به گزارش شهدای ایران به نقل از خراسان، متهم 21ساله اين پرونده جنايي که پس از ماه ها تحمل کيفر از زندان آزاد شده بود توسط کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي به محل ارتکاب قتل هدايت شد تا در حضور قاضي سيدجواد حسيني (قاضي ويژه قتل عمد) جزئيات جنايت خود را تشريح کند.


قبل از آغاز بازسازي صحنه قتل، ابتدا کارآگاه سلطانيان (افسر پرونده) به بيان خلاصه اي از اين پرونده جنايي پرداخت و توضيحاتي را درباره محتويات پرونده و چگونگي دستگيري متهم بيان کرد. سپس قاضي حسيني با اشاره به موادي از قانون مجازات اسلامي از متهم به قتل خواست تا مواظب اظهارات خود باشد و حقيقت ماجرا را بيان کند. متهم که خود را "رضا. خ " معرفي مي کرد گفت: آن شب پدر و مادرم با يکديگر به خاطر مصرف قليان توسط مادرم درگير شدند. پدرم مخالف قليان کشيدن مادرم بود که اين موضوع موجب ناراحتي روحي من شد. ساعت حدود 21:45 بود که از روستاي گرجي عليا (محل زندگي متهم) به مقصد خواجه ربيع از منزل بيرون آمدم و پياده به سمت جاده اصلي به راه افتادم تا به منزل خاله ام بروم که ناگهان مقابل کارگاه تزريق پلاستيک ، مردي حدود 40ساله را ديدم که قصد داشت وارد کارگاه شود ابتدا از او ساعت را پرسيدم وقتي او گوشي تلفن را براي بيان ساعت بيرون آورد چشمم به گوشي تلفن او افتاد. در حالي که چند قدم از او دور شده بودم بازگشتم و گفتم من از گوشي شما خوشم آمده است آن را به من بده! اما او پوزخندي زد و گفت برو پي کارت! با شنيدن اين جمله چاقويي را که از آشپزخانه منزل برداشته بودم بيرون کشيدم و قصد داشتم ضربه اي به شانه اش بزنم که او خود را عقب کشيد و چاقو به سينه اش اصابت کرد. وقتي او غرق در خون نقش بر زمين شد لگدي هم به دهانش کوبيدم و از محل فرار کردم سپس با اولين شماره اي که روي گوشي بود تماس گرفتم که فردي خود را همکار او عنوان کرد و من از او خواستم تا به اورژانس زنگ بزند و گفتم که همکارت را با چاقو زده ام! متهم اين پرونده جنايي در پاسخ به سوال قاضي که پرسيد در اظهارات قبلي بيان کردي آن شب مقدار زيادي شيشه کشيده بودي، اگر درحالت طبيعي نبودي پس چگونه با شماره تلفن روي گوشي تماس گرفته اي؟ گفت: من قبلا دروغ گفتم. من معتاد به کريستال هستم و پس از آزادي از زندان هم دوباره مصرفم را شروع کردم اما آن شب در هوشياري کامل بودم و هيچ نوع مواد مخدري مصرف نکرده بودم. وي ادامه داد: البته قبل از آن که به اتهام سرقت زنداني شوم به خاطر مصرف مشروبات الکلي و نزاع و درگيري هم روانه زندان شده بودم.

وي در ادامه بازسازي صحنه قتل گفت: روز بعد از قتل و براي آن که پليس را گمراه کنم خودم را به يک مرکز بازپروري ترک اعتياد معرفي کردم تا چنين وانمود کنم که هنگام وقوع قتل من در مرکز ترک اعتياد بودم اما وقتي برادرم ماجراي دستگيري نزديکانم را به من گفت، تصميم گرفتم خودم را به پليس معرفي کنم که دستگير شدم. اکنون هم خيلي از اين حادثه پشيمانم چرا که به خاطر سرقت يک گوشي ارزان قيمت دست به چنين جنايتي زدم. کاش آن شب چاقو را از خانه برنمي داشتم! و يا به خاطر سرقت گوشي با آن مرد درگير نمي شدم اما نمي دانم چرا او هم در برابر من مقاومت کرد و حالا هم بايد تاوان سختي را به خاطر اين ماجرا بدهم!