شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی در واکنش به تصمیم روسیه برای تحویل سامانه اس 300 به ایران، گزارش را از جنگنده اف 35 آمریکا که بر اساس ادعای آنها قادر به گریز از سامانه اس 300 است، پخش کرد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از العالم، گزارشگر کانال یک تلویزیون رژیم صهیونیستی ادعا کرد: "در هفته ای که ایران برای خرید سامانه اس 300 به خود می بالید، نیروی هوایی اسرائیل اقتدار خود را به نمایش گذاشت."
وی افزود: "خلبانان اسرائیلی با استفاده از سامانه شبیه سازی پرواز اف 35، خود را برای شیوه کار با جنگده اف 35 که قرار است در اواخر سال 2016 به قرارگاه نظامی نيفاتیم تحویل داده شود آماده می کنند."
این گزارشگر صهیونیست مدعی شد: "نیروی هوایی اسرائیل توانمندی خود را برای حمله احتمالی به ایران تقویت می کند."
وی در ادامه ادعاهایش افزود: "تکنولوجی بکار رفته در این جنگنده امکان گریز آن را از موشک اس 300 فراهم می کند."
سرتیپ "لیهو هاکوهن" فرمانده قرارگاه هوایی نیفاتیم در این باره گفت: "سامانه پدافندی اس 300 چالش سختی برای جنگنده های اسرائیلی تشکیل می دهد؛ نیروی هوایی اسرائیل خود را برای سناریوهای متعددی آماده می کند که سامانه اس 300 از جمله آنها است."
"ستیف اوفر" مدیر ارتقای جنگنده اف 35 در این باره اظهار داشت: "سامانه اس 300 برای رویارویی با جنگنده های اف 35 طراحی شده است."
گزارشگر کانال یک رژیم صهیونیستی در ادامه، خاطرنشان کرد: "جنگنده اف 35 از سامانه راداری پیشرفته ای برخوردار است و می تواند از سامانه های پدافندی دشمن بگریزد. نیروی هوایی عرصه خود را برای دریافت نسل جدید جنگنده ها گشوده است. طی هفته های آینده تیمی از خلبانان و کارشناسان فنی برای گذراندن دوره آموزشی عازم آمریکا می شوند."
وی افزود: "خلبانان اسرائیلی با استفاده از سامانه شبیه سازی پرواز اف 35، خود را برای شیوه کار با جنگده اف 35 که قرار است در اواخر سال 2016 به قرارگاه نظامی نيفاتیم تحویل داده شود آماده می کنند."
این گزارشگر صهیونیست مدعی شد: "نیروی هوایی اسرائیل توانمندی خود را برای حمله احتمالی به ایران تقویت می کند."
وی در ادامه ادعاهایش افزود: "تکنولوجی بکار رفته در این جنگنده امکان گریز آن را از موشک اس 300 فراهم می کند."
سرتیپ "لیهو هاکوهن" فرمانده قرارگاه هوایی نیفاتیم در این باره گفت: "سامانه پدافندی اس 300 چالش سختی برای جنگنده های اسرائیلی تشکیل می دهد؛ نیروی هوایی اسرائیل خود را برای سناریوهای متعددی آماده می کند که سامانه اس 300 از جمله آنها است."
"ستیف اوفر" مدیر ارتقای جنگنده اف 35 در این باره اظهار داشت: "سامانه اس 300 برای رویارویی با جنگنده های اف 35 طراحی شده است."
گزارشگر کانال یک رژیم صهیونیستی در ادامه، خاطرنشان کرد: "جنگنده اف 35 از سامانه راداری پیشرفته ای برخوردار است و می تواند از سامانه های پدافندی دشمن بگریزد. نیروی هوایی عرصه خود را برای دریافت نسل جدید جنگنده ها گشوده است. طی هفته های آینده تیمی از خلبانان و کارشناسان فنی برای گذراندن دوره آموزشی عازم آمریکا می شوند."
زنده سوزاندن اعضای فرقه دیویدیه؛ نمونهای دیگر از حقوق بشر آمریکایی
در ۱۹ آوریل ۱۹۹۳ میلادی نیروهای امنیتی آمریکا پس از ۵۱ روز محاصره مقر فرقه دیویدیه به دلیل مخالفتهای رهبر این فرقه با سیاستهای دولت و دسترسی برخی از اعضا به اطلاعاتی سری درباره سلاحهای غیر قانونی، با گشودن آتش در مونت کارمل، مردان و زنان و کودکان را به خاک و خون کشیده و زنده زنده سوزاندند.
.
در ۲۸ فوریه سال ۱۹۹۳ میلادی مأموران پلیس افبیآی بهدستور دادستانی آمریکا به مقر فرقه دیویدیان به رهبری دیوید کورش در شهرک ویکو (Waco) در ایالت تگزاس حمله کردند و این مرکز را محاصره نمودند.
پس از ۵۱ روز مقاومت و محاصره و کشته شدن ۴ تن و زخمی شدن ۲۰ تن از ماموران توسط افراد مسلح، در روز ۱۹ آوریل و در جریان یک آتشسوزی، ۷۶ تن از اعضای این فرقه در آتش جان باختند که در میان کشتهشدگان ۲۱ کودک و دو زن باردار نیز بودند.
در ادامه به بررسی این کشتار میپردازیم:
دیویدیان چه کسانی هستند؟
فرقه داوودیه یکی از فرقههای دین مسیحی و منشعب از کلیسای ادونتیست است.
این فرقه در سال ۱۸۳۰ در آمریکا توسط فردی به نام ویلیام میلر که کشاورزی انگلیسی بود، پایهگذاری شد؛ او تحصيلات رسمى نداشت، اما كليه نوشتههايى را كه به آنها دسترسى داشت خوانده بود و به پیروی از تقویم اسقف آشر و تفسیر ۲۳۰۰روزه مندرج در کتاب دانیال به صورت ۲۳۰۰ سال، به بازگشت حتمى مسيح قانع شده بود.
ويليام ميلر، بازگشت مسيح را طبق فرازهايى از كتاب مقدس مانند رساله دوم پطروس و دانيال براى سال ۱۸۴۳ ميلادی پيشبينى كرد و در سال ۱۸۴۱ ميلادی اين نظريه خود را منتشر كرد.
پس از آنکه پیشگوییاش تحقق نیافت، ماه هفتم را برای ظهور عیسی مسیح انتخاب کرد و در ۲۲ اکتبر ۱۸۴۴ با جدیت و تلاش پیروانش را به سمت تپهها هدایت و رهبری نمود تا با خالقشان ملاقات کنند؛ ولی عیسی مسیح ظهور نکرد.
با محقق نشدن اين پيشبينی این فرقه کمکم به فرق گوناگونی تقسیم گردید و ادونتیستهای تبشیری، کلیسای مسیحی ادونت، کلیسای خدا و عیسی مسیح از مهمترین فرق منشعب از داوودیه است.
پس از میلر همسر وی کار او را ادامه داد تا اینکه در ۸۵ سالگی از دنیا رفت و پسر وی با نبش قبر مادر و بیرون آوردن پیکر وی ادعا کرد که جانشین آن زن کسی است که این بدن را دوباره زنده کند، چند سال بعد کورش که در آن زمان از اعضای این فرقه بود، به دلیل فرصتطلبی درباره این نبش قبر غیرقانونی به مقامات گزارش داد و منجر به بازداشت طولانی مدت پسر میلر شد.
چندین سال بعد و در سال ۱۹۳۱ شاخه خودخوانده دیویدیان، که یک گروه منشعب شده از جریان اصلی مکتب ادونتیسم روز هفتم بود، مرکزی را در شهر واکو تأسیس کرد و عمدتاً اعضای خود را از میان گروه ادونتیستهای روز هفتم انتخاب نمود.
گفتنی است برخی مؤسس این فرقه را «لوييس رودن» میدانند، اما به هر حال اين فرقه در سال ۱۹۵۵ از كليسای ادونتيست جدا شده و به صورت فرقهای اصلاحگرا اعلام موجوديت كرد که البته در ابتدا ادونتيستها سعی در معرفی این فرقه به عنوان يك انجمن محلی داشتند.
با پیوستن اعضای بیشتری به این گروه، رهبر گروه کلیسا را به تپهه¬ای چند مایل دورتر منتقل کرد و نام آن محل را مونت کارمل نهاد.
چند سال بعد، این گروه دوباره نقل مکان کرد و این بار به محل بزرگتری در شرق شهر منتقل شد.
در سال ۱۹۵۹ فلورنس هاتف (همسر ویکتور هاتف) اعلام کرد که مسیح برای بار دوم ظهور خواهد کرد و از اعضای گروه خواست در آنجا جمع شوند و منتظر ظهور ناجی باشند. بسیاری از آنها شروع به ساخت خانه کردند، برخی در چادرها و برخی دیگر در اتوبوس¬ها ساکن شدند و اغلب آنها مایملک خود را فروختند.
با عدم تحقق ظهور ناجی کنترل مونت کارمل به بنجامین رودن سپرده شد و با مرگ وی به همسرش لوییس رسید و وی چون پسرش جرج را برای مقام رهبری مناسب نمیدانست و از این رو دیوید کورش را جانشین خود معرفی کرد.
رهبر فرقه دیویدیه که بود؟
ورنن وین هوول رهبر فرقه داوودیه، که بعدها نام خود را به دیوید کورش تغییر داد، در ۱۷ آگوست سال ۱۹۵۹ در تگزاس در حالی به دنیا آمد که پدر و مادر او با هم ازدواج نکرده بودند و پدر دیوید دو ماه قبل از تولد فرزندش مادر ۱۴ ساله دیوید را به دلیل آشنایی با یک دختر دیگر ترک کرده بود.
مادر کورش نیز فرزند خود را در ۴ سالگی به مدت ۳ سال ترک کرد و او را نزد مادربزرگ خود گذاشت.
بنا بر اظهار خود کورش وی در سن ۸ سالگی مورد تجاوز گروهی قرار گفته بود، او دچار بیماری عدم توان یادگیری بود به طوریکه از تحصیل در دوره ابتدایی بازماند، با وجود این عدم توانایی کورش در سن ۱۳ سالگی کل انجیل جدید مسیحیان را حفظ بود.
بعد از چند سال عضویت در این فرقه بالاخره دیوید به ریاست این فرقه رسید و به دلیل اختلافاتی که با برخی اعضای با سابقهتر داشت برای به قدرت رسیدن دستور قتل آنان را صادر کرد.
ادعاها و عقاید کورش
دیوید کورش در سال ۱۹۸۳ ادعا کرد که آخرین پیامبر خداست و از طرف خداوند اجازه تبلیغ عقاید خود را دارد.
او معتقد بود که سال ۱۹۹۳ مقدمه بازگشت ثانی عیسی مسیح خواهد بود (یعنی دقیقا ۱۵۰ سال پس از تاریخی که میلر پیش بینی کرده بود) او به مرور پیروانش را از جامعه جدا ساخت.
مزرعه آنها سنگربندی شد، تونلهای مخفی ایجاد گردید و مقدار زیادی سلاح نیمه اتوماتیک از طریق شرکت پست خریداری شد. در ابتدا همین خریدهای پستی وسیع بود که توجه مراکز اجرایی قوانین خرید و فروش سلاح را نسبت به این فرقه جلب کرد.(+)
کورش چند سال بعد به فساد اخلاقی و آسیبرسانی به زنان و کودکان متهم شد، که پرونده اتهامات مربوط به فساد اخلاقی وی در سال ۱۹۹۲ بسته شد و پلیس نتوانست هیچ مدرکی دال بر تأیید این اتهامات پیدا کند.
جوی اسپارکز، یکی از مسئولین پیگیری این اتهامات پس از بسته شدن پرونده کورش گفت: "ما از اینکه نتوانستیم هیچ مدرکی دال بر گناهکار بودن کورش پیدا کنیم، بسیار عصبانی بودیم؛ اما کاری از دستمان بر نمی ¬آمد."
"مونت کارمل" مقر دیویدیه
با پیوستن اعضای بیشتری به این گروه، رهبر گروه کلیسا را به تپهه¬ای چند مایل دورتر منتقل کرد و نام آن محل را مونت کارمل نهاد.
چند سال بعد، این گروه دوباره نقل مکان کرد و این بار به محل بزرگتری در شرق شهر منتقل شد.
در سال ۱۹۸۴ جلسه¬ای برگزار شد که در نهایت منجر به انشعاب گروه شد؛ دو گروه تشکیل شدند که گروه اول به رهبری ورنون هاول خود را شاخه دیویدیان معرفی کردند و رهبری گروه دوم را نیز به جرج رودن سپرده شد.
بعد از این جدایی بود که جرج رودن، هاول و پیروانش را از مونت کارمل بیرون کرد و آنها به ایالت تگزاس رفتند.
پس از مرگ لوییس و تصدیق صحت وصیتنامه وی در ژانویه ۱۹۸۷، هاول اقدام به بازپس¬گیری کنترل مونت کارمل کرد.
برای تحقق این هدف هاول به پلیس مراجعه کرد و ادعا کرد رودن به علت سوءاستفاده از اجساد گناهکار است و تا ۳۱ اکتبر ۱۹۸۷ مأموران دولتی از پیگیری اتهامات بدون وجود مدرک امتناع کردند.
در نهایت ۳ نوامبر ۱۹۸۷ هاول و ۷ تن از همراهانش به صورت مسلح به مونت کارمل حمله کردند تا از اجساد موجود در آنجا عکسبرداری کنند، جرج رودن به آنان تذکر داد که از آنجا بیرون بروند و برای این کار از اسلحه یوزی استفاده کرد.
دپارتمان پلیس پس از ۲۰ دقیقه مداخله کرد. کلانتر با هاول تماس تلفنی برقرار کرد و از او خواست به درگیری خاتمه دهد.
در ۲۱ مارس ۱۹۸۸ جرج رودن به دلیل اظهارات تهدیدآمیزش در دادگاه مبنی بر آلوده کردن اعضای دادگاه تگزاس به ویروس ایدز در صورت صدور رأی به نفع هاول، بازداشت شد و فردای آنروز پری جونز، هاول و برخی از پیروان به مونت کارمل نقل مکان کردند.
اعتراضات کورش به سیاستهای کاخ سفید جرقه آتش کینه به دیویدیان
کورش در طی سالهای رهبری فرقه داوودیه دست به اقدامات و اظهاراتی زد که مقامات امنیتی را نسبت به او حساس و نگران کرد.
یکی از دلایل شدت یافتن نگرانیهای امنیتی واشنگتن که منجر به سوزاندن اعضای این فرقه شد مرکزیت اعتراضات بود که در تگزاس قرار داشت زیرا این ایالت در تاریخ آمریکا به واگرایی مشهور است و جنگهایی را نیز برای برگرداندن استقلال خود و جدایی از آمریکا تجربه کرده است.
فعالیتهای کورش از نظر مقامات امنیتی محلی و نیز مدیران واشنگتن به نوعی زندهکننده و زمینهساز شدت گرفتن این واگرایی تاریخی محسوب میشد.
در دهمین سال رهبری کورش گزارشهای مکرری از مقامات محلی به واشنگتن ارسال میشد که بر احتمال به راه افتادن موج اجتماعی واگرائی سیاسی مردم تگزاس در اثر فعالیتهای کورش تأکید داشتند.
کورش در برنامههای تبلیغاتی خود علیه کاخ سفید صحبت میکرد و با مقایسه عدالت پس از ظهور مسیح با وضع موجود در آمریکا سیاستهای حاکمان آمریکا را به چالش میکشید و آنها را در تضاد با خواستههای مسیح اعلام میکرد.
مشی اعتراضی او که آمیخته با اعتقادات مذهب مسیحی بود برای اهالی ایالت تگزاس که مسیحیان متعصبی هستند بسیار جذاب بود و گرایش مردم منطقه به فرقه داوودیه رفته رفته برای دولت کلینتون ایجاد مزاحمت کرد.
تا اینکه فرماندار وقت تگزاس که عالیترین مقام حکومتی ایالت نیز محسوب میشد در گزارشی محرمانه به بیل کلینتون، خواستار توجه جدی او به هشدارهای کارشناسان امنیتی در مورد فعالیتهای خطرناک کورش شد و در گزارش خود به بیل کلینتون فعالیت فرقه داودیان در ناحیه ویکو در تگزاس را به عنوان «اعلامیه استقلال کشور تگزاس و جدایی آن از ایالات متحده» توصیف کرد.(+)
دلیل حمله به مقر فرقه دیویدیه
جف لیتل و وین مارتین، دو تن از اعضای شاخه دیویدیان در بررسیهای ATF و فعالیت¬های آن به اطلاعاتی محرمانه دست یافته بودند که ATF را نگران کرده و آنها را مجاب کرده بود که برای جلوگیری از انتشار این اطلاعات به مونت کارمل حمله کنند.
موضوع از این قرار بود که در آوریل ۱۹۹۱، کشتیهای نیروی دریایی در حالی در ساحل پهلو گرفتند که بار آنها هلیکوپترهایی مملو از سلاحهایی بود که از سربازان عراقی گرفته شده بود و به صورت غیرقانونی و به گونه¬ای وارد شده بودند که قابل ردگیری نبودند.
سپس هلیکوپترها به اوکلاهاما فرستاده شده بودند، تا در آنجا در بین تبهکاران خیابانی این منطقه توزیع شوند، این تبهکاران که با ای تی اف داد و ستدهای پنهانی داشتند، به راحتی می¬توانستند از این سلاح¬ها استفاده کنند، به نظر می¬رسد که جف و وین به این اطلاعات دست یافته بودند و قصد داشتند آن را منتشر کنند.
در پی اعتراضات دیوید به سیاستهای کاخ سفید و دسترسی اعضای این فرقه به اطلاعاتی از سلاحهای غیر قانونی در آمریکا، این فرقه خطری برای دولتمردان آمریکایی به حساب میآمدند و کورش و پیروانش به انبار کردن اسلحههای غیرمجاز متهم شدند و مقامات با بررسی این اتهامات تصمیم به گرفتن حکم تفتیش کمپ گرفتند.
محاصره ۵۰ روزه مقر فرقه دیویدیان
پروندههای قضایی فراوانی علیه مبلغان اصلی فرقه و نیز شخص کورش ساخته و پرداخته شد و در کنار آن با اقدامات رسانهای وسیع و ساختن تصویری وحشتناک از درون فرقه اذهان عمومی را برای کشتار اعضای آن آماده کرد.
در پی رسیدگی به این اتهامات چندین نوبت دیوید کورش به دادگاه فراخوانده شد و دستور ترک منطقه به او ابلاغ شد؛ اما او ویکو را ترک نکرد و در نهایت مأمورین امنیتی در فوریه ۱۹۹۳ برای دستگیری او وارد عمل شدند که با مقاومت طرفداران و پیروان کورش روبرو شدند.
محاصره مقر دیویدیان در ۲۸ فوریه ۱۹۹۳ در حالی آغاز شد که اداره نظارت بر الكل، دخانيات، سلاحهای گرم و مواد منفجره اقدام به اجرای حکم تفتیش در محدوده شاخه دیویدیان در مرکز مونت کارمل در فاصله ۱۴ کیلومتری شمال شرق واکو در تگزاس کرد.
در ۲۸ فوریه و کمی پس از تلاش برای اجرای حکم تفتیش، درگیری مسلحانه شدیدی شروع شد و حدود ۲ ساعت به طول انجامید؛ در جریان این درگیری¬ ها ۴ مأمور و ۶ نفر از اعضای شاخه دیویدیان کشته شدند و به دلیل ناکامی در اجرای حکم تفتیش، اف بی آی منطقه را محاصره کرد.
در این محاصره حضور حجم بالایی از نیروها و ماشین¬های جنگی برای حمله به مقر شاخه داویدیان، در تاریخ ایالات متحده بی¬سابقه بود.
به گفته رولند بالستور، یکی از اعضای تیم ای تی اف که مسئولیت محافظت از درب جلویی را بر عهده داشت، اولین شلیک از سوی یکی از اعضای تیم ای تی اف که مسئول مقابله با سگ¬های شاخه داویدیان بود، بوده است، اما بعدها و در جریان بررسی¬های صورت گرفته وی اصرار داشت که اولین شلیک از سوی اعضای شاخه داویدیان صورت گرفته است.
اما در این میان اعضای شاخه داویدیان ادعا کردند که پس از اولین شلیک اعضای تیم به درب جلویی، اعضای این شاخه برای محافظت از خود اقدام به شلیک کردند.
ماموران پلیس در پشت ماشینها سنگر گرفته و از جلو به خانه حمله میکنند؛ دو تیم چهار نفره نیز از کنار ساختمان و از طریق نردبان به بالای سقف میروند.
این دو تیم چهار نفره از مأموران ای تی اف مأموریت دارند ظرف مدت ۳۰ ثانیه به سقف ساختمان برسند و آنجا را تخلیه کنند.
با این بهانه که در مونت کارمل آزمایشگاه ¬های مواد وجود دارد، بالگردهایی از گارد ملی تگزاس و آلاباما قرض گرفته شده بود که در گزارش¬های منتشر شده از سوی دولت ادعا شد که این بالگردها تنها برای منحرف کردن فکر اعضای کمپ استفاده شده و همه خدمه پرواز تنها به سلاح کمری ۹ میلیمتری مسلح بودند و هیچ شلیکی از سوی آنها انجام نگرفته است.
اما براساس شواهد موجود بالگردها به سوی ساختمان مونت کارمل شلیک کرده بودند؛ زیرا بر روی سقف ساختمان مونت کارمل سوراخ هایی وجود داشت که توسط گلوله به وجود آمده بودند و تنها هلیکوپترها بودند که میتوانستند از بالا به ساختمان شلیک کنند.
همچنین در بین کشته شدگان افرادی وجود داشتند که از ناحیه بالای سر تحت اصابت گلوله قرار گرفته بودند؛ وینستون بلیک یکی از قربانیانی بود که پس از مرگ جسدش مورد کالبدشکافی قرار گرفت و اثر گلوله در قسمت بالایی جمجمه حاکی از آن بود که از بالای سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته است.
قبل از آنکه آتش¬سوزی نهایی اتفاق بیفتند، چند گلوله شلیک شد که دیک دیگوئرین، دادستان هوستون، که در طول محاصره اجازه ورود به کمپ را پیدا کرده بود، در جریان بررسیها شهادت داد که برآمدگی¬های ایجاد شده بر روی درب فلزی حاکی از آن بود که از گلوله¬ ها از بیرون شلیک شده¬اند، وی همچنین شهادت داد که تنها لنگه راست در ورودی دارای برآمدگی¬های حاصل از شلیک گلوله ¬ها بود و لنگه چپ در سالم بود.
آخرین شلیک روز اول در ساعت ۷ بعد از ظهر رخ داد؛ مامورین اف بی آی ادعا کردند که این شلیکها از سوی افراد شاخه داویدیان بوده است که در جریان آن یک مأمور کشته و یک مأمور دیگر نیز اسیر شد؛ اما شواهد موجود خلاف این ادعا را ثابت کرد.
مایک شرودر ۲۹ ساله که مأمور پست بود و طبق معمول برای انجام کارهایش از کمپ بیرون رفته بود، وقتی خبر شروع درگیری را از طریق رسانهها شنید، فورا تصمیم گرفت به خانه برگردد، زیرا همسر و فرزندش در کمپ بودند. مایک به همراه وودی کندریکنر و نورمن آلیسون قصد داشتند با عبور از فنس به خانه بازگردند که درل درایر یکی از مأموران عملیاتی ای تی اف آنان را مشاهده و به سمتشان شلیک کردند.
مایک ۷ بار تیر خورد، یک تیر به چشم، تیر دیگر به قلب و ۵ تیر دیگر به پشتش اصابت کرد، نورمن آلیسون نیز هنگامیکه میخواست از حصارها بالا رود، دستگیر شد.
مأموران به راحتی پنجره را شکسته و وارد میشوند و پس از اینکه این ۳ مامور از پنجره وارد اتاق میشوند مأمور چهارم یک نارنجک دودزا به درون اتاق پرت میکند و بدون آنکه نگاه کند، دوبار به صورت رگبار شلیک میکند و هر سه ماموری که داخل ساختمان رفته بودندو از محافظان شخصی بیل کلینتون در جریان مبارزات انتخاباتی وی بودند، هر سه میمیرند.
در جریان حمله نهایی گاز اشک آور به گونهای خطرناک توسط تانک ها وارد ساختمان می شود، که اف بی آی ادعا می کند وجود این گاز با غلظت بالا آغاز کننده آتش ¬سوزی بوده است.
بین سال¬های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۹ اف بی آی استفاده از هرگونه ماده آتشزا را انکار کرده بود، اما به دلیل شواهد مستحکم مبنی بر استفاده از این مواد، در نهایت سخنگوی اف بی آی استفاده از این مواد را تایید کرده و ادعا کرد که این نارنجک¬ها باعث توزیع گاز سی اس شده ¬بودند.
زمانیکه در سال ۱۹۹۴ مدارک اف بی آی برای بررسی به کنگره فرستاده شد، صفحه¬ای که مربوط به استفاده از دستگاه ¬های آتش¬زا بود، گم شد؛ یکی از اعضای ارشد اف بی آی عنوان کرد، بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای اف بی آی از استفاده از این دستگاه¬ها آگاه بودند در حالیکه هیچکدام تا سال ۱۹۹۹ صحبتی درباره این موضوع نکردند.
مأموران اف بی آی چندین دستگاه شنود بر روی دیوارهای ساختمان قرار داده بودند که در متهم کردن اعضای شاخه داویدیان به شروع درگیری به آنها استناد کنند؛ اما کیفیت مکالمات به دست آمده از این دستگاه¬ها بسیار پایین و غیرقابل فهم بود و علاوه بر این متن مکالمات با اینکه چندین بار نوشته شده بود ولی هر دفعه با دفعات قبل متفاوت بود.
در ۱۲ می و کمتر از یک ماه پس از وقوع حادثه، مقامات دولتی واکو دستور خاک¬برداری و صاف کردن منطقه درگیری را برای از بین بردن مدارک و شواهد بیشتر صادر کردند.
علاوه بر موارد فوق ابزاری بر روی تانکها نصب شده بود که بیشتر برای تخریب بخشهای خاصی از ساختمان مورد استفاده قرار گرفتند، تا افراد شاخه داویدیان نتوانند از ساختمان خارج شوند.
با خارج شدن تانکها آتشسوزی آغاز میشود و بدون اینکه تلاشی برای خاموش کردن آتش صورت بگیرد، تانکها دوباره وارد ساختمان میشود.
در ۲۷ مارس نیز روزنامه لندن تایمز از استفاده از تجهیزات فوق پیشرفته استراق سمع توسط اف بی آی خبر داد و نوشت که این کار توسط دوربینهای حرارتی که از سقف مونت کارمل وارد ساختمان شده بودند، به اف بی آی کمک کرد تا از چگونگی استقرار افراد شاخه داویدیان آگاه باشد و بتواند عملیات خود را هدایت کنند؛ به همین دلیل نیروهای اف بی آی کاملا آگاه بودند که در هنگام شروع آتشسوزی افراد شاخه داویدیان کجا بودند و میتوانستند به راحتی با خراب کردن بخشهایی از ساختمان راه را برای خروج آنان باز کنند؛ اما به نظر میرسد این آگاهی به نیروهای اف بی آی کمک کرد تا بهتر راه خروج افراد شاخه داویدیان را سد کنند.
بالاخره محاصره ۵۰ روز با حمله دوم و آتشی که کمپ اعضای دیویدیان را فراگرفت، به پایان رسید و ۷۶ نفر در جریان این آتش نفر در این آتش سوزی کشته شدند که ۲۴ نفر از آنها جزو اتباع بریتانیا بودند؛ در بین کشته¬ شدگان ۲۰ نفر کودک و دو خانم باردار نیز حضور داشتند و دیوید کورش، رهبر شاخه نیز در جریان آتش¬ سوزی کشته شد.
مدارک کالبدشکافی نیز حاکی از آن بودکه بیش از ۲۰ نفر از اعضای شاخه داویدیان مورد اصابت گلوله قرار گرفتند که ۵ نفر از آنان کودکان زیر ۱۴ سال بودند.(+)
پنهانکاری آمریکا در حادثه مونت کارمل
پس از پایان عملیات، نیروهای امنیتی تا مدتها از ورود افراد به محوطه جلوگیری کردند و همچنین تا هفتهها هیچ رسانهای این جنایت را پوشش نداد. بدین ترتیب کاخ سفید زمان کافی برای از بین بردن تمامی شواهد و مدارک دال بر کشتار عمدی اعضای فرقه را برای خود فراهم کرد.
علاوه بر از بین بردن آثار عمدی بودن ایجاد آتش در ساختمان از سوی نیروهای امنیتی، بازسازی و صحنه پردازیهایی برای نسبت دادن آتشسوزی به خود اعضای فرقه نیز انجام شد تا وانمود شود که داوودیها بر اساس تعالیم مذهبی خود سوختن در آتش را کمال ایمان میدانستهاند و به همین دلیل سعادت سوختن در آتش را به تسلیم شدن به پلیس ترجیح دادهاند!
پس از چندین هفته رسانهها اقدام به خبررسانی در مورد گروهی «لذت گرا»کردند که مناسک بسیار وحشیانهای انجام میدادهاند و با خرید اسلحههایی به ارزش میلیونها دلار قصد اقدام علیه امنیت ملی آمریکا را داشتهاند. در داستان انتشار یافته توسط رسانهها، افبیآی برای محافظت از کودکان و زنان اقدام به گشودن مفری در دیوار سنگر این ماجراجویان مذهبی کرده بود اما رهبران گروه از فرار آنها جلوگیری کرده بودند و بنا به اعتقادات خود با آتش افروزی اقدام به خودسوزی دسته جمعی کردهاند تا به مسیح ملحق شوند!
بازتاب حمله به مونت کارمل
بازتاب این حمله در درون ایالات متحده بسیار شدید بود. دو تن از اعضای پیشین "ای تی اف" با اعتراض به این حمله وحشیانه این عملیات را اینگونه توصیف می¬کنند: در این عملیات اصول اولیه اخلاقی و انسانی رعایت نشد. به افرادی که در زندان هستند، احترام بیشتری گذاشته می¬شود. طبق قانون اساسی ایالات متحده استفاده از تسلیحات نظامی علیه شهروندان آمریکایی غیرقانونی است، اما در این عملیات برای محاصره کمپ مونت کارمل از تانک استفاده شد."
رای انجلمن در برنامه رادیویی KGBS اشاره کرد که مقامات دولتی دروغ میگویند. وی عنوان کرد که حتی به مصدومان جنگی هم در دوران جنگ رسیدگی پزشکی میشود، اما هیچ¬کس به مجروحان و مصدومان محاصره شده در مونت کارمل رسیدگی نکرد؛ وی در مکان¬های دیگری نیز مکرر دولت و پلیس را دروغگو خواند و از اینکه ای تی اف نتوانست سلاح¬های ادعا شده را پیدا کند، انتقاد کرد.
رای انجلمن در این باره می¬گوید: "اف بی آی کاری کرد که از این به بعد مردم تنها شاهد چیزی باشند که آنها می¬ خواهند و می¬توانند به هر نحوی که دوست دارند، ماجرا را نشان دهند. این اقدام کاملا مشابه اقدام دولت کمونیستی چین پیش از قتل عام میدان تیانانمن است."
نکته جالب در پوشش تلویزیونی این ماجرا این است که اف بی آی با این بهانه که نگران جان خبرنگاران است، آنان را از منطقه مونت کارمل بیرون کرد و به ۵ مایل دورتر منتقل کرد.(+)
گزارش نهایی تحقیقات دولتی و غیر واقعی پیرامون این واقعه حاکی از آن بود که افراد مسلح در درون این فرقه بطور عمد آتشسوزی را به راه انداختند و زنان و کودکانشان را بههمراه خود کشتند؛ در حالیکه هواداران این فرقه از جمله تیموتی مکوی، دولت بیل کلینتون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا را مسبب این کشتار معرفی کردند.
مک وی به تلافی این حادثه، ساختمان فدرال اوکلاهما سیتی را در روز ۲۰ آوریل سال ۱۹۹۵ منفجر کرد، که ۱۶۸ کشته (از جمله چندین کودک) و ۸۰۰ زخمی بر جای گذاشت.(+)
بیانات مقام معظم رهبری در اشاره به واقعه واکو
آن چیزى که در این بین از همه بدتر و زشتتر به چشم من آمد، این حرفهائى بود که به عنوان دلسوزى از حقوق بشر و سختگیرى به مردم، از زبان این دولتمردان آمریکائى صادر شد که: ما از اینکه با مردم چنین رفتار بشود، مخالفیم؛ ما نگرانیم! شما نگران مردمید؟! شما چیزى به نام حقوق انسان را اصلاً قبول دارید؟! افغانستان را چه کسى به خاک و خون کشید و هنوز هم دارد میکشد؟ عراق را چه کسى زیر چکمهى نظامیان خودش تحقیر کرد؟ در فلسطین چه کسى به دولت صهیونیست ظالم این همه کمک سیاسى و مادى کرد؟
در خود آمریکا، انسان واقعاً تعجب میکند، در زمان دولت همین حزب دموکرات، در زمان ریاست جمهورى شوهر همین بانوئى که حالا اظهار نظر میکند، هشتاد و چند نفر از وابستگان فرقهى داوودیه را زنده زنده در آتش سوزاندند، اینکه دیگر جاى انکار نیست.
فرقهی داوودیها به قول خودشان دیویدیها - به دلیلی مورد غضب دولت آمریكا قرار گرفتند و به منزلی رفتند و در آنجا متحصن شدند. هر چه كردند، بیرون نیامدند. اینها خانه را آتش زدند و هشتاد تا مرد، زن، بچه تو این خانه، زنده زنده سوختند. شما حقوق بشر میفهمید یعنی چه؟!(+)
نظامهای استکباری از هر روشی برای سرکوب مخالفان خود استفاده میکنند؛ اما دولت به ظاهر متمدن آمریکا همواره دراین سرکوبها از بدترین روشها بهره برده است که زنده زنده سوزاندن زنان، کودکان و مردان فرقه دیویدیه یکی از این جنایات است