شهدای ایران shohadayeiran.com

روزگار، میر سید مهدی خان حسین مرعشی را که در کتاب نادرنامه از او به نام ابن محمد نصیر استرآبادی یاد شده، از تخت صدارت نادرشاهی در مشهد به گوشه عزلت عطاآباد دهاقان کشید. Tweet
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس از اصفهان، میرزا محمد مهدی خان استرآبادی بیست و پنجمین فرزند از نسل حضرت علی بن الحسین (ع)، در حدود سال 1175 قمری در استرآباد دیروز و در حوالی گرگان امروز چشم به جهان گشود.

عزیمت پدر و خانواده او از استرآباد به اصفهان مقدمه‌ای فراهم کرد تا چند صباحی مسند منشی شاه حسین صفوی را در دست بگیرد و صاحب اختیار بیوتات سلطنتی باشد. هر چند مستنداتی نیز وجود دارد که خدمت میرزا در دربار شاه صفوی را انکار می‌کند.

سنگ قبر بی‌نام و نشان مورخ مشهور + عکس

قتل شاه صفوی او را نیز همچون دیگر وزرا به انزوا کشاند. نادر افشار، شتربان شاه مقتول بعد از هفت سال با همکاری شاه طهماسب صفوی دوم اصفهان را از دست افاغنه باز ستاند و مسند میرزا مهدی خان را به او باز گرداند.

صاحب اختیار بیوتات سلطنتی برای عرض تبریک و اهدای عریضه مردم استرآباد مقیم اصفهان به خدمت نادرشاه رسید. نبوغ سرشار و درایت وی شاه افشار را به وجد آورد؛ چنانکه میرزا مهدی خان استرآبادی را از اصفهان به مشهد برد و منصب منشی اعلی را به او سپرد.

در روز نخست تاج‌گذاری نادرشاه افشار در دشت مغان، به دلایل نامعلومی میرزا مهدی خان استرآبادی از سمت خود معزول شد و به خرقه وقایع‌نگاری درآمد.

اندکی بعد به عنوان منشی‌الممالک شاه افشار منصوب شد، همان منصبی که این روزها از آن به عنوان «وزارت امور خارجه» یاد می‌شود.

سرگذشت میرزا محمد مهدی خان استرآبادی به نوعی به عنوان یکی از چهار ندیم خاص و مقربان منصب شاهی با سرنوشت نادر افشار آمیخته بود. همه لشکرکشی‌های نادر به هرات، بغداد، گرجستان، هندوستان، ترکستان، داغستان، آذربایجان و کرمان با حضور میرزا همراه بود.

عطش بی‌امان میرزا، هر دم او را به سوی کسب دانش می‌‍‍‌کشید و از او فردی متبحر و عالم ساخت.

میرزا محمد مهدی خان استرآبادی چهار اثر ماندگار به تحریر درآورد که امروزه منبع بسیاری از پژوهش‌های تاریخی است. تاریخ جهانگشای نادری، دره نادری، لغت سنگلاخ، و منشآت از آثار شناخته شده میرزا هستند.

میرزا مهدی خان در روز دهم محرم 1160 از اصفهان عازم بغداد شد تا از آنجا به قصد سفارت سلطان محمد خان عثمانی، به استانبول رهسپار شود.

سنگ قبر بی‌نام و نشان مورخ مشهور + عکس

در شب یکشنبه 11 جمادی الآخر 1160، نادر شاه در جریان فتح قوچان به قتل رسید. اندکی بعد میرزا به بغداد رسید. چون مطلع شد به ایران بازگشت و پس از تأملی چند در کرمانشاهان، عازم مشهد شد.

میرزا مهدی خان استرآبادی که از موهبت شعر و بداهه نیز بهره‌مند بود، جریان قتل نادر را اینگونه ثبت کرد:

شبانگه به تن سر، به سر تاج داشت / سحر گه نه تن سر، نه سر تاج داشت

به یک گردش چرخ نیلوفری / نه نادر به جا ماند و نه نادری

دست تقدیر میرزا را از مهلکه رهانده بود و چون هشت مدعی برای سلطنت دید، گوشه عزلت برگزید.

هر چند از این گوشه به دور از جار و جنجال نام روشنی برده نشده است اما مستندات تاریخی اثبات می‌کند که میرزا سال‌های آخر عمر خود را در سرزمین عطاآباد در شمال شهر فعلی دهاقان سپری کرده است. میرزا قلعه‌ای ساخت، آذوقه انباشت و مابقی عمر به کتابت پرداخت.

تاریخ فوت میرزا بین سال‌های 1175 تا 1183 قمری عنوان می‌شود و محله عطاآباد دهاقان نام امروزش را وامدار از نام پسر میرزا، یعنی عطاء‌الله خان حسین مرعشی است.

 

مدیر مرکز توسعه آموزش‌های نوین ایران و یکی از نوادگان میرزا مهدی خان استرآبادی اظهار کرد: میرزا مهدی خان در روستای گلبن و در نزدیکی استرآباد متولد شد. استرآباد بر گرفته از نام همسر یکی از پادشاهان به نام ستاره بوده و تلفظ این کلمه در این منطقه نزدیک به تلفظ لاتین آن یعنی (star) است که استر خوانده می‌شود.

حسین علیان تاکید کرد: میرزا مهدی خان استرآبادی هرگز در دربار صفوی منصبی را عهده‌دار نبوده است بلکه به علت تشابه اسمی میرزا با منشی دربار صفوی، متاسفانه برخی از منابع تاریخی به اشتباه میرزا مهدی خان را خادمی در دربار حکومتی شاه حسین صفوی معرفی می‌کنند.

وی افزود: اگر چه میرزا مهدی خان یک تاریخ‌نویس درباری بوده که به واسطه ترس بسیاری از حقایق را وارونه جلوه داده اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که چنین فردی در دربار حکومتی نادر شاه افشار گنجینه‌هایی چون تاریخ جهانگشای نادری و دره نادری را پدید آورده است.

مدیر مرکز توسعه آموزش‌های نوین ایران تصریح کرد: با توجه به منابع کمی که نسبت به دوره تاریخی حکومت نادر و دوره افشار وجود دارد، تاریخ جهانگشای نادری و دره نادری دو گنجینه عظیم و ارزشمند تاریخی هستند که از وقایع و امور دوره افشاریه خبر می‌دهند.

وی ضمن یادآوری قدمت 1100 ساله قریه عطاآباد گفت: نادر افشار به جهت شوخ‌طبعی میرزا مهدی خان، توجه ویژه‌ای به او داشت و بخشی از اراضی خالصه خود واقع در شهرضا را به او بخشید.

علیان ادامه داد: قریه شاه‌نظر که این روزها به نام عطاآباد شناخته می‌شود بخشی از این اراضی بود که به واسطه دوری از جنجال‌های درباری و آب و هوای مطلوب، برای گذران اواخر عمر میرزا مکانی مناسب محسوب می‌شد.

وی در توصیف قلعه میرزا مهدی خان بیان کرد: در سمت شمال خیابان امام خمینی قلعه میرزا مهدی خان استرآبادی با چهار برج در محل تلاقی چهار ضلع آن ساخته شده بود که در سمت شرق آن خندق و در سمت راست آن چاه قلعه قرار داشت. در واقع امروز دبیرستان کریم‌پور عطاآباد دقیقا بر روی بقایای قلعه ساخته شده است.

مدیر مرکز توسعه آموزش‌های نوین ایران ابراز امیدواری کرد مسئولان و همشهریان برای پاسداری و حمایت از سرمایه‌های فرهنگی، تاریخی و علمی شهرستان فعالیت پویا و پیگیری مستمر داشته باشند.

به گزارش فارس، بی‌توجهی‌ها، چنین فرهیخته علمی و سیاسی را به ورطه فراموشی کشاند و پیامد آن غفلت همشهریان نسبت به یکی از بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین مفاخر فرهنگی بود.

سال‌های سال حتی محل دفن میرزا مخدوش بود و اطلاعی از مدفن او در دست نبود. تا اینکه مستندات تاریخی محققان و کاوشگران را به کنار قبر میرزا کشاند.

حجت‌الاسلام سید احمدرضا سلیمانی، نویسنده و محقق شجره‌نامه سادات حسینی مرعشی بعد از هفت سال تحقیق و بررسی و با استناد به شاهدان زنده‌ای که سنگ قبر میرزا را مطالعه کرده بودند، در سال 83 با به چاپ رساندن اثر خود از محل دقیق قبر میرزا خبر داد.

محمد نبیان کارشناس زمین‌شناسی، محقق و خبرنگار هویت قبر و سنگ قبر میرزا را تایید می‌کند.

با این وجود سنگ قبر میرزا شکسته است، همان حالی را دارد که خودش در سال‌های آخر عمرش داشت اما موضوع تنها شکستگی‌ها و ورقه ورقه شدن سنگ نیست، سنگ قبر این مورخ مشهور از مدفن جدا شده و چند متری آن طرف‌تر روی زمین رها شده است.

 

تنها مرحمتی که در این سال‌ها شامل حال میرزا شده شاید همین باشد که همان سنگ شکسته را از او گرفته‌اند و یک سنگ بی‌نام و نشان بر روی مدفن او گذاشتند.

از هر که می‌پرسی ابراز بی‌اطلاعی می‌کند و از هر که دنبال می‌کنی، به نقطه اول می‌رسی! حتی فرزندان میرزا نمی‌خواهند از مدفن او خبر بدهند.

مردم هنوز با خاطرات میراثی زندگی می‌کنند که طعمه افراد حریص شد. تاریخی که در ماجرای گنج‌های بی‌رنج به تلی از خاک بدل شد و امروز حتی غباری از آنها باقی نمانده است. این ابراز بی‌خبری تنها پدافند مردم است برای جلوگیری از به یغما رفتن هویت و فرهنگی که می‌خواهند برایشان باقی بماند.


*فارس

نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار