شهدای ایران shohadayeiran.com

کد خبر: ۶۸۷۶۳
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۳
قبول دارم من در انتخاب مسير صحيح ازدواج به بيراهه رفتم و اين گونه با آبرو و حيثيت خودم بازي کردم. اگر کمي سنجيده تر و منطقي فکر مي کردم و عاقلانه تصميم مي گرفتم نبايد در امانت مردم خيانت مي کردم، آن هم زماني که تحت تأثير زيبايي آن دخترجوان قرار گرفتم...
شهدای ایران:«شهرام» جواني که به اتهام خيانت در امانت، در يکي از مراکز سياحتي و زيارتي دستگير شده بود، با ديدن دختري که چند روز قبل عاشقش شده بود، رنگ از رخسارش پريد و در حالي که وانمود مي کرد نيت سوئي در اين ماجرا نداشته است، به مشاور و مددکار اجتماعي کلانتري شيرازي مشهد گفت: از مدتي قبل، در يکي از مراکز سياحتي و زيارتي به عنوان امانتدار کار مي کنم و از شغلم بسيار راضي هستم، اما همه اين ماجرا از روزي شروع شد که من مانند هميشه مشغول انجام وظيفه بودم ناگهان دختر زيبايي کيف دستي اش را به امانتداري سپرد تا خودش از مکان هاي سياحتي و زيارتي بازديد کند. در اين لحظه با ديدن آن دختر قلبم لرزيد و ناخودآگاه به او دل باختم. آن دختر آرام آرام از مقابل چشمانم دور مي شد، اما چهره اش هم چنان مقابل ديدگانم بود. در يک لحظه تصميم گرفتم تا او را به عنوان شريک زندگي ام انتخاب کنم، اما مانده بودم که چگونه با او ارتباط برقرار کنم و بعد به خواستگاري اش بروم. در همين افکار غرق بودم که وسوسه هاي شيطاني به سراغم آمد، هنوز کيف آن دختر در دستم بود که بدون توجه به عاقبت اين کار، در کيف دستي را گشودم و با بررسي محتويات داخل آن گوشي تلفن همراه را برداشتم. آن گوشي رمز نداشت به همين خاطر خيلي راحت تصاوير خصوصي و خانوادگي آن دختر را به گوشي خودم بلوتوث کردم و بدين ترتيب شماره تلفن او نيز در گوشي من ثبت شد.

چند ساعت بعد بدون اين که چيزي به آن دختر بگويم کيفش را تحويل دادم. من در اين انديشه بودم که عکس هاي آن دختر زيبا را به مادرم نشان بدهم و به او بگويم قصد دارم با او ازدواج کنم و در صورتي که خانواده ام با اين ازدواج موافقت کردند و ظاهر او نيز مورد پسند مادرم قرار گرفت، با شماره اش تماس بگيرم و ماجراي خواستگاري را مطرح کنم، اما هنوز چند ساعت از اين موضوع نگذشته بود که آن دختر با شماره تلفن من تماس گرفت و از من پرسيد چگونه با گوشي او به شماره ديگري زنگ زده ام؟!

او وقتي فهميد من همان امانتدارم به شدت عصباني شد و با ناراحتي گوشي را قطع کرد، اما اين جا بود که فهميدم آن دختر نامزد دارد و به خاطر انتشار عکس هاي خصوصي اش از من شکايت کرده است.

شايان ذکر است، به دستور سرگردنادري (رئيس کلانتري شيرازي) امانتدار خيانتکار به مراجع قضايي معرفي شد.

ماجراي واقعي با همکاري پليس پيشگيري خراسان رضوي


*خراسان


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار