وزیر بهداشت دولت اصلاحات میگوید دولت یازدهم فاقد برنامه است و از قبل نیندیشیده که میخواهد چه کار کند و به همین دلیل هم دچار مشکل عملکرد است.
به گزارش شهدای ایران به نقل از کیهان، مسعود پزشکیان نماینده اصلاحطلب مجلس ضمن یادداشتی با موضوع «اولویت دولت، از ترمیم کابینه تا داشتن برنامه» نوشت: دولت دچار مشکل است. این حقیقت را کمتر کسی است که بتواند کتمان کند. حتی خود مقامات دولتی هم اذعان دارند که دولت درگیر مشکلات و کاستیهایی است که کار اجرایی کشور را با اخلال جدی مواجه کرده است. مسئله اساسی برای فائق آمدن بر این مشکلات رصد دقیق دلایل آن است. جایی که بسیاری معتقدند تغییر در ترکیب مدیران اجرایی و به عبارتی ترمیم کابینه میتواند راهگشا باشد. اما آیا این رها کردن اصل قضیه نیست؟
وی در روزنامه اعتماد نوشت: این واقعیت هماکنون وجود دارد که تعدادی از مدیران دولتی روش دولت را قبول ندارند و بر مسیری دیگر میروند. مثال اینان مانند رانندهای است که قرار است باری را مثلا از تهران به مشهد ببرد، اما در عوض مسیر شیراز را پیشرو میگیرد. قطعا کارفرمای چنین رانندهای هر چه زودتر باید فکری به حال تعویض وی بکند، چه این راننده به عمد راه اشتباه در پیش بگیرد و چه غیرعمد. اما این تنها قسمتی از مسئله دولت است. تعمیم تمام مشکلات به غیر همسویی مدیران با سیاستهای دولت تنها یک راهکار عوامفریبانه برای گریز از غول مشکلات است. مسئله اصلی را باید در برنامهریزیهای کلان و سیاستگذاریهای عمده دید. اتفاقا اگر ترکیب مدیران دولت و اعضای کابینه هم اشکالی دارد ریشهاش در همین ضعف برنامهریزی و سیاستگذاری است. به طور عمده تغییر مدیران و وزرا در دو سال آخر دولت گرهی از مشکلات باز نمیکند. وزرا و مدیران جدید در چنین موقعیتی باید مدت زمانی قابل توجه را صرف شناخت حوزه خود کنند و بعد از آن هم در ماههای پایانی عملا دولت استواری قبل را ندارد.
وزیر بهداشت دولت اصلاحات تصریح کرد: مشکل اصلی برنامهای است که مشخص میکند ما قرار است کجا برویم؟ چرا میخواهیم به این جای خاص برویم و قرار است چگونه به این مقصد برسیم؟ وقتی یک تیم متشکل از نفرات متفاوت برای این سوالات جواب مشخصی ندارد و از قبل به آن نیندیشیده است، جابهجایی نفرات و تعویض آنها در زمین بازی آنقدرها هم گرهگشا نخواهد شد و تنها تکیه بر نبوغ احتمالی افراد است که میتواند در چنین وضعیتی جای امید اندکی باقی بگذارد. نبوغی که هیچ ربطی به سیستم ندارد و از همینرو برای استمرار تاثیرات مثبتش نیز هیچ تضمینی در کار نیست.
پزشکیان میافزاید: اعتقاد عمیق من بر این است که دولت یازدهم اکنون در چنین وضعیتی قرار گرفته است. ما در قبال دولت با یک چهار ضلعی از مشکلات مواجه هستیم؛ ضلع اول خروجی و نتیجه کار است، ضلع دوم نفرات بازیگر، ضلع سوم وضعیت و امکانات و میراث رسیده به دولت و نهایتا ضلع چهارم برنامه بازی.
از آنجا که درباره ضلع اول یعنی خروجی کار این اتفاق نظر وجود دارد که هنوز مشکلات زیادی موجود است، اکثر این مشکلات به ضلع دوم و سوم یعنی نفرات بازی و مشکلات باقیمانده در زمین بازی از دولت قبل حواله میشود و این راحتترین کاری است که میتواند صورت بگیرد. حال آنکه اصل قضیه یعنی موضوع برنامهریزی مغفول مانده و مانور بیش از اندازه بر میراث دولت قبل و ضعف ترکیب مدیران همه نگاهها را از زمینه اصلی تمام مشکلات یعنی خلأ برنامهریزی دور نگاه داشته است.
وی در روزنامه اعتماد نوشت: این واقعیت هماکنون وجود دارد که تعدادی از مدیران دولتی روش دولت را قبول ندارند و بر مسیری دیگر میروند. مثال اینان مانند رانندهای است که قرار است باری را مثلا از تهران به مشهد ببرد، اما در عوض مسیر شیراز را پیشرو میگیرد. قطعا کارفرمای چنین رانندهای هر چه زودتر باید فکری به حال تعویض وی بکند، چه این راننده به عمد راه اشتباه در پیش بگیرد و چه غیرعمد. اما این تنها قسمتی از مسئله دولت است. تعمیم تمام مشکلات به غیر همسویی مدیران با سیاستهای دولت تنها یک راهکار عوامفریبانه برای گریز از غول مشکلات است. مسئله اصلی را باید در برنامهریزیهای کلان و سیاستگذاریهای عمده دید. اتفاقا اگر ترکیب مدیران دولت و اعضای کابینه هم اشکالی دارد ریشهاش در همین ضعف برنامهریزی و سیاستگذاری است. به طور عمده تغییر مدیران و وزرا در دو سال آخر دولت گرهی از مشکلات باز نمیکند. وزرا و مدیران جدید در چنین موقعیتی باید مدت زمانی قابل توجه را صرف شناخت حوزه خود کنند و بعد از آن هم در ماههای پایانی عملا دولت استواری قبل را ندارد.
وزیر بهداشت دولت اصلاحات تصریح کرد: مشکل اصلی برنامهای است که مشخص میکند ما قرار است کجا برویم؟ چرا میخواهیم به این جای خاص برویم و قرار است چگونه به این مقصد برسیم؟ وقتی یک تیم متشکل از نفرات متفاوت برای این سوالات جواب مشخصی ندارد و از قبل به آن نیندیشیده است، جابهجایی نفرات و تعویض آنها در زمین بازی آنقدرها هم گرهگشا نخواهد شد و تنها تکیه بر نبوغ احتمالی افراد است که میتواند در چنین وضعیتی جای امید اندکی باقی بگذارد. نبوغی که هیچ ربطی به سیستم ندارد و از همینرو برای استمرار تاثیرات مثبتش نیز هیچ تضمینی در کار نیست.
پزشکیان میافزاید: اعتقاد عمیق من بر این است که دولت یازدهم اکنون در چنین وضعیتی قرار گرفته است. ما در قبال دولت با یک چهار ضلعی از مشکلات مواجه هستیم؛ ضلع اول خروجی و نتیجه کار است، ضلع دوم نفرات بازیگر، ضلع سوم وضعیت و امکانات و میراث رسیده به دولت و نهایتا ضلع چهارم برنامه بازی.
از آنجا که درباره ضلع اول یعنی خروجی کار این اتفاق نظر وجود دارد که هنوز مشکلات زیادی موجود است، اکثر این مشکلات به ضلع دوم و سوم یعنی نفرات بازی و مشکلات باقیمانده در زمین بازی از دولت قبل حواله میشود و این راحتترین کاری است که میتواند صورت بگیرد. حال آنکه اصل قضیه یعنی موضوع برنامهریزی مغفول مانده و مانور بیش از اندازه بر میراث دولت قبل و ضعف ترکیب مدیران همه نگاهها را از زمینه اصلی تمام مشکلات یعنی خلأ برنامهریزی دور نگاه داشته است.