در حاشیه یوم الله 22 بهمن
یکی از نماد هایی که بسیار در سیطح گسترده توزیع گردید تاج محمد رضا شاه پهلوی با به رنگ پرچم ایران بود که بانک تجارت آن را به عنوان کلاه شاهی بر سر مردم کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ مردم بار دیگر در یوم الله 22 بهمن شکوه حضور خود را به نمایش گذاشتند و مشت محکم دوباره به دهان یاوه گویان و استکبار جهانی کوبیدند. اما در میان خیل عظیم ملتی که حضور پیدا کردند برخی سازمان ها با انتشار نمادهای تبلیغاتی خود حواشی ناخوشایندی ایجاد کردند.
بنا بر این گزارش یکی از نماد هایی که بسیار در سطح گسترده توزیع گردید تاج محمد رضا شاه پهلوی به رنگ پرچم ایران بود که بانک تجارت آن را به عنوان کلاه شاهی بر سر مردم کرد.
کلاه شاهی در حالی با نماد بانک تجارت بر سر مرم رفت که ظرافت ساخت آن دقیقا به سبک تاج شاهی بود. این اتفاق در حالی رخ داد که فلسفه انقلاب و روی کار آمدن جمهوری اسلامی برچیده شدن تاج و تخت شاهنشاهی بود و مردم در روزهای انقلاب نشان دادند که بعد از خروج شاه سریعا مجسمه ساخته شده از شاه را از میدان شهر ها به پایین کشیدند. اما اینکه بعد از سی و شش سال تاج شاهی طراحی شود و با رنگ و لعاب پرچم مقدس جمهوری اسلامی بر سر نسل چهارم انقلاب گذارده شود اقدامی است که نه تنها ارزشمند نبوده بلکه توزیع آن در روز 22 بهمن ضد ارزش نیز هست.
شاید در نگاه اول هر کسی آن را به عنوان کلاهی از پرچم کشورش بر سر گذارده باشد اما تولید کننده و توزیع کننده آن می بایست می اندیشیدند که آیا فلسفه انقلاب اسلامی با تاج شاهی حتی به رنگ پرچم ایران همخوانی دارد یا در منافات کامل به سر می برد؟
بانک تجارت که هزینه گزافی را برای عرضه این تاج شاهی به مردم مصروف داشته است باید بیش از این در حفظ ارزش های انقلاب توجه داشته باشد.
بنا بر این گزارش یکی از نماد هایی که بسیار در سطح گسترده توزیع گردید تاج محمد رضا شاه پهلوی به رنگ پرچم ایران بود که بانک تجارت آن را به عنوان کلاه شاهی بر سر مردم کرد.
بانک تجارت که هزینه گزافی را برای عرضه این تاج شاهی به مردم مصروف داشته است باید بیش از این در حفظ ارزش های انقلاب توجه داشته باشد.
تا به بانک مرکزی میرود دیوار کج
.. از موسسات سرمایه داری و رباخوار چه انتظاری میتوان داشت جز اینکه زیرکانه وموذیانه بر مبنای سوءاستفاده از علوم روانشناختی و روانشناسی به عنوان بزرگداشت اسلام به ضربه زدن به انقلاب بپردازند..((عقلا واندیشمندان را اشاره ای کافیست..!!..))
روستای طارق - محمدرضا سابقی - جمشید ایران دوست
خیلی تندرو هستید
چرا نظارتی بر روی تولیدات و خروجی محصولات راهپیمایی نمیشه ؟
مردمانقلاب کردند که تاج از بین بره بعد تو راهپیمایی 36سالگرد یه تاج میزارند روی سر مردم که هرکی ببینه یاد تاج پهلوی بیافته !
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی نظارتی نمی کنه ؟
#ضربت_متقابل
جناب نویسنده بسیار آبکی و احمقانه به موضوع نگاه کردی!!!!!!
این تبلغ یعنی پرچم عزیز کشورمان تاج سر ماست
محمدرضا سابقي - مشهد
جاي سوال اينجاست که چرا کارشناسان اقتصادي و استادان دانشگاه ما هنوز فکر اساسي براي اين مسله نکرده و به راحتي از کنار اين مسئله ميگذرند. به روشني پيداست که بعضي افراد در جهت تقويت طمع خودشان به کرات حدود الهي را زير پا گذاشته و از آن عبور کرده اند.
.. در گذشته حرص و طمع برخي افراد براي داشتن ثروت هنگفت، در مقابل کمبود زمين و کار سخت بر روي آن براي به دست آوردن ثروت باعث ايجاد دوگانگي در اين مسئله شده بود.
از طرفي نفس راحت طلب برخي افراد همواره به دنبال راهي مي گشت که بتواند ثروت را بدون زحمت بدست آورند.
يکي از ساده ترين راههاي کسب درآمد اين بود که پول خود را به ديگري قرض بدهند و در ازاي آن مقداري سود دريافت کنند. در واقع سودي که فرد وام گيرنده بالاجبار براي قرض خود مي پرداخت براي فرد وام دهنده همانند حقوق ماهيانه اي بود که نياز هاي خودش را با آن برطرف مي کرد.
اين امر در حالي اتفاق مي افتاد که فردي که سود را دريافت ميکرد براي دريافت سود هيچ گونه تلاش و مهنتي را متحمل نميشد.
از اولين کساني که در اين قضيه پيشرو بودند تعدادي يهودي بودند که ابتدا در شهر ونيز ايتاليا با توجه به محدوديت هايي که بر آنها اعمال ميشد درمحله هايي مخصوص به دادن پول بابهره مي پرداختند و باگذشت زمان با رونق گرفتن کارشان و براي به دست آوردن سود بيشتر شيوه ي آنها سازوکار پيچيده تري به خود گرفت و در قالب نهاد هايي مانند بانک در عرصه اجتماع به فعاليت پرداختند.
اين نهاد به صورت قارچي درسطح جهان رشد کرد و مردم درگير با اين سيستم روز به روز بر تعدادشان اضافه گرديد و کشور ما هم از اين قاعده مستثني نشد. اولين بانک هم در سال ???? وارد ايران گرديد.
در فاصله ي زماني آمدن اولين بانک به ايران تا انقلاب اسلامي بانک ها در ايران تغييرات بخصوصي نکرده اما بعد از پيروزي انقلاب و با روي کار آمدن حکومت و نظام جديد لزوم تحول و اصلاح برخي از ساختارها و سازمانها بوجود آمد.
يکي از اين نهاد ها بانک بود که مورد انتقاد حضرت امام رحمه الله قرار گرفت به گونه اي که ايشان در اين باره بيان داشت: بانک از مصائب مهم روزگار ماست و اگر چنانچه ربا از آن حذف نشود مشمول آيات و روايات زيادي ميشويم که معادل اعلان جنگ با خداست و در بعضي از روايات هم هر درهم از ربا، شدتش بيش تراست از هفتاد بار زنا با محارم خويش.
اگر چنانچه ربا در کشوري مثل کشور ما باشد نميتوانيم بگوييم جمهوري ما محتوايش اسلامي است و کارشناسان بايد دقت کنند که مردم را از اين گرفتاري ها نجات بدهند و مردم نيز بايد در مواجهه با چنين چيزي دقت کنند و چنان چه بانکداري با آن معنايي که جا هاي ديگر است رواج پيدا کند مردم از کار و تلاش مي افتند و مي نشينند که پولشان برايشان کار کند در حاليکه نبايد پولشان برايشان کار کند.
بنابراين اصلاح بانک هم يکي از امور بسيار مهم است همانند امور ديگر است که پس از گذشت سال ها از تاکيد حضرت امام رحمه الله بر اين مسئله و اشکال داشتن بعضي از مسائل بانکي از قبيل وام ها و دير کردهايي که بر آنها اعمال مي شود و تکرار شدن عين حرف امام چرا کارشناسان اقتصادي ما مدام دم از سالم بودن نظام بانکي ميزنند و براين نکته تاکيد ميکنند که با اجراي عقود اسلامي ربا را در بانک ها حذف کرديم و بانکداري ما بدون ربا و اسلامي است درصورتي که علماء و مراجع ما اين حرف را رد ميکنند تاجايي که برخي از مراجع اذعان دارند که ??درصد مردم ما با ربا سروکاردارند و اين مسله تاحدي جدي ميباشد که مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان براين نکته تاکيد ميکنند که بانکداري بدون رباي ما دچار اشکال است و برويد آن را اصلاح کنيد.
حال جاي سوال اينجاست که چرا کارشناسان اقتصادي و استادان دانشگاه ما هنوز فکر اساسي براي اين مسله نکرده و به راحتي از کنار اين مسئله ميگذرند. به روشني پيداست که بعضي افراد در جهت تقويت طمع خودشان به کرات حدود الهي را زير پا گذاشته و از آن عبور کرده اند.
بدون شک تنها راهي که براي رهايي از اين وضع وجوددارد برگشتن دوباره ي بشر به دامان احکام دين اسلام و ارائه يک طرح و الگوي معيشتي مبتني برآموزه هاي الهي و همچنين استخراج احکام اسلامي مرتبط با اقتصاد سالم از منابع اسلامي است