راننده لیفراتکی که در اقدامی هولناک نگهبان کارخانه ای که در آن کار می کرد را به قتل رسانده بود هنگام فروش وسایل سرقتی در چالوس درستگیر شد.
به گزارش شهدای ایران، راننده لیفراتکی که در اقدامی هولناک نگهبان کارخانه ای که در آن کار می کرد را به قتل رسانده بود هنگام فروش وسایل سرقتی در چالوس درستگیر شد.
ساعت 7صبح 27فروردین ماه سال جاری ، با ورود کارگران شاغل در انبار یک شرکت خصوصی واقع در منطقه شورآباد – خیابان شهید مدنی ، جسد نگهبان 60 ساله ی انبار بنام "علی . م" در حالی که به علت شدت اصابت ضربات وارد شده به ناحیه سر و سایر اعضای بدن به قتل رسیده بود ، در داخل اتاقک نگهبانی کشف شد .
با حضور مأموران کلانتری 170 کهریزک در محل انبار ( محل جنایت ) و تأیید خبر اولیه ، موضوع به قاضی کشیک دادگاه کهریزک و اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور شعبه 101 دادگاه عمومی و انقلاب کهریزک ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با آغاز تحقیقات از محل جنایت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فرد یا افرادی پس از ارتکاب جنایت قصد سرقت گاوصندوق را داشته اما موفق به این کار نشده و تنها اقدام به سرقت برخی از تجهیزات رایانه ای شرکت را سرقت کرده اند اما سرقت بگونه ای انجام شده بود که بنا بر اظهارات مدیر شرکت ، عامل یا عاملان جنایت از در مخفی واقع در انتهای ساختمان وارد قسمت اداری انبار شده و این در حالی است که هیچکدام از کارگران شرکت حتی آنهایی که چندین سال در انبار مشغول بکار هستند نیز از وجود این در اطلاع ندارند و در طول روز نیز تمامی ترددها به محل اداری انبار از طریق در عمومی انجام می شود .
با توجه به اظهارات مدیر شرکت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که عامل یا عاملین جنایت اطلاعات کاملی از محل در مخفی داشته اند ضمن آنکه بررسی نحوه ورود این افراد به داخل انبار نیز نشان داد که آنها بدون هرگونه تخریب در ورودی و بواسطه اطمینان نگهبان انبار ، وارد ساختمان شده اند .
با توجه به اطلاعات بدست آمده ، تحقیقات از اعضای سابق و کنونی شرکت در دستور کار قرار گرفت و از سوی مدیر شرکت یک لیست هشت نفره از افرادی که پیش از این در شرکت مشغول بکار بوده اما هرکدام به دلایل مختلف از شرکت رفته بودند ، در اختیار کارآگاهان قرار گرفت .
در شرایطی که تنها چند ساعت از آغاز تحقیقات شروع نشده بود ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فردی بنام سعید یاری قصد فروش تجیهزات رایانه ای از جمله یک لب تاپ به یک مغازه خرید و فروش رایانه در شهر چالوس را داشته که مغازه دار به وی مشکوک و موضوع را به پلیس اطلاع می دهد که این شخص در ساعت یک ظهر همان روز دستگیر و جهت انجام تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی چالوس قرار گرفته است .
با توجه به دستگیری سعید یاری ، هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی چالوس انجام و موضوع ارتکاب جنایت از محل سرقت اموال به آنها اطلاع داده شد ؛ همزمان با اعزام تیم کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به شهر چالوس ، تحقیقات از سعید یاری توسط کارآگاهان پلیس آگاهی چالوس انجام و ضمن شناسایی هویت واقعی وی بنام "سعید . ب" ( 28 ساله ) ، این شخص به ناچار لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
با توجه به وقوع جنایت در منطقه کهریزک استان تهران ، متهم با قرار عدم صلاحیت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و جهت ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
مدیر شرکت پس از حضور در اداره دهم و شناسایی وی به عنوان راننده لیفتراک عنوان داشت : "سعید یکی از افراد مورد اعتماد بنده بود بگونه ای که اختیار کامل انبار و مدیریت کارکنان انبار ، پس از من در اختیار او قرار داشت و اعتماد کاملی به او داشتم و به هیچ عنوان برای من قابل قبول نیست که وی اقدام به جنایت و سرقت کرده باشد " .
"سعید . ب" در خصوص ارتکاب جنایت و سرقت نیز به کارآگاهان گفت : " روز26فروردین ماه ، در مسیر رفتن به انبار ، با دو نفر از بچه های کهریزک برخورد کردم که در حال مصرف شیشه بودند و بواسطه آنها ، من نیز مقداری شیشه مصرف کرده و پس از آن به انبار مراجعه کردم ؛ بواسطه آنکه نگهبان مرا کاملا می شناخت ، اجازه داد تا وارد انبار شوم و حتی با یکدیگر شام خوردیم . پس از شام ، نگهبان تصمیم گرفت تا استراحت نماید اما من بخاطر مصرف شیشه نمی توانستم بخوابم تا اینکه پس از گذشت حدودا یک ساعت ، در حدود ساعت 3بامداد بامداد لوله ای را از داخل انبار آورده و در حالی که نگهبان در حال استراحت بود ، ضربات متعددی را به قسمت های مختلف بدن وی از جمله سر و سینه وارد کردم . به قصد سرقت از طریق در مخفی پشت ساختمان که معمولا باز است ، وارد قسمت اداری شده و به سراغ گاو صندوق رفتم اما موفق به باز کردن آن نشدم و در ادامه تعدادی از تجهیزات رایانه ای داخل قسمت اداری را سرقت کردم ؛ از داخل انبار با آژانس تماس گرفتم و با آژانس به میدان آزادی رفتم . با یک خودرو سواری به چالوس رفتم ؛ قصد داشتم تا با پول حاصل از فروش لوازم سرقتی ، چند روز را در چالوس تفریح کنم اما در داخل مغازه دستگیر شدم " .
*تهران پرس
ساعت 7صبح 27فروردین ماه سال جاری ، با ورود کارگران شاغل در انبار یک شرکت خصوصی واقع در منطقه شورآباد – خیابان شهید مدنی ، جسد نگهبان 60 ساله ی انبار بنام "علی . م" در حالی که به علت شدت اصابت ضربات وارد شده به ناحیه سر و سایر اعضای بدن به قتل رسیده بود ، در داخل اتاقک نگهبانی کشف شد .
با حضور مأموران کلانتری 170 کهریزک در محل انبار ( محل جنایت ) و تأیید خبر اولیه ، موضوع به قاضی کشیک دادگاه کهریزک و اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد .
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور شعبه 101 دادگاه عمومی و انقلاب کهریزک ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با آغاز تحقیقات از محل جنایت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فرد یا افرادی پس از ارتکاب جنایت قصد سرقت گاوصندوق را داشته اما موفق به این کار نشده و تنها اقدام به سرقت برخی از تجهیزات رایانه ای شرکت را سرقت کرده اند اما سرقت بگونه ای انجام شده بود که بنا بر اظهارات مدیر شرکت ، عامل یا عاملان جنایت از در مخفی واقع در انتهای ساختمان وارد قسمت اداری انبار شده و این در حالی است که هیچکدام از کارگران شرکت حتی آنهایی که چندین سال در انبار مشغول بکار هستند نیز از وجود این در اطلاع ندارند و در طول روز نیز تمامی ترددها به محل اداری انبار از طریق در عمومی انجام می شود .
با توجه به اظهارات مدیر شرکت ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که عامل یا عاملین جنایت اطلاعات کاملی از محل در مخفی داشته اند ضمن آنکه بررسی نحوه ورود این افراد به داخل انبار نیز نشان داد که آنها بدون هرگونه تخریب در ورودی و بواسطه اطمینان نگهبان انبار ، وارد ساختمان شده اند .
با توجه به اطلاعات بدست آمده ، تحقیقات از اعضای سابق و کنونی شرکت در دستور کار قرار گرفت و از سوی مدیر شرکت یک لیست هشت نفره از افرادی که پیش از این در شرکت مشغول بکار بوده اما هرکدام به دلایل مختلف از شرکت رفته بودند ، در اختیار کارآگاهان قرار گرفت .
در شرایطی که تنها چند ساعت از آغاز تحقیقات شروع نشده بود ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فردی بنام سعید یاری قصد فروش تجیهزات رایانه ای از جمله یک لب تاپ به یک مغازه خرید و فروش رایانه در شهر چالوس را داشته که مغازه دار به وی مشکوک و موضوع را به پلیس اطلاع می دهد که این شخص در ساعت یک ظهر همان روز دستگیر و جهت انجام تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی چالوس قرار گرفته است .
با توجه به دستگیری سعید یاری ، هماهنگی های لازم با پلیس آگاهی چالوس انجام و موضوع ارتکاب جنایت از محل سرقت اموال به آنها اطلاع داده شد ؛ همزمان با اعزام تیم کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به شهر چالوس ، تحقیقات از سعید یاری توسط کارآگاهان پلیس آگاهی چالوس انجام و ضمن شناسایی هویت واقعی وی بنام "سعید . ب" ( 28 ساله ) ، این شخص به ناچار لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
با توجه به وقوع جنایت در منطقه کهریزک استان تهران ، متهم با قرار عدم صلاحیت در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و جهت ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد .
مدیر شرکت پس از حضور در اداره دهم و شناسایی وی به عنوان راننده لیفتراک عنوان داشت : "سعید یکی از افراد مورد اعتماد بنده بود بگونه ای که اختیار کامل انبار و مدیریت کارکنان انبار ، پس از من در اختیار او قرار داشت و اعتماد کاملی به او داشتم و به هیچ عنوان برای من قابل قبول نیست که وی اقدام به جنایت و سرقت کرده باشد " .
"سعید . ب" در خصوص ارتکاب جنایت و سرقت نیز به کارآگاهان گفت : " روز26فروردین ماه ، در مسیر رفتن به انبار ، با دو نفر از بچه های کهریزک برخورد کردم که در حال مصرف شیشه بودند و بواسطه آنها ، من نیز مقداری شیشه مصرف کرده و پس از آن به انبار مراجعه کردم ؛ بواسطه آنکه نگهبان مرا کاملا می شناخت ، اجازه داد تا وارد انبار شوم و حتی با یکدیگر شام خوردیم . پس از شام ، نگهبان تصمیم گرفت تا استراحت نماید اما من بخاطر مصرف شیشه نمی توانستم بخوابم تا اینکه پس از گذشت حدودا یک ساعت ، در حدود ساعت 3بامداد بامداد لوله ای را از داخل انبار آورده و در حالی که نگهبان در حال استراحت بود ، ضربات متعددی را به قسمت های مختلف بدن وی از جمله سر و سینه وارد کردم . به قصد سرقت از طریق در مخفی پشت ساختمان که معمولا باز است ، وارد قسمت اداری شده و به سراغ گاو صندوق رفتم اما موفق به باز کردن آن نشدم و در ادامه تعدادی از تجهیزات رایانه ای داخل قسمت اداری را سرقت کردم ؛ از داخل انبار با آژانس تماس گرفتم و با آژانس به میدان آزادی رفتم . با یک خودرو سواری به چالوس رفتم ؛ قصد داشتم تا با پول حاصل از فروش لوازم سرقتی ، چند روز را در چالوس تفریح کنم اما در داخل مغازه دستگیر شدم " .
*تهران پرس