این رسانه میافزاید: 17 خردادماه امسال روزی بود که بیشتر شهرهای کشور شاهد تجمع سکوت معلمان در مقابل ادارات آموزش و پرورش بودند. معلمان استانهای تهران و البرز نیز ترجیح دادند تا به جای رفتن به مقابل وزارت آموزش و پرورش، راه بهارستان را در پیش بگیرند و تجمع خود را در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار کنند به این امید که شاید پس از ناامیدی از دولتمردان؛ گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات و حل مشکلاتشان اینبار در میان نمایندگان شان در پارلمان بیابند.
شهدای ایران:به رسمیت شناختن حق اعتراض چه دردی از معلمان دوا میکند؟ خبرگزاری دانشجو با طرح این سوال نوشت: متاسفانه برخی اظهارات نشان میدهد که ظاهرا رئیس دولت همچنان در فضای انتخابات دو سال پیش و بیان شعارها و وعدههای انتخاباتی گرفتار است و پس از گذشت دو سال از پایان انتخابات هنوز موفق به خروج از آن فضا و ورود به مرحله جدید که عمل به وعدههای انتخاباتی است نشده.
این رسانه میافزاید: 17 خردادماه امسال روزی بود که بیشتر شهرهای کشور شاهد تجمع سکوت معلمان در مقابل ادارات آموزش و پرورش بودند. معلمان استانهای تهران و البرز نیز ترجیح دادند تا به جای رفتن به مقابل وزارت آموزش و پرورش، راه بهارستان را در پیش بگیرند و تجمع خود را در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار کنند به این امید که شاید پس از ناامیدی از دولتمردان؛ گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات و حل مشکلاتشان اینبار در میان نمایندگان شان در پارلمان بیابند.
در این میان حسن روحانی رئیسجمهور در مراسم گرامیداشت مقام معلم که روز دوشنبه چهاردهم اردیبهشتماه در سالن شهید بهشتی نهاد ریاستجمهوری برگزار شد، از «به رسمیت شناختن حق اعتراض برای معلمان» سخن گفت، رئیسدولت پس از آنکه در مقدمهای ستایشگونه، الفاظ زیبایی را نثار معلمان حاضر در جلسه کرد با اشاره به مشکلات معیشتی آنان، حق اعتراض را برای معلمان به رسمیت شناخت. همزمان با سخنان روحانی، هاشمیرفسنجانی که از او به عنوان برادر بزرگتر دولت یاد میشود نیز چند کیلومتر آن سوتر و در میان اعتراضات دانشجویان در دانشگاه امیرکبیر حضور یافته و در جمع برخی از اساتید این دانشگاه سخن گفت. فصل مشترک سخنان او با شاگرد دیروزش حسن روحانی، تاکید بر به رسمیت شناختن حق اعتراض معلمان بود. وی در بخشی از سخنانش چنین اظهارنظر کرد: «این روزها معلمان اعتراضاتی را انجام میدهند که به حق هم هست و کلاسهای درس را تعطیل میکنند و اظهار حق میکنند».
خبرگزاری دانشجو نوشت: شکی نیست که اینگونه اظهارنظرها در دوران انتخابات و برای دستیابی به آراء معلمان بسیار مفید و موثر خواهند بود و کاندیدای انتخابات با به رسمیت شناختن حق اعتراض اصناف عملا این امید را به آنان میدهد که پس از دستیابی به قدرت برای پاسخگویی به مطالبات آن صنف تلاش خواهد کرد. اما بیان این اظهارات از سوی رئیس دولتی که دو سال از عمر آن میگذرد چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ به دیگر سخن؛ به رسمیت شناختن اعتراضات معلمان چه باری از مشکلات این صنف را از دوش آنان برمیدارد؟
به نظر میرسد رئیس دولت و برخی افراد در سایه که تاثیر فراوانی بر دولت دارند، خواسته یا ناخواسته دچار خطای برداشت شده و توجهی به این نکته بسیار واضح ندارند که اعتراضات نمود بیرونی مطالباتی است که وظیفه برآوردن آن اتفاقا با رئیس دولت و همکاران اوست. متاسفانه برخی اظهارات نشان میدهد که ظاهرا رئیس دولت همچنان در فضای انتخابات دو سال پیش و بیان شعارها و وعدههای انتخاباتی گرفتار است و پس از گذشت دو سال از پایان انتخابات هنوز موفق به خروج از آن فضا و ورود به مرحله جدید که عمل به وعدههای انتخاباتی است نشده. احتمالا در آستانه ورود دولت به سال سوم مدیریتش، زمان بیان اظهارات زیبا و نشستن در جایگاه روشنفکری گذشته باشد و احتمالا دیگر 100 روز وعده داده شده از سوی رئیس دولت در انتخابات که قرار بود طی آن مشکلات اقتصادی حل شود، به پایان رسیده است.
این رسانه میافزاید: 17 خردادماه امسال روزی بود که بیشتر شهرهای کشور شاهد تجمع سکوت معلمان در مقابل ادارات آموزش و پرورش بودند. معلمان استانهای تهران و البرز نیز ترجیح دادند تا به جای رفتن به مقابل وزارت آموزش و پرورش، راه بهارستان را در پیش بگیرند و تجمع خود را در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار کنند به این امید که شاید پس از ناامیدی از دولتمردان؛ گوش شنوایی برای شنیدن مطالبات و حل مشکلاتشان اینبار در میان نمایندگان شان در پارلمان بیابند.
در این میان حسن روحانی رئیسجمهور در مراسم گرامیداشت مقام معلم که روز دوشنبه چهاردهم اردیبهشتماه در سالن شهید بهشتی نهاد ریاستجمهوری برگزار شد، از «به رسمیت شناختن حق اعتراض برای معلمان» سخن گفت، رئیسدولت پس از آنکه در مقدمهای ستایشگونه، الفاظ زیبایی را نثار معلمان حاضر در جلسه کرد با اشاره به مشکلات معیشتی آنان، حق اعتراض را برای معلمان به رسمیت شناخت. همزمان با سخنان روحانی، هاشمیرفسنجانی که از او به عنوان برادر بزرگتر دولت یاد میشود نیز چند کیلومتر آن سوتر و در میان اعتراضات دانشجویان در دانشگاه امیرکبیر حضور یافته و در جمع برخی از اساتید این دانشگاه سخن گفت. فصل مشترک سخنان او با شاگرد دیروزش حسن روحانی، تاکید بر به رسمیت شناختن حق اعتراض معلمان بود. وی در بخشی از سخنانش چنین اظهارنظر کرد: «این روزها معلمان اعتراضاتی را انجام میدهند که به حق هم هست و کلاسهای درس را تعطیل میکنند و اظهار حق میکنند».
خبرگزاری دانشجو نوشت: شکی نیست که اینگونه اظهارنظرها در دوران انتخابات و برای دستیابی به آراء معلمان بسیار مفید و موثر خواهند بود و کاندیدای انتخابات با به رسمیت شناختن حق اعتراض اصناف عملا این امید را به آنان میدهد که پس از دستیابی به قدرت برای پاسخگویی به مطالبات آن صنف تلاش خواهد کرد. اما بیان این اظهارات از سوی رئیس دولتی که دو سال از عمر آن میگذرد چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ به دیگر سخن؛ به رسمیت شناختن اعتراضات معلمان چه باری از مشکلات این صنف را از دوش آنان برمیدارد؟
به نظر میرسد رئیس دولت و برخی افراد در سایه که تاثیر فراوانی بر دولت دارند، خواسته یا ناخواسته دچار خطای برداشت شده و توجهی به این نکته بسیار واضح ندارند که اعتراضات نمود بیرونی مطالباتی است که وظیفه برآوردن آن اتفاقا با رئیس دولت و همکاران اوست. متاسفانه برخی اظهارات نشان میدهد که ظاهرا رئیس دولت همچنان در فضای انتخابات دو سال پیش و بیان شعارها و وعدههای انتخاباتی گرفتار است و پس از گذشت دو سال از پایان انتخابات هنوز موفق به خروج از آن فضا و ورود به مرحله جدید که عمل به وعدههای انتخاباتی است نشده. احتمالا در آستانه ورود دولت به سال سوم مدیریتش، زمان بیان اظهارات زیبا و نشستن در جایگاه روشنفکری گذشته باشد و احتمالا دیگر 100 روز وعده داده شده از سوی رئیس دولت در انتخابات که قرار بود طی آن مشکلات اقتصادی حل شود، به پایان رسیده است.
در حکم سال 94 حقوق من تازه شده یک میلیون وهشتصد.در حالی که رفقای هم سابقه من با همین مدرک در ادارات دیگر حقوقشان حداقل 2ونیم برابر من است.
آقا رتبه بندی نمی خواهیم مگر قبلا ما را رتبه بندی نکردید.برای هر رتبه 50000تومان به حقوقمان اضافه کردید.«ما میگیم خر نمی خواهیم پالان خر عوض می شود».آقا ماحقوقمان کم است.ما رتبه داریم ما طبقه داریم.ما حقوق نداریم.35درصدی که قبل از عید به دیگر کارمندان اضافه کردید به اضافه کنید.ما رتبه نمی خواهیم.ای فانی فسیل ژوراسیک ما رتبه نمی خواهیم.
آنقدر حرافی کرده اید که ما معلمان دیگر به شما اعتماد نداریم.چون حرفتان با عملتان یکی نیست.