به گزارش شهدای ایران، بهشت زهرای تهران قطعه‌ای از بهشت است، بهشتی که در عین حال برشی است از تاریخ طلایی ملت ایران، تاریخی که بیانگر هشت سال مظلومیت و حقانیت این مردم است و سندش هم به خاک سپردن بهترین فرزندان این سرزمین است.

بهشت زهرا و قطعه شهدا در طول این سالها همیشه میهمان های زیادی را به خود دیده است. میهمان هایی که یا فرزندانشان را در آنجا به خاک سپردند و یا فقط برای استشمام هوای این مکان مقدس می روند.

اوایل اردیبهشت سال 94 بود، شنیدیم مزار شهدای بهشت زهرا مهمانی ویژه دارد. نامش «رونی کلمن» است و در رشته بدنسازی نیز صاحب نام است.

رونی کلمن پیش از این در سرزمین های اشغالی نیز حضور داشته و به ارزش های دولت اشغالی و صهیونیست هم ادای احترام کرده است. همچنین کلمن با پرچم تروریست های مخالف دولت سوری که این روزها جنایت هایی فراموش نشدنی علیه مردم سوریه انجام داده و سعی در از میان برداشتن دولت قانونی این کشور داشته اند هم عکس یادگاری با ژست خود آنها انداخته و در صفحات مجازی منتشر کرده است.


اگر با خواندن این پارگراف به این نتیجه رسیده اید که جناب کلمن کلا عاشق حمایت از همه نوع ارزش هایی است و این نشان از روح بزرگ ایشان دارد!! اشتباه می کنید. و یا اگر فکر می کنید کلمن یک حزب بادی است باز هم باید بگویم اشتباه است. این قهرمان رشته بدنسازی جایی حاضر خواهد شد و عکس خواهد گرفت که منفعت بیشتری دریافت کند و در واقع این مرد قوی هیکل به اصطلاح خودمان «پولکی» است.

 

البته در این یادداشت قصد نداریم رونی کلمن را به دلیل رفتن به اسرائیل یا عکس انداختن با پرچم ارتش مخالفان دولت سوری سرزنش کنیم و یا اینکه بگوییم چون عاشق اسکناس است پس آدم بدی است. خیر! هر کسی علاقه ای دارد و او هم.

اینکه چنین آدمی بر سر مزار شهدای بهشت زهرا حاضر شده است فی نفسه هم مشکلی نیست و در همه جای دنیا ادای احترام به قهرمانان ملی یک سرزمین امری است زیبا و پسندیده. اما حضور او در بهشت زهرای تهران این بار به خاطر پول نبود زیرا قرار بود پول را به دلایل دیگری دریافت کند. دلیل رفتن به مزار شهدا و توفیق اجباری ای که نصیب این مرد ماهیچه ای شده است به خاطر مصلحت ها و یا پوشاندن گافی که دوستان دعوت کنند از او، مرتکب شده اند است.


 

همان دوستان حاجی گرینف و پولداری که نام مستعارشان بخش خصوصی است و خوب می دانند کجا باید یاد شهدا کنند و چه وقت آرمان های انقلاب را بر سر فرزندانش عَلم کنند.

کلمن در حالی قرار بود پا به خاک ملت ایران بگذارد که برای زنان نیز کلاس های آموزشی ای داشته باشد!! کلاس هایی که محل برگزاری‌اش دانشکده تربیت بدنی دانشگاه تهران اعلام شده بود.

در مورد حضور این غول آمریکایی حرف ها و حدیث‌های فراوانی گفته شده است که فدراسیون بدنسازی به عنوان یک ارگان رسمی و ذی ربط البته بیانیه ای را برای تنویر افکار عمومی منتشر کرده و در قسمتی از آن گفته است: پیش از این نیز افراد شناخته شده و حرفه ای پرورش اندام جهان چنین سفرها و کلاس هایی در ایران داشته اند، لذا سفر کلمن موضوع غریب و تازه ای نیست. با احترام به منتقدان دلسوز، بنظر می رسد برخی از اظهارنظرها بیش از آنکه خیرخواهانه باشد، به این دلیل است که برخی ها به موضوع سفر رونی کلمن به چشم یک منبع ناب درآمدزایی نگاه کرده و از آنجا که در این پروژه نفع مالی نمی برند، ساز ناسازگاری و وجدان بیدار کوک می کنند و سعی دارند با گل آلود کردن آب، دنبال موج سواری باشند.

اما باید گفت پیش از این هیچ استاد پرورش اندامی با پرچم جنایتکاران عکس یادگاری نگرفته، به سرزمین های اشغالی سفر نکرده و بعد از آن در ابتدای سفر به ایران به بهشت زهرای تهران قدم نگذاشته است.

به هر حال ورود این مرد 500 میلیونی به هر دلیلی که رخ داده است ابهاماتی برای افکار عمومی به وجود آورده که به تبع سوال هایی نیز به دنبال خواهد داشت.

مثلا اینکه آیا ورزش بدنسازی ما آنقدر به پیشرفت رسیده که برای ارتقای آن حضور کسی مانند کلمن ضروری است؟

آیا آوردن این اسطوره بدنسازی که برایش فرقی نمی کند در ازای نفعی که می برد با چه کسی عکس یادگاری بگیرد و یا برایش فرقی نمی کند اینجا که می رود برای ادای احترام سرزمین های اشغالی است یا بهشت زهرا(س) عین بی احترامی به ساحت پاک شهدا و شعور ملت ایران نیست؟

آیا صرف اینکه این آدم با هر پیشینه ای تنها به دلیل قهرمان بودن در رشته خود باید حتی برای موارد آموزشی به ایران بیاید؟ که اگر اینگونه باشد پس در رشته های دیگری مانند سینما و ... الویت‌های بیشتری وجود دارد.

آیا بهتر نبود مسئولان بهشت زهرا در هماهنگی ای که قطعا با آنها انجام شده بصیرت بیشتری به خرج می دادند؟

دستاورد آوردن این غول آمریکایی با این همه حاشیه چه بوده است؟

آیا آقایان به اصطلاح بخش خصوصی واقعا برای آوردن این مرد فکر هم کرده اند؟