شهید حسان اللقیس یکی از رهبران حزب الله بود که به نوعی مغز متفکر این حزب در فعالیت های تسلیحاتی و الکترونیکی به شمار میرفت.
شهدای ایران: وقتی علی رضا اللقیس در جنگ ۳۳ روزه به شهادت رسید، اشتیاق حسان اللقیس مغز متفکر حزب الله لبنان و از رهبران این حزب برای شهادت بیشتر شد، وی چندین بار هدف ترور ناکام دشمن صهیونیستی قرار گرفته بود و این نشان می داد که از سوی سرویس های جاسوسی رژیم صهیونیستی که طبعا از حمایت سازمان جاسوسی آمریکا و کشورهای اروپایی برخوردار است، تحت تعقیب است، اما هم بازی دوران کودکی سید حسن نصرالله سی سال اقدامات خود در مبارزه با دشمن صهیونیستی را ادامه داد تا اینکه به آرزوی دیرینه اش رسید.
فرمانده گمنام مقاومت که در جریان درگیری با نظامیان رژیم جعلی صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ پسر خود را از دست داد، شخصیت شناخته شده ای برای مردم لبنان نبود و هویت نامشخصی داشت، اما اطلاعات منتشر شده از وی بعد از شهادتش نشان داد که از هنگام تاسیس حزب الله در سال ۱۹۸۲ و قبل از آن که نام حزب الله برای این جنبش انتخاب شود در حزب الله فعالیت می کرد.
شهید القیس در رشته مهندسی رایانه در دانشگاه آمریکایی بیروت تحصیل کرد و از اوایل دهه ۸۰ قرن بیستم وقتی سید حسن نصرالله یکی از مسئولان حزب در بعلبک بود، رابطه تنگاتنگی با سید داشت.
در خانوادهای ثروتمند در بعلبک به دنیا آمد، مدتی در جنبش امل بود تا اینکه به حزب الله ملحق شد. یکی از دوستانش گفت: اللقیس بسیار راز نگهدار بود، من که از ۳۱ سال قبل او را میشناختم، تا کنون نمیدانستم مسئولیتش در حزب الله چیست؟
یکی از دوستانش گفت، کسی نمیدانست او از فرماندهان مهم حزب الله است، همسایگان فقط میدانستند او در حزب الله فعالیت دارد، او فرزندانش را در بیروت شخصا به مدرسه میرساند، در بعلبک به تواضع، سخاوتمندی و کمک به فقرا شهرت داشت.
وی همواره در صحنههای نبرد در بعلبک و ضاحیه حضور داشت، این فرمانده حزبالله تناسب کامل بین فعالیتهای جهادی خود و نقش اجتماعیاش به عنوان سرپرست خانوادهای متشکل از ۷ فرزند ایجاد کرده بود، به همین علت است که خانوادهاش همواره با خاطرات او زندگی میکنند. وی با وجود مشغلهای که داشت هرگز توجه به خانوادهاش را از یاد نمیبرد و در اعیاد مختلف به عموها و دایی هایش نیز سر می زد و همواره با آن ها دید و بازدید داشت.
اللقیس تا پیش از شهادتش بارها در معرض ترور قرار گرفت و این نشان از اهمیت جایگاه وی در جنبش مقاومت حزبالله دارد، چنانکه اطلاعات موجود تأکید میکند که شهید حسان در ژوئیه ۲۰۰۶ میلادی و طی جنگ «وعده صادق» یکی از هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی را هدف گرفته و ساقط کرده بود. شهید اللقیس رئیس بخش فنآوری و تسلیحات و ارتباطات از راه دور حزبالله بوده و نقش مهمی در تعمیر و ترمیم سیستم ارتباطات راه دور این حزب پس از آسیبهای وارده از سوی رژیم صهیونیستی در طول جنگ ۳۳ روزه ایفا میکرد.
جزئیات شهادت فرمانده ارشد حزب الله
حاج حسان اللقیس از فرماندهان حزب الله لبنان نیمه شب سهشنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۹۲ توسط عوامل رژیم صهیونیستی و با سلاح مجهز به صدا خفه کن در برابر منزلش در «سن تریز» جنوب بیروت نزدیک به منطقه ضاحیه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی -موساد- برای اولین بار در تاریخ جنایت های ننگین خود، مسئولیت ترور حاج حسان القیس را به طور رسمی بر عهده گرفت. فرماندهان امنیتی حزب الله میدانستند اللقیس پس از ترور عماد مغنیه هدف بعدی موساد است، با این حال وی اجازه نداد برایش محافظ گذاشته شود، او بدون راننده یا محافظ تنها در بیروت یا بعلبک تردد میکرد و مانند مغنیه گاهی از تاکسی استفاده مینمود.
وی در شب حادثه در حال بازگشت به منزلش بود که با ۵ گلوله ۹ میلیمتری که از مسافت نزدیک شلیک شد، به شهادت رسید. اطلاعات نشان می دهد که ۳ نفر در ترور حسان القیس دست داشتند که در پارکینگ منزل وی در کمین این فرمانده حزبالله بودند که وی را با سلاحهای مجهز به صدا خفه کن ترور کردند.
ران سلومون خبرنگار اسرائیلی در این رابطه می نویسد: مسیر اللقیس در شب ترورش از بئر حسن (جایی که خانههای مهمان کردن ایرانیها در بیروت در آنجاست) تا آپارتمانش بیشتر از ده دقیقه طول نکشید. درب پارکینگ مجتمع باز ماند و ماشین وارد پارکینگ زیر زمینی مجتمع شد. به محض اینکه ماشین را پارک کرد و درب را برای بیرون آمدن باز کرد، چهار گلوله شلیک شد و با رد شدن از شیشه به سر و سینهاش خورد. دو گلوله دیگر هم به دیوار خورد. یکی از قاتلین درب ماشین را باز کرد و سه گلوله در سر اللقیس خالی کرد.
حالا قاتلین فقط ده دقیقه وقت داشتند تا ماشین و لباسهای وی را برای پیدا کردن کاغذهایی و یا رایانه یا کیف یا تلفن بگردند و بعد به سمت ماشینی که برای فرار در انتظارشان بود بگریزند و از آنجا به سراغ یکی از این سه گزینه رفتهاند: یک فرودگاه دورافتاده، یا به ساحل، یا به یکی از خانههای امن در بیروت برای مخفی شدن.
شهادت القیس زمانی اتفاق افتاد که به نوشته روزنامه صهیونیستی هاآرتص ۳۰ سال جهاد را پشت سر گذاشته و همه نیرو و توان خود را مصروف تضعیف امنیتی و نظامی رژیم اسرائیل کرده بود. اینکه یک رزمنده پس از حدود ۳۰ سال به شهادت میرسد، نشانه ۳۰ سال خون دل خوردن دشمن برای پیدا کردن القیس بوده است و این در جای خود یک موفقیت بزرگ اطلاعاتی و حفاظتی به حساب میآید.
تنها یک روز پس از ترور شهید القیس، روزنامه المستقبل وابسته به جریان ۱۴ مارس که به عربستان وابستگی آشکار دارد، نوشت: «حسان القیس، یکی از نیروهای مؤثر حزب الله در نبرد القصیر بوده است» کاملا واضح است که المستقبل از اقدام صهیونیستها استقبال کرده و آن را نشانه نوعی همگرایی عربی - اسرائیلی ارزیابی نموده است.
گزارش مجله صهیونیستی از اللقیس
مجله نظامی - امنیتی صهیونیستی «اسرائیل دیفنس» مدتی پس از ترور اللقیس در گزارشی مفصل مطالب جالبی از این شهید مقاومت منتشر کرد، در این گزارش تحقیقی طولانی که توسط «ران سولمون» برای اسرائیل دیفنس تهیه شده، آمده است که اللقیس فقط یکی از مسئولان حزبالله نبود بلکه از دوستان نزدیک سید حسن نصرالله به شمار میآمد که دوستیشان به زمانی که هر دو در بعبلک آموزش دینی میدیدند، باز می گشت.
به ادعای این گزارش از اواسط دهه نود میلادی، اللقیس مشغول بهبود بخشیدن به تواناییهای جنگی حزبالله خصوصا در بخش موشکی بود و همچنین مسئول آوردن آن از سوریه. وی به پیشرفت بخش دریایی قدرت حزبالله هم توجه داشت. گذشته از اینها به پیشرفت دادن بخشهای دیگر نظامی حزبالله هم مشغول بود، از جمله واحدهای ضد زرهی، شبکه ارتباطی اختصاصی حزبالله و سیستم مراقبت و رصد وسایل دیدهبانی. او مسئول ایجاد سیستم تونل های و سنگرهای طبیعی حزبالله در جنوب لبنان نیز به شمار می رفت. در سالهای آخر هم اللقیس مشغول بهبود بخشیدن سیستم جنگ سایبری حزب الله بود.
به نوشته این گزارش در سال آخر زندگیاش، حسن اللقیس مسیر خانهاش در بعلبک تا آپارتمانش در ضاحیه جنوبی بیروت را با یک ماشین شیروکی زیتونی متعلق به دستگاه امنیتی حزبالله رانندگی میکرد. ولی این ماشین بر خلاف ماشینهای امنیتی که غالبا بدون پلاک [عادی] هستند، پلاکی با شماره ۲۵۸۲۵۱ داشت. البته در بیروت، او از آپارتمانش تا دفتر کارش را با ماشین کرایهای طی میکرد.
شخصیت حسان اللقیس از زبان دخترش
نور دختر بزرگ شهید در مصاحبه ای در بیان خاطرات خود از این شهید می گوید: حاج حسان هرگز در مورد موقعیت خود در حزبالله حتی با خانواده کوچک خود صحبت نمیکرد، نور می گوید: با وجود اینکه ما اهمیت کارش را از تلاشهای سابق برای ترور وی و مناسبات گسترده و دوستی و نزدیکی پدر با سیدحسن نصرالله که از زمان پیوستن به حزبالله لبنان تاکنون ادامه داشت، میدانستیم و میدیدیم که وی بارها به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده و چندین بار با امام سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران دیدار داشت و با حسین دهقان وزیر دفاع ایران و سردار علی فدوی فرمانده نیروهای دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفاقت داشت، اما بزرگی مسئولیت وی را تنها بعد از شهادتش شناختیم، به ویژه اینکه سیدحسن نصرالله شخصاً عملیات کفن کردن وی را انجام داد و یک شب قبل از دفن در کنار پیکر وی باقی ماند.
نور می گوید که حاج حسان قبل از شهادت همواره مجلههای جنگی و نظامی خارجی را مطالعه میکرد و تمامی تحولات اسرائیل را دنبال میکرد. وی از دوستی شهید حاج عماد مغنیه با پدر خود میگوید و میگوید که در سال ۲۰۰۷ وقتی که یکی از دختران اللقیس از دنیا رفت، حاج عماد برای عرض تسلیت به خانه آنها رفت و به همسر شهید اللقیس یک نسخه قرآن کریم هدیه داد. این نشان از عمق روابط میان دو فرمانده حزبالله داشت.
ماجرای جالب دیدار با امام خامنه ای
شخصیت حاج حسان بسیار ویژه بود، وی علاوه بر اینکه مطالعات علوم کامپیوتر را در دانشگاه آمریکایی لبنان خوانده بود، بدون حضور در مدارس تخصصی زبان فارسی و تنها از طریق سفرهای خود به ایران به خوبی میتوانست فارسی صحبت کند، وی حتی لهجههای مختلف فارسی و گویش مخصوص تهران پایتخت ایران را نیز بلد بود.
یکی از عناصر مقاومت بعد از شهادت وی به خانواده شهید گفت که حاج حسان یک ماه قبل از شهادت به ایران سفر کرده و با امام سید علی خامنهای دیدار داشت. وی در این دیدار از ایشان خواست تا برای او دعا کند تا خداوند شهادت را نصیب او گرداند. امام خامنهای صورت او را بوسید و پاسخ داد: برای شما از خداوند عاقبت به خیری را میخواهم.
حمید داود آبادی نویسنده ایرانی در تشریح برخی جزئیات دیدار هیئتی از حزبالله لبنان به ریاست سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله با امام خامنه ای که بعد از جنگ ژولای ۲۰۰۶ صورت گرفت، مینویسد که هیئت همراه نصرالله شامل عماد مغنیه و حسان اللقیس و دیگر شخصیتهای مقاومت اسلامی بود.
در آن روز سید حسن نصرالله از ابو علی (کنیه حسان اللقیس) خواست تا وی سخنگوی هیئت شود. وی مشروح عملیات مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی در طی ۳۳ روز را گزارش کرد. ناگهان امام خامنهای از اللقیس پرسید: آیا تو ایرانی هستی؟ اللقیس جواب داد: نخیر من لبنانیام. امام خامنهای گفت: اما زبان فارسی را به خوبی صحبت میکنی. اللقیس پاسخ داد: به علت تردد دائم به جمهوری اسلامی ایران یاد گرفته ام. در این زمان امام خامنهای عکاس ویژه خود را خواست و از او خواست تا یک عکس یادگاری با حاج حسان بگیرد.
امام خامنهای همچنین مانند خانوادههای شهدا ایرانی توجه ویژهای به خانواده آن شهید مقاومت دارند و همواره از اوضاع آنها پرسوجو میکنند.
*تسنیم
فرمانده گمنام مقاومت که در جریان درگیری با نظامیان رژیم جعلی صهیونیستی در سال ۲۰۰۶ پسر خود را از دست داد، شخصیت شناخته شده ای برای مردم لبنان نبود و هویت نامشخصی داشت، اما اطلاعات منتشر شده از وی بعد از شهادتش نشان داد که از هنگام تاسیس حزب الله در سال ۱۹۸۲ و قبل از آن که نام حزب الله برای این جنبش انتخاب شود در حزب الله فعالیت می کرد.
شهید القیس در رشته مهندسی رایانه در دانشگاه آمریکایی بیروت تحصیل کرد و از اوایل دهه ۸۰ قرن بیستم وقتی سید حسن نصرالله یکی از مسئولان حزب در بعلبک بود، رابطه تنگاتنگی با سید داشت.
در خانوادهای ثروتمند در بعلبک به دنیا آمد، مدتی در جنبش امل بود تا اینکه به حزب الله ملحق شد. یکی از دوستانش گفت: اللقیس بسیار راز نگهدار بود، من که از ۳۱ سال قبل او را میشناختم، تا کنون نمیدانستم مسئولیتش در حزب الله چیست؟
یکی از دوستانش گفت، کسی نمیدانست او از فرماندهان مهم حزب الله است، همسایگان فقط میدانستند او در حزب الله فعالیت دارد، او فرزندانش را در بیروت شخصا به مدرسه میرساند، در بعلبک به تواضع، سخاوتمندی و کمک به فقرا شهرت داشت.
وی همواره در صحنههای نبرد در بعلبک و ضاحیه حضور داشت، این فرمانده حزبالله تناسب کامل بین فعالیتهای جهادی خود و نقش اجتماعیاش به عنوان سرپرست خانوادهای متشکل از ۷ فرزند ایجاد کرده بود، به همین علت است که خانوادهاش همواره با خاطرات او زندگی میکنند. وی با وجود مشغلهای که داشت هرگز توجه به خانوادهاش را از یاد نمیبرد و در اعیاد مختلف به عموها و دایی هایش نیز سر می زد و همواره با آن ها دید و بازدید داشت.
اللقیس تا پیش از شهادتش بارها در معرض ترور قرار گرفت و این نشان از اهمیت جایگاه وی در جنبش مقاومت حزبالله دارد، چنانکه اطلاعات موجود تأکید میکند که شهید حسان در ژوئیه ۲۰۰۶ میلادی و طی جنگ «وعده صادق» یکی از هواپیماهای بدون سرنشین رژیم صهیونیستی را هدف گرفته و ساقط کرده بود. شهید اللقیس رئیس بخش فنآوری و تسلیحات و ارتباطات از راه دور حزبالله بوده و نقش مهمی در تعمیر و ترمیم سیستم ارتباطات راه دور این حزب پس از آسیبهای وارده از سوی رژیم صهیونیستی در طول جنگ ۳۳ روزه ایفا میکرد.
جزئیات شهادت فرمانده ارشد حزب الله
حاج حسان اللقیس از فرماندهان حزب الله لبنان نیمه شب سهشنبه ۱۲ آذرماه ۱۳۹۲ توسط عوامل رژیم صهیونیستی و با سلاح مجهز به صدا خفه کن در برابر منزلش در «سن تریز» جنوب بیروت نزدیک به منطقه ضاحیه هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی -موساد- برای اولین بار در تاریخ جنایت های ننگین خود، مسئولیت ترور حاج حسان القیس را به طور رسمی بر عهده گرفت. فرماندهان امنیتی حزب الله میدانستند اللقیس پس از ترور عماد مغنیه هدف بعدی موساد است، با این حال وی اجازه نداد برایش محافظ گذاشته شود، او بدون راننده یا محافظ تنها در بیروت یا بعلبک تردد میکرد و مانند مغنیه گاهی از تاکسی استفاده مینمود.
وی در شب حادثه در حال بازگشت به منزلش بود که با ۵ گلوله ۹ میلیمتری که از مسافت نزدیک شلیک شد، به شهادت رسید. اطلاعات نشان می دهد که ۳ نفر در ترور حسان القیس دست داشتند که در پارکینگ منزل وی در کمین این فرمانده حزبالله بودند که وی را با سلاحهای مجهز به صدا خفه کن ترور کردند.
ران سلومون خبرنگار اسرائیلی در این رابطه می نویسد: مسیر اللقیس در شب ترورش از بئر حسن (جایی که خانههای مهمان کردن ایرانیها در بیروت در آنجاست) تا آپارتمانش بیشتر از ده دقیقه طول نکشید. درب پارکینگ مجتمع باز ماند و ماشین وارد پارکینگ زیر زمینی مجتمع شد. به محض اینکه ماشین را پارک کرد و درب را برای بیرون آمدن باز کرد، چهار گلوله شلیک شد و با رد شدن از شیشه به سر و سینهاش خورد. دو گلوله دیگر هم به دیوار خورد. یکی از قاتلین درب ماشین را باز کرد و سه گلوله در سر اللقیس خالی کرد.
حالا قاتلین فقط ده دقیقه وقت داشتند تا ماشین و لباسهای وی را برای پیدا کردن کاغذهایی و یا رایانه یا کیف یا تلفن بگردند و بعد به سمت ماشینی که برای فرار در انتظارشان بود بگریزند و از آنجا به سراغ یکی از این سه گزینه رفتهاند: یک فرودگاه دورافتاده، یا به ساحل، یا به یکی از خانههای امن در بیروت برای مخفی شدن.
شهادت القیس زمانی اتفاق افتاد که به نوشته روزنامه صهیونیستی هاآرتص ۳۰ سال جهاد را پشت سر گذاشته و همه نیرو و توان خود را مصروف تضعیف امنیتی و نظامی رژیم اسرائیل کرده بود. اینکه یک رزمنده پس از حدود ۳۰ سال به شهادت میرسد، نشانه ۳۰ سال خون دل خوردن دشمن برای پیدا کردن القیس بوده است و این در جای خود یک موفقیت بزرگ اطلاعاتی و حفاظتی به حساب میآید.
تنها یک روز پس از ترور شهید القیس، روزنامه المستقبل وابسته به جریان ۱۴ مارس که به عربستان وابستگی آشکار دارد، نوشت: «حسان القیس، یکی از نیروهای مؤثر حزب الله در نبرد القصیر بوده است» کاملا واضح است که المستقبل از اقدام صهیونیستها استقبال کرده و آن را نشانه نوعی همگرایی عربی - اسرائیلی ارزیابی نموده است.
گزارش مجله صهیونیستی از اللقیس
مجله نظامی - امنیتی صهیونیستی «اسرائیل دیفنس» مدتی پس از ترور اللقیس در گزارشی مفصل مطالب جالبی از این شهید مقاومت منتشر کرد، در این گزارش تحقیقی طولانی که توسط «ران سولمون» برای اسرائیل دیفنس تهیه شده، آمده است که اللقیس فقط یکی از مسئولان حزبالله نبود بلکه از دوستان نزدیک سید حسن نصرالله به شمار میآمد که دوستیشان به زمانی که هر دو در بعبلک آموزش دینی میدیدند، باز می گشت.
به ادعای این گزارش از اواسط دهه نود میلادی، اللقیس مشغول بهبود بخشیدن به تواناییهای جنگی حزبالله خصوصا در بخش موشکی بود و همچنین مسئول آوردن آن از سوریه. وی به پیشرفت بخش دریایی قدرت حزبالله هم توجه داشت. گذشته از اینها به پیشرفت دادن بخشهای دیگر نظامی حزبالله هم مشغول بود، از جمله واحدهای ضد زرهی، شبکه ارتباطی اختصاصی حزبالله و سیستم مراقبت و رصد وسایل دیدهبانی. او مسئول ایجاد سیستم تونل های و سنگرهای طبیعی حزبالله در جنوب لبنان نیز به شمار می رفت. در سالهای آخر هم اللقیس مشغول بهبود بخشیدن سیستم جنگ سایبری حزب الله بود.
به نوشته این گزارش در سال آخر زندگیاش، حسن اللقیس مسیر خانهاش در بعلبک تا آپارتمانش در ضاحیه جنوبی بیروت را با یک ماشین شیروکی زیتونی متعلق به دستگاه امنیتی حزبالله رانندگی میکرد. ولی این ماشین بر خلاف ماشینهای امنیتی که غالبا بدون پلاک [عادی] هستند، پلاکی با شماره ۲۵۸۲۵۱ داشت. البته در بیروت، او از آپارتمانش تا دفتر کارش را با ماشین کرایهای طی میکرد.
شخصیت حسان اللقیس از زبان دخترش
نور دختر بزرگ شهید در مصاحبه ای در بیان خاطرات خود از این شهید می گوید: حاج حسان هرگز در مورد موقعیت خود در حزبالله حتی با خانواده کوچک خود صحبت نمیکرد، نور می گوید: با وجود اینکه ما اهمیت کارش را از تلاشهای سابق برای ترور وی و مناسبات گسترده و دوستی و نزدیکی پدر با سیدحسن نصرالله که از زمان پیوستن به حزبالله لبنان تاکنون ادامه داشت، میدانستیم و میدیدیم که وی بارها به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده و چندین بار با امام سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران دیدار داشت و با حسین دهقان وزیر دفاع ایران و سردار علی فدوی فرمانده نیروهای دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفاقت داشت، اما بزرگی مسئولیت وی را تنها بعد از شهادتش شناختیم، به ویژه اینکه سیدحسن نصرالله شخصاً عملیات کفن کردن وی را انجام داد و یک شب قبل از دفن در کنار پیکر وی باقی ماند.
نور می گوید که حاج حسان قبل از شهادت همواره مجلههای جنگی و نظامی خارجی را مطالعه میکرد و تمامی تحولات اسرائیل را دنبال میکرد. وی از دوستی شهید حاج عماد مغنیه با پدر خود میگوید و میگوید که در سال ۲۰۰۷ وقتی که یکی از دختران اللقیس از دنیا رفت، حاج عماد برای عرض تسلیت به خانه آنها رفت و به همسر شهید اللقیس یک نسخه قرآن کریم هدیه داد. این نشان از عمق روابط میان دو فرمانده حزبالله داشت.
ماجرای جالب دیدار با امام خامنه ای
شخصیت حاج حسان بسیار ویژه بود، وی علاوه بر اینکه مطالعات علوم کامپیوتر را در دانشگاه آمریکایی لبنان خوانده بود، بدون حضور در مدارس تخصصی زبان فارسی و تنها از طریق سفرهای خود به ایران به خوبی میتوانست فارسی صحبت کند، وی حتی لهجههای مختلف فارسی و گویش مخصوص تهران پایتخت ایران را نیز بلد بود.
یکی از عناصر مقاومت بعد از شهادت وی به خانواده شهید گفت که حاج حسان یک ماه قبل از شهادت به ایران سفر کرده و با امام سید علی خامنهای دیدار داشت. وی در این دیدار از ایشان خواست تا برای او دعا کند تا خداوند شهادت را نصیب او گرداند. امام خامنهای صورت او را بوسید و پاسخ داد: برای شما از خداوند عاقبت به خیری را میخواهم.
حمید داود آبادی نویسنده ایرانی در تشریح برخی جزئیات دیدار هیئتی از حزبالله لبنان به ریاست سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله با امام خامنه ای که بعد از جنگ ژولای ۲۰۰۶ صورت گرفت، مینویسد که هیئت همراه نصرالله شامل عماد مغنیه و حسان اللقیس و دیگر شخصیتهای مقاومت اسلامی بود.
در آن روز سید حسن نصرالله از ابو علی (کنیه حسان اللقیس) خواست تا وی سخنگوی هیئت شود. وی مشروح عملیات مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی در طی ۳۳ روز را گزارش کرد. ناگهان امام خامنهای از اللقیس پرسید: آیا تو ایرانی هستی؟ اللقیس جواب داد: نخیر من لبنانیام. امام خامنهای گفت: اما زبان فارسی را به خوبی صحبت میکنی. اللقیس پاسخ داد: به علت تردد دائم به جمهوری اسلامی ایران یاد گرفته ام. در این زمان امام خامنهای عکاس ویژه خود را خواست و از او خواست تا یک عکس یادگاری با حاج حسان بگیرد.
امام خامنهای همچنین مانند خانوادههای شهدا ایرانی توجه ویژهای به خانواده آن شهید مقاومت دارند و همواره از اوضاع آنها پرسوجو میکنند.
*تسنیم