شهدای ایران shohadayeiran.com

فقط براي شنيدن اين که کسي به من بگويد «زيبا هستم» تاوان سنگيني را پرداختم و امروز علاوه بر خسارت هاي مالي ضربه روحي بزرگي را تحمل مي کنم چرا که هيچ گاه فکر نمي کردم روزي براي شنيدن اين جمله در دام کلاهبرداري گرفتار شوم که ...
شهدای ایران:دختر ۳۳ساله اي که همانند چندين دختر ديگر در دام يک کلاهبردار حرفه اي اينترنتي گرفتار شده بود، پس از آن که به سوالات قاضي رضازاده (قاضي شعبه ۸۲۵ويژه جرايم رايانه اي دادسراي مشهد) پاسخ داد به تشريح ماجراي زندگي اش پرداخت و در حالي که عنوان مي کرد «دست بالاي دست بسيار است!» گفت: با آن که همواره سعي مي کردم از بهترين نوع لوازم آرايشي استفاده کنم اما احساس مي کردم ظاهر جذابي ندارم به همين دليل هم هميشه در خريد لباس و نوع پوششم وسواس زيادي به خرج مي دادم. خيلي دوست داشتم هر کس که مرا با اين پوشش و يا نوع آرايش مي بيند، اين جمله بر زبانش جاري شود که «چقدر زيبا شده اي!» شنيدن اين جمله از زبان ديگران برايم به يک آرزو تبديل شده بود. احساس مي کردم تنها دليلي که تا اين سن نتوانستم ازدواج کنم فقط نداشتن چهره اي جذاب و زيباست. در افکار خودم هر روز نقشه جديدي را براي زيبا جلوه دادن خودم مي کشيدم تا اين که به توصيه يکي از دوستانم و براي اين که با جوان مناسبي ازدواج کنم در يکي از سايت هاي همسريابي ثبت نام کردم. براي اين کار ابتدا به يک کافي نت رفتم تا با فتوشاپ تغييراتي را در عکسي که قرار بود در سايت همسريابي قرار بدهم، ايجاد کند. آن روز حتي به خنده هاي تلخ و تمسخرآميز متصدي کافي نت هم توجهي نداشتم تا اين که اين تغييرات در عکسم با مهارت خاصي انجام شد. چند روز بعد از اين که تصوير روتوش شده را در سايت همسريابي گذاشتم، جواني به نام هادي که خود را مدير مالي کارخانه توليدي پدرش معرفي مي کرد با من تماس گرفت و با اولين جمله اي که بر زبان راند انگار بالي براي پرواز به من بخشيد. با شنيدن جمله «چقدر زيبا هستي» در پوست خود نمي گنجيدم. آن روز خودم را خوشبخت ترين دختر دنيا تصور مي کردم که به همه آرزوهايش رسيده است. با گذشت مدت کوتاهي از اين ماجرا، هادي از من خواست براي آن که من نيز ادعاي دوست داشتنم را به او اثبات کنم دو ميليون تومان به حسابش واريز کنم. من هم که فکر مي کردم او به پول من نيازي ندارد اين مبلغ را پرداختم، اما وقتي با درخواست هاي مکرر او براي واريز پول مواجه شدم فهميدم که در دام کلاهبردار افتاده ام. اين در حالي بود که در شعبه ۸۲۵ متوجه شدم او دختران ديگري را نيز همانند من اغفال کرده و تحت تعقيب است... اين جا بود که فهميدم واقعا دست بالاي دست بسيار است.

ماجراي واقعي بر اساس يک پرونده قضايي


*خراسان


نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار