مرد جوانی پس از ارتباط پنهانی با یك زن، وی را به قتل رسانده بود، صبح امروز در دادگاه كیفری محاكمه شد.
به گزارش شهدای ایران، یازدهم تیر سال 92 ، دختر جوانی به پلیس مراجعه كرد و ماموران را در جریان ناپدید شدن مادرش قرار داد. وی به كارآگاهان گفت: مادرم دو روز از كه از خانه رفته و ناپدید شده است.
با این اظهارات موضوع در دستور كار پلیس قرار گرفت و تلاش در این خصص آغاز شد. در ادامه تجسس ها ماموران پلیس پی به ارتباط پنهانی این زن با مرد غریبه ای به نام امیر بردند. بررسی تماسهای تلفنی زن ناپدید شده نشان داد او آخرین بار با امیر قرار ملاقات داشته است.
بنابراین امیر خیلی زود به عنوان مظنون دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی در بازجوییها منكر ارتباط با سحر شد و ادعا كرد او را نمیشناسد اما وقتی با مستندات پلیس روبهرو شد، در بازجوییهای فنی به جرم خود اعتراف كرد و گفت: من متأهل بودم كه با سحر آشنا شدم. آشنایی ما تا جایی ادامه داشت كه به یكدیگر علاقهمند شدیم. اما من متوجه شدم كه سحر هم متاهل است.
وی ادامه داد: برای همین با او اختلاف پیدا كردم تا اینكه روز حادثه در خیابان با هم قرار ملاقات گذاشتیم. بعد از اینكه او را سوار ماشین كردم به طرف اتوبان كرج راه افتادم. هنوز چند كیلومتری نرفته بودیم كه مشاجره لفظی ما شروع شد و من با دست سر سحر را به ستون ماشین زدم كه بیهوش شد. بعد از آن جسد را آتش زدم تا ردپایی از خودم برجای نگذارم. به بیابانهای اطراف زندان قزلحصار رفتم. آنجا جسد را آتش زدم.
مأموران با اعتراف مرد جنایتكار به محل حادثه رفتند و جسد سوخته شده سحر را در حوالی زندان قزلحصار كشف كردند. بنابراین با اعتراف متهم پرونده وی برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران ارجاع شد. صبح امروز متهم در این شعبه محاكمه شد. در این جلسه اولیای دم درخواست قصاص كردند. متهم نیز از خود دفاع كرد. در پایان نیز هیات قضایی وارد شور شدند تا حكم نهایی در این خصوص را صادر كنند.
با این اظهارات موضوع در دستور كار پلیس قرار گرفت و تلاش در این خصص آغاز شد. در ادامه تجسس ها ماموران پلیس پی به ارتباط پنهانی این زن با مرد غریبه ای به نام امیر بردند. بررسی تماسهای تلفنی زن ناپدید شده نشان داد او آخرین بار با امیر قرار ملاقات داشته است.
بنابراین امیر خیلی زود به عنوان مظنون دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. وی در بازجوییها منكر ارتباط با سحر شد و ادعا كرد او را نمیشناسد اما وقتی با مستندات پلیس روبهرو شد، در بازجوییهای فنی به جرم خود اعتراف كرد و گفت: من متأهل بودم كه با سحر آشنا شدم. آشنایی ما تا جایی ادامه داشت كه به یكدیگر علاقهمند شدیم. اما من متوجه شدم كه سحر هم متاهل است.
وی ادامه داد: برای همین با او اختلاف پیدا كردم تا اینكه روز حادثه در خیابان با هم قرار ملاقات گذاشتیم. بعد از اینكه او را سوار ماشین كردم به طرف اتوبان كرج راه افتادم. هنوز چند كیلومتری نرفته بودیم كه مشاجره لفظی ما شروع شد و من با دست سر سحر را به ستون ماشین زدم كه بیهوش شد. بعد از آن جسد را آتش زدم تا ردپایی از خودم برجای نگذارم. به بیابانهای اطراف زندان قزلحصار رفتم. آنجا جسد را آتش زدم.
مأموران با اعتراف مرد جنایتكار به محل حادثه رفتند و جسد سوخته شده سحر را در حوالی زندان قزلحصار كشف كردند. بنابراین با اعتراف متهم پرونده وی برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران ارجاع شد. صبح امروز متهم در این شعبه محاكمه شد. در این جلسه اولیای دم درخواست قصاص كردند. متهم نیز از خود دفاع كرد. در پایان نیز هیات قضایی وارد شور شدند تا حكم نهایی در این خصوص را صادر كنند.