوح عالیه را از خدمت عالم ربانی، حضرت آیت الله حاج میرزا ابوالحسن انگجی استفاده نمود. سپس عازم نجف اشرف شد و فقه را نزد آیت اللهالعظمی سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی(ره) و اصول را نزد مرحوم آیت اللهالعظمی آخوند ملامحمدکاظم خراسانی و معارف الهی را نزد آیت اللهالعظمی شریعت اصفهانی تلمذ کرد و با کولهباری از علم به تبریز برگشت.
آیت الله عبدخدایی در سال 1311 هجری شمسی عازم مشهد مقدس شد و تا اواخر عمر در کنار مضجع شریف حضرت امام رضا(ع) زندگی کرد.
آثار علمی
از این عالم ربانی، تألیفات متعددی بر جای مانده است که عناوین تعدادی از این آثار عبارتند از: اصول مهذبه(خلاصةالاصول)؛ الدروسالدینیه(12جلد)؛ گوهرهای درخشان(در اثبات حقانیت تشیع و رد اظهارات احمد کسروی)؛ ندای راستی(در رد اظهارات مردوخ کردستانی)؛ انوار لامعه(تفسیر سوره اعلی)؛ الدرر الثمینه فی شرح سورة المبارکه الجمعه؛ رهبر سعادت(ترجمه وجوه اعجاز قرآنی نوشته مرحوم علامه بلاغی(ره)؛ انوار مشرقه و درر القیمه؛ نشریه خداشناسی به زبان ساده(2جلد)؛ ترجمه نکات اعتقادیه مرحوم شیخ مفید؛ بیانالحق؛ معتبرترین زیارتنامهها(ترجمه زیارت امینالله).
خدمات فرهنگی و اجتماعی
آیت الله عبدخدایی در سال 1343 هجری قمری جمعیت دیانت اسلامی را در تبریز تأسیس کرد و جلسه تذکرات دینی را برای ارشاد مردم تشکیل داد و نشریهای به همان نام منتشر نمود. در قیام تبریز علیه رضاخان هم از جمله شخصیتهای برجسته قیام و سخنرانان آن بود که بعدها مورد تعقیب نظام رضاخانی قرار گرفت و پس از مدتی اختفا به نجف اشرف مشرف شده و سرانجام پس از تشرف به مشهد و گذشت دوران خفقان رضاخانی، اقدام به انتشار همان نشریه به اضافه نشریه دیگری به نام ندای حق، بعد از شهریور 1320 کرد.
تأسیس دارالتعلیم دیانتی
این دارالتعلیم که در سال 1324 هجری شمسی توسط این عالم خدوم تأسیس شد، مجموعه دبستان بود که برنامههای اصول اعتقادی در آن برگزار می شد. توضیح آنکه: در دوران ستمشاهی و پهلوی تعدادی از مکتبخانهها عهدهدار تحصیلات نوجوانان و جوانان بودند و مشکلاتی هم در برداشتند، که برخی از اقشار متدین جامعه به تعالیم مدارس و مکتبهای وابسته به رژیم پهلوی اعتماد نداشتند. از اینرو آیتالله عبدخدایی اقدام به تأسیس دبستانی با عنوان دارالتعلیم دیانتی نمود که مشکلات آنها را نداشته باشد و نوجوانان را با تربیت صحیح اسلامی پرورش دهد.
بیمه طلاب
از دیگر خدمات ایشان راه اندازی بیمه بهداشت محصلان علوم دینی در سال 1347 هجری شمسی به بعد بود که طلاب علوم دینی طبق ضوابط و مقررات خود و خانوادهشان میتوانستند از بیمه خدمات درمانی استفاده کنند، بدون آنکه وجهی بپردازند.
تأسیس مدرسه علمیه جعفریه
ایشان در سال 1387 هجری قمری برابر با 1346 هجری شمسی اقدام به تأسیس مدرسه علمیه جعفریه کرد و برای این مدرسه، وقفنامهای هم تنظیم کرد که طلاب این مدرسه باید به تفسیر، حدیث، فقه و اصول و عقاید اسلامی اشتغال داشته باشند. این مدرسه منشأ خیرات و برکات بسیاری شده که در حال حاضر بسیاری از طلاب آن مدرسه از علمای برجسته در قم و مشهد و شهرستانها هستند و تعدادی هم مشغول به خدمت در نظام مقدس اسلامی هستند.
تدریس
مرحوم آیت الله عبدخدایی در منزل خود دروس رسائل و مکاسب و همچنین خارج درس اصول را برای عدهای از طلاب علوم دینی تدریس میکرد.
برگزاری نماز جمعه
آیت الله عبدخدایی نماز جمعه را تقریباً از سال 1327 هجری شمسی در شبستانی که در مسجد جامع گوهرشاد حرم مطهر رضوی به نام ایشان است، اقامه کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی امام راحل رضواناللهتعالی به احترام آیت الله عبدخدایی(ره) امام جمعهای را منصوب نکردند، ولی پس از وفات ایشان، مرحوم آیت الله شیخ ابوالحسن شیرازی(ره) را بهعنوان امام جمعه مشهد منصوب کردند.
محبت به کودکان یتیم
آیت الله عبدخدایی(ره) احساسات پاکی داشت و افزون بر کمکهایی که غیرمستقیم میکرد؛ خودش میخواست دستی بر سر کودک یتیمی بکشد و کمکی به او بکند. با اینکه در آن هنگام تقریباً 85 الی 90 سال سن داشت، گاهی به همراه گروههای خدماتی مؤسسه خیریه انصارالحجة(عج) به منازل اطفال میرفت؛ گاهی شبهای زمستان در کوچههای پرگل اطراف شهر به سختی توشههای آذوقه را میکشید تا وارد منزل بینوایی میشد، البته اطرافیان کمک میکردند، ولی او هم دوست داشت خودش دستی برساند و زیر کیسه آذوقهای بگیرد و همچنین نسبت به کمک به خانوادههای بیسرپرست روحانی اهتمام داشت؛ زیرا آن روزها اگر یک روحانی از دنیا میرفت، کسی نبود که خبری از خانواده او بگیرد، چه رسد به اینکه کمکی به آنها بنماید.
همین امر سبب شد که آیت الله عبدخدایی(ره) در صدد کمکرسانی به خانوادههای بیسرپرست روحانی برآید. از این رو لیستی از اسامی این خانوادهها تهیه میشد و وجوهی به صورت نقدی به آنها پرداخت می کرد و این کار تا هنگام رحلت ایشان ادامه داشت.
فرار از ملاقات با شاه
هنگامی که شاه به مشهد میآمد برای ملاقات با او، از آیةالله عبدخدایی نیز دعوت میکردند و در روز ملاقات مأموری جهت پیگیری میفرستادند، ولی چون تاریخ آمدن شاه تقریباً مشخص بود، ایشان از چند روز قبل، نماز جماعت را تعطیل میکرد و به صورت مخفیانه به منزل یکی از دوستان یا بستگان میرفت و وقتی شاه از مشهد برمیگشت، ایشان همان شب به نماز جماعت میرفت و کارهای عادی خود را شروع میکرد.
رابطه با علما
مرحوم آیت الله عبدخدایی برای علما و بزرگان احترام خاصی قائل بود و با حضرات آیات سیدیونس اردبیلی، سیدمحمدهادی میلانی، سیدعلی علمالهدی، سیدجلیلالدین حسینی، سیدجواد خامنهای، شیخ مجتبی قزوینی، شیخهاشم قزوینی، میرزا جواد آقاتهرانی و میرزا حسنعلی مروارید قدسسرهم رابطه نزدیک داشت و مورد احترام همگان بود.
ویژگیهای اخلاقی
این عالم ربانی دارای اخلاق و وارستگی ویژهای بود، پیوسته مراقب بود که مبادا خاطرات نفسانی به او ضربهای وارد بسازد. اگر ناراحت میشد، با عصبانیت تندی نمیکرد، شوخ و خوشمشرب بود و داستانهای مزاحآمیز در حافظه داشت، ولی در هیچکدام خلاف شرع یا خلاف نزاکت نبود.
هیچگونه ادعا و مدعایی نداشت و پیرایهای در گفتار و کردارش نبود، ظاهر و باطنش یکی بود. اگر در دعا اشکی میریخت یا در حرم ملکوتی حضرت امام رضا(ع) با تمام وجود گریه میکرد، یا در بالای سر حضرت هنگام قرائت قرآن یا دعا سر را همراه با گریه تکان میداد، اینها همه برخاسته از انگیزههای درونی اش بود. نیمه شب در منزل هم وقتی سجادهاش را میانداخت و نماز شب میخواند و قرآن تلاوت میکرد، همین حال را داشت.
به تلاوت آیات قرآنی عشق میورزید و گاهی در سحرگاهان بلند بلند قرآن تلاوت میکرد. مخصوصاً در ماه مبارک رمضان چند ختم قرآن میکرد. فرزندش میگوید: «یادم میآید در نوجوانی، صبحها وقتی هنوز در رختخواب بودم، پدر را میدیدم که از خواب برخاسته است و آرام آرام قرآن تلاوت می کند».
در دعا شور و شوق فراوانی داشت، دعا در اعماق روح و جان ایشان نفوذ داشت. از صحیفه سجادیه زیاد استفاده می کرد، بهویژه از دعای مکارم الاخلاق؛ دعای عالیةالمضامین را زیاد قرائت می کرد.
دعاهای ایشان روح مخصوصی داشت و در پایان هر منبر پس از ذکر مصیبت به دعا میپرداخت، عدهای شیفته دعاهای ایشان بودند. دعاهای ایشان بیشتر برگرفته از ادعیه مبارکه اهلبیت عترت(ع) بهویژه صحیفه سجادیه بود که با زبان فارسی از اعماق جان بر میآمد. در دعا اشک میریخت و مردم را منقلب میساخت.
در دعا به مانند کودکی بود که با اصرار و بهصورت خیلی طبیعی و بدون تکلف از خدا میخواست؛ میگفت: «خدایا! تو به عذاب ما محتاج نیستی و ما به رحمت تو احتیاج داریم. تو افرادی را مییابی که آنها را عذاب کنی، ولی ما کسی نداریم که به ما رحم کند» و نیز میگفت: «وعمرنی و ما کان عمرئی بذلة فی طاعتک فاذا کان عمری مرتعاً للشیطان فاقبضنی قبل ان یسبقنی مقتک الی او یستحکم غضبک علی؛ به من عمر و زندگی عنایت فرما، مادامی که عمر من در راه تو مصروف گردد، ولی اگر قرار شد که زندگی و عمر من، چراگاه و محل تاخت و تاز شیطان باشد؛ مرا قبض روح فرما، پیش از آنکه بغض تو بهسراغ من آید یا غضب تو بر من استحکام یابد».
بسیار اهل توسل بود و به ائمه اطهار بهویژه امیرمؤمنان علی(ع) عشق میورزید و هنگامی که نام مقدس آن حضرت را با تجلیل هرچه تمامتر میبرد، چشمهایش برق میزد و اشک در دیدگانش جمع میشد و لب به فضایل آن حضرت میگشود. معمولاً در شبانهروز دومرتبه به حرم مطهر امام رضا(ع) مشرف میشد؛ یکدفعه پساز نماز عشاء و یکدفعه هم پیشاز نماز صبح، این تشرف در ماه مبارک رمضان به سه مرتبه میرسید که دفعه سوم آن پساز نماز ظهر بود.
ارتحال
عالم ربانی، مرحوم آیت الله عبدخدایی بعد از عمری پربرکت و خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی، در 24 خرداد 1359 شمسی برابر با اول شعبانالمعظم 1400 قمری، بر اثر کهولت سن در 97 سالگی ندای حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
پیکر پاکش پس از تشییع با شکوهی در مشهد مقدس و اقامه نماز توسط حضرت آیت اللهالعظمی حاج حسن قمی(ره)؛ در قسمت شمالی رواق دارالسلام حرم مطهر رضوی آرام گرفت.
*رسا