شاخصهای تحولات آینده حلب و ادلب از افزایش تسلط ترکیه بر سازماندهی گروه های مسلح جهت تجزیه جبهه شمال سوریه حکایت دارد.
به گزارش شهدای ایران به نقل از تسنیم، روزنامه الاخبار لبنان در مقالهای نوشت تحولاتی که گروههای مسلح در سوریه با آن مواجه هستند، به طور خلاصه وابسته به تصمیمات جریانهای منطقهای و بینالمللی یا تغییر در مأمور انجام این تصمیمات در مراحل مختلف است. به نظر میرسد ترکیه اخیراً در جبهه شمالی سوریه تنها مانده و سعی دارد ساختار معارضه را با استفاده از هیاهوی جبهه النصره و ابزارهای دیگر باز آفرینی کند.
دستکم از 2 سال پیش تا کنون جنگ فراگیر در سوریه تمامی ساختارهای تبدیل به یک بازی تو در توی بزرگ با اهداف متعدد و جغرافیایی گسترده را تکمیل کرده است. در راستای متحد ماندن شرایط بازی طبیعی بود که شانس اتفاقات تصادفی در تغییر رویکرد سلاح معارضان کاهش یابد، البته این بدان معنا نیست که تمامی گروههای مسلح اقدامات خود را با دقت تعیین میکنند، اما ضرورتاً به این معنی است که روند کلی تحولات با دقت زیادی تعیین میشود. دستهای پنهان روند درگیری ها را تعیین می کنند و مواضع داغ شدن جبهههای مختلف را مشخص نمود و حتی درگیری بین خود گروههای مسلح را نیز مدیریت میکند. جریانهای منطقهای و بینالمللی زیادی وجود دارند که از سلاح عناصر مسلح و رویکردهای آنها استفاده میکنند.
تازهترین تحولات اوضاع سوریه از بازگشت قوی ترکیه به مهندسی صحنه گروههای مسلح به ویژه در شمال حکایت دارد، اگر پیش از این مشخص بود که ترکها به دور از برجستهترین منابع مالی گروههای مسلح در میان کشورهای خلیج فارس (شامل قطر، عربستان سعودی و سلفی های غیر رسمی کویت) کار نمیکنند، اما شاخصهای تحولات آینده حلب و ادلب از افزایش تسلط ترکیه بر سازماندهی گروه های مسلح خبر می دهد. نقش برجسته و مستمر "دوستان ترکیه " در شمال سوریه و گسترش متوالی آنها در این مناطق در این راستا قابل توجه است.
تجربه جنگ مخالفان سوریه بر ضد داعش به عنوان یک تجربه مفید برای همگرایی بین گروههای مسلح جهت حفظ بقا، خود را نشان داد. همچنین این عمل ثابت کرد که تلاش هر کدام از ساختارها برای جدا شدن از روند تعیین شده برای آن میتواند به انزوای آن از دیگر گروهها منجر شود. به این ترتیب افزایش قدرت "دولت اسلامی" به برگه ای برای بسیج شدن دیگران از آغاز سال گذشته میلادی با نظارت عربستان سعودی تبدیل شد.
به نظر میرسد هیاهوی النصره نیز برگهای مشابه است که بازی با آن این بار از سوی ترکیه آغاز شده است. یادآوری این مطلب مفید است که مدتی پیش و بعد از آغاز جنگ داخلی در بین گروههای تروریستی جبهه النصره در مقابله با داعش تنها رها شده بود و حتی نزدیک بود کاملا از بین برود، اما ترک ها تحت نظارت خود آن را احیا کرده و مرزهای خود را در مرزهای ادلب به آن الحاق کردند.
تحولات سوریه؛ از ترکیه تا عربستان
یکی از تحولات اساسی که زمینه را برای آغاز مرحله نظارت عربستان سعودی بر اوضاع سوریه فراهم کرد، ترور عبدالقادر الصالح فرمانده تیپ التوحید بود. پس از آن تشکیل "جبهه اسلامی" اعلام شد، این در حالی بود که تنها یک ماه و اندی از اعلام مخالفت بر ضد داعش می گذشت. در این مرحله ستاره بخت تعداد مشخصی از گروههای مثلث سوریه از جمله " جبهه انقلابیون سوریه " اوج گرفت. اما در ماههای اخیر این گروهها دچار افول شدند و آنکارا برگه خود در حلب را در گردان های ترکمن قرار داده و حتی جبهه اسلامی را نیز رها کرده است، به نحوی که این جبهه در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. به این ترتیب بخش شمالی سوریه به یک جبهه واحد تبدیل شده که ترکها آن را ایجاد کردند، این جبهه جبهه شام نام گرفته است.
در جنوب و به ویژه در حومه دمشق، جیش الاسلام تصمیمگیریها و مبارزه ها را در اختیار دارد، این در حالی است که ترور رهبران جنبش اسلامی آزادگان شام (احرار الشام) از جمله حسان عبود رهبر این گروه به ایجاد فرماندهی جدید مورد رضایت ترکیه منجر شده است.
از زمان ورود استان حلب به خط تجهیز و تسلیح مخالفان، آنکارا این برگه را به صورت انحصاری در اختیار گرفته و آن را شامل گردانهای ترکمن قرار داده است، این کشور البته نفوذ گستردهای در برخی گروههای دیگر از جمله جنبش نور الدین زنکی یا باقیمانده های گردان التوحید داشت، آنکارا ارتباطات کسترده ای با احمد رمضان عضو هیئت سیاسی تماس ملی سوریه ایجاد کرده است.
ابزارهای بازی ترکیه در شمال سوریه
ابزارهایی استفاده شده در مدیریت این گروهها و تعیین رویکرد آنها تأمین مالی و تسلیحاتی آنها و همچنین ارائه رویکردهای لازم به آنها است که گاهی تا نظارت مستقیم بر عملیات و درگیریها نیز پیش میرود، در این راستا آنکارا گاهی به برخی گروهها که به دنبال برجسته کردن آنها است، امتیازاتی را میدهد (مثل تحویل گذرگاه باب الهوی به گروه احرار الشام). قتل و کشتار نقش اساسی در این زمینه ایفا میکند. نکته قابل توجه اینکه وجود گروههای جهادی برای ترکیه یک مزیت اساسی به شمار میرود و تسلط بر شاخصهای قدرت این گروهها بر اساس نیاز دنبال میشود.
به نظر میرسد مبارزان مخالف دولت حاضر در شمال سوریه با نظارت ترکیه به دنبال تجزیه منطقه به دو بخش هستند، بخش اول شامل سازمان القاعده در سرزمین شام یا جبهه النصره است و بخش دوم گروههای اخوانی و ترکمن و سایر گروههای مورد حمایت ترکیه و عربستان و آمریکا را در بر میگیرد. در این زمینه دو احتمال وجود دارد؛ اول اینکه هماهنگیهای تأثیرگذارتری بین این دو جبهه انجام شود و دوم اینکه زمینههای جنگ داخلی میان مخالفان سوریه مانند گذشته بین این گروهها مهیا گردد.
دستکم از 2 سال پیش تا کنون جنگ فراگیر در سوریه تمامی ساختارهای تبدیل به یک بازی تو در توی بزرگ با اهداف متعدد و جغرافیایی گسترده را تکمیل کرده است. در راستای متحد ماندن شرایط بازی طبیعی بود که شانس اتفاقات تصادفی در تغییر رویکرد سلاح معارضان کاهش یابد، البته این بدان معنا نیست که تمامی گروههای مسلح اقدامات خود را با دقت تعیین میکنند، اما ضرورتاً به این معنی است که روند کلی تحولات با دقت زیادی تعیین میشود. دستهای پنهان روند درگیری ها را تعیین می کنند و مواضع داغ شدن جبهههای مختلف را مشخص نمود و حتی درگیری بین خود گروههای مسلح را نیز مدیریت میکند. جریانهای منطقهای و بینالمللی زیادی وجود دارند که از سلاح عناصر مسلح و رویکردهای آنها استفاده میکنند.
تازهترین تحولات اوضاع سوریه از بازگشت قوی ترکیه به مهندسی صحنه گروههای مسلح به ویژه در شمال حکایت دارد، اگر پیش از این مشخص بود که ترکها به دور از برجستهترین منابع مالی گروههای مسلح در میان کشورهای خلیج فارس (شامل قطر، عربستان سعودی و سلفی های غیر رسمی کویت) کار نمیکنند، اما شاخصهای تحولات آینده حلب و ادلب از افزایش تسلط ترکیه بر سازماندهی گروه های مسلح خبر می دهد. نقش برجسته و مستمر "دوستان ترکیه " در شمال سوریه و گسترش متوالی آنها در این مناطق در این راستا قابل توجه است.
تجربه جنگ مخالفان سوریه بر ضد داعش به عنوان یک تجربه مفید برای همگرایی بین گروههای مسلح جهت حفظ بقا، خود را نشان داد. همچنین این عمل ثابت کرد که تلاش هر کدام از ساختارها برای جدا شدن از روند تعیین شده برای آن میتواند به انزوای آن از دیگر گروهها منجر شود. به این ترتیب افزایش قدرت "دولت اسلامی" به برگه ای برای بسیج شدن دیگران از آغاز سال گذشته میلادی با نظارت عربستان سعودی تبدیل شد.
به نظر میرسد هیاهوی النصره نیز برگهای مشابه است که بازی با آن این بار از سوی ترکیه آغاز شده است. یادآوری این مطلب مفید است که مدتی پیش و بعد از آغاز جنگ داخلی در بین گروههای تروریستی جبهه النصره در مقابله با داعش تنها رها شده بود و حتی نزدیک بود کاملا از بین برود، اما ترک ها تحت نظارت خود آن را احیا کرده و مرزهای خود را در مرزهای ادلب به آن الحاق کردند.
تحولات سوریه؛ از ترکیه تا عربستان
یکی از تحولات اساسی که زمینه را برای آغاز مرحله نظارت عربستان سعودی بر اوضاع سوریه فراهم کرد، ترور عبدالقادر الصالح فرمانده تیپ التوحید بود. پس از آن تشکیل "جبهه اسلامی" اعلام شد، این در حالی بود که تنها یک ماه و اندی از اعلام مخالفت بر ضد داعش می گذشت. در این مرحله ستاره بخت تعداد مشخصی از گروههای مثلث سوریه از جمله " جبهه انقلابیون سوریه " اوج گرفت. اما در ماههای اخیر این گروهها دچار افول شدند و آنکارا برگه خود در حلب را در گردان های ترکمن قرار داده و حتی جبهه اسلامی را نیز رها کرده است، به نحوی که این جبهه در آستانه فروپاشی قرار گرفته است. به این ترتیب بخش شمالی سوریه به یک جبهه واحد تبدیل شده که ترکها آن را ایجاد کردند، این جبهه جبهه شام نام گرفته است.
در جنوب و به ویژه در حومه دمشق، جیش الاسلام تصمیمگیریها و مبارزه ها را در اختیار دارد، این در حالی است که ترور رهبران جنبش اسلامی آزادگان شام (احرار الشام) از جمله حسان عبود رهبر این گروه به ایجاد فرماندهی جدید مورد رضایت ترکیه منجر شده است.
از زمان ورود استان حلب به خط تجهیز و تسلیح مخالفان، آنکارا این برگه را به صورت انحصاری در اختیار گرفته و آن را شامل گردانهای ترکمن قرار داده است، این کشور البته نفوذ گستردهای در برخی گروههای دیگر از جمله جنبش نور الدین زنکی یا باقیمانده های گردان التوحید داشت، آنکارا ارتباطات کسترده ای با احمد رمضان عضو هیئت سیاسی تماس ملی سوریه ایجاد کرده است.
ابزارهای بازی ترکیه در شمال سوریه
ابزارهایی استفاده شده در مدیریت این گروهها و تعیین رویکرد آنها تأمین مالی و تسلیحاتی آنها و همچنین ارائه رویکردهای لازم به آنها است که گاهی تا نظارت مستقیم بر عملیات و درگیریها نیز پیش میرود، در این راستا آنکارا گاهی به برخی گروهها که به دنبال برجسته کردن آنها است، امتیازاتی را میدهد (مثل تحویل گذرگاه باب الهوی به گروه احرار الشام). قتل و کشتار نقش اساسی در این زمینه ایفا میکند. نکته قابل توجه اینکه وجود گروههای جهادی برای ترکیه یک مزیت اساسی به شمار میرود و تسلط بر شاخصهای قدرت این گروهها بر اساس نیاز دنبال میشود.
به نظر میرسد مبارزان مخالف دولت حاضر در شمال سوریه با نظارت ترکیه به دنبال تجزیه منطقه به دو بخش هستند، بخش اول شامل سازمان القاعده در سرزمین شام یا جبهه النصره است و بخش دوم گروههای اخوانی و ترکمن و سایر گروههای مورد حمایت ترکیه و عربستان و آمریکا را در بر میگیرد. در این زمینه دو احتمال وجود دارد؛ اول اینکه هماهنگیهای تأثیرگذارتری بین این دو جبهه انجام شود و دوم اینکه زمینههای جنگ داخلی میان مخالفان سوریه مانند گذشته بین این گروهها مهیا گردد.