جنبش انصارالله یمن که رهبری انقلاب مردمی این کشور را بر عهده دارد از زمان استعفای نخستوزیر و رئیس جمهور، اوضاع را در این کشور به گونهای پیش برده است که حداقل آسیبهای سیاسی و داخلی را متوجه یمن کند.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس به نقل زا پایگاه تحلیلی الوقت خبرداد، روند تحولات یمن بالأخره به مراحل حساس و سرنوشت ساز خود رسید . بعد از اینکه رئیس جمهور بعد از استعفا و عدم پذیرش آن توسط پارلمان مجدداً ابقا شد، شاهد بودیم که بر خلاف وظیفه قانونی خود امور کشور را رها نمود و در عمل موجب ایجاد یک خلأ قدرت جدی در کشور گردید که می توانست موجبات هرج و مرج و اتفاقات ناگوار بعدی را فراهم نماید . لذا انقلابیون تصمیم گرفتند با توافق با بقیه گروه ها مجلس و دولت را منحل کرده و رئیس جمهور را برکنار نمایند ؛ تا بدین وسیله کشور را وارد مرحله جدیدی نمایند .
در این مرحله کمیته های انقلابی با تشکیل شوراهای امنیتی و ریاست جمهوری ، کشور را در دوره انتقالی اداره می نمایند تا مقدمات برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری را ایجاد نمایند .
مجموعه این تحولات میتواند از چند بعد حائز اهمیت باشد:
اولین مسئله اقدام و حرکت هوشمندانه و حکیمانه انقلابیون و رهبران آنها در مسیر موج جدید انقلاب بود . رهبران انقلاب در این موج تازه حرکت خود را با ترکیبی از اقدام مسالمت آمیز و سیاسی و همچنین اقتدار نظامی و امنیتی به ثمر رساندند . اگر هر یک از این جنبه ها وجود نداشت قطعاً انقلاب به ثمر نمیرسید. به روشنی در ماه های اخیر شاهد بودیم که اگر کمیتههای مردمی به عنوان بازوی امنیتی انقلاب نبودند، دستگاه امنیتی و نظامی رژیم بارها انقلاب و حرکت مردم را سرکوب میکرد . ولی اقدام به موقع و قاطع این کمیتهها مانع از این اتفاق گردید . از طرفی دیگر اگر بستر حرکت مردم در مسیر سیاسی و مسالمت آمیز نبود از همان ابتدا با برخورد جدی مواجه میشد و ناکام میماند .
نکته حائز اهمیت دیگر فهم بالا و اوج بالندگی سیاسی بود که در رهبران انقلاب و مشخصاً جنبش انصارالله به وجود آمده بود . ما در مراحل مختلف انقلاب شاهد بودیم که رهبران جنبش انصارالله به صراحت تأکید میکردند که به دنبال قدرت طلبی نیستند و به همه گروهها و جناحها این اطمینان را می دادند که همه آنها در قدرت آینده سهیم خواهند بود . پس تعامل مثبت با همه گروهها از نقاط برجسته حرکت انقلابیون بود .
همچنین دیدیم که انصارالله به عنوان رهبر انقلاب قبل از انحلال دولت و پارلمان بر اساس یک فهم راهبردی عمیق به سراغ «حراک جنوب» می رود که کنترل ٦ استان جنوب را در اختیار دارد و آنها را از موضع جدایی طلبی به اتحاد و ائتلاف برای تشکیل شوراهای انتقالی متقاعد می سازد .
مضاف بر این انصارالله با این اقدام خود و پیشنهاد اعطای جایگاه ریاست جمهوری به حراک جنوب در عمل نشان داد که به هیچ وجه به دنبال انحصارطلبی و قدرت طلبی نبوده است و با این اقدام در عمل شعارهای خود را محقق ساخت که این مسئله موجب اعتماد گروه های سیاسی مختلف و تودههای مردم یمن به انقلاب و رهبران آن میشود.
در نهایت این که انقلابیون و رهبران آنها از ابتدا در کنار مطرح نمودن شعارهای انقلابی و آرمانی و پیگیری آنها، با جدیت سعی در تأمین امنیت و معاش مردم داشتهاند که این خود بیانگر مشی مدبرانه و دورنگر آنها است .
اما این انقلاب و حرکت مردم در این مرحله و مراحل بعدی بدون تردید با چالش های جدی روبرو است که به مهمترین آن ها اشاره می شود .
اولین چالش که در سخنان اخیر سید عبدالملک بدرالدین الحوثی، رهبر انصارالله نیز به آن تأکید شد خطر قدرت گرفتن القاعده در یمن است که در حال حاضر به صورت جدی با حمایت عربستان سعودی در استان «مأرب» حضور دارند و این پتانسیل را دارند که به تهدید جدی برای انقلاب و کشور یمن تبدیل شوند . البته در اینجا نیز بدرالدین الحوثی در سخنرانی خود با هوشمندی این خطر جدی را به کشورهایی چون عربستان که از القاعده حمایت می کنند گوشزد نمود که اگر با حمایت آن ها القاعده قدرت بگیرد ، بعد از یمن به سراغ آن ها خواهد رفت و به چالش جدی برای آن ها تبدیل خواهد شد .
چالش جدی بعدی دخالت های خارجی شامل محور غربی- عربی است که چون انقلاب مردم بر خلاف منافع استراتژیک آن ها است ، امکان دارد هر اقدامی را در صورت توان علیه انقلاب به منظور ضربه زدن و نابودی آن انجام دهند .
در انتها باید گفت مسئله ای که نباید فراموش شود این نکته اساسی است که وقایع چند ماه اخیر این حقیقت را به روشنی بیان می دارد که مردم و انقلابیون و رهبران آن ها در این حرکت دارای عزم و اراده جدی هستند و جهت پیشبرد وعده های انقلاب بسیار مصمم اند که تکامل مراحل انقلاب یکی پس از دیگری نشان از این واقعیت دارد .